عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
می شود یک شب خوابید 
و صبح باخبر شد ،
غم ها را از یک کنار به دور ریخته اند؟!
که اگر اشکی هست 
یا از عمق شادمانی دلی بی درد است 
یا از پس به هم رسیدن های دور
یا گریه ی کودکی 
که دست بی حواسش ،
بادبادکی را بر باد می دهد 

کاش می شد 
یک صبح 
کسی زنگ خانه هامان را بزند بگوید:
با دست پر آمده ام 
با لبخند 
با قلب هایی آکنده از عشق  های  واقعی 
از آن سوی دوست داشتن ها 
آمده ام بمانم و 
هرگز نروم ...


#سید_علی_صالحی


@asheghanehaye_fatima
هرجا و هر کجای جهان که باشم
باز به بسترِ بی‌خواب خود برمی‌گردم
باز این عطر و اسم توست
که مرا
به مرور واژه‌ها می‌خواند
من از شروعِ تو بوده
که شب را
برای رسیدن به صبح می‌خواهم
و تو هر جا و هرکجای جهان که باشی
باز به رؤیاهای من بازخواهی ‌گشت...


#سید_علی_صالحی



@asheghanehaye_fatima
می شود یک شب خوابید 
و صبح باخبر شد ،
غم ها را از یک کنار به دور ریخته اند؟!
که اگر اشکی هست 
یا از عمق شادمانی دلی بی درد است 
یا از پس به هم رسیدن های دور
یا گریه ی کودکی 
که دست بی حواسش ،
بادبادکی را بر باد می دهد 

کاش می شد 
یک صبح 
کسی زنگ خانه هامان را بزند بگوید:
با دست پر آمده ام 
با لبخند 
با قلب هایی آکنده از عشق  های  واقعی 
از آن سوی دوست داشتن ها 
آمده ام بمانم و 
هرگز نروم ...


#سید_علی_صالحی

@asheghanehaye_fatima
.

تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا!
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب
از کنار چشم‌های کهنسال من بگذرد...

#سید_علی_صالحی

@asheghanehaye_fatima
.
تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا!
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب
از کنار چشم‌های کهنسال من بگذرد...

#سید_علی_صالحی


@asheghanehaye_fatima
می‌شود باز
با بعضی از همین دلخوشی‌های ساده
زندگی‌ها کرد،
مثلاً با آوازِ بی‌منظور باد رفت یک طرفی
ترانه‌ی آسانی را به یاد آورد.
می‌شود با هر چه آشناست
آشناتر شد.

چمدانی کوچک
خیالی روشن
راهی معلوم
بعد هم هوای رفتن به جایی دور!
یکی دو کتابِ ورق خورده،
خُرده نانی برای کبوتری در راه،
سایه‌سار دو‌ کاج، دو‌سایه، دو‌سبز
یکی‌شان سر بر شانه‌ی دیگری انگار
منتظرِ قصه‌نویسِ قدیمیِ همان برف‌ها و
باران‌ها...!



#سید_علی_صالحی

@asheghanehaye_fatima
من
برای همین آمده ام
تا نور
سر مستِ امکانِ وزیدن شود،
تا سنگ
آهسته از اذانِ اسمِ تو بگذرد.
تا تو از آنِ من باشی
تا من از آنِ علاقه،از آنِ آدمی،از آنِ امید...!

من
برای همین آمده ام
تا عین از حروفِ الفباء بگذرد به عشق تو
تا شین از تولدِ نوشتن بگذرد به عشق تو
تا قاف از قوسِ آسمان بگذرد به عشق تو
هی دخترِ دلنشینِ حوّاها!




#سید_علی_صالحی
"این شفا برسد به دست مجروح‌ترین رؤیاها"
#شما_فرستادید



@asheghanehaye_fatima
.

محبوب من
شما، تجلی عشقی
در ثانیه ثانیه‌های زمان
در لحظه لحظه‌ی عمر
و در سلول به سلول تنِ من
هر وقت هرجا
سخنی از عشق به میان میاید
من ناخودآگاه یاد شما می‌افتم
عنصر وجودی شما حتما از عشق است
و عشق بنیادی ترین عنصر این دنیای
بی‌نهایت است ...!



#سید_علی_صالحی
@asheghanehaye_fatima
.

‍ مثل بارانم
بی‌نیاز از آواز آدمی،
همین سایه برای من کافی است
همین سکوت برای من ...
تمام!

دست از کلمات کشیده
کنار خودم به خواب می روم،
و در خواب می‌بینم گاهی
دارم به دعوت دریا
دور می‌شوم از درد و از آدمی  ...

محشر است این
که از هفت دولت دنیا آزادم ،
من عین بارانم
یک وقت‌هایی
خنکای آرام خداوندم
یک وقت‌هایی
عطرِ آهسته‌ی هوا ...



#سید_علی_صالحی
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

اصلا بگذار این ترانه
همین حوالیِ بوسه تمام شود،
من خسته‌ام می‌خواهم به عطرِ تشنه‌ی
گیسو و گریه نزدیکتر شوم
کاری اگر نداری برو...
ورنه نزدیکتر بیا
می‌خواهم ببوسمت...

#سید_علی_صالحی

...🚶‍♂...
@asheghanehaye_fatima
.


       دوست داشتنت بهانه بود..
       من تو را،
       برای نفس کشیدن می خواستم!
       برای زنده ماندن!


      #سید_علی_صالحی


@asheghanehaye_fatima