عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.48K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
جز به دیدارِ توام دیده نمی‌باشد باز

گویی از مهرِ تو با هر که جهانم کینی‌ست

#سعدی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
آن دوست که من دارم وان یار که من دانم
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم

بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را
بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم

ای روی دل‌آرایت مجموعه‌ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می‌آرم خود هیچ نمی‌مانم

با وصل نمی‌پیچم وز هجر نمی‌نالم
حکم آن چه تو فرمایی من بنده فرمانم

ای خوب‌تر از لیلی بیم‌ست که چون مجنون
عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم

یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند
از روی تو بیزارم گر روی بگردانم


#سعدی
@asheghanehaye_fatima
.

دو چشم مست تو
کز خواب صبح برخیزند
هـزار فتنه به هــر گوشه ای برانگیزند

قرار عقل
برفت و مجال صبر نماند
که چشم و زلف تو از حد برون دلاویزند



#سعدی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
.

دو عالم را
به یک بار از دلِ تنگ
برون کردیم، تا جای تو باشد...

#سعدی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@asheghanehaye_fatima
ندانمت ڪه چه گویم تو هر دو چشم منی

ڪه بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم

#سعدی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

مرا تو جان عزیزی و یار محترمی
به هر چه حکم کنی بر وجود من حکمی

غمت مباد و گزندت مباد و درد مباد
که مونس دل و آرام جان و دفع غمی

ندانم از سر و پایت کدام خوبترست
چه جای فرق که زیبا ز فرق تا قدمی

چنین که می‌گذری کافر و مسلمان را
نگه به توست که هم قبله‌ای و هم صنمی

چنین جمال نشاید که هر نظر بیند
مگر که نام خدا گرد خویشتن بدمی

نگویمت که گلی بر فراز سرو روان
که آفتاب جهان تاب بر سر علمی

#سعدی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
رها نمی‌کند ایام در کنار منش
که داد خود بستانم به بوسه از دهنش

غلام قامت آن لعبتم که بر قد او
بریده‌اند لطافت چو جامه بر بدنش

ز رنگ و بوی تو ای سروقد سیم اندام
برفت رونق نسرین باغ و نسترنش

یکی به حکم نظر پای در گلستان نه
که پایمال کنی ارغوان و یاسمنش

#سعدی
#عزیز_روزهام



@asheghanehaye_fatima
من در این جای همین صورت بی جانم و بس
دلم آن جاست که آن دلبر عیار آن جاست

تنم این جاست سقیم و دلم آن جاست مقیم
فلک این جاست ولی کوکب سیار آن جاست

نکند میل دل من به تماشای چمن
که تماشای دل آن جاست که دلدار آن جاست

#سعدی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
دل و دین در سر کارت شد و بسیاری نیست
سر و جان خواه که دیوانه تأمل نکند

به گلستان نروم تا تو در آغوش منی
بلبل ار روی تو بیند طلب گل نکند

#سعدی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور
قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور

آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد
بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور

حور فردا که چنین روی بهشتی بیند
گرش انصاف بود معترف آید به قصور

شب ما روز نباشد مگر آن گاه که تو
از شبستان به درآیی چو صباح از دیجور

این حلاوت که تو داری نه عجب کز دستت
عسلی دوزد و زنار ببندد زنبور

آن چه در غیبتت ای دوست به من می‌گذرد
نتوانم که حکایت کنم الا به حضور

#سعدی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima