@asheghanehaye_fatima
اگر کسی بخواهد قسمتی از زندگی شما باشد, حتما خواهد بود.
پس برای کسی که تلاشی برای ماندن نمی کند, خودتان را به زحمت نیندازید تا جایی را برایش نگه دارید!
بگذارید بِرود.
#بورخس
اگر کسی بخواهد قسمتی از زندگی شما باشد, حتما خواهد بود.
پس برای کسی که تلاشی برای ماندن نمی کند, خودتان را به زحمت نیندازید تا جایی را برایش نگه دارید!
بگذارید بِرود.
#بورخس
🌻
ما در پلازا همدیگر را بدرود گفتیم
در پیاده روی آن طرف خیابان
من روی برگرداندم
و پشت سرم را کاویدم
تو برمی گشتی
و دستان خداحافظی ات، در اهتزاز بود
رودخانه ای از وسایل نقلیه
از میان ما می گذشت
شش بعد از ظهر بود
آیا نمی دانستیم
که از پس آن رودخانه ی دوزخی غمبار
دیگر هرگز همدیگر را نخواهیم دید
ما همدیگر را گم کردیم
و یک سال بعد تو مرده بودی
و من حالا
یادهایم را می کاوم
و خیره بدانها می نگرم
و فکر می کنم که این اشتباه است
که انسان با خداحافظی جزیی
مبتلای جدایی بی نهایت شود
شب قبل، پس از شام
بیرون نرفتم
و سعی کردم چیزهایی بفهمم
دوره کردم آخرین درسی را که افلاطون
در دهان معلمش گذاشت
خواندم که روح تواند گریزد چون جسم مرد
روح نمی میرد
گفتن بدرود برای برای انکار جدایی است
آدم ها خداحافظی را اختراع کردند
زیرا فکر می کردند بی زوالند
با اینکه می دانستند که زندگیشان را دوامی نیست
در ساحل کدام رودخانه
این گفتگوی نامعلوم را فرو خواهیم گذاشت؟
آیا ما دو تن
دلیا و بورخس
اهل شهری نبودیم که یکبار در جلگه ها
ناپدید شد؟
#بورخس
ترجمه: ؟؟؟
@asheghanehaye_fatima
ما در پلازا همدیگر را بدرود گفتیم
در پیاده روی آن طرف خیابان
من روی برگرداندم
و پشت سرم را کاویدم
تو برمی گشتی
و دستان خداحافظی ات، در اهتزاز بود
رودخانه ای از وسایل نقلیه
از میان ما می گذشت
شش بعد از ظهر بود
آیا نمی دانستیم
که از پس آن رودخانه ی دوزخی غمبار
دیگر هرگز همدیگر را نخواهیم دید
ما همدیگر را گم کردیم
و یک سال بعد تو مرده بودی
و من حالا
یادهایم را می کاوم
و خیره بدانها می نگرم
و فکر می کنم که این اشتباه است
که انسان با خداحافظی جزیی
مبتلای جدایی بی نهایت شود
شب قبل، پس از شام
بیرون نرفتم
و سعی کردم چیزهایی بفهمم
دوره کردم آخرین درسی را که افلاطون
در دهان معلمش گذاشت
خواندم که روح تواند گریزد چون جسم مرد
روح نمی میرد
گفتن بدرود برای برای انکار جدایی است
آدم ها خداحافظی را اختراع کردند
زیرا فکر می کردند بی زوالند
با اینکه می دانستند که زندگیشان را دوامی نیست
در ساحل کدام رودخانه
این گفتگوی نامعلوم را فرو خواهیم گذاشت؟
آیا ما دو تن
دلیا و بورخس
اهل شهری نبودیم که یکبار در جلگه ها
ناپدید شد؟
#بورخس
ترجمه: ؟؟؟
@asheghanehaye_fatima
#بورخس همیشه از این پرسش که "فایدهی ادبیات چیست؟" برآشفته میشد. او این پرسش را ابلهانه میشمرد و در پاسخ آن میگفت "هیچ کس نمیپرسد فایدهی آواز ِ قناری و غروب ِ زیبا چیست." اگر این چیزهای زیبا وجود دارند و اگر به یُمن ِ وجود ِ آنها، زندگی در یک لحظه کمتر زشت و کمتر اندوهزا میشود، آیا جستجوی توجیه ِ عملی برای آنها کوتهفکری نیست؟
▫️چرا ادبیات
▫️▫️ماریو بارگاس یوسا
@asheghanehaye_fatima
▫️چرا ادبیات
▫️▫️ماریو بارگاس یوسا
@asheghanehaye_fatima
۲۴ اوت، سالروز تولد #خورخه_لوئیس_بورخس.
۱۸۹۹-۱۹۸۶
#بورخس تقریباً سی سال آخر عمرش را در نابینایی گذراند و بخش بزرگی از آثارش را در تاریکی خلق کرد. با این که در این سالها به اوج شهرت و محبوبیت رسید، جوایز مختلف گرفت و برای ایراد سخنرانی مدام به اروپا و امریکا دعوت می شد، اما اغلب آه میکشید و از این که دیگر نمی توانست کتاب بخواند و نقشههای جغرافیایی را ببیند اندوهگین بود.
«من نه به زندگی دسترسی دارم، نه به مرگ. » آخر او عاشق رنگها بود. از دیدن ساعت شنی ، نقشه و شکل هرم لذت میبرد. زمان را مساله اصلی فلسفه میدانست. دوست داشت شعر را با صدای بلند و به قول خودش «ماورایی» بخواند. به ادبیات انگلیسی بینهایت علاقه داشت.
روزهای آخر عمرش، به دوستش گفته بود: «میدانم که فراموشی مرا محو خواهد کرد و همین تسلایم میدهد.» بعد ساکت شده بود، و دوباره پرسیده بود: «فراموشی مرا گمنام خواهد کرد، مگر نه؟»
#معرفی_شاعر👇
@asheghanehaye_fatima
۱۸۹۹-۱۹۸۶
#بورخس تقریباً سی سال آخر عمرش را در نابینایی گذراند و بخش بزرگی از آثارش را در تاریکی خلق کرد. با این که در این سالها به اوج شهرت و محبوبیت رسید، جوایز مختلف گرفت و برای ایراد سخنرانی مدام به اروپا و امریکا دعوت می شد، اما اغلب آه میکشید و از این که دیگر نمی توانست کتاب بخواند و نقشههای جغرافیایی را ببیند اندوهگین بود.
«من نه به زندگی دسترسی دارم، نه به مرگ. » آخر او عاشق رنگها بود. از دیدن ساعت شنی ، نقشه و شکل هرم لذت میبرد. زمان را مساله اصلی فلسفه میدانست. دوست داشت شعر را با صدای بلند و به قول خودش «ماورایی» بخواند. به ادبیات انگلیسی بینهایت علاقه داشت.
روزهای آخر عمرش، به دوستش گفته بود: «میدانم که فراموشی مرا محو خواهد کرد و همین تسلایم میدهد.» بعد ساکت شده بود، و دوباره پرسیده بود: «فراموشی مرا گمنام خواهد کرد، مگر نه؟»
#معرفی_شاعر👇
@asheghanehaye_fatima
"به دام عشق افتادن شبیه ساختن یک مذهب تازه با یک خدای جایزالخطا است"
۲۴ اوت زادروز #خورخه_لوییس_بورخس نویسنده و شاعر آرژانتینی
خورخه لوئیس بورخس، شاعر، داستان کوتاه نویس، مقاله نویس و مترجم از چهره های بزرگ ادب اسپانیایی زبان و به روایتی مهم ترین نویسنده قرن بیستم در سال ۱۸۹۹ در بوینس آیرس پایتخت #آرژانتین به دنیا آمد.
پدرش معلم ادبیات انگلیسی بود و کتابخانهای بزرگ داشت.
این کتابخانه مایه عیش این "کرم کتاب" از کودکی شد چنان که از همان کودکی شروع به خواندن آثار مارک تواین، رابرت لوئیس استیونسون، ادگار آلن پو و… پرداخت.
خانواده پدری بورخس به شکل ارثی به بیماری چشمی مبتلا می شدند. در ۱۹۱۴ برای درمان کم بینایی پدرش به ژنو رفتند. (این ارثیه شوم بعدها گریبان بورخس را گرفت) در همین دوران که مصادف با جنگ جهانی اول بود #بورخس در سوئیس به فراگیری زبان های فرانسه و آلمانی پرداخت چنان که آثار ادبی این دو زبان تاثیر زیادی بر او گذاشتند. در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و زندگی ادبی را با راه انداختن مجلات ادبی و انتشار دفترهای شعرش ادامه داد.
بورخس کم بینا و بی تجربه برای گذران زندگی کارمند کتابخانه شد. این سالها سالهای پرباری در زندگی ادبی بورخس هستند. در همین سالها بود که مجموعه داستان «الف» را منتشر کرد. در سالهای بعد با روی کار آمدن #خوان_پرون ، بورخس به ریاست کتابخانه ملی آرژانتین رسید و استاد ادبیات در دانشگاه بوینس آیرس شد.
با دچار شدن به نابینایی مطلق بورخس از نوشتن متنهای طولانی دست کشید و پس از آن آثارش به مادر، دوستان و منشیانش دیکته کرد.
از موثرترین نویسندگانی که بر بورخس اثر گذاشتند میتوان از #فرانتس_کافکا نام برد.
بورخس در یکی از مقالات خود در مورد #کافکا نوشت: «هر نویسندهای عناصر و شخصیت پیشرو خود را خلق میکند. آثار کافکا تصورات ما از گذشته و همینطور درک ما از آینده را اصلاح میکنند»
بورخس شروع دوران نویسندگیش را این گونه روایت کرده است:
«من نوشتن را با سبکی سخت خودآگاه و غريب و مبالغه آميز آغاز کردم. شايد علتش پروا و حجب جوانی بود. جوانان اکثرا بيم آن را دارند که طرحها و اشعارشان جالب نباشد. از اين رو با وسايلی ديگر در پنهان کاری يا هنرنمايی میکوشند. من در آغاز نويسندگی میکوشيدم تا سبک کلاسيک نويسندگان اسپانيايی قرن هفدهم را به کار گيرم.
بعد دريافتم که وظيفه من در مقام يک آرژانتينی آنست که چونان يک آرژانتينی بنويسم. پس يک فرهنگ آرژانتينی و آرژانتينی گری خريدم و چنان در سبک و واژگان، آرژانتينی دو آتشهای شدم که ديگر نه مردم مرا میفهميدند و نه خودم میتوانستم معانی کلمات را خوب به ياد آورم! کلمات مستقيما از فرهنگ لغت به دست نوشته من منتقل میشدند. بی آنکه از هيچ تجربهای راه گرفته باشند!
اکنون پس از چندين و چند سال حس میکنم که بهترين راه، آنست که با واژگانی بسيار ساده بنويسی و همه ذهنت را متوجه کسی کنی که شعرای نوگرا بکلی خود را از او غافل و منفک کرده ند، يعنی به خواننده»
«برخی بورخس را پدر داستان نویسی آمریکای لاتین نامیدهاند که بدون او شاید آثار نویسندگان بزرگ آن دیار مثل #ماریو_وارگاس_یوسا، #گابریل_گارسیا_مارکز ، "گیهیرمو کابررا اینفانته" و "کارلوس فوئنتس" هیچگاه خلق نمیشدند.
در زمینه سیاسی، بورخس ضد کمونیست بود، ضد فاشیست بود و ضد دولت پوپولیستی پرون نیز بود. در یک فاصله هفت هشت ساله که پرون از ریاست جمهوری برکنار شد، به او بسیار سخت گذشت. فکر میکنم بزرگترین اشتباه سیاسی او این بود که از دولت #کودتا جانبداری کرد. به هرحال او یک نوع آقامنشی سنتی داشت و از عوام که طرفدار دولت پوپولیستی و عدالتمحور پرون بودند، خوشش نمیآمد و بیشتر به رفتار نظامیها گرایش داشت. اینها باعث شد تا نویسندگان آن نسل که عمدتا گرایش چپ داشتند، زیاد او را تحویل نگرفتند و بورخس به انزوا رفت.
سوزان جیل لوین مترجم و سردبیر مجموعه آثار پنج جلدی بورخس که توسط انتشارات پنگوئن منتشر شده است میگوید:
«امروزه میتوان بورخس را مهمترین نویسنده قرن بیستم قلمداد کرد. چون او یک قاره ادبی جدیدی را بین شمال و جنوب آمریکا، بین اروپا و آمریکا و بین جهان کهن و مدرنیته خلق کرد. بورخس با خلق اصیل ترین و اوریجیننال ترین ادبیات دوران خود به ما یاد داد که هیچ چیزی کاملا تازه نیست و خلق کردن در حقیقت بازآفریدن است.
همه ما یک ذهن واحد و متناقض هستیم و به واسطه زمان و فضا با یکدیگر مرتبطیم و اینکه آدمیان نه فقط خالق و سازنده داستان بلکه خود داستانند، اینکه هر آنچه که ما میاندیشیم و درک میکنیم افسانه است و هر جزء و گوشهای از دانش ما نیز قصه است.»
خورخه لوئیس بورخس در سال ۱۹۸۶ درگذشت.
@asheghanehaye_fatima 👇
۲۴ اوت زادروز #خورخه_لوییس_بورخس نویسنده و شاعر آرژانتینی
خورخه لوئیس بورخس، شاعر، داستان کوتاه نویس، مقاله نویس و مترجم از چهره های بزرگ ادب اسپانیایی زبان و به روایتی مهم ترین نویسنده قرن بیستم در سال ۱۸۹۹ در بوینس آیرس پایتخت #آرژانتین به دنیا آمد.
پدرش معلم ادبیات انگلیسی بود و کتابخانهای بزرگ داشت.
این کتابخانه مایه عیش این "کرم کتاب" از کودکی شد چنان که از همان کودکی شروع به خواندن آثار مارک تواین، رابرت لوئیس استیونسون، ادگار آلن پو و… پرداخت.
خانواده پدری بورخس به شکل ارثی به بیماری چشمی مبتلا می شدند. در ۱۹۱۴ برای درمان کم بینایی پدرش به ژنو رفتند. (این ارثیه شوم بعدها گریبان بورخس را گرفت) در همین دوران که مصادف با جنگ جهانی اول بود #بورخس در سوئیس به فراگیری زبان های فرانسه و آلمانی پرداخت چنان که آثار ادبی این دو زبان تاثیر زیادی بر او گذاشتند. در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و زندگی ادبی را با راه انداختن مجلات ادبی و انتشار دفترهای شعرش ادامه داد.
بورخس کم بینا و بی تجربه برای گذران زندگی کارمند کتابخانه شد. این سالها سالهای پرباری در زندگی ادبی بورخس هستند. در همین سالها بود که مجموعه داستان «الف» را منتشر کرد. در سالهای بعد با روی کار آمدن #خوان_پرون ، بورخس به ریاست کتابخانه ملی آرژانتین رسید و استاد ادبیات در دانشگاه بوینس آیرس شد.
با دچار شدن به نابینایی مطلق بورخس از نوشتن متنهای طولانی دست کشید و پس از آن آثارش به مادر، دوستان و منشیانش دیکته کرد.
از موثرترین نویسندگانی که بر بورخس اثر گذاشتند میتوان از #فرانتس_کافکا نام برد.
بورخس در یکی از مقالات خود در مورد #کافکا نوشت: «هر نویسندهای عناصر و شخصیت پیشرو خود را خلق میکند. آثار کافکا تصورات ما از گذشته و همینطور درک ما از آینده را اصلاح میکنند»
بورخس شروع دوران نویسندگیش را این گونه روایت کرده است:
«من نوشتن را با سبکی سخت خودآگاه و غريب و مبالغه آميز آغاز کردم. شايد علتش پروا و حجب جوانی بود. جوانان اکثرا بيم آن را دارند که طرحها و اشعارشان جالب نباشد. از اين رو با وسايلی ديگر در پنهان کاری يا هنرنمايی میکوشند. من در آغاز نويسندگی میکوشيدم تا سبک کلاسيک نويسندگان اسپانيايی قرن هفدهم را به کار گيرم.
بعد دريافتم که وظيفه من در مقام يک آرژانتينی آنست که چونان يک آرژانتينی بنويسم. پس يک فرهنگ آرژانتينی و آرژانتينی گری خريدم و چنان در سبک و واژگان، آرژانتينی دو آتشهای شدم که ديگر نه مردم مرا میفهميدند و نه خودم میتوانستم معانی کلمات را خوب به ياد آورم! کلمات مستقيما از فرهنگ لغت به دست نوشته من منتقل میشدند. بی آنکه از هيچ تجربهای راه گرفته باشند!
اکنون پس از چندين و چند سال حس میکنم که بهترين راه، آنست که با واژگانی بسيار ساده بنويسی و همه ذهنت را متوجه کسی کنی که شعرای نوگرا بکلی خود را از او غافل و منفک کرده ند، يعنی به خواننده»
«برخی بورخس را پدر داستان نویسی آمریکای لاتین نامیدهاند که بدون او شاید آثار نویسندگان بزرگ آن دیار مثل #ماریو_وارگاس_یوسا، #گابریل_گارسیا_مارکز ، "گیهیرمو کابررا اینفانته" و "کارلوس فوئنتس" هیچگاه خلق نمیشدند.
در زمینه سیاسی، بورخس ضد کمونیست بود، ضد فاشیست بود و ضد دولت پوپولیستی پرون نیز بود. در یک فاصله هفت هشت ساله که پرون از ریاست جمهوری برکنار شد، به او بسیار سخت گذشت. فکر میکنم بزرگترین اشتباه سیاسی او این بود که از دولت #کودتا جانبداری کرد. به هرحال او یک نوع آقامنشی سنتی داشت و از عوام که طرفدار دولت پوپولیستی و عدالتمحور پرون بودند، خوشش نمیآمد و بیشتر به رفتار نظامیها گرایش داشت. اینها باعث شد تا نویسندگان آن نسل که عمدتا گرایش چپ داشتند، زیاد او را تحویل نگرفتند و بورخس به انزوا رفت.
سوزان جیل لوین مترجم و سردبیر مجموعه آثار پنج جلدی بورخس که توسط انتشارات پنگوئن منتشر شده است میگوید:
«امروزه میتوان بورخس را مهمترین نویسنده قرن بیستم قلمداد کرد. چون او یک قاره ادبی جدیدی را بین شمال و جنوب آمریکا، بین اروپا و آمریکا و بین جهان کهن و مدرنیته خلق کرد. بورخس با خلق اصیل ترین و اوریجیننال ترین ادبیات دوران خود به ما یاد داد که هیچ چیزی کاملا تازه نیست و خلق کردن در حقیقت بازآفریدن است.
همه ما یک ذهن واحد و متناقض هستیم و به واسطه زمان و فضا با یکدیگر مرتبطیم و اینکه آدمیان نه فقط خالق و سازنده داستان بلکه خود داستانند، اینکه هر آنچه که ما میاندیشیم و درک میکنیم افسانه است و هر جزء و گوشهای از دانش ما نیز قصه است.»
خورخه لوئیس بورخس در سال ۱۹۸۶ درگذشت.
@asheghanehaye_fatima 👇
▫️
مردی كه در باغچهاش كار میكند،
آن كس كه از وجود موسیقی سپاسگزار است.
آن كس كه از یافتن ریشهی واژهای لذت میبرد.
آن كس كه ترجیح میدهد حق با دیگران باشد.
این آدمها، ناخودآگاه، دنیا را نجات میبخشند.
#بورخس
@asheghanehaye_fatima
مردی كه در باغچهاش كار میكند،
آن كس كه از وجود موسیقی سپاسگزار است.
آن كس كه از یافتن ریشهی واژهای لذت میبرد.
آن كس كه ترجیح میدهد حق با دیگران باشد.
این آدمها، ناخودآگاه، دنیا را نجات میبخشند.
#بورخس
@asheghanehaye_fatima