@asheghanehaye_fatima




زیر باران بمان
سارای من!
و بگذار تاجوانه‌های آخرین واقعه
در رگ‌های خونی پستان‌هایت
شکوفه کنند
و میوه‌های تلخ مهاجرت
که مجروح‌ترین ندای فقرند
در زهدان پیاده‌روهای بندر
بپوسند
سارا!
بگذار تا اجساد مهربانی‌ها
در خیابان‌های ممنوع گل کنند
و تیراژ رنگین نبشته‌ها
شهرت روسپیان را
به آستانه ی خدا ببرد.
و ستاره‌های سرخ سحر
مشایعان جنازه‌های معصومیّت باشند.
تو با من آمدی
با لبانی که شیرین‌ترین شهدها را داشت
و آواز حرام خون مرا شناختی
و گفتی
عشق ما گاهواره‌ی سبزترین استقلال است.
و از دردهای من
بار برداشتی سارا!
تو بشارتی
تو همیشه بشارت باش
تا من
بر قلـه‌های کدر پستان‌هایت
سرود نجاتم را
بخوانم
تو بمان سارا
در خیابان بمان و شعار بده:
« عشق ما
گاهواره‌ی سبزترین استقلال است ».
من از پادگان
برایت بوسه خواهم فرستاد.




#ابراهیم_منصفی

اینم #لبخند اورجینال از #ابراهیم_منصفی دوست داشتنی...


@asheghanehaye_fatima

‍‍ #نهنگ
#ابراهیم_منصفی

متن‌موزیک👇

موا بِرَم تَهنا بَشُم
تَهنا فقط وا سایَه خو
وقت سیاه رفتِنِن
مه خوب اَفَهمُم غایه خو

دو روز ِتلخ زندگی
قصّه ی درد و مُردِنَه
اُمید یَک رو زندگی
دنبال خو وا گور بُردِنَه

ای دل دِگَه گولُم مَزَن
مه بِشتِه گولِت ناخارُم
برگشتِن اینین ای سفر
دُمبال خو بِی تو نابَرُم

آدم پوچی مثل مه
کجا بِریْت که جاش بَشِه
وا چه زَبُنی گپ بِزَنت
تا یکی آشناش بَشِه

موات از ایجا دور بَشُم
جایی برم که چوک اَرُم
غیر از خیال خوبِ خوم
چیزی نَهَستَه تو سَرُم

ای دل دِگَه گولُم مَزَن
مه بِشتِه گولِت ناخارُم
برگشتِن اینین ای سفر
دُمبال خو بِی تو نابَرُم


@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima





‌
از شادمانی
تا اندوه
با من بودی.
از گره تلخ ابروان
تا گشایش لبخند
با تو بودم.
از هراس دردناک تنهایی
تا آرامش بی‌بدیل رابطه
از حضور شادمانهٔ دوست
تا خلوت قدسی ما
همه جا، همه گاه و همیشه
با هم و برای هم زیسته‌ایم!
انس ما أزلی‌است.
تو زخم‌های نیلی مرا مرهمی شدی
و من از خیل آن همه دخترانِ حوا
تو را برگزیدم!
هان! چه باشکوه است سلطنت عشق ما
از ابتدای آفرینش تا پایان هستی!




#ابراهیم_منصفی
#عزیز_روزهام❤️

@asheghanehaye_fatima




‍ نگاه کن
شریان‌های آبی من
تو را چه صمیمی می‌تپند
و مشام جنوبی‌ام بوی شرقی تو را
چه خوب می‌شناسند

هیچکس
شب‌های تابستانی هیجده سالگی‌ام را
به من باز پس نمی‌دهد.
هیچ‌کس نمی‌داند
که اگر کسی با من بود
پاییز از فصل‌های سال می‌رفت.
پاییز می‌رفت
و تو می‌آمدی
که همهٔ اردیبهشت‌ها را
تبسم می‌کردی
باور کن مرا
تا در فرصت معطر عشق
به شهر کودکی خویش
به بشارت آیم

دستم را بگیر
جز تو هیچ نمی‌بینم من
جز تو هیچ نمی‌خواهم
نمی‌خواهم.
مرا خورشی کن
از میوه‌های باغ صدایت
مرا در انحنای آبی پستان‌هایت
بپوشان
مرا بردار
مرا از خاک بردار!



#ابراهیم_منصفی
#عزیز_روزهام❤️

بدو پیشُم...
#ابراهیم‌_منصفی

@asheghanehaye_fatima

بُدُو پیشُم بُدُو پیشُم
بُدُو اِی نوشُم و نیشُم
بُدُو اِی آخرین عشقُم
دوادار دل ریشُم


#ابراهیم_منصفی
#لبخند
#نیمای‌_هرمزگان


@asheghanehaye_fatima