عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima

سپردن هر چیزی به خاطر
به خاطر تو بود
فکرهای بلند و بلند بلند فکر کردن هایم
قانون چیزی نمی داند از چشم های تو وقتی مرا صدا می زنی
با اشک و لبخندی که در هم می پیچند مرا و تو را
و این خداحافظی ست
با سرزمین دیوارهای بلند
و این پاره پاره شدن ماست
به نام خداوندی که سکوت کرده است
با توام
چیزی بگو خدا

#رویا_زرین
کتاب:
#کرگدن_چوبی
بازیه زندگی رو باید بلد بود
تنها بودن تو این بازی رو هم باید بلد باشی
تنها بازی کردنو که بلد باشی
دیگه سر تنها نبودنت
به هر کس و ناکس باج نمیدی

#دیالوگ
#کرگدن

@asheghanehaye_fatima
هر روز صبح دست هایم را نگاه می کردم به امید این که شاید پوست آن ها در خواب سفت شده باشد. امّا پوست آن ها شل بود. تنم را که بیش از اندازه سفید بود و پاهای پر مویم را تماشا می کردم...ای کاش آن پوست سفت و آن رنگ یشمی فاخر و آن برهنگی شایسته و بی موی آن ها را من هم می داشتم!
روز به روز وجدانم شرمنده تر و معذب تر میشد. خودم را عفریتی می دیدم! افسوس...من هرگز کرگدن نخواهم شد: من دیگر نمی توانستم عوض شوم.

#کرگدن
#اوژن_یونسکو

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برانژه: الکل می‌خورم که دیگر نترسم.

ژان: ترس از چه؟

برانژه: درست نمی‌دانم. از دلهره‌هایی که نمی‌شود اسم روی‌شان گذاشت. در این عالم وجود - میان مردم - خودم را ناراحت حس می‌کنم. خوب دیگر. آن وقت یک گیلاس می‌زنم تا آرام بشوم. راحت می‌کند. فراموشی می‌آورد. خودت را فراموش می‌کنی. خسته‌ام... سال‌هاست که خسته‌ام. دیگر از کشیدن با تن خودم بیمار شده‌ام.


#کرگدن
#اوژن_یونسکو

@asheghanehaye_fatima