💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh
44.1K subscribers
51 photos
2 videos
1.24K files
1.26K links
🔥لینک رمان های انلاین پرطرفدار🦋😻
رمانای ممنوعه جذاب🤤💜

تبلیغات 👇👇

@tabaneh
Download Telegram
ارئو.pdf
4.6 MB
رمان : #EREO #ارئو
نویسنده : #Maryam

ژانر : #صحنه_دار #گی #عاشقانه_ای_ناب #گی_لاو #عاشقانه #lgbt #بزرگسال

خلاصه :
ماجرای تئو پسر فرانسوی و ارمیا که یه پسر ایرانی هستش و تازه به فرانسه اومده
و توی کالج یه شهر کوچیک با تئو رو به رو میشه ..
@anlainkadeh 🔥
👍387👎6
@roman_donii
عشق حد و مرز نمیشناسه
#عشق_حد_و_مرز_نمیشناسه

آیدی نویسنده:
@n_thnmk
👍5
رمان: #عروس_سفارشی
نویسنده: #آر_کی_لیلی
ژانر: #عاشقانه #اروتیک #خارجی
خلاصه:
بنکز یه پسر ثروتمند, جذاب و همه چی تموم اما فاسده که به دستور پدرش باید با یه دختر باکره ازدواج کنه. به همین علت از کاتولوگ مخفی عروسی که بین ثروتمندا میچرخه، نورا رو اجبارا به عنوان عروس سفارش میده اما...
این دو در این رمان صفحات آتشینی می سازند. شهوانی, دلهره آور و بدیع.
@anlainkadeh 🔥
👍173👎3
رمان #مرسانا (جلد اول)
جلد دوم انلاین

نویسنده: میم کاف

قسمتی از متن رمان:
با لباس عروس دنباله داری که برای جشن دوخته بودن به سختی راه می رفتم.
به هر سختی که بود خودم رو به اتاق رسوندم و روی تخت نشستم.
ِغ خونه برگذارشده بودکوروش در گیرخدمتکارا بود و هنوز نیومده بود
چون جشن توی با .
هر کاری کردم زیپ لباسم رو باز کنم نشد.
که صدای کلفت کوروش اومد؛
-برات باز میکنم!
زیپ لباس رو پایین کشید که نزدیک بود لباس بیفته پایین.
روی سینه نگهش داشتم.
-خجالت نداره که دختر، چند ساعت دیگه که..
جفت پا پریدم وسط حرفش؛
-مرسی
خودم رو به حموم رسوندم و زیر دوش وایستادم.
سعی کردم طولش بدم تا خوابش ببره.
بعد یک ساعت اومدم بیرون، توی اتاق خبری ازش نبود.
تنها یک دست لباس خواب مشکی روی تخت بود.
برداشتم و بهش نگاه کردم، دار رو ندارش هیچی بود.
اما مجبور بودم بپوشم،باید قبول می کردم که اون مردمه..
لباس رو پوشیدم وبرق رو خاموش کردم. خودم رو زیر پتو جادادم که صدای دستگیر در اومد و پشت بندش
صدای کورش ؛
-نمی خوای بگی که خوابیدی؟
پتو رو از روم کشید که هین بلندی کشیدم.
تازه متوجه حوله تو تنش شدم.
کمر بند حوله رو باز کرد که چشمم رو بستم.
-بازکن چشمات رو خشکله، نمیخوای سالار رو ببینی؟

#صحنه_دار #اروتیک

@anlainkadeh 🔥
👍366👎3
رمان : #به_من_بگو_بابا #به_من_بگو_ددی #call_me_daddy

نویسنده : #Jade_West

ژانر : #عاشقانه #اروتیک #خارجی #بزرگسال

خلاصه :
لین یه دختر تنهاست. هرگز پدری نداشته و مادرش، با وجود دوست پسرهاش وقت زیادی نداشت که براش مادری کنه. اون خودش حدس می‌زنه که Daddy Issues داشته باشه و وقتی از این مطمئن می‌شه که توی تولد 18 سالگیش با یه مرد جذاب و پولدار و البته بیش از 2 برابر سنش آشنا می‌شه. اون مرد غریبه تلاش می‌کنه افکار شهوتی و ممنوعه خودش رو از لین دور نگه داره اما اینو لین واقعا می‌خواد؟
آره لین به شدت دوست داره اونو ددی صدا بزنه. لین مطمئنه که دوست داره دخترکوچولوی اون بشه.
@anlainkadeh 🔥
👍3312🤔1
عشق مشکی.pdf
1.2 MB
رمان : #عشق_مشکی

نویسنده : #محبوبه_77 محبوبه 77

ژانر : #مستر #اسلیو_گرل #اسلیوگرل #bdsm #عاشقانه #خشن #بزرگسال

قسمتی از رمان :
چند سال بود ندیده بودمش
دلم براش تنگ شده بود
زل زده بودم به سقف و دراز کشیده بودم رو تخت
یعنی میشه یه روز دوباره
@anlainkadeh 🔥
👍93
#وحشی_جذاب
وحشی جذاب

#عشق_تصادفی
عشق تصادفی

ستاره دختر پرورشگاهی که وارد عمارت فرجام فرها میشه تا از پسر فلجشون پویان پرستاری کنه، غافل از اینکه پویان فلج نیست و به ستاره تعرض می‌کنه و ستاره میشه وسیله ی جنسی دو برادر که هر شب...
بچه نبینم

https://tttttt.me/joinchat/VNiC_R6YRlOqQQdt
#رابطه_بادوبرادر😱
👍13👎21