Eitaa
ایتا - کلام طلایی 🌱
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
🤯28👍24🫡12😁6🤔6🤣3❤2🖕1
👍18❤13🤩5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیشنهاد_ویژه_ادمین 😍
🔥رمان آتشین #دردسر🔞
✍️🏼 به قلم #آبی
⛓️ژانر: #عاشقانه #هیجانی #صحنه_دار
🎞خلاصه رمان:
نفس دانشجو رشته مامای،برای کامل کردن مدرک دانشگاهی تو بیمارستانی مشغول به کارآموزی میشه اما روز اول کاراموزی موقع برگشت به خونه شاهد ماجرای میشه که باعث تو دردسر افتادنش میشه و این دردسر سبب اشنایی با مردی مرموزِ که حاضر نیست اجازه بده نفس صورتش رو ببینه..
https://tttttt.me/+7EwRuBNmdgJhNmY0
#پارت_آینده
_اره میخوای نشونت بدم؟
اروم دست چپشو بین پاهام برد، بدنم شروع به نبض زدن کرد، خواستم دستشو پس بزنم که فشار ریزی بین پاهام وارد کرد،
بخدا که ناخواسته حس کردم چیزی درونم ریخت، من اینو نمیخواستم، ولی واقعا دست خودم نبود هورمونام داشت واکنش نشون میداد، زیر دلم تیر کشید دستش از بین پاهام به شکمم رسوند و اروم نوازش وار تکون داد.از هیجان نفسی عمیق کشیدم و دستش که رو به بالا تنم پیشروی می کرد گرفتم، از حرکت ایستاد و خیره شده به چشمام،
خودمو جمع جور کردم و اروم لرزون لب زدم
_نکن باشه من اشتباه کردم
نويسنده #آبی
https://tttttt.me/+7EwRuBNmdgJhNmY0
🔥رمان آتشین #دردسر🔞
✍️🏼 به قلم #آبی
⛓️ژانر: #عاشقانه #هیجانی #صحنه_دار
🎞خلاصه رمان:
نفس دانشجو رشته مامای،برای کامل کردن مدرک دانشگاهی تو بیمارستانی مشغول به کارآموزی میشه اما روز اول کاراموزی موقع برگشت به خونه شاهد ماجرای میشه که باعث تو دردسر افتادنش میشه و این دردسر سبب اشنایی با مردی مرموزِ که حاضر نیست اجازه بده نفس صورتش رو ببینه..
https://tttttt.me/+7EwRuBNmdgJhNmY0
#پارت_آینده
_اره میخوای نشونت بدم؟
اروم دست چپشو بین پاهام برد، بدنم شروع به نبض زدن کرد، خواستم دستشو پس بزنم که فشار ریزی بین پاهام وارد کرد،
بخدا که ناخواسته حس کردم چیزی درونم ریخت، من اینو نمیخواستم، ولی واقعا دست خودم نبود هورمونام داشت واکنش نشون میداد، زیر دلم تیر کشید دستش از بین پاهام به شکمم رسوند و اروم نوازش وار تکون داد.از هیجان نفسی عمیق کشیدم و دستش که رو به بالا تنم پیشروی می کرد گرفتم، از حرکت ایستاد و خیره شده به چشمام،
خودمو جمع جور کردم و اروم لرزون لب زدم
_نکن باشه من اشتباه کردم
نويسنده #آبی
https://tttttt.me/+7EwRuBNmdgJhNmY0
👍340❤67👏35😁35🤔16🥰5👎4🔥3😱2🌚1
👍33❤14🖕13👏7🤔7😁5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من لیلی‌ام...
دختر 16 ساله‌ای که بخاطر عمل قلب مادربزرگم همخواب مردی شدم که حتی نمی شناختمش...ازش باردار شدم و بچه‌اش رو به دنیا آوردم ولی بچه‌ام رو ازم گرفتن و پرتم کردن بيرون...عاشقش شده بودم اما اين خط قرمزش بود و من این خط رو رد کرده بودم تا اینکه درست بعد از سه سال توی محل کارم با پسرمون دیدمش غافل از اینکه...🔞💦
https://tttttt.me/+TtSjrMYxY35jYzA0
https://tttttt.me/+TtSjrMYxY35jYzA0
دختر 16 ساله‌ای که بخاطر عمل قلب مادربزرگم همخواب مردی شدم که حتی نمی شناختمش...ازش باردار شدم و بچه‌اش رو به دنیا آوردم ولی بچه‌ام رو ازم گرفتن و پرتم کردن بيرون...عاشقش شده بودم اما اين خط قرمزش بود و من این خط رو رد کرده بودم تا اینکه درست بعد از سه سال توی محل کارم با پسرمون دیدمش غافل از اینکه...🔞💦
https://tttttt.me/+TtSjrMYxY35jYzA0
https://tttttt.me/+TtSjrMYxY35jYzA0
👍112❤44😁42🤔40👎2
👍35🫡8❤6🤣1
Forwarded from 💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh
-دخترتو گذاشتی رو میز قمار... الان، تا نودونه سال مالِ من!
دستان پدرم میلرزد اما... وقتی صدایم میزند، جان از تنم میرود
-بیا دختر... آقا مردِ خوبیه... پروارت میکنه.
تقلا که میکنم، جری تر میشود.. از موهایم گرفته و مرا وسط میز میبرد
-چموشه، ولی رام میشه... میخواین چکش کنین؟؟
-بابا... نکن!
با گریه صدایش میزنم... التماسش میکنم، اما فایده‌ای ندارو.
-آکبند بود صیغش میکنم... اگه نبود بادیگاردامو واسه یه شب خاطره انگیز صدا میکنم... چطوره روژیا؟؟
https://tttttt.me/+BWfvq4Oq4jkxNDVk
دستان پدرم میلرزد اما... وقتی صدایم میزند، جان از تنم میرود
-بیا دختر... آقا مردِ خوبیه... پروارت میکنه.
تقلا که میکنم، جری تر میشود.. از موهایم گرفته و مرا وسط میز میبرد
-چموشه، ولی رام میشه... میخواین چکش کنین؟؟
-بابا... نکن!
با گریه صدایش میزنم... التماسش میکنم، اما فایده‌ای ندارو.
-آکبند بود صیغش میکنم... اگه نبود بادیگاردامو واسه یه شب خاطره انگیز صدا میکنم... چطوره روژیا؟؟
https://tttttt.me/+BWfvq4Oq4jkxNDVk
👍165🔥45❤43🥰41🎉20😢8😁2🌚1
#یادگار_هیچکس10𖥸
لوله سرد اسلحه رو به شقیقم میچسبونم!
_جلو نیا!
احتمالا تلفیق لحن عجیبم با اون سرمای استخون سوز نگاهم، باعث میشه سرجاش خشکش بزنه!
_چیه تعجب کردی؟ تو کوله پشتی پیداش کردم!
_بذارش زمین اونو...خطرناکه!
_ میخواستی باهاش منو بکشی؟ اره؟...وقتی که از دستم خسته شدی! عین الان...
و به شکم بالا اومدم اشاره میکنم!
_نکن!
_ چرا مگه ما برات مهمیم؟ چند بار تو صورتم حرفاتو تف کردی که دیگه نمیخوایم؟ چند بار مستقیم و غیر مستقیم گفتی گورمو گم کنم؟
_اون اسلحه رو بذار زمین حرف میزنیم، درستش میکنیم!
_دیگه دیره کوهیار.....دیگه هیچی درست نمیشه..... اینجا ته خطه!....
_بده من اون لعنتیو... نندازیش زمین به خدا خودم میکشمت شمسی...
با یورش ناگهانیش به سمتم صدای بلند شلیک تو فضا میپیچه....
https://tttttt.me/+0mb9IGo-VOgxMzdk
لوله سرد اسلحه رو به شقیقم میچسبونم!
_جلو نیا!
احتمالا تلفیق لحن عجیبم با اون سرمای استخون سوز نگاهم، باعث میشه سرجاش خشکش بزنه!
_چیه تعجب کردی؟ تو کوله پشتی پیداش کردم!
_بذارش زمین اونو...خطرناکه!
_ میخواستی باهاش منو بکشی؟ اره؟...وقتی که از دستم خسته شدی! عین الان...
و به شکم بالا اومدم اشاره میکنم!
_نکن!
_ چرا مگه ما برات مهمیم؟ چند بار تو صورتم حرفاتو تف کردی که دیگه نمیخوایم؟ چند بار مستقیم و غیر مستقیم گفتی گورمو گم کنم؟
_اون اسلحه رو بذار زمین حرف میزنیم، درستش میکنیم!
_دیگه دیره کوهیار.....دیگه هیچی درست نمیشه..... اینجا ته خطه!....
_بده من اون لعنتیو... نندازیش زمین به خدا خودم میکشمت شمسی...
با یورش ناگهانیش به سمتم صدای بلند شلیک تو فضا میپیچه....
https://tttttt.me/+0mb9IGo-VOgxMzdk
👍194❤35🤔13😁11🤩2🖕2
👍24😢10❤7👎5🤔4
👍32❤7🤔6🔥5👏5😁1
👍34❤11👏2
https://rubika.ir/joinc/CEEDDCGI0ERJATYWTIIZBKWUQGBZISRN
حرارت ناب تو روبیکا پارت گذاری میشه
#حرارت_ناب
حرارت ناب تو روبیکا پارت گذاری میشه
#حرارت_ناب
👍17😁9❤6🫡6🤣5🤔2🖕1
👍38❤10🥰2
Telegram
ثانیه های امید🥀⏳
﷽
پارت گذاری منظم 😎
پارت گذاری منظم 😎
👍35❤14🔥2👏2👎1