انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
1.89K subscribers
1.23K photos
250 videos
59 files
197 links
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
#انجمن_پلی_تکنیک

اکانت روابط عمومی انجمن پلی‌تکنیک
@Anjomanpolytechniccc


Instagram: http://instagram.com/Anjoman_Polytechnic
Download Telegram
🕣🌎 ساعت زمین، عنوان برنامه ای #جهانی است که با هدف جلوگیری از تغییرات اقلیم و گرمایش زمین و در راستای کاهش آلودگی نوری ومصرف صحیح انرژی برگزار می گردد.
طی این برنامه نمادین، مردم زمین در روز ۵ فروردین به مدت ۱ ساعت چراغ های غیرضروری خود را به عنوان نمادی از تعهد به سیاره مادریمان و تلاش برای حفظ آن از خطرات #زیست_محیطی، خاموش کنند. هم چنین در طول این برنامه که هر ساله در یکی از روزهای ماه مارس بین ساعت ۰٨:۳۰ تا ۰۹:۳۰ شب برگزار می شود چراغ های نمادهای اصلی هر شهر خاموش میشود.
چند سالی است که این مراسم در ایران نیز و از جمله شهرهایی چون تهران ،اصفهان، زنجان و... برگزار گردیده.
بیایید در سال جدید به زمین احترام بگذاریم
حتی برای یک ساعت هم که شده ، به احترام سیاره سبزمان #چراغها را خاموش کنیم
وعده ما ، ۵ فروردین ساعت ۸:۳۰ شب

#ساعت_زمین
#سیاره_سبز
#نور_پاک
#آلودگی_نوری

#خانه_سبز
#کارگروه_محیط_زیست
#انجمن_پلی_تکنیک

@AnjomanPolytechnic
📝 به مناسبت زادروز فروغ فرخزاد

در سرزمین قد کوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر سفر کرده‌اند
چرا توقف کنم؟
من از عناصر چهارگانه اطاعت می‌کنم
و کار تدوین نظامنامه‌ی قلبم
کار حکومت محلی کوران نیست
مرا به زوزهٔ دراز توحش
درعضو جنسی حیوان چکار
مرا به حرکت حقیر کرم در خلاء گوشتی چکار
مرا تبار خونی گل‌ها به زیستن متعهد کرده‌است
تبار خونی گل‌ها می‌دانید؟

🔹 «او زنی معترض به ستمی که بر زنان می‌رفت بود و می‌خواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه می‌شد اعتراض کند. این را در کتاب‌هایش می‌توانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامی‌اش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازه‌ای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر می‌گفت. او شاعر خوبی بود، به‌خصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود»
#فروغ_فرخزاد، زنی در آرزوی #آزادی زنان ایران و #تساوی_حقوق آن‌ها با مردان! #عصیان فروغ آنچنان است که به معیارهای سنجش قد کوتاهان نمی‌نگرد و کار تدوین نظامنامه‌ی قلبش را به حکومت محلی کوران وانمی‌گذارد. سخنان دیگران، حشرات فاسد مانده در #مرداب، اورا از راهش باز نمی‌دارد، چرا که او از #سلاله‌ ی درختان است و تنفس هوای مانده ملولش می‌کند، او به #نور و به #خورشید می‌اندیشد نه به افکار جنازه‌های باد کرده در سردخانه‌ی این جهانِ نشسته در #آغاز_فصل_سرد...!
کسی که به اجبار ناگزیر شد بین #شعر و #زندگی یکی را انتخاب کند، و ریسمان سست #عدالت فرزندش را از او گرفت؛ کسی که شعر نه جزئی از زندگی بلکه تمام زندگی‌اش بود. و کسی که چنین به هلاکت خویش کمر ببندد و در دلبستگی #سرودن جذب شود، البته که از نیزه‌ی زبان‌آوران گوشه نشین در امان نخواهد بود. «#شاعر بودن یعنی #انسان بودن. بعضی هارا می‌شناسم که رفتار روزانه‌شان هیچ ربطی به شعرشان ندارد. یعنی فقط وقتی شعر می‌گویند شاعر هستند. بعد تمام می‌شود. دو مرتبه می‌شوند یک آدم حریص شکموی ظالم تنگ فکر بدبخت حسود حقیر، خوب من حرف‌های این آدم‌ها را هم قبول ندارم. من به #زندگی بیشتر اهمیت می‌دهم، و وقتی این آقایان مشت هایشان را گره می‌کنند و فریاد راه می‌اندازند یعنی در شعرها و مقاله‌هایشان، من نفرتم می‌گیرد و باورم نمی‌شود که راست می‌گویند. می‌گویم نکند فقط برای یک بشقاب پلو است که دارند داد می‌زنند! فکر می‌کنم کسی که #کار_هنری می‌کند باید اول خودش را بسازد و کامل کند. بعد از خودش بیرون بیاید و به خودش مثل یک واحد از هستی و وجود نگاه کند تا بتواند به تمام دریافت‌ها، فکرها، و حس‌هایش یک حالت عمومیت ببخشد.»

🔹 در سال ۱۳۳۱ اولین مجموعه ی شعرش با نام «#اسیر» را منتشر کرد، تجربه‌هایی که هنوز شکل واقعی خود را پیدا نکرده بود؛ بعد که تجربه‌ها بیشتر شدند با #شاملو و نگرش دگرگونه‌ی او به زبان آشنا شد، در انتهای این تجربیات با وسعت نگاه #نیما آشنا شد، شناختی که از نظر خودش دیر اما خیلی به موقع بود.
در سال‌های ۱۳۳۶ و ۱۳۳۸ مجموعه شعرهای «#دیوار» و «#عصیان» را منتشر کرد؛ دو تجربه از آخرین تجارب شاعری که سعی می‌کند فضای خاص شعری خودش را بیابد. «دیوار و عصیان در واقع دست و پا زدنی مأیوسانه در میان دو مرحله زندگی است. آخرین نفس زدن‌های پیش از یک نوع رهایی است. آدم به مرحله‌ی تفکر می‌رسد، در جوانی احساسات ریشه‌های سستی دارند، فقط جذبه‌شان بیشتر است. اگر بعداً به وسیله‌ی فکر رهبری نشوند و یا نتیجه‌ی تفکر نباشند، خشک می‌شوند و تمام می‌شوند. من به دنیای اطرافم، به اشیاء اطرافم و آدم‌های اطرافم و خطوط اصلی این دنیا نگاه کردم، آن را کشف کردم و وقتی خواستم بگویمش دیدم کلمه لازم دارم. کلمه‌های تازه که مربوط به همان دنیا می‌شود. اگر می‌ترسیدم می‌مردم. اما نترسیدم، #کلمه‌ها را وارد کردم. به من چه که این همه کلمه هنوز #شاعرانه نشده است. جان که دارد، شاعرانه‌اش می‌کنیم!»
در سال ۱۳۴۱ کتاب «#تولدی_دیگر» را انتشار داد، کتابی که با آن نشان می‌داد فروغ زبان خاص خودش را یافته و سرودنش از نو متولد شده است.
و در انتها با کتاب ناتمام «#ایمان_بیاوریم_به_آغاز_فصل_سرد» آغازی نو برای خود ساخت و حتی شگفتی شاعران بزرگ زمانش را برانگیخت.


#فروغ_فرخزاد
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک

🆔@AnjomanPolytechnic
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
⭕️ در این کارگاه تلاش می‌کنیم تا با نگاهی علمی به تاریخ، بزرگترین وقایع گذشته‌مان را در سیری طبیعی بررسی نماییم و با تعمق در آن‌ها به #خواست، #هویت و #خاستگاه جنبش‌هایمان بپردازیم. ⭕️ سه جلسه نخست در خدمت جناب ابوطالب آدینه وند از شاگردان استاد هدی صابر…
⭕️ #چرا_تاریخ؟ چه كارِ با گذشته؟ چه نياز به #حافظه؟ اکنونی كه با همیم، در سالی تاریخی به سر می‌بريم. یک سده از #جنبش پدران و مادران ما برای مشروط كردن حکومت و حد زدن به قدرت سپری شده، یک سده، نه به اندازه‌ی یک چشم بر هم زدن و نه بر بستری از پر قو؛ به قدرِ صد سالِ انباشته از شوق، حس، #آرمان، مهر، #رنج، مشقت، #خون، اشک، عرق، پيچ، خم، کار، بار، #یأس، بریدن، بازخيز، تدبیر، بازشوق، باریکه راه، پرتگاه، رستنگاه، فصولِ بهاری، منظرگاه‌ها، چشم‌اندازها، پايداری‌ها، بازرفتن‌ها، از #یار_کمک_خواستن‌ها!

⭕️ #چرا_تاریخ؟ چه احتياج به استخراج از اين پهنه؟ چه لزومی به احتجاج از سَنه‌های کهنه؟ تاریخ، تنها داستان فرّاری است از پیشینیان؟ ما با تاریخ فاصله داریم یا با آن درتنیده‌ايم؟ دستیابی به جمع‌بندی تاريخی گپی است روشنفكرانه یا دست‌كم مایه‌ای است برای پیشبرد کالسکه‌ی چهارچرخِ آرمان‌ها در مسیری رو به جلو و رو به افق به سمت #نور؟

⭕️ تنفس در سده‌ی مشروطه، مسئولیتی مترتب بر خود دارد؛ [اينكه] چه بود؟ چه شد؟ اکنون در کجای تاریخ ایستاده‌ایم؟ پاسخ‌يابی برای مجموعه پرسش‌های مطرح، نيازمند تخصیص است؛ تخصيص وقت، تخصیص جان‌مایه‌ی فكر، تخصیص دقت و تخصیص تعقل اجتماعا لازم.
اینک همان مسئولیت مترتب، در مكانی كه خود تاریخی است، گِردِمان آورده است. گردآمدنی برای نقب به گذشته‌ها و تسطیح معبری به سمتِ حال، به جانب اکنون. متعاقبِ اين مسئولیت، ضرورتی است بر غبارروبی از گذشته‌ها، شفاف‌سازی‌ها، تجربه‌اندوزی‌ها و عبرت‌آموزی‌ها.
مقدم بر آنکه فرازهای پیشين ر ا برگ زنیم، نخست شرايط کنونی را از منظری #تاریخی بازشناسیم. سپس ضرورت‌های وارسی تاریخی را برشمريم. در پس آن نیز دریابیم که تاريخ چیست، جانش، سمتش و فلسفه‌اش!

⭕️ نشست اول با سخن یک پیرِ تاریخی آغاز شد، پیرِ صاحب‌تجربه و ملبس به کسوت. در پی سخنان آغازین مهندس اجازه می‌خواهم كه در ادامه‌ی نشست، در ابتدا شرایط کنونی را از منظری تاریخی بازشناسیم و سپس ضرورت‌های وارسی تاريخی #هشت_فراز را برشماریم. آن‌گاه نشست بعدی را به تاریخ چیست اختصاص دهیم، به جانش، سمتش و فلسفه‌اش.

⭕️ عقل و تجربه ایجاب می‌كند كه در ابتدای هر بحثِ فكري، ضرورت و کارآیی‌های بحث و مبانی تئوریک آن را بررسی کنیم. در پرتوی مرور #ضرورت، #كارآیی و مبانی بحث، آگاه‌تر، روان‌تر و هدف‌دارتر می‌توان به متن بحث تاريخی وارد شد. در ابتدا شناسایی شرايط کنونی از منظری تاریخی.

⭕️ پيش از ورود به بحث، ضروری است عنوان كنم برخلاف آقای مهندس سحابی، بنده نه چهره‌ام، نه فردي تاريخي و نه صاحب‌كسوت. حامل تجارب انباشته‌ی تاریخی هم نبوده و رشته‌ی تحصيلی‌ام نيز تاريخ نيست. تنها سعی می‌كنم كه پژوهنده باشم و مترتب بر آن، دغدغه‌های تاریخی و درک و دریافت‌های محدود خود را با شما در میان گذارم و به کمک یکدیگر و با #مشاركت_شما، #هشت_فراز سرشار از نیاز را وارسی كنیم.

[مقدمه هشت فراز(چرا تاریخ؟)]

#انجمن_پلی_تکنیک
#کمیته_سیاسی

@AnjomanPolytechnic