من دستگاه گوارش ضعیفی دارم و حالم از خیلی از چیزها بهم میخورد، اما در فهرست طولانی مشمئزکنندگان من، #شاعران_وابسته یکی از نخستینها هستند!
به گواهی تاریخ #شعر_فارسی در اکثر ادوار، هنری درباری و دیوانی بوده و شاید پیشرفت چشمگیر شعر در ایران، بیارتباط به جریان مالی قدرتهای حامی شاعران نبوده است.
حتی شاعران بزرگ ایران نیز دست کم در دورهای خاص از زندگی با دربار یا دیگر مراکز قدرت ارتباط خوبی داشتند و از همین طریق دیوانشان به دست ما رسیده است.
البته قطعا ما در مقام قضاوت رفتار سیاسی بزرگان ادبیات نیستیم، چراکه در آن دوران تنها راه ماندگاری و حتی انتشار یک شعر، رونویسی از آن بوده که قطعا رونویسی از دیوان در تعداد بالا با درآمد عادی هیچ انسانی تناسب نداشته است.
اما این روزها داستان تغییر کرده است. من قبول دارم #فردوسی جز از راه تقدیم #شاهنامه به قدرت، راهی برای جاودانگی نداشته، اما عمیقا معتقدم قواره این استدلال، بر اندام مزخرف سرایان و حتی بهترین شاعران امروز طوری زار میزند که نیازی به تشریح و توجیه بیشتر نداشته باشد!
همینجا باید بگویم برای من در این مقوله، دربار شاه و خانقاه شیخ تفاوت چندانی ندارد، چراکه #شاعر_وابسته بعد از مدتی دیگر شاعر نیست، یک ربات کشف روابط زبانی در مسیر جریانات سیاسی است!
من اصلا از کشف هم قافیه بودن #مهسا و #آرمیتا به وجد نمیآیم. همانطور که با آوردن #تلاویو و #تهران در یک مصرع احساس شاخ غول شکستن نمیکنم.
من مترصد یک فاجعه نیستم تا سریعا دستگاه تولید شعرم را به برق بزنم و روضه یا حماسهای سر هم کنم و تا از دهن نیفتاده توییت بزنم و لایک بگیرم!
باورش برای این کسبه سخت است، اما #شاعران_مستقل بیرون از این بازیها و خیلی واقعی درد میکشند!
همین است که حالم از تمام این چاپلوسیهای زبان محور دوستان شاعرم که به نوعی سنگ هر یک از مدعیان قدرت را به سینه می زنند، بهم میخورد!
همین است که دستگاه گوارشم جواب نمیدهد و دوست دارم روی تمام بیلبوردهای شاعرانه شهر بالابیاورم! روی تمام توییتها و پستهای مخاطب پسند بیمایه و مخالف و موافق نظام!
روی تمام آنها که خون جاری در کوچه ها را فرصت میبینند... روی تمامشان بالا بیاورم... آنقدر که دیگر عروض و قافیه و تاویل در متن و تخیلِ بر پرده زبان یادم برود!
آنوقت بنشینم یک گوشه و بیهیچ سواد و درکی از هنر به زشتترین شکل ممکن گریه کنم! برای تک تک آرزوهایی که در این دنیا زیر آوار #فقر و #تبعیض و #موشک و #فساد و #تزویر آرام آرام خفه شدند و هیچ سگ زنده یابی برایشان پارس نکرد!
#عبدالمهدی_نوری
من دستگاه گوارش ضعیفی دارم و حالم از خیلی از چیزها بهم میخورد، اما در فهرست طولانی مشمئزکنندگان من، #شاعران_وابسته یکی از نخستینها هستند!
به گواهی تاریخ #شعر_فارسی در اکثر ادوار، هنری درباری و دیوانی بوده و شاید پیشرفت چشمگیر شعر در ایران، بیارتباط به جریان مالی قدرتهای حامی شاعران نبوده است.
حتی شاعران بزرگ ایران نیز دست کم در دورهای خاص از زندگی با دربار یا دیگر مراکز قدرت ارتباط خوبی داشتند و از همین طریق دیوانشان به دست ما رسیده است.
البته قطعا ما در مقام قضاوت رفتار سیاسی بزرگان ادبیات نیستیم، چراکه در آن دوران تنها راه ماندگاری و حتی انتشار یک شعر، رونویسی از آن بوده که قطعا رونویسی از دیوان در تعداد بالا با درآمد عادی هیچ انسانی تناسب نداشته است.
اما این روزها داستان تغییر کرده است. من قبول دارم #فردوسی جز از راه تقدیم #شاهنامه به قدرت، راهی برای جاودانگی نداشته، اما عمیقا معتقدم قواره این استدلال، بر اندام مزخرف سرایان و حتی بهترین شاعران امروز طوری زار میزند که نیازی به تشریح و توجیه بیشتر نداشته باشد!
همینجا باید بگویم برای من در این مقوله، دربار شاه و خانقاه شیخ تفاوت چندانی ندارد، چراکه #شاعر_وابسته بعد از مدتی دیگر شاعر نیست، یک ربات کشف روابط زبانی در مسیر جریانات سیاسی است!
من اصلا از کشف هم قافیه بودن #مهسا و #آرمیتا به وجد نمیآیم. همانطور که با آوردن #تلاویو و #تهران در یک مصرع احساس شاخ غول شکستن نمیکنم.
من مترصد یک فاجعه نیستم تا سریعا دستگاه تولید شعرم را به برق بزنم و روضه یا حماسهای سر هم کنم و تا از دهن نیفتاده توییت بزنم و لایک بگیرم!
باورش برای این کسبه سخت است، اما #شاعران_مستقل بیرون از این بازیها و خیلی واقعی درد میکشند!
همین است که حالم از تمام این چاپلوسیهای زبان محور دوستان شاعرم که به نوعی سنگ هر یک از مدعیان قدرت را به سینه می زنند، بهم میخورد!
همین است که دستگاه گوارشم جواب نمیدهد و دوست دارم روی تمام بیلبوردهای شاعرانه شهر بالابیاورم! روی تمام توییتها و پستهای مخاطب پسند بیمایه و مخالف و موافق نظام!
روی تمام آنها که خون جاری در کوچه ها را فرصت میبینند... روی تمامشان بالا بیاورم... آنقدر که دیگر عروض و قافیه و تاویل در متن و تخیلِ بر پرده زبان یادم برود!
آنوقت بنشینم یک گوشه و بیهیچ سواد و درکی از هنر به زشتترین شکل ممکن گریه کنم! برای تک تک آرزوهایی که در این دنیا زیر آوار #فقر و #تبعیض و #موشک و #فساد و #تزویر آرام آرام خفه شدند و هیچ سگ زنده یابی برایشان پارس نکرد!
#عبدالمهدی_نوری