🌦 "آنقدر زیبایی که می‌خواهد باران ببارد"
🌱 اوه مارسيا
آن زیباییِ بلوندِ بلندت را می‌خواهم،
تا در #مدرسه درس داده شود،
و بچه‌ها یاد بگیرند،
که خداوند مانند موسیقی
در کالبدی زندگی می‌کند،
و مانند یک چنگِ آفتابی صدا می‌دهد.
🌱 می‌خواهم #کارنامه بچه‌ها
این‌گونه باشد:
🔆 بازی با چیزهای شیشه‌ای ظریف: ۲۰
🔆 جادوی کامپیوتر: ۲۰
🔆 نوشتنِ نامه به آن‌ها که دوستشان داریم: ۲۰
🔆 شناخت ماهی‌ها: ۲۰
🔆 زیبایی بلوندِ بلندِ مارسيا: ۲۰+۱
#ریچارد_براتیگان، شاعر آمریکایی
برگردان: #احسان_عباسلو
#کتاب : دری مرا می‌خواند
#کارنامه #محبت
#مهارت #عشق
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 اوه مارسيا
آن زیباییِ بلوندِ بلندت را می‌خواهم،
تا در #مدرسه درس داده شود،
و بچه‌ها یاد بگیرند،
که خداوند مانند موسیقی
در کالبدی زندگی می‌کند،
و مانند یک چنگِ آفتابی صدا می‌دهد.
🌱 می‌خواهم #کارنامه بچه‌ها
این‌گونه باشد:
🔆 بازی با چیزهای شیشه‌ای ظریف: ۲۰
🔆 جادوی کامپیوتر: ۲۰
🔆 نوشتنِ نامه به آن‌ها که دوستشان داریم: ۲۰
🔆 شناخت ماهی‌ها: ۲۰
🔆 زیبایی بلوندِ بلندِ مارسيا: ۲۰+۱
#ریچارد_براتیگان، شاعر آمریکایی
برگردان: #احسان_عباسلو
#کتاب : دری مرا می‌خواند
#کارنامه #محبت
#مهارت #عشق
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
📝 در دنیا چیزهای بدتر از کارنامۀ مدرسه هم هست؛ پدر جان
🔆 پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری‌های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می‌نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با امیلی پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت؛
به خاطر تیزبینی‌هاش، خالکوبی‌هاش ، لباس‌های تنگ موتورسواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. امیلی به من گفت ما می‌تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. امیلی چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی‌زنه. ما اون رو برای خودمون می‌کاریم و برای تجارت با کمک آدمای دیگه‌ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائین‌ها و اکستازی‌هایی که می‌خوایم. در ضمن، دعا می‌کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و امیلی بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره.
نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می‌گردیم، اون وقت تو می‌تونی نوه‌های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت: جان
🌱 پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونۀ تامی. فقط می‌خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامۀ مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هر وقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.
#کارنامه #نمره
#فرهنگی #پرورشی
#تربیت #والدگری
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🔆 پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری‌های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می‌نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با امیلی پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت؛
به خاطر تیزبینی‌هاش، خالکوبی‌هاش ، لباس‌های تنگ موتورسواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. امیلی به من گفت ما می‌تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. امیلی چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی‌زنه. ما اون رو برای خودمون می‌کاریم و برای تجارت با کمک آدمای دیگه‌ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائین‌ها و اکستازی‌هایی که می‌خوایم. در ضمن، دعا می‌کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و امیلی بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره.
نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می‌گردیم، اون وقت تو می‌تونی نوه‌های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت: جان
🌱 پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونۀ تامی. فقط می‌خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامۀ مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هر وقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.
#کارنامه #نمره
#فرهنگی #پرورشی
#تربیت #والدگری
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL