💠 #جامعه
🔺اعدام، منازعه بر سر منافع !
گفتگوی ایران فردا با محمد رضایی درباره حکم اعدام
۱. چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟
🔸سلب حق حیات از طریق اعدام، لااقل در جرمهایی که «قانون» آنها را جرم عمومی میداند، اساساً حقوقی نیست. در این قبیل جرمها حاکمیت به نمایندگی از طرف جامعه فرد یا افرادی را که ادامه حیات آنها را مخل امنیت یا نظم یا ... جامعه میداند، با مجازات اعدام و پایان دادن به زندگیشان تنبیه میکند و جامعه را مصونیت میبخشد. اما این ظاهر ماجرا است هر چند در همین ظاهر ماجرا نیز میتوان دید که اعدام نه یک مسئله حقوقی که یک مسئله سیاسی است. اما اگر از ظاهر ماجرا عبور کنیم میبینیم که «قانون» نه حاصل اراده جامعه برای سامان بخشی به امور خودش بلکه حاصل اراده طبقه یا طبقات حاکم برای حفظ، تثبیت یا گسترش منافعشان است. در واقع حاکمیت نه به نمایندگی از جانب جامعه که به نمایندگی از جانب طبقه یا طبقات مسلط قوانینی وضع میکند که سلطه این طبقه یا طبقات را حفظ کند و بدیهی است که به تناسب تهدیدی که این طبقه یا طبقات حاکم حس میکنند مجازات مختلفی وضع و اجرا میشود که شدیدترین آن همین اعدام است. به همین دلیل است که با کنار زدن ظواهر حقوقی و حتی سیاسی میتوان از «اقتصاد سیاسی اعدام» سخن گفت.
۲.تداوم اعدام های سیاسی چه تاثیری بر جامعه جنبشی ایران و نیز نوع کنشگری فعالان سیاسی خواهد گذاشت؟
▪️ اینکه اعدامها چه تأثیری بر «جامعه جنبشی» میگذارند با این پیشفرض مطرح شده است که جامعه یک کل به هم پیوسته با منافع و اهداف یکسان است. اما به گمانم در واقع جامعه مجموعهای از قشرها و طبقات متعددی است که هر یک از آنها منافع و اهداف متفاوت و گاه حتی متعارضی دارند. هر چند که ممکن است در مقاطع خاصی اقشار و طبقاتی از جامعه بر سر هدف یا اهداف خاصی با هم مؤتلف (و نه متحد) شوند اما به وجود آمدن این ائتلافها شرایط و ضوابطی دارد که فعلاً مهیا و موجود نیست. بنابراین و با این پیشفرض که ما با جامعهای به هم پیوسته مواجه نیستیم تأثیر هر امری از جمله اعدام بر قشرها و طبقات مختلف متفاوت است.
🔸در سمت حاکمیت نمایش استمرار اقتدار و کشاندن معترضان به موضع قبول شکست در منازعه البته هدفی اساسی است. اما حتی اگر این هدف نیز به طور کامل تحقق یابد گریزی از منازعات بعدی نیست چرا که منازعه بر سر منافع تا آیندهای نامعلوم در هر جامعهای و با هر حاکمیتی ذاتی جوامع است. پرداختن به اینکه شکل یا اشکال منازعات بعدی چگونه خواهد بود، اینکه در منازعات بعدی چه گروهها و طبقاتی بر سر چه منافعی با هم ائتلاف خواهند کرد یا به ائتلافهای موجودشان پایان خواهند داد، اینکه در منازعات بعدی کدام گروه یا طبقه دست بالا را خواهد داشت و جهتگیری تحولات را تعیین خواهد کرد و مباحثی نظیر اینها نیازمند دانشی ژرفتر و فرصت دیگری است.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#محمد_رضایی
https://cutt.ly/VwCf7jV7
http://tttttt.me/iranfardamag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺اعدام، منازعه بر سر منافع !
گفتگوی ایران فردا با محمد رضایی درباره حکم اعدام
۱. چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟
🔸سلب حق حیات از طریق اعدام، لااقل در جرمهایی که «قانون» آنها را جرم عمومی میداند، اساساً حقوقی نیست. در این قبیل جرمها حاکمیت به نمایندگی از طرف جامعه فرد یا افرادی را که ادامه حیات آنها را مخل امنیت یا نظم یا ... جامعه میداند، با مجازات اعدام و پایان دادن به زندگیشان تنبیه میکند و جامعه را مصونیت میبخشد. اما این ظاهر ماجرا است هر چند در همین ظاهر ماجرا نیز میتوان دید که اعدام نه یک مسئله حقوقی که یک مسئله سیاسی است. اما اگر از ظاهر ماجرا عبور کنیم میبینیم که «قانون» نه حاصل اراده جامعه برای سامان بخشی به امور خودش بلکه حاصل اراده طبقه یا طبقات حاکم برای حفظ، تثبیت یا گسترش منافعشان است. در واقع حاکمیت نه به نمایندگی از جانب جامعه که به نمایندگی از جانب طبقه یا طبقات مسلط قوانینی وضع میکند که سلطه این طبقه یا طبقات را حفظ کند و بدیهی است که به تناسب تهدیدی که این طبقه یا طبقات حاکم حس میکنند مجازات مختلفی وضع و اجرا میشود که شدیدترین آن همین اعدام است. به همین دلیل است که با کنار زدن ظواهر حقوقی و حتی سیاسی میتوان از «اقتصاد سیاسی اعدام» سخن گفت.
۲.تداوم اعدام های سیاسی چه تاثیری بر جامعه جنبشی ایران و نیز نوع کنشگری فعالان سیاسی خواهد گذاشت؟
▪️ اینکه اعدامها چه تأثیری بر «جامعه جنبشی» میگذارند با این پیشفرض مطرح شده است که جامعه یک کل به هم پیوسته با منافع و اهداف یکسان است. اما به گمانم در واقع جامعه مجموعهای از قشرها و طبقات متعددی است که هر یک از آنها منافع و اهداف متفاوت و گاه حتی متعارضی دارند. هر چند که ممکن است در مقاطع خاصی اقشار و طبقاتی از جامعه بر سر هدف یا اهداف خاصی با هم مؤتلف (و نه متحد) شوند اما به وجود آمدن این ائتلافها شرایط و ضوابطی دارد که فعلاً مهیا و موجود نیست. بنابراین و با این پیشفرض که ما با جامعهای به هم پیوسته مواجه نیستیم تأثیر هر امری از جمله اعدام بر قشرها و طبقات مختلف متفاوت است.
🔸در سمت حاکمیت نمایش استمرار اقتدار و کشاندن معترضان به موضع قبول شکست در منازعه البته هدفی اساسی است. اما حتی اگر این هدف نیز به طور کامل تحقق یابد گریزی از منازعات بعدی نیست چرا که منازعه بر سر منافع تا آیندهای نامعلوم در هر جامعهای و با هر حاکمیتی ذاتی جوامع است. پرداختن به اینکه شکل یا اشکال منازعات بعدی چگونه خواهد بود، اینکه در منازعات بعدی چه گروهها و طبقاتی بر سر چه منافعی با هم ائتلاف خواهند کرد یا به ائتلافهای موجودشان پایان خواهند داد، اینکه در منازعات بعدی کدام گروه یا طبقه دست بالا را خواهد داشت و جهتگیری تحولات را تعیین خواهد کرد و مباحثی نظیر اینها نیازمند دانشی ژرفتر و فرصت دیگری است.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#محمد_رضایی
https://cutt.ly/VwCf7jV7
http://tttttt.me/iranfardamag
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegraph
🔴اعدام، منازعه بر سر منافع !
🔷محمد رضایی @iranfardamag 1️⃣ چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟ 🔸سلب حق حیات از طریق اعدام، لااقل در جرمهایی که «قانون» آنها را جرم عمومی میداند، اساساً حقوقی نیست. در این قبیل جرمها حاکمیت به نمایندگی از طرف جامعه…