کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #جامعه

🔺سازمان جنبش و شبکه‌ها

جنبش‌های اجتماعی به روایت سعید مدنی

بخش سوم

لینک بخش دوم:

https://tttttt.me/KSMtehran/14280

همۀ ما در زندگی روزمره در اشكال متفاوتی از شبكه‌های اجتماعی عضویت داریم. نقش این شبكه‌ها را در مشاركت برای عمل جمعی در جنبش‌های اجتماعی نباید نادیده گرفت. اما این پیوندها لزوماً به یک میزان افراد را برای ورود در جنبش‌های اجتماعی مستعد نمی‌كند. بر این اساس برای تبیین اجتماعی حضور افراد منفرد در جنبش‌ها توجه به رابطۀ میان شبكه‌های اجتماعی و مشاركت فردی به‌تنهایی گویا نیست. استحكام پیوندها در درون شبكه‌ها موجب می‌شود تا افراد از آمادگی بیشتری برای پرداخت هزینۀ مشاركت در عمل جمعی و جنبش اجتماعی برخوردار شوند. بنابراین شبكه‌هایی كه از ارزش‌ها و هویت منسجم‌تری برخوردار هستند بیشتر قادرند افراد منفرد را برای بسیج در جنبش‌های اجتماعی متقاعد كنند. علاوه بر سطح، عمق و استحكام روابط درون شبكه، پیوند‌های بین شبكه‌ها نیز اهمیت فراوانی دارد.
احتمال پذیرش خطر و هزینه از جانب افراد منفردی كه به‌واسطۀ حضور در شبكه‌های مختلف از چند جهت به مشاركت در جنبش دعوت می‌شوند بیشتر است. بنابراین زمانی كه فردی از یك سو در شبكۀ روابط خانوادگی دعوت به حضور در جنبش می‌شود و از سوی دیگر در شبكۀ روابط با دوستان،‌ همكاران و همسایگان نیز تشویق به مشاركت می‌شود، احتمال حضور او بسیار افزایش می‌یابد. پس از حضور افراد در جنبش‌های اجتماعی، دیالكتیك بین عضویت شبكه‌ای و دگرگونی شخصیتی ایجاد می‌شود كه در یك رابطۀ دو‌سویه همدیگر را تقویت می‌كنند. به‌عبارت‌دیگر، با ادامۀ مشاركت فرد، تمایل او به تقویت پیوندها با دیگران و اعضای شبكه افزایش می‌یابد و از سوی دیگر، با استحكام بیشتر روابط در فرایند حضور و مشاركت افراد در جنبش، شخصیت آنان دگرگون می‌شود. تغییر بعدی در این فرایند تقویت احساس همذات‌پنداری با جمع، ‌احساس سرنوشت مشترك و احساس تعلق به هویت جنبش است که در این مرحله روابط جدید و عمیق‌تری ایجاد می‌كند كه به باز‌تولید شبكه‌های اجتماعی جدید منجر خواهد شد.
 
سازمان شبکه‌ها

امکان شکل‌گیری شبکه‌ها در جامعۀ مدنی اغلب متأثر از سابقۀ تاریخی آن جامعه است. به‌عنوان مثال در ایتالیا سنت‌های مشارکت مدنی و همبستگی اجتماعی هزار سال پیش در مناطقی همچون فلورانس، بولونیا و جنوا، یعنی همان جوامعی که امروزه از مشارکت مدنی و حکومت محلی موفقی برخوردارند، وجود داشته است. در این میراث فرهنگی، شبکه‌های غنی حاصل از رابطۀ متقابل سازمانی و همبستگی مدنی در قالب اصناف، انجمن‌های مذهبی اخوت، انجمن‌های دفاع از خود، تعاونی‌ها، انجمن‌های همیاری و انجمن‌های محلات پی‌ریزی شد. این جوامع از‌لحاظ اقتصادی اغلب فقیر بودند، اما از‌جهت مدنیت ثروت بسیاری داشتند و اعتماد و سرمایۀ اجتماعی در آن‌ها بسیار قابل‌توجه بود.
 
دامنۀ مطالعات دربارۀ سوابق تجربی شکل‌گیری شبکه‌ها در ایران چندان گسترده نیست اما شواهد‌ی حاکی از آن است که هم در حوزۀ سیاست (انجمن‌های غیبی) و هم در حوزۀ اجتماع (حمایت‌های جماعت محلی) شبکه‌های فعالی وجود داشته است. بر این اساس، با درنظر گرفتن چنین پیشینه‌ای و بدون آنکه قصد داشته باشیم سابقه‌ای تاریخی را مرور کنیم، خاطر‌نشان می‌سازیم که در نهضت مشروطه، نهضت ملی، انقلاب اسلامی و تا‌حدودی جنبش اصلاحی، تمایل به فعال‌سازی شبکه‌ها وجود داشت اما اغلب به آن به‌عنوان الگوی سازمانی توجه نمی‌شد زیرا الگوی سازمانی جنبش‌های مورد‌ اشاره متمایل به الگوی هرمی بود که شبکۀ اجتماعی با آن مطابقت ندارد. سازمان هر جنبش اجتماعی به‌ویژه جنبش‌های اجتماعی جدید از چندین و چند شبکه تشکیل شده است.

ادامه دارد...

#سعید_مدنی
#سازمان_جنبش
#شبکه‌های_اجتماعی

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #جامعه

🔺سازمان جنبش و شبکه‌ها

جنبش‌های اجتماعی به روایت سعید مدنی

بخش چهارم (پایانی)

لینک بخش سوم :
https://tttttt.me/KSMtehran/14289

🔹هرچه سازمان شبكه دموكراتیك‌تر باشد و امکان مشاركت بیشتری برای اعضا فراهم كند، ثبات و بقای آن بیشتر خواهد بود. به‌علاوه شبكه به اتكای منابع در‌دسترس خود قادر به فعالیت خواهد بود. ثبات منابع اعم از مالی و غیر‌مالی به معنای آن است كه اعضا بخش معینی از درآمد، وقت، انرژی و روابط خود را وقف شبكه كنند، تا‌حدی‌كه بتوانند به اتكای این منابع فعالیت‌های خود را سامان دهند.
شبكه‌ها به عمل زنده‌اند. شبكه بدون عمل هرگز بقا و استمرار نخواهد داشت. منظور از عمل و فعالیت شبكه هر اقدامی است كه پس از توافق دموكراتیك در درون شبكه و به اتكای منابع موجود آن انجام می‌شود و مشتمل بر دایرۀ وسیعی از اقدامات در چارچوب برنامه‌های جنبش است. در‌واقع هر شبكه اجرای بخشی از برنامه‌های جنبش را در دستور كار خود قرار می‌دهد که از امور كاملاً ذهنی مثل مطالعۀ مشترك تا اقدامات عملی را شامل می‌شود. عوامل زیر معمولاً به ناپایداری شبكه‌ها می‌انجامد:
 
اولاً، اهداف روشن و مشخصی برای شبکه ترسیم نشده باشد
. شبكه مثل هر سازمان دیگری باید دلیل و ضرورت وجودی‌اش را برای اعضا مشخص کند. بنابراین به‌محض دعوت از افراد برای سازمان دادن یك شبكه باید در اولین گام اهداف شبكه را مشخص كرد. ابهام در اهداف زمینه‌های بروز سوء‌تفاهم و اختلاف‌نظر در بین اعضا را افزایش می‌دهد و به ناپایداری شبكه می‌انجامد.

ثانیاً، اهداف شبكه متناسب با امكانات و توانایی‌های آن نباشد. اگر شبكه دستیابی به اهداف بزرگی را در دستور كار خود قرار دهد كه امكانات لازم برای تحقق آ‌ن‌ها را در اختیار نداشته باشد، پس از مدتی اعضا به دلیل ناتوانی در تحقق اهداف سرخورده می‌شوند و از ادامۀ كار باز‌می‌مانند. بنابراین زمانی كه اهداف مشخص می‌شوند باید در اندیشۀ فراهم آوردن امكانات لازم برای دست یافتن به آن‌ها بود.
ثالثاً، محدودیت منابع به محدود شدن فعالیت شبكه بینجامد. وقتی منابع شبكه‌ ثابت باشد یا تقلیل یابد، از تحرك شبكه كاسته خواهد شد و در‌نهایت اعضا دچار انفعال می‌شوند و دلبستگی آنان به شبكه كاهش می‌یابد. بنابراین برای بقای شبكه باید دائماً در پی افزایش منابع آن بود.

رابعاً، مدیریت ناصحیح شبكه امکان بهبود و ارتقای اعتماد و مشاركت و ارتباط را که سرمایه‌های اجتماعی شبكه هستند از‌ میان ببرد. ادارۀ نادرست شبكه از‌جمله بروز و تقویت رفتارهای غیر‌دموكراتیك، كاهش مشاركت اعضا در برخی زمینه‌ها مثل تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی، و حل نشدن سوء‌تفاهمات شبكه را در معرض تلاشی و از‌هم‌گسیختگی قرار می‌دهد.

رابطۀ بین شبکه‌ها تابع الگوی واحد نیست.

سازمان شبکه‌های درون جنبش‌های اجتماعی را که تعیین‌کنندۀ روش پیوند شبکه‌های فعال در جنبش است اغلب در چهار الگو توضیح می‌دهند.
 
حتی جنبش‌های سازمانی و هرمی هم با جمع‌بندی دلایل شکست‌های گدشته به‌سوی سازمان‌های شبکه‌ای سوق یافته و استمرار حیات و موفقیت خود را از‌طریق سازمانی افقی تضمین کرده‌اند. تجربۀ جنبش‌ها از وجوه مشترك زیادی برخوردار است، اما ساز‌و‌كار آن‌ها‌ خصوصاً در حوزۀ سازمان به دلیل شرایط منحصر‌به‌فرد هر جنبش مبتنی است بر تجارب محیطی فعالان آن جنبش.
 
جنبش‌های اجتماعی جدید از آنچه سیاست نا‌نهادینی نامیده می‌شود بهره می‌برند. سیاست نا‌نهادینی یعنی در‌عین‌حال که این جنبش‌ها ادعای شناخته شدن به‌عنوان كنشگران سیاسی در نظر جماعتی وسیع را دارند، در پی آن نیستند تا اشكال كنش آن‌ها از مشروعیت اعطایی نهادهای سیاسی مستقر به سازمان‌های سیاسی مثل احزاب و انجمن‌ها برخوردار شوند. این جنبش­ها بر اهدافی تأکید دارند كه تأثیرات مشخصی بر جامعه به‌عنوان یك كل دارند. انتخاب یك مدل سازمانی بر‌پایۀ سیاست نا‌نهادینی تصمیمی استراتژیك و مهم برای جنبش‌هاست و درست به همین دلیل مسئلۀ سازمان یكی از محوری‌ترین مباحث مطالعات دربارۀ جنبش‌های اجتماعی است. به‌علاوه باید توجه داشت در‌عین‌حال كه جنبش‌ها با اتکا بر نیروی خود‌انگیختۀ مشاركت‌كنندگان و فعالان جنبش حرکت می‌کنند تا در‌نهایت كنش جمعی را رقم زنند، این ویژگی به معنای غیر‌عقلانی، خود‌به‌خودی یا باری‌به‌هر‌جهت بودن سازمان جنبش نیست. ثبات و پایداری، و در‌نتیجه استمرار بقا و حیات یك شبكه، قدرت آن را افزایش می‌دهد. پایداری شبكه به سه عامل پایداری سازمانی، پایداری منابع و پایداری فعالیت‌ها وابسته است.
 

#سعید_مدنی
#سازمان_جنبش
#شبکه‌های_اجتماعی

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran