💠 #ادبیات_اعتراض
این مردم
گاهی در تنهاییِ خود
از تشنگی سخن میگویند،
نگراناند
حق دارند.
این مردم
گاهی در ازدحامِ جهان
از قیامِ آب سخن میگویند،
نگراناند
حق دارند.
این مردم
گاهی در اندوهِ آدمی
از بارشِ نیزه و از گلوی بریده سخن میگویند
نگراناند
حق دارند.
حق دارند از تَحَکُم بیدلیلِ کلمات بترسند،
حق دارند از کیفرِ بیهودهٔ خستگی بترسند.
آنها برای اثباتِ صبوریِ خویش
نیازی به سوگندِ صبح و
صحیفهٔ نینوا ندارند،
غریبانا...تو بگو!
این مردم خسته
چرا از همین مردمِ خسته میترسند!؟
✍ سیدعلی صالحی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
این مردم
گاهی در تنهاییِ خود
از تشنگی سخن میگویند،
نگراناند
حق دارند.
این مردم
گاهی در ازدحامِ جهان
از قیامِ آب سخن میگویند،
نگراناند
حق دارند.
این مردم
گاهی در اندوهِ آدمی
از بارشِ نیزه و از گلوی بریده سخن میگویند
نگراناند
حق دارند.
حق دارند از تَحَکُم بیدلیلِ کلمات بترسند،
حق دارند از کیفرِ بیهودهٔ خستگی بترسند.
آنها برای اثباتِ صبوریِ خویش
نیازی به سوگندِ صبح و
صحیفهٔ نینوا ندارند،
غریبانا...تو بگو!
این مردم خسته
چرا از همین مردمِ خسته میترسند!؟
✍ سیدعلی صالحی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #ادبیات_اعتراض
🔹 بر کدام جنازه زار میزند…؟
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟
در کدام غار
بر کدام تاریخ میموید این سیم و زِه، این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمهی صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است.
بر برکهی لاجوردینِ ماهی و باد چه میکند این مدیحهگوی تباهی؟
مطربِ گورخانه به شهر اندر چه میکند
زیرِ دریچههای بیگناهی؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
✍ #احمد_شاملو
#آبان۹۸
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 بر کدام جنازه زار میزند…؟
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟
در کدام غار
بر کدام تاریخ میموید این سیم و زِه، این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمهی صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است.
بر برکهی لاجوردینِ ماهی و باد چه میکند این مدیحهگوی تباهی؟
مطربِ گورخانه به شهر اندر چه میکند
زیرِ دریچههای بیگناهی؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
✍ #احمد_شاملو
#آبان۹۸
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #ادبیات_اعتراض
«گلولهای را به یاد ندارم
که به نیّت پوست نازک آزادی
شلیک شده باشد و
سرانجام
به قصد شقیقهی دژخیم
کمانه نکرده باشد
چاقویی را به یاد ندارم
که برای گلوی خوشآواز عشق
از غلاف بیرون زده باشد و
آخر دستهی خودش را
نبریده باشد
حالا،
هر چه میخواهید شلیک کنید و
هر چه میخواهید چاقو بکشید»
عاقبت این تشت هم فرو خواهد افتاد
وز سر عالم طنین مضحکه
خواهد گذشت.
و ما به سنگرها برمیگردیم
و به زندگی،
ما برنده ایم
دستت را به من بده رفیق..
درخت #امید میوه اش می رسد
و آواز سر میدهد تا حصول #آزادی...
✍ حسین منزوی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
«گلولهای را به یاد ندارم
که به نیّت پوست نازک آزادی
شلیک شده باشد و
سرانجام
به قصد شقیقهی دژخیم
کمانه نکرده باشد
چاقویی را به یاد ندارم
که برای گلوی خوشآواز عشق
از غلاف بیرون زده باشد و
آخر دستهی خودش را
نبریده باشد
حالا،
هر چه میخواهید شلیک کنید و
هر چه میخواهید چاقو بکشید»
عاقبت این تشت هم فرو خواهد افتاد
وز سر عالم طنین مضحکه
خواهد گذشت.
و ما به سنگرها برمیگردیم
و به زندگی،
ما برنده ایم
دستت را به من بده رفیق..
درخت #امید میوه اش می رسد
و آواز سر میدهد تا حصول #آزادی...
✍ حسین منزوی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #ادبیات_اعتراض
شهر خاموش من! آن روح بهارانت کو؟
شور و شیدایی انبوه هزارانت کو؟
می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان
نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو؟
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن
شیهه ی اسب و هیاهوی سوارانت کو؟
زیر سرنیزه ی تاتار چه حالی داری؟
دل پولاد وش شیر شکارانت کو؟
سوت و کور است شب و میکده ها خاموش اند
نعره و عربده ی باده گسارانت کو؟
چهره ها در هم و دل ها همه بیگانه ز هم
روز پیوند و صفای دل یارانت کو؟
آسمانت همه جا سقف یکی زندان است
روشنای سحر این شب تارانت کو؟
✍ محمدرضا شفیعی کدکنی
در کوچه باغ های نیشابور
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
شهر خاموش من! آن روح بهارانت کو؟
شور و شیدایی انبوه هزارانت کو؟
می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان
نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو؟
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن
شیهه ی اسب و هیاهوی سوارانت کو؟
زیر سرنیزه ی تاتار چه حالی داری؟
دل پولاد وش شیر شکارانت کو؟
سوت و کور است شب و میکده ها خاموش اند
نعره و عربده ی باده گسارانت کو؟
چهره ها در هم و دل ها همه بیگانه ز هم
روز پیوند و صفای دل یارانت کو؟
آسمانت همه جا سقف یکی زندان است
روشنای سحر این شب تارانت کو؟
✍ محمدرضا شفیعی کدکنی
در کوچه باغ های نیشابور
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #ادبیات_اعتراض
بگو برایتان چه بگویم
از خاک و خون کدام سرزمین
کدام حکایت و حیات آدمی
و من رد کدام اندوه را
به شما نشان دهم
و از روزن کدام راز گریه به درآیم
و از میان رگبار همه رنگ ها
کدام پرده را پیش آورم
و از روشنایی این همه آوا
چراغ کدام زندگی را برافروزم؟
✍ #شیرکو_بیکس
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
بگو برایتان چه بگویم
از خاک و خون کدام سرزمین
کدام حکایت و حیات آدمی
و من رد کدام اندوه را
به شما نشان دهم
و از روزن کدام راز گریه به درآیم
و از میان رگبار همه رنگ ها
کدام پرده را پیش آورم
و از روشنایی این همه آوا
چراغ کدام زندگی را برافروزم؟
✍ #شیرکو_بیکس
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran