💠 #لبخند_بزن 📌 #بخاطر_کودکان
✍ آسیه سپهری
یک معلم
#جشن_شکوفه_ها 🌸
🔹امروز با شکوفه هام، بازی دایره دوستی رو برای آشنایی اولیه و کاهش اضطراب انجام دادیم.
بعدش براشون یک قصه خوشگل گفتم با کلی طرح و شکل قشنگ. معرفی کتابهاشون و ... آخر هم نقاشی بازی.
چقدر این طرح جشن شکوفه ها، مهم و خوب و بجاست.
🔹دقیق یادم نیست از چه سالی قرار شد #اول_مهر برای ورود کلاس اولی ها به مدرسه جشن شکوفه ها برگزار بشه و با کلی شادی و لبخند و مهربونی و ناز و نوازش، بچه ها وارد محیط جدید آموزشی بشن.
اما خوب یادمه روز اولی که من پام رو گذاشتم مدرسه، با حجمی از آدم های خاکستری و سیاهپوش مواجه شدم. آدم بزرگایی که تند تند اینور و اونور میرفتن و با داد و هوار بچه های سالهای بالا تر رو به صف می کردن تا برن سر کلاس هاشون.
آدم بزرگایی که مثل الان ما ماسک نداشتن اما من هیچ طرح لبخندی ازشون به یاد ندارم!!!
از اون همه ازدحام روز اول و صدای بلندگو و صف و شعارهای دهه شصتی؛ فقط اون حس بلاتکلیفی در جانم مونده.
یادمه تا ظهر ما رو تو آفتاب گرررم، با اون مانتوهای گشاد تیره و مقنعه های چونه دار بلند که فقط انگشتامون از زیرش پیدا بود، نگه داشتن. حتی اجازه نداشتیم بریم آبخوری و یا بهتره بگم جراتش رو هم نداشتیم.
اون سالها مدرسه ابهت دیگه ای داشت و معلم ها و مدیر خدایی بودن واسه خودشون
🔹بالاخره انگار کلاس ها تقسیم شدن و ما جمعیت فوران کرده سال شصت رو حدودای ساعت ۱۱ فرستادن سر کلاس. یادمه بهت زده بودم و آروم قدم بر می داشتم.
وارد کلاس شدیم؛
یک کلاس مستطیل شکل دراز که طولش شاید سه برابر عرضش بود با ی عالمه میز و نیمکت چوبی داغون.
ما ۶۰ نفر بودیم.
۶۰ کودک ۷ ساله در یک کلاسی که حدودا ۱۲- ۱۳ تا نیمکت داشت!
بله؛ ما پنج نفره در اون میز و نیمکت ها، یک سال تموووم تنگ هم نشستیم. یواشکی به هم لبخند زدیم و یواشکی به هم پاک کن و لیوان قرض دادیم. یواشکی بغضامون رو فرو خوردیم و با تف مون غلط املاییمون رو پاک کردیم!
و الفبا رو همراه #اخلاق گند، توهین و تحقیرِ کودکان، و #فقری که از سر و روی نود درصد بچه های کلاس می ریخت یاد گرفتیم؛ همراه معلمی که با خودش قرار گذاشته بود هرگز لبخند نزند.📌
📌#لبخند_بزن
#دهه_شصت
#جنگ
#آسیب_های_اجتماعی
#آموزش
#صلح
#مهر
#آموزش_رایگان_حق_همه_کودکان
📌 #آموزش_برابر_حق_همه
منبع:
@Hagh_Amozesh_kodakan
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✅ با ما در ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه شوید.
✅✅ آدرس کانال
👇👇👇👇
🆔 @KSMtehran
✅✅✅ لینک عضویت در کانال
👇👇👇
https://tttttt.me/KSMtehran
✍ آسیه سپهری
یک معلم
#جشن_شکوفه_ها 🌸
🔹امروز با شکوفه هام، بازی دایره دوستی رو برای آشنایی اولیه و کاهش اضطراب انجام دادیم.
بعدش براشون یک قصه خوشگل گفتم با کلی طرح و شکل قشنگ. معرفی کتابهاشون و ... آخر هم نقاشی بازی.
چقدر این طرح جشن شکوفه ها، مهم و خوب و بجاست.
🔹دقیق یادم نیست از چه سالی قرار شد #اول_مهر برای ورود کلاس اولی ها به مدرسه جشن شکوفه ها برگزار بشه و با کلی شادی و لبخند و مهربونی و ناز و نوازش، بچه ها وارد محیط جدید آموزشی بشن.
اما خوب یادمه روز اولی که من پام رو گذاشتم مدرسه، با حجمی از آدم های خاکستری و سیاهپوش مواجه شدم. آدم بزرگایی که تند تند اینور و اونور میرفتن و با داد و هوار بچه های سالهای بالا تر رو به صف می کردن تا برن سر کلاس هاشون.
آدم بزرگایی که مثل الان ما ماسک نداشتن اما من هیچ طرح لبخندی ازشون به یاد ندارم!!!
از اون همه ازدحام روز اول و صدای بلندگو و صف و شعارهای دهه شصتی؛ فقط اون حس بلاتکلیفی در جانم مونده.
یادمه تا ظهر ما رو تو آفتاب گرررم، با اون مانتوهای گشاد تیره و مقنعه های چونه دار بلند که فقط انگشتامون از زیرش پیدا بود، نگه داشتن. حتی اجازه نداشتیم بریم آبخوری و یا بهتره بگم جراتش رو هم نداشتیم.
اون سالها مدرسه ابهت دیگه ای داشت و معلم ها و مدیر خدایی بودن واسه خودشون
🔹بالاخره انگار کلاس ها تقسیم شدن و ما جمعیت فوران کرده سال شصت رو حدودای ساعت ۱۱ فرستادن سر کلاس. یادمه بهت زده بودم و آروم قدم بر می داشتم.
وارد کلاس شدیم؛
یک کلاس مستطیل شکل دراز که طولش شاید سه برابر عرضش بود با ی عالمه میز و نیمکت چوبی داغون.
ما ۶۰ نفر بودیم.
۶۰ کودک ۷ ساله در یک کلاسی که حدودا ۱۲- ۱۳ تا نیمکت داشت!
بله؛ ما پنج نفره در اون میز و نیمکت ها، یک سال تموووم تنگ هم نشستیم. یواشکی به هم لبخند زدیم و یواشکی به هم پاک کن و لیوان قرض دادیم. یواشکی بغضامون رو فرو خوردیم و با تف مون غلط املاییمون رو پاک کردیم!
و الفبا رو همراه #اخلاق گند، توهین و تحقیرِ کودکان، و #فقری که از سر و روی نود درصد بچه های کلاس می ریخت یاد گرفتیم؛ همراه معلمی که با خودش قرار گذاشته بود هرگز لبخند نزند.📌
📌#لبخند_بزن
#دهه_شصت
#جنگ
#آسیب_های_اجتماعی
#آموزش
#صلح
#مهر
#آموزش_رایگان_حق_همه_کودکان
📌 #آموزش_برابر_حق_همه
منبع:
@Hagh_Amozesh_kodakan
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✅ با ما در ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه شوید.
✅✅ آدرس کانال
👇👇👇👇
🆔 @KSMtehran
✅✅✅ لینک عضویت در کانال
👇👇👇
https://tttttt.me/KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
💠 #آسیب_های_اجتماعی
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺 #قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت یکم ص۱
🔹 منبع: روزنامه شرق / ۱ آبان ۱۴۰۰
به گزارش روزنامه شرق، ئالای ۲۳ساله و روژین ۱۹ ساله نفسگرفته در سقز کردستان، همسرنوشت نسرین، گلاله، آزاده و فائزه نشدند؛ در مواجهه با مرگ و جان بهدربرده از آن. حالا یکی فرار کرده از خانه و آن که مانده یا فکر خودکشی است یا ترک خانه. آن روز که ئالا ترک دیار مادری کرد، معلوم نبود دوباره به چشم ببیند خانه را. از همان موقع که برادرش چاقوبهدست گفته بود، میخواهد ئالا را بکشد. اما روژین، آن روز که برادرش آنقدر او را کتک زد که نفس جوانش از قفسه سینه به تنگی برمیآمد، میدانست باید آنچه را بکند که آنها میگویند؛ «که اگر نمیکردم، میشدم مثل رومینا. آنها مرا میکشتند». برادران روژینِ پناهبرده به یک خانه امن در شهر دیگر کردستان، بارها او را تهدید به مرگ کردند؛ خواهرش به او گفت فرار کن و او فرار کرد؛ «اگر خودم را نکشتند، روحم را کشتند». و مادر و مادربزرگ روژین به او گفته بودند آبرویشان را برده؛ «من هیچ کاری نکرده بودم. به من میگفتند تو با پسر رابطه داشتی، گفتند نمیگذاریم دیگر تحصیل کنی و به دانشگاه بروی. من فقط گریه میکردم».
🔺 این قصه پرآب چشم بسیاری از زنان کردستان است. زنان قدعلمکرده مقابل زور، زنان کشتهشده مغفول، زنان مانده مهجور. زنانی که آمار دقیقی از کشتهشدنشان به دست مردان خانواده در دست نیست، اما «بهار زنگیبند»، عضو کمپین ژیوانو، به «شرق» میگوید در استان کردستان در سال ۹۹، ۱۵ زن به انگیزههای ناموسی یا خشونت خانگی علاوه بر فائزه ملکینیا، دختر ۱۳سالهای که یک ماه پیش در مریوان سوزانده شده است، کشته شدهاند. «عادل کریمی»، مشاور و کارشناس اورژانس اجتماعی سقز نیز به «شرق» میگوید: کل استان کردستان یک مرکز نگهداری طولانیمدت و اورژانس اجتماعی در همه شهرها مثل سقز، بیجار و... یک اتاق کوچک دارد که تا چند روز فرد را در آن نگه میدارند.
🔹 ئالا؛ از تهدید تا فرار
ئالا ۱۶ساله بود که با مردی ۱۵ سال بزرگتر از خودش وارد رابطه دوستی شد؛ مردی که بعدا معلوم شد همسر و فرزند دارد. او در گفتوگو با «شرق» از ماجرای این دوستی میگوید که بلایی شد بر جانش؛ «به من محبت میکرد و خیلی به او وابسته شده بودم. بعد از مدتی فهمیدم او متأهل است و این موضوع خیلی اذیتم کرد و در نهایت از او جدا شدم. بعد دوباره سروکلهاش پیدا شد و گفت دارم طلاق میگیرم. نمیدانم چطور شد که کمکم دوباره رابطه ما شروع شد. کار طلاقش تمام شده بود. درنهایت گفت میخواهد به خواستگاریام بیاید، خانواده او چندین دفعه با خانوادهام تماس گرفتند و گفتند میخواهند به خواستگاری بیایند، اما پدرم بهشدت مخالف بود». مدتی بعد برادر روژین عکسهای مشترک روژین و آن مرد را در گوشیاش میبیند و همین میشود سرآغاز تهدید؛ «چند عکس مشترک با آن مرد داشتم که در گوشیام مانده بود. برادرم گوشی را گشته و این عکسها را دیده بود و بهشدت من را اذیت و تهدید میکرد. شش ماه تمام نگذاشتند من از خانه بیرون بروم. از آن زمان مدتی گذشت تا اینکه تماسگرفتنها به گوشی برادرها و پدرم شروع شد که دختر شما دختر بدی است و کارهایی کرده و آبروی خانواده شما در خطر است. من به برادرم میگفتم از این شماره شکایت کنید، اما گیرهای آنها روز به روز بیشتر میشد. حتی یکبار از خانه فرار کردم، اما به خاطر حال مادرم دوباره برگشتم. از آن زمان خانه برای من جهنم شده بود. تا اینکه یک روز آن مرد، عکسهای خصوصی من با خودش را برای برادرم فرستاد. آن روز خانه نبودم، خواهرم به من زنگ زد و گفت خانه نیا! گفت برادرم آمده و یک چاقو دستش گرفته و میگوید میخواهد تو را بکشد. من از آن روز آواره شدم. دامادمان آمد و من را به بانه برد و شب در مسافرخانه خوابیدم. صبح به اورژانس اجتماعی رفتم، آنها میخواستند واقعیت را به مادر و پدرم بگویند. گفتم من از دست آنها فرار کردهام، آنها میخواهند من را بکشند، من به شما پناه آوردهام، ولی آنها میگفتند ما باید واقعیت را به خانواده شما بگوییم و این تنها راهحل آنها بود. چون من با تعهد خودم به آنجا رفته بودم، باید پدرم برگهای میآورد تا بتوانم بیرون بیایم. بعد از چند روز من را به بهزیستی یک شهر دیگر انتقال دادند». ئالا به خاطر اصرارهای پدر و مادرش باز هم به خانه برمیگردد؛ «زمانی که بیرون میرفتم نگاه سنگین همسایهها را حس میکردم. در خانه، کوچه و محله خودم معذب بودم. نتوانستم تحمل کنم و بعد از یک هفته به بهزیستی برگشتم و دیگر به خانه نرفتم.
خانوادهام به من زنگ میزنند که برگرد و با آن مرد ازدواج کن، اگر ازدواج نکنی بدبخت میشوی و آبرویت رفته است».
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺 #قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت یکم ص۱
🔹 منبع: روزنامه شرق / ۱ آبان ۱۴۰۰
به گزارش روزنامه شرق، ئالای ۲۳ساله و روژین ۱۹ ساله نفسگرفته در سقز کردستان، همسرنوشت نسرین، گلاله، آزاده و فائزه نشدند؛ در مواجهه با مرگ و جان بهدربرده از آن. حالا یکی فرار کرده از خانه و آن که مانده یا فکر خودکشی است یا ترک خانه. آن روز که ئالا ترک دیار مادری کرد، معلوم نبود دوباره به چشم ببیند خانه را. از همان موقع که برادرش چاقوبهدست گفته بود، میخواهد ئالا را بکشد. اما روژین، آن روز که برادرش آنقدر او را کتک زد که نفس جوانش از قفسه سینه به تنگی برمیآمد، میدانست باید آنچه را بکند که آنها میگویند؛ «که اگر نمیکردم، میشدم مثل رومینا. آنها مرا میکشتند». برادران روژینِ پناهبرده به یک خانه امن در شهر دیگر کردستان، بارها او را تهدید به مرگ کردند؛ خواهرش به او گفت فرار کن و او فرار کرد؛ «اگر خودم را نکشتند، روحم را کشتند». و مادر و مادربزرگ روژین به او گفته بودند آبرویشان را برده؛ «من هیچ کاری نکرده بودم. به من میگفتند تو با پسر رابطه داشتی، گفتند نمیگذاریم دیگر تحصیل کنی و به دانشگاه بروی. من فقط گریه میکردم».
🔺 این قصه پرآب چشم بسیاری از زنان کردستان است. زنان قدعلمکرده مقابل زور، زنان کشتهشده مغفول، زنان مانده مهجور. زنانی که آمار دقیقی از کشتهشدنشان به دست مردان خانواده در دست نیست، اما «بهار زنگیبند»، عضو کمپین ژیوانو، به «شرق» میگوید در استان کردستان در سال ۹۹، ۱۵ زن به انگیزههای ناموسی یا خشونت خانگی علاوه بر فائزه ملکینیا، دختر ۱۳سالهای که یک ماه پیش در مریوان سوزانده شده است، کشته شدهاند. «عادل کریمی»، مشاور و کارشناس اورژانس اجتماعی سقز نیز به «شرق» میگوید: کل استان کردستان یک مرکز نگهداری طولانیمدت و اورژانس اجتماعی در همه شهرها مثل سقز، بیجار و... یک اتاق کوچک دارد که تا چند روز فرد را در آن نگه میدارند.
🔹 ئالا؛ از تهدید تا فرار
ئالا ۱۶ساله بود که با مردی ۱۵ سال بزرگتر از خودش وارد رابطه دوستی شد؛ مردی که بعدا معلوم شد همسر و فرزند دارد. او در گفتوگو با «شرق» از ماجرای این دوستی میگوید که بلایی شد بر جانش؛ «به من محبت میکرد و خیلی به او وابسته شده بودم. بعد از مدتی فهمیدم او متأهل است و این موضوع خیلی اذیتم کرد و در نهایت از او جدا شدم. بعد دوباره سروکلهاش پیدا شد و گفت دارم طلاق میگیرم. نمیدانم چطور شد که کمکم دوباره رابطه ما شروع شد. کار طلاقش تمام شده بود. درنهایت گفت میخواهد به خواستگاریام بیاید، خانواده او چندین دفعه با خانوادهام تماس گرفتند و گفتند میخواهند به خواستگاری بیایند، اما پدرم بهشدت مخالف بود». مدتی بعد برادر روژین عکسهای مشترک روژین و آن مرد را در گوشیاش میبیند و همین میشود سرآغاز تهدید؛ «چند عکس مشترک با آن مرد داشتم که در گوشیام مانده بود. برادرم گوشی را گشته و این عکسها را دیده بود و بهشدت من را اذیت و تهدید میکرد. شش ماه تمام نگذاشتند من از خانه بیرون بروم. از آن زمان مدتی گذشت تا اینکه تماسگرفتنها به گوشی برادرها و پدرم شروع شد که دختر شما دختر بدی است و کارهایی کرده و آبروی خانواده شما در خطر است. من به برادرم میگفتم از این شماره شکایت کنید، اما گیرهای آنها روز به روز بیشتر میشد. حتی یکبار از خانه فرار کردم، اما به خاطر حال مادرم دوباره برگشتم. از آن زمان خانه برای من جهنم شده بود. تا اینکه یک روز آن مرد، عکسهای خصوصی من با خودش را برای برادرم فرستاد. آن روز خانه نبودم، خواهرم به من زنگ زد و گفت خانه نیا! گفت برادرم آمده و یک چاقو دستش گرفته و میگوید میخواهد تو را بکشد. من از آن روز آواره شدم. دامادمان آمد و من را به بانه برد و شب در مسافرخانه خوابیدم. صبح به اورژانس اجتماعی رفتم، آنها میخواستند واقعیت را به مادر و پدرم بگویند. گفتم من از دست آنها فرار کردهام، آنها میخواهند من را بکشند، من به شما پناه آوردهام، ولی آنها میگفتند ما باید واقعیت را به خانواده شما بگوییم و این تنها راهحل آنها بود. چون من با تعهد خودم به آنجا رفته بودم، باید پدرم برگهای میآورد تا بتوانم بیرون بیایم. بعد از چند روز من را به بهزیستی یک شهر دیگر انتقال دادند». ئالا به خاطر اصرارهای پدر و مادرش باز هم به خانه برمیگردد؛ «زمانی که بیرون میرفتم نگاه سنگین همسایهها را حس میکردم. در خانه، کوچه و محله خودم معذب بودم. نتوانستم تحمل کنم و بعد از یک هفته به بهزیستی برگشتم و دیگر به خانه نرفتم.
خانوادهام به من زنگ میزنند که برگرد و با آن مرد ازدواج کن، اگر ازدواج نکنی بدبخت میشوی و آبرویت رفته است».
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #آسیب_های_اجتماعی
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺#قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت دوم ص۱
زنکشی بهبهانه ناموسی در کردستان در سال گذشته و امسال در سرخط خبرهای این قتلها بوده؛ گلاله شیخی، فائزه ملکی، ماه سرگل حبیبی از جدیدترین قربانیان زنکشیها بهبهانه دفاع از ناموس بودهاند. آنطورکه عبدالرحیم تاجالدین، مشاور معاونت رفاه اجتماعی، بازرس عملکرد و مدیرکل سابق دفتر امور حمایتی و توانمندسازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به «شرق» میگوید، هیچ مطالعه میدانی عمیقی درباره قتلهای ناموسی انجام نشده است؛ «آمار رسمی باید ازسوی پزشکی قانونی اعلام شود. آمارهایی هم که تأیید میشود نشان میدهد این نوع قتلها در ایران از نرم جهانی خیلی کمتر است. شاید عدد وقوع این قتلها در استان کردستان در یک سال مثلا بیشتر بوده باشد اما اینطوری نیست که در این استان شایع باشد. استانهای کردستان، کرمانشاه، خوزستان، ایلام، آذربایجان شرقی، اردبیل، سیستانوبلوچستان و فارس بیشترین تعداد قتلهای به بهانه ناموس را دارند». او ادامه میدهد: «به من در یک سال مأموریت دادند که به شهر راور کرمان بروم. در آن سال تعداد خودکشیهای زنان در این شهر به عدد ۲۵ رسیده بود که عدد زیادی بود. یا مثلا یکبار در شهر بهار در ایلام، تعداد خودکشی که بیشترشان هم زنان بودند، زیاد شده بود اما الان دیگر اینطوری نیست. منظورم این است که شاید در مقطعی قتلهای ناموسی در استانی بیشتر شود اما اینگونه نیست که نرم هرساله باشد. مطالبی هم که وجود دارد مطالب پایاننامهای و دانشجویی است یا سازمانهای مردمنهاد به این موضوع ورود میکنند و آمار و ارقام را ارائه میدهند. اما بهصورت گسترده و کشوری ما چنین تحقیقاتی نداریم».
آنطورکه نتایج یک پژوهش در سال ۱۳۹۷ با عنوان «بررسی جامعهشناختی نگرش به قتلهای ناموسی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر مریوان» نشان میدهد، یکپنجم از پاسخگویان، نگرشی مثبت به قتلهای ناموسی داشتهاند (۲۷.۶ درصد مردان و ۵.۳ درصد زنان)، درحالیکه نگرش ۲/۳۸ درصد (۲۸.۱درصد مردان و ۵۵.۶ درصد زنان) منفی بوده است.
🔺 دختر ۱۳سالهای که یک ماه پیش در مریوان سوزانده شد
بعد از قتل فائزه ملکی در هفته گذشته، گروهی از فعالان حوزه زنان در سنندج که از یک سال پیش کمپینی به نام ژیوانو (زایش/ تولدی دیگر) را راهاندازی کردهاند، برای پیگیری چگونگی مرگ او اول به بیمارستان کوثر این شهر رفتند و بعد از پرسوجو توانستند محل زندگی فائزه را پیدا و با خانوادهاش دیدار کنند. خانوادهای که میگفتند فائزه خودش، خودش را سوزانده است. «بهار زنگیبند»، عضو کمپین ژیوانو، در گفتوگو با «شرق» گفت زنکشیها معمولا لاپوشانی میشوند؛ اما طبق آماری که به دست او و دیگر اعضای کمپین ژیوانو رسیده، در سال ۱۳۹۹، ۱۵ مورد زنکشی بهدلیل انگیزههای ناموسی و خشونت خانگی در استان کردستان صورت گرفته است. او از سوزاندهشدن دختر ۱۳سالهای در ماه گذشته در مریوان میگوید که رسانهای نشده است؛ «ما برای بررسی موضوع فائزه ملکینیا به پزشک قانونی مراجعه کردیم، در آنجا به ما گفتند دختر ۱۳سالهای حدودا یک ماه پیش در مریوان به آتش کشیده شده است. او را به سنندج آوردند و بعد فوت کرد. مرگ این دختر حتی رسانهای هم نشد. بسیاری از موارد دیگر هم مثل مرگ همین دختر رسانهای نمیشود و فراموش میشوند. خانوادهها هم معمولا به آزادی قاتل رضایت میدهند؛ بهطوریکه پدر یا برادران زن مقتول، دو الی شش ماه در زندان میمانند و بعد آزاد میشوند». او میگوید منطقه کردستان ناهمگونی فرهنگی دارد و این دلیل مهم زنکشیهاست؛ «در کنار آزادیها و فعالیتهای اجتماعیای که زنان همراه مردان دارند؛ اما باز هم بحث ناموس بر کردستان سایه انداخته است. بعضی مردان مثل ملکشان به زنان نگاه میکنند و با گرفتن جانشان از آنها تقاص میگیرند. فکر میکنند اگر جلوی زنان کوتاه بیایند کوچک میشوند. حتی به کشتن زنان افتخار هم میکنند. ما موردی را در روستای دورافتاده کردستان داشتهایم که دخترشان را کشته و به خاک سپردند و بعد گفتند که او خودکشی کرده است. درحالیکه طبق تحقیقات ما، دستوپای دختر شکسته و بعد کشته شده و به خاک سپرده شده است. بعد از نبش قبر مشخص شد که قتل اتفاق افتاده است. با موارد زیاد اینچنینی مواجهیم. مواردی که بر آنها سرپوش گذاشته میشود و اصلا رسانهای نمیشود».
https://tttttt.me/KSMtehran/3613
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺#قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت دوم ص۱
زنکشی بهبهانه ناموسی در کردستان در سال گذشته و امسال در سرخط خبرهای این قتلها بوده؛ گلاله شیخی، فائزه ملکی، ماه سرگل حبیبی از جدیدترین قربانیان زنکشیها بهبهانه دفاع از ناموس بودهاند. آنطورکه عبدالرحیم تاجالدین، مشاور معاونت رفاه اجتماعی، بازرس عملکرد و مدیرکل سابق دفتر امور حمایتی و توانمندسازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به «شرق» میگوید، هیچ مطالعه میدانی عمیقی درباره قتلهای ناموسی انجام نشده است؛ «آمار رسمی باید ازسوی پزشکی قانونی اعلام شود. آمارهایی هم که تأیید میشود نشان میدهد این نوع قتلها در ایران از نرم جهانی خیلی کمتر است. شاید عدد وقوع این قتلها در استان کردستان در یک سال مثلا بیشتر بوده باشد اما اینطوری نیست که در این استان شایع باشد. استانهای کردستان، کرمانشاه، خوزستان، ایلام، آذربایجان شرقی، اردبیل، سیستانوبلوچستان و فارس بیشترین تعداد قتلهای به بهانه ناموس را دارند». او ادامه میدهد: «به من در یک سال مأموریت دادند که به شهر راور کرمان بروم. در آن سال تعداد خودکشیهای زنان در این شهر به عدد ۲۵ رسیده بود که عدد زیادی بود. یا مثلا یکبار در شهر بهار در ایلام، تعداد خودکشی که بیشترشان هم زنان بودند، زیاد شده بود اما الان دیگر اینطوری نیست. منظورم این است که شاید در مقطعی قتلهای ناموسی در استانی بیشتر شود اما اینگونه نیست که نرم هرساله باشد. مطالبی هم که وجود دارد مطالب پایاننامهای و دانشجویی است یا سازمانهای مردمنهاد به این موضوع ورود میکنند و آمار و ارقام را ارائه میدهند. اما بهصورت گسترده و کشوری ما چنین تحقیقاتی نداریم».
آنطورکه نتایج یک پژوهش در سال ۱۳۹۷ با عنوان «بررسی جامعهشناختی نگرش به قتلهای ناموسی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر مریوان» نشان میدهد، یکپنجم از پاسخگویان، نگرشی مثبت به قتلهای ناموسی داشتهاند (۲۷.۶ درصد مردان و ۵.۳ درصد زنان)، درحالیکه نگرش ۲/۳۸ درصد (۲۸.۱درصد مردان و ۵۵.۶ درصد زنان) منفی بوده است.
🔺 دختر ۱۳سالهای که یک ماه پیش در مریوان سوزانده شد
بعد از قتل فائزه ملکی در هفته گذشته، گروهی از فعالان حوزه زنان در سنندج که از یک سال پیش کمپینی به نام ژیوانو (زایش/ تولدی دیگر) را راهاندازی کردهاند، برای پیگیری چگونگی مرگ او اول به بیمارستان کوثر این شهر رفتند و بعد از پرسوجو توانستند محل زندگی فائزه را پیدا و با خانوادهاش دیدار کنند. خانوادهای که میگفتند فائزه خودش، خودش را سوزانده است. «بهار زنگیبند»، عضو کمپین ژیوانو، در گفتوگو با «شرق» گفت زنکشیها معمولا لاپوشانی میشوند؛ اما طبق آماری که به دست او و دیگر اعضای کمپین ژیوانو رسیده، در سال ۱۳۹۹، ۱۵ مورد زنکشی بهدلیل انگیزههای ناموسی و خشونت خانگی در استان کردستان صورت گرفته است. او از سوزاندهشدن دختر ۱۳سالهای در ماه گذشته در مریوان میگوید که رسانهای نشده است؛ «ما برای بررسی موضوع فائزه ملکینیا به پزشک قانونی مراجعه کردیم، در آنجا به ما گفتند دختر ۱۳سالهای حدودا یک ماه پیش در مریوان به آتش کشیده شده است. او را به سنندج آوردند و بعد فوت کرد. مرگ این دختر حتی رسانهای هم نشد. بسیاری از موارد دیگر هم مثل مرگ همین دختر رسانهای نمیشود و فراموش میشوند. خانوادهها هم معمولا به آزادی قاتل رضایت میدهند؛ بهطوریکه پدر یا برادران زن مقتول، دو الی شش ماه در زندان میمانند و بعد آزاد میشوند». او میگوید منطقه کردستان ناهمگونی فرهنگی دارد و این دلیل مهم زنکشیهاست؛ «در کنار آزادیها و فعالیتهای اجتماعیای که زنان همراه مردان دارند؛ اما باز هم بحث ناموس بر کردستان سایه انداخته است. بعضی مردان مثل ملکشان به زنان نگاه میکنند و با گرفتن جانشان از آنها تقاص میگیرند. فکر میکنند اگر جلوی زنان کوتاه بیایند کوچک میشوند. حتی به کشتن زنان افتخار هم میکنند. ما موردی را در روستای دورافتاده کردستان داشتهایم که دخترشان را کشته و به خاک سپردند و بعد گفتند که او خودکشی کرده است. درحالیکه طبق تحقیقات ما، دستوپای دختر شکسته و بعد کشته شده و به خاک سپرده شده است. بعد از نبش قبر مشخص شد که قتل اتفاق افتاده است. با موارد زیاد اینچنینی مواجهیم. مواردی که بر آنها سرپوش گذاشته میشود و اصلا رسانهای نمیشود».
https://tttttt.me/KSMtehran/3613
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان تهران
💠 #آسیب_های_اجتماعی
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺 #قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت یکم ص۱
🔹 منبع: روزنامه شرق / ۱ آبان ۱۴۰۰
به گزارش روزنامه شرق، ئالای ۲۳ساله و روژین ۱۹ ساله نفسگرفته در سقز کردستان، همسرنوشت نسرین، گلاله، آزاده و فائزه…
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺 #قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت یکم ص۱
🔹 منبع: روزنامه شرق / ۱ آبان ۱۴۰۰
به گزارش روزنامه شرق، ئالای ۲۳ساله و روژین ۱۹ ساله نفسگرفته در سقز کردستان، همسرنوشت نسرین، گلاله، آزاده و فائزه…
💠 #آسیب_های_اجتماعی
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺#قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت سوم (پایانی) ص۱
🔺 کشتمش! راحت شدید؟
«قانون را مردان نوشتهاند و فرهنگ ساخته و پرداخته جامعه طبقاتی و مردسالار است». پروین ذبیحی این را میگوید و معتقد است فرهنگ رایج و آموزش نادرست دستبهدست هم داده و قتلهای ناموسی را رقم میزند «در خوزستان پدری بود که وقتی متوجه میشود دخترش با یک مرد رابطه دارد، سر او را برید و بر نیزه گذاشت و در شهر گرداند. یک مورد قتل هم در دهه ۸۰ داشتیم که زن بعد از دو سال طلاق با مردی فرار کرد. بعد از یک هفته با وعده و وعید او را به خانه کشاندند و گفتند عقدت میکنیم و به محض اینکه به خانه رسید او را کشتند و پدرش به زندان رفت. مردم روستا وقتی پدر این زن را میدیدند، روی زمین تف میکردند و میگفتند که بیغیرت و بیشرف است. او هم دخترش را فریب داد تا به خانه برگردد و بعد او را کشت و او را جلوی پای مردم پرت کرد و گفت: «کشتمش! راحت شدید؟». این دقیقا همان فشاری است که جامعه میآورد؛ یعنی جامعه از این قضیه قهرمان میخواهد، قهرمانی که ناموسش را حفظ کرده است. وقتی در اروپا فاطمه شاهیندار، دختر ترکیهای به جرم اینکه دوست پسر داشت در سوئد به دست پدرش کشته میشود، در آخرین لحظه چند بار تکرار میکند «پدر بیچاره من». او دلش برای پدرش که قربانی آن فرهنگ، آموزش، آدابورسوم و قوانین زنستیز است، میسوزد. ذبیحی ازدواج کودکان را هم در وقوع این قتلها مؤثر میداند: «کودکی که ۱۲ یا ۱۳ساله است و به خانه شوهر میرود، بعد از چند سال میبیند چه ظلمی در حق او کردهاند و برای همین او علیه زندگی شورش میکند و کشته میشود».
🔺 لایحه رومینا؛ اصلاح قوانین مربوط به زنان در اولویت نیست.
براساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، «درصورتیکه پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه و تعزیر محکوم خواهد شد». در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی هم آمده است: «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و درصورتیکه زن مکره (ناراضی) باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح نیز مانند قتل است». بعد از کشتهشدن رومینا اشرفی به دست پدرش بود که معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در دولت دوازدهم، برای اصلاح این دو ماده وارد عمل شد و لایحهای تنظیم کرد به نام «اصلاح ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی شامل تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند» که به لایحه «رومینا» معروف شد. این لایحه بعد از مدتی معطلی در کمیسیون لوایح دولت، بالاخره به مجلس فرستاده شد و البته همچنان خبری از در دستور کار قرارگرفتن آن نیست. اشرف گرامیزادگان، مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری در زمان معاونت معصومه ابتکار، از چرایی و چگونگی تنظیم این لایحه به «شرق» میگوید «وقتی اعلام شد رومینا اشرفی به دست پدر بهطور فجیعی به قتل رسید، من مسئولیت بخش حقوقی معاونت امور زنان و خانواده را داشتم. شخصا تماسهای مکرر و نامههای اعتراضی دراینباره را شاهد بودم. حقوقدانان و وکلا و فعالان حقوق زنان به اصلاح قانون اشاره داشتند. حال آنکه قانون مجازات اسلامی قصاص و مجازات شدید پدر را نفی میکرد؛ اما موضوع حساس بود و بسیاری مجازات سنگین برای پدر را جایز نمیدانستند.
👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺#قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت سوم (پایانی) ص۱
🔺 کشتمش! راحت شدید؟
«قانون را مردان نوشتهاند و فرهنگ ساخته و پرداخته جامعه طبقاتی و مردسالار است». پروین ذبیحی این را میگوید و معتقد است فرهنگ رایج و آموزش نادرست دستبهدست هم داده و قتلهای ناموسی را رقم میزند «در خوزستان پدری بود که وقتی متوجه میشود دخترش با یک مرد رابطه دارد، سر او را برید و بر نیزه گذاشت و در شهر گرداند. یک مورد قتل هم در دهه ۸۰ داشتیم که زن بعد از دو سال طلاق با مردی فرار کرد. بعد از یک هفته با وعده و وعید او را به خانه کشاندند و گفتند عقدت میکنیم و به محض اینکه به خانه رسید او را کشتند و پدرش به زندان رفت. مردم روستا وقتی پدر این زن را میدیدند، روی زمین تف میکردند و میگفتند که بیغیرت و بیشرف است. او هم دخترش را فریب داد تا به خانه برگردد و بعد او را کشت و او را جلوی پای مردم پرت کرد و گفت: «کشتمش! راحت شدید؟». این دقیقا همان فشاری است که جامعه میآورد؛ یعنی جامعه از این قضیه قهرمان میخواهد، قهرمانی که ناموسش را حفظ کرده است. وقتی در اروپا فاطمه شاهیندار، دختر ترکیهای به جرم اینکه دوست پسر داشت در سوئد به دست پدرش کشته میشود، در آخرین لحظه چند بار تکرار میکند «پدر بیچاره من». او دلش برای پدرش که قربانی آن فرهنگ، آموزش، آدابورسوم و قوانین زنستیز است، میسوزد. ذبیحی ازدواج کودکان را هم در وقوع این قتلها مؤثر میداند: «کودکی که ۱۲ یا ۱۳ساله است و به خانه شوهر میرود، بعد از چند سال میبیند چه ظلمی در حق او کردهاند و برای همین او علیه زندگی شورش میکند و کشته میشود».
🔺 لایحه رومینا؛ اصلاح قوانین مربوط به زنان در اولویت نیست.
براساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، «درصورتیکه پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه و تعزیر محکوم خواهد شد». در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی هم آمده است: «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و درصورتیکه زن مکره (ناراضی) باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح نیز مانند قتل است». بعد از کشتهشدن رومینا اشرفی به دست پدرش بود که معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در دولت دوازدهم، برای اصلاح این دو ماده وارد عمل شد و لایحهای تنظیم کرد به نام «اصلاح ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی شامل تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند» که به لایحه «رومینا» معروف شد. این لایحه بعد از مدتی معطلی در کمیسیون لوایح دولت، بالاخره به مجلس فرستاده شد و البته همچنان خبری از در دستور کار قرارگرفتن آن نیست. اشرف گرامیزادگان، مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری در زمان معاونت معصومه ابتکار، از چرایی و چگونگی تنظیم این لایحه به «شرق» میگوید «وقتی اعلام شد رومینا اشرفی به دست پدر بهطور فجیعی به قتل رسید، من مسئولیت بخش حقوقی معاونت امور زنان و خانواده را داشتم. شخصا تماسهای مکرر و نامههای اعتراضی دراینباره را شاهد بودم. حقوقدانان و وکلا و فعالان حقوق زنان به اصلاح قانون اشاره داشتند. حال آنکه قانون مجازات اسلامی قصاص و مجازات شدید پدر را نفی میکرد؛ اما موضوع حساس بود و بسیاری مجازات سنگین برای پدر را جایز نمیدانستند.
👇ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
👆 ادامه از پست قبل
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺#قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت سوم (پایانی) ص۲
از همان آغاز تصمیم بر این شد که با متخصصان دانشگاهی و افراد آگاه به مسائل فقهی مشورت شود. لایحه نوشته و به کمیسیون لوایح دولت ارائه شد. یکی از پیشنهادها این بود که نظر به وجود مجازات، قوه قضائیه حتما باید اعلام نظر کند؛ بنابراین با معاونت حقوقی قوه قضائیه نشست گذاشتیم و صحبت کردیم. با طرح قصاص پدر به دلایل فقهی مخالفت شد؛ ولی درمورد تشدید مجازات و حتی برخی تشدیدهای دیگر توافق حاصل شد. لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی در هیئت دولت تصویب و در تاریخ ۱۴۰۰/۳/۸ به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است. در متن لایحه پیشنهادی مجازات پدر تشدید و با هدف بازدارندگی، برخی از حقوق پدر نیز مورد بازنگری قرار گرفته است؛ چون احتمال تغییر در لایحه توسط مجلس وجود دارد باید صبر کرد و دید از آن لایحه چه متنی مصوب میشود». او در اولویت نبودن اصلاح قوانین مربوط به زنان و کودکان را یکی از دلایل عقبافتادن لوایح میداند «کاهش توجه به موارد پیشنهادی اصلاح قوانین مربوط به زنان و کودکان، دیدگاههای متفاوت و گاه مخالف که مانع تسریع در امورند و در اولویت نبودن اصلاحات قانونی مربوط به زنان و موارد مشابه وجود دارد. مسئولان و قانونگذاران اولویت را به گونهای دیگر تعریف میکنند. با یک ساختار معاونت امور زنان و خانواده و نیروی انسانی کم، امکان فراهمکردن مطالبات و خواستههای زنان در کشور میسر نمیشود. این یک واقعیت تلخ است. هر وزارت یا هر استانداری یک بخش زنان دارد. همه جزیرهای عمل میکنند و هیچ فردی هم پاسخگو نیست».
لینک قسمت یکم
https://tttttt.me/KSMtehran/3613
لینک قسمت دوم
https://tttttt.me/KSMtehran/3634
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺#قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت سوم (پایانی) ص۲
از همان آغاز تصمیم بر این شد که با متخصصان دانشگاهی و افراد آگاه به مسائل فقهی مشورت شود. لایحه نوشته و به کمیسیون لوایح دولت ارائه شد. یکی از پیشنهادها این بود که نظر به وجود مجازات، قوه قضائیه حتما باید اعلام نظر کند؛ بنابراین با معاونت حقوقی قوه قضائیه نشست گذاشتیم و صحبت کردیم. با طرح قصاص پدر به دلایل فقهی مخالفت شد؛ ولی درمورد تشدید مجازات و حتی برخی تشدیدهای دیگر توافق حاصل شد. لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی در هیئت دولت تصویب و در تاریخ ۱۴۰۰/۳/۸ به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است. در متن لایحه پیشنهادی مجازات پدر تشدید و با هدف بازدارندگی، برخی از حقوق پدر نیز مورد بازنگری قرار گرفته است؛ چون احتمال تغییر در لایحه توسط مجلس وجود دارد باید صبر کرد و دید از آن لایحه چه متنی مصوب میشود». او در اولویت نبودن اصلاح قوانین مربوط به زنان و کودکان را یکی از دلایل عقبافتادن لوایح میداند «کاهش توجه به موارد پیشنهادی اصلاح قوانین مربوط به زنان و کودکان، دیدگاههای متفاوت و گاه مخالف که مانع تسریع در امورند و در اولویت نبودن اصلاحات قانونی مربوط به زنان و موارد مشابه وجود دارد. مسئولان و قانونگذاران اولویت را به گونهای دیگر تعریف میکنند. با یک ساختار معاونت امور زنان و خانواده و نیروی انسانی کم، امکان فراهمکردن مطالبات و خواستههای زنان در کشور میسر نمیشود. این یک واقعیت تلخ است. هر وزارت یا هر استانداری یک بخش زنان دارد. همه جزیرهای عمل میکنند و هیچ فردی هم پاسخگو نیست».
لینک قسمت یکم
https://tttttt.me/KSMtehran/3613
لینک قسمت دوم
https://tttttt.me/KSMtehran/3634
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان تهران
💠 #آسیب_های_اجتماعی
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺 #قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت یکم ص۱
🔹 منبع: روزنامه شرق / ۱ آبان ۱۴۰۰
به گزارش روزنامه شرق، ئالای ۲۳ساله و روژین ۱۹ ساله نفسگرفته در سقز کردستان، همسرنوشت نسرین، گلاله، آزاده و فائزه…
🔷 گزارشی درباره زنکشی در استان کردستان
🔺 #قتل_با_اسم_رمز «#ناموس» قسمت یکم ص۱
🔹 منبع: روزنامه شرق / ۱ آبان ۱۴۰۰
به گزارش روزنامه شرق، ئالای ۲۳ساله و روژین ۱۹ ساله نفسگرفته در سقز کردستان، همسرنوشت نسرین، گلاله، آزاده و فائزه…
💠 #آسیب_های_اجتماعی
✅ ۳۲ درصد دانش آموزان در معرض آسیبهای اجتماعی/ یک درصد در محدوده فوریتهای اجتماعی
✍ فاطمه اسماعیلی
دبیرکل اتحادیه انحمنهای اسلامی دانش آموزان با بیان اینکه حوزه دانش آموزی کارنامه مطلوبی در زمینه آسیبهای اجتماعی ندارد گفت: از این حیث۳۲ درصد دانش آموزان در معرض خطر، پنج درصد در محدوده پرخطر و یک درصد در محدوده فوریتهای اجتماعی هستند.
به گزارش ایسنا، حسین تاریخی در نشستی خبری با بیان اینکه انقلاب اسلامی از بدو پیروزی نشان داد که قشر نوجوان صرفا مخاطب و بهره بردار نیستند، بلکه دست اندرکار انقلاب اند و هرکجا گره کوری ایجاد شده ورود نوجوانان برای برطرف کردن این مشکل، راهگشا بوده است گفت: شاید جدی ترین این وقایع ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بوده است که نوجوانان در کنار سایر اقشار وارد میدان می شوند.
https://www.isna.ir/news/1400081007173/
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
✅ ۳۲ درصد دانش آموزان در معرض آسیبهای اجتماعی/ یک درصد در محدوده فوریتهای اجتماعی
✍ فاطمه اسماعیلی
دبیرکل اتحادیه انحمنهای اسلامی دانش آموزان با بیان اینکه حوزه دانش آموزی کارنامه مطلوبی در زمینه آسیبهای اجتماعی ندارد گفت: از این حیث۳۲ درصد دانش آموزان در معرض خطر، پنج درصد در محدوده پرخطر و یک درصد در محدوده فوریتهای اجتماعی هستند.
به گزارش ایسنا، حسین تاریخی در نشستی خبری با بیان اینکه انقلاب اسلامی از بدو پیروزی نشان داد که قشر نوجوان صرفا مخاطب و بهره بردار نیستند، بلکه دست اندرکار انقلاب اند و هرکجا گره کوری ایجاد شده ورود نوجوانان برای برطرف کردن این مشکل، راهگشا بوده است گفت: شاید جدی ترین این وقایع ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بوده است که نوجوانان در کنار سایر اقشار وارد میدان می شوند.
https://www.isna.ir/news/1400081007173/
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
ایسنا
۳۲ درصد دانش آموزان در معرض آسیبهای اجتماعی/ یک درصد در محدوده فوریتهای اجتماعی
دبیرکل اتحادیه انحمنهای اسلامی دانش آموزان با بیان اینکه حوزه دانش آموزی کارنامه مطلوبی در زمینه آسیبهای اجتماعی ندارد گفت: از این حیث۳۲ درصد دانش آموزان در معرض خطر، پنج درصد در محدوده پرخطر و یک درصد در محدوده فوریتهای اجتماعی هستند.
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #سلسله_مقالات_گفتگوها 🔹#چالش_های_آموزش_و_پرورش_در_ایران #قسمت_یکم 🔹#محمدتقی_فلاحی 🔹 پنجشنبه ۴ مهرماه ۹۸ 📌 قسمتهایی از گفتگوی آزاد معلمان در برنامه نشست آزاد روزنامه نگاران مهرماه ۹۸ 🔹 آقای فلاحی با اشاره به چند چالش پیش رو دیدگاههای…
💠 #سلسله_مقالات_گفتگوها
🔹#چالش_های_آموزش_و_پرورش_در_ایران
#قسمت_دوم (پایانی)
🔹#محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۴ مهرماه ۹۸
📌 قسمتهایی از گفتگوی آزاد معلمان در برنامه نشست آزاد روزنامه نگاران مهرماه
✅ محمد تقی فلاحی با تاکید بر تمرکزگرا بودن نظام آموزشی به چالش #تمرکزگرایی_شدید در آموزش و پرورش اشاره کردند و ادامه دادند :
ایران کشوری است دارای تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی و قومیتی. برای چنین جامعه ای سیاست گذاری متمرکز مشکلات زیادی را ایجاد می کند و کارایی ندارد. به طور ویژه این تمرکز گرایی در آموزش و پرورش موجب سلب اختیار از مدیران میانی، مدیران مدارس و معلمان شده است. ساختاری هرمی شکل گرفته است که مدرسه و کادر آموزشی و اداری آن در قاعده این هرم قرار می گیرند به عنوان مجریان دستوراتی که از بالا به پایین به صورت یک طرفه، صادر می شود. نتیجه ی طبیعی چنین وضعیتی بی انگیزگی و عدم رشد خلاقیت در میان معلمان و... است.
ساختار متمرکز خود می تواند نتیجه ی ایدئولویک بودن یک نظام باشد. به این دلیل که هدف نظام ایدئولوژیک القاء باورهای یکسانی است که موجب حفظ اقتدار حاکمان شود. اما از سوی دیگر همان ساختار متمرکز مانعی است در جلب همکاری معلمان و بدنه نظام آموزشی که به دلیل نادیده گرفته شدن و دخالت نداشتن در تصمیم گیری ها، نوعی مقاومت در برابر طرح ها و برنامه ها انجام می دهند که موجب عدم پذیرش، عدم انتقال پیام های القایی و در نتیجه ناکامیاب ماندن در تحقق هدف ها می شود.
✅ از نظر این فعال صنفی چالش #آسیب_های_اجتماعی یک چالش مهم در حوزه دانش آموزان است وی در همین زمینه گفتند :
از چالش های دیگر می توان به چالش آسیب های اجتماعی، که به طور روز افزونی در حال گسترش است و نشان می دهد که نظام آموزشی نه تنها نتوانسته است به هدف های ایدئولوژیک خود دست یابد، بلکه دانش آموزان بیمارتری را به جامعه تحویل می دهد. سلامت روانی دانش آموزان به شدت در معرض خطر است.
آمار برخی آسیب ها مانند خودکشی، رو آوردن به مصرف سیگار در سنین نسبتا کم، رفتارهای پرخطر مانند مصرف انواعی از مواد مخدر و محرک رو به افزایش است. کم تحرکی به ویژه در میان درصد بالایی از دختران سلامت جسمی آنان را تهدید می کند.
📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
https://tttttt.me/ksmtehran1/223
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹#چالش_های_آموزش_و_پرورش_در_ایران
#قسمت_دوم (پایانی)
🔹#محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۴ مهرماه ۹۸
📌 قسمتهایی از گفتگوی آزاد معلمان در برنامه نشست آزاد روزنامه نگاران مهرماه
✅ محمد تقی فلاحی با تاکید بر تمرکزگرا بودن نظام آموزشی به چالش #تمرکزگرایی_شدید در آموزش و پرورش اشاره کردند و ادامه دادند :
ایران کشوری است دارای تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی و قومیتی. برای چنین جامعه ای سیاست گذاری متمرکز مشکلات زیادی را ایجاد می کند و کارایی ندارد. به طور ویژه این تمرکز گرایی در آموزش و پرورش موجب سلب اختیار از مدیران میانی، مدیران مدارس و معلمان شده است. ساختاری هرمی شکل گرفته است که مدرسه و کادر آموزشی و اداری آن در قاعده این هرم قرار می گیرند به عنوان مجریان دستوراتی که از بالا به پایین به صورت یک طرفه، صادر می شود. نتیجه ی طبیعی چنین وضعیتی بی انگیزگی و عدم رشد خلاقیت در میان معلمان و... است.
ساختار متمرکز خود می تواند نتیجه ی ایدئولویک بودن یک نظام باشد. به این دلیل که هدف نظام ایدئولوژیک القاء باورهای یکسانی است که موجب حفظ اقتدار حاکمان شود. اما از سوی دیگر همان ساختار متمرکز مانعی است در جلب همکاری معلمان و بدنه نظام آموزشی که به دلیل نادیده گرفته شدن و دخالت نداشتن در تصمیم گیری ها، نوعی مقاومت در برابر طرح ها و برنامه ها انجام می دهند که موجب عدم پذیرش، عدم انتقال پیام های القایی و در نتیجه ناکامیاب ماندن در تحقق هدف ها می شود.
✅ از نظر این فعال صنفی چالش #آسیب_های_اجتماعی یک چالش مهم در حوزه دانش آموزان است وی در همین زمینه گفتند :
از چالش های دیگر می توان به چالش آسیب های اجتماعی، که به طور روز افزونی در حال گسترش است و نشان می دهد که نظام آموزشی نه تنها نتوانسته است به هدف های ایدئولوژیک خود دست یابد، بلکه دانش آموزان بیمارتری را به جامعه تحویل می دهد. سلامت روانی دانش آموزان به شدت در معرض خطر است.
آمار برخی آسیب ها مانند خودکشی، رو آوردن به مصرف سیگار در سنین نسبتا کم، رفتارهای پرخطر مانند مصرف انواعی از مواد مخدر و محرک رو به افزایش است. کم تحرکی به ویژه در میان درصد بالایی از دختران سلامت جسمی آنان را تهدید می کند.
📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
https://tttttt.me/ksmtehran1/223
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..