کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.04K subscribers
8.77K photos
988 videos
60 files
3.89K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
#از_کجا_آمده_اند؟

می‌دانید این مردان که زنان را می‌ترسانند و این پسران که دختران را می‌زنند و این برادران که خواهرانشان را می‌کشند، از کجا آمده‌اند؟

این مردان و این پسران و این برادران از اقلیم_بی‌عشقی آمده‌اند.
از خانه‌های خالی از شعر و ترانه، از قحطی بوسه و آغوش آمده‌اند.

مادرانشان،، کودکِ همسرانی قربانی بوده‌اند که نطفه‌ای را به انزجار و به اجبار در زهدان خود پرورانده‌اند.
این پسران، میان خط و نشان و تَرکه و توبیخِ هزار حرام و مکروه بزرگ شده‌اند.

آنها نوزادان مصیبت روزگار و تلخی ایامند.
کسی آنها را در گهواره های ناز ‌و نوازش نخوابانیده.
گوششان صدایی موزون لالایی را نشنیده.
شب ها کسی برایشان قصه نگفته.
کسی صورتشان را در ‌گلاب شفقت نشسته.
کسی عسل دوستت دارم، بر لبانشان نچکانده.
کسی مرهم موسیقی بر تنهایی شان نگذاشته،
کسی جراحت زخم هایشان را با ابریشم ادبیات نبسته.

در خانه های توهین و اتاق های تحقیر بالیده اند.
در خانه های  ترس و تنبیه، در خانه های خشم و خشونت، دستور زبان عشق تدریس نمی شود.

آنها لهجه همدلی و الفبای لطافت را نیاموخته اند.
آنها_انسانیت_را_بلد_نیستند.

حالا دیگر دیر است، حالا آنها دندان های تیز دارند و چنگال های خونین. برای آنها حالا هر زنی صیدی است که باید دریده شود.

من شاعرم ، از سرزمین زیبایی و عشق می آیم ، زورم به تیر و تفنگ و نفرت و خون نمی رسد.

مرا به گهواره ها ببرید ، باید کارگاه گلستان را برای نوزادان برگزار کنم.
باید سعدی را برای جنین های زاده نشده بخوانم. باید بوی گل را به نطفه های نبسته بیاموزم.

ای_سعدی_جان!

کاشکی می‌آمدی  و یادم می‌دادی در گرگستان چگونه از گلستان بگویم ؟!

#عرفان_نظرآهاری

https://tttttt.me/KSMtehran
💠 #صبحگاه

عالِم ، هر بامداد كه بيدار می شود
در جستجوی علم است،
می رود تا علمش را افزون كند.

زاهد، هر بامداد كه بلند می شود
در جستجوی زهد است ،
می رود تا زهدش را زياد كند.

اما جوانمرد، هر بامداد كه بر می خيزد
در جستجوی عشق است،
می رود تا دلی را شاد كند.


#عرفان_نظرآهاری

‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

مرا از نرسیدن نترسانید، من از هر طرف که بروم نخواهم‌ رسید. من اما به آیین آهستگی ایمان دارم و به بهشت اکنون. من روی اینک اتراق می کنم و‌ چادرم را روی یک وجب زمین امروز برپا می کنم. من هر شب زیر نور ماه و روی مخمل مهتاب می خوابم.

این اسب که من دارم به دویدن  در  مسابقه  این و آن تن در  نمی دهد، زیرا  لذتی که در جا ماندن است در برندگی نیست.
من پیروز میدان استغنای خویشم…

#عرفان_نظرآهاری

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

زندگی ما را دزدیده اند.
عمر  ما را به تاراج برده اند.
روزگار یاغی بود. جغرافیا خائن بود.
ما گروگان تاریخ و تقدیر بودیم.
از سیاست تا حکومت همه رهزن بودند.

ما زیر آوار قرن هاییم و
جز قدری اکنون چیز دیگری  نداریم.
اندوه سارق است.
ناامیدی سارق است.
کاهلی و فسردگی و خمودگی دزدند.
همگی دارند زندگی مان را می دزدند.

ما چاره ای جز دزدیدن زندگی
از دست دزدان نداریم.

پس بیا زندگی را بدزدیم
آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم…



#عرفان_نظرآهاری

۶🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

پاییز آمد... 🍁


ما بر‌عکس‌های دوست‌داشتنی..!

هرچه ما را گریاندند..
بر خندیدن مصّرتر شدیم..!
هرچه برایمان ناله و اندوه آوردند..
به شُكر و به شادی مشتاق‌تر شدیم...!

هرچه ناامیدمان کردند، امیدوارتر شدیم..
و هرچه از مرگ گفتند بیشتر در پی زندگی
دویدیم...!

و این‌گونه شد که ما...
مردمانی بر عکس شدیم..!

ما هرکدام ...
برعکسی دوست‌داشتنی هستیم..

در آلبوم روزگار...
روزگاری که واقعیتش
چندان دیدنی نیست..!
برعکسش اما چرا...
که ما هستیم...!


#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

ما عشق را پیدا می کنیم حتی اگر آن عشق
در سینه کرگدنی باشد  و لابه لای یک عالم
زمختی و سختی.ما جهانمان را لطیف می کنیم با همین لبخندهای ظریف و با همین قلبهای نازکمان.


#عرفان_نظرآهاری

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه



ما همه شرقیانی غمگینیم،
شرقیانی رنجور که قرن هاست در
تاریکی برای قطره ای نور جنگیده ایم.
ما خسته ایم، ما زخمی شده ایم.
ما همه این قرن ها در
جستجوی خورشید بوده ایم و 
خورشید مگر چیست جر دانایی، جز عشق،
جز شفقت جز گرما و روشنی و زندگی.

ما میان این همه شب
فقط کمی صبح می خواهیم.
ما میان این همه تاریکی
فقط کمی آفتاب می خواهیم و
میان این همه مرگ فقط کمی زندگی.

ای شرقی غمگین،
غمگین نباش و نگذار که آفتاب در تو‌ بمیرد.
آفتاب تنها دارایی ماست،
پس نگذار هیچکس آن را از تو بگیرد.


#عرفان_نظرآهاری

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

آدم ها...

آدم ها هدف نیستند، نمی شود تعیین شان کرد. وسیله نیستند، نمی شود از آنها استفاده کرد. طرح و برنامه نیستند، نمی شود آنها را ریخت. تصمیم نیستند، نمی شود آنها را گرفت. دارایی نیستند، نمی شود صاحبشان شد، مال و منال و ملک و املاک نیستند، نمی شود به نامشان زد.

آدم ها موسیقی اند، نواخته می شوند، ما فقط می توانیم آنها را بشنویم.
آدم ها قصه اند، روایت می شوند، ما فقط می توانیم بخوانیمشان.
آدم ها شعرند، سروده می شوند ما فقط می توانیم زمزمه شان کنیم.

اگر روزی دیدی که از دست آدم ها بسیار دلخوری، به این فکر کن که آدم ها را با چه چیزی اشتباه گرفته ای!
آدم ها را بشنو، بخوان، زمزمه شان کن و فراموش نکن که آنها موسیقی اند، قصه اند، شعرند...

✍️#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه


در رهگذار باد ..
نگهبان لاله باش ...

هر کوچه نام شهیدی ست ...
من از نامی به نامی می‌روم ...
از شهیدی به شهیدی ...
از عزیزی به عزیزی ...

اما پیش از آنکه آنها نامی باشند بر کوچه‌ای..
لبخندی بودند شاد من آن لبخند را
دیده بودم..!

چشمانی بودند که می درخشیدند ...
من آن چشمان را دیده بودم ...

آرزوهایی بودند دور و دراز ...
من آن آرزوها را دیده بودم ...

بعد گلوله‌ای به لبخندها خورد ..
و خمپاره‌ای به آرزوها و چشم ها بسته شد..!

کوچه‌ها گریه شد ...
و مادران ضجه شد و پدران ناله ...

من آن گریه ها را دیده بودم ...
من آن ضجه ها را دیده بودم ...
من آن ناله ها را...

نباید بگذاریم که دیگر ...
جوانی.. برومندی ...عاشقی ...
تابوتی شود بر شانه‌های مردمان ...

نباید بگذاریم که لبخندها تشییع شوند ...
و آرزوها به خاک سپرده شوند ...
و قلبها سیاهپوش ...

نباید بگذاریم ...
ما هر کدام نگهبانیم ...
نگهبان  قلبی و لبخندی و آرزویی ...
نگهبان لاله‌ای در رهگذار باد...


#عرفان_نظرآهاری.


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

🌹🌹🌹تبریک سال نو 🌹🌹🌹

تقویم های جهان را ورق بزن، در هر صفحه ای اگر سالی نو می شود تو نیز تازه شو.

در هر صفحه ای اگر جشنی بر پاست تو هم جشنی به پا کن.
در هر جایی اگر عید است تو هم عیدی بگیر.
در هر نقطه ای اگر کسی شادمان است تو هم شادمان باش.

زمستان یا بهار، همه فصل ها، فصل شروعی دوباره است.
با هر روزی باید آغاز شد زیرا آغازیدن همان شادمانی است.
با هر شروع خجسته ای ما نیز مبارک می شویم.

سال‌نو میلادی‌ برهموطنان مسیحی مبارک

🎄❄️🎼🌱

#عرفان_نظرآهاری
#سال_نو_میلادی_مبارک


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

ما بر‌عکس‌های دوست‌داشتنی ..!

هرچه ما را گریاندند ...
بر خندیدن مصّرتر شدیم ..!
هرچه برایمان ناله و اندوه آوردند ...
به شُكر و به شادی مشتاق‌تر شدیم ...!

هرچه ناامیدمان کردند ...
امیدوارتر شدیم ...!

و هرچه از مرگ گفتند ...
بیشتر در پی زندگی دویدیم ...!

و این‌گونه شد که ما ...
مردمانی بر عکس شدیم ..!

ما هرکدام ...
برعکسی دوست‌داشتنی هستیم ...
در آلبوم روزگار ...

روزگاری که واقعیتش ..
چندان دیدنی نیست ....
برعکسش اما چرا ...
که ما هستیم ...!


#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه

زندگی ما را دزدیده اند.
عمر  ما را به تاراج برده اند.
روزگار یاغی بود.
جغرافیا خائن بود.
ما گروگان تاریخ و تقدیر بودیم.
از سیاست تا حکومت همه رهزن بودند.

ما زیر آوار قرن هاییم و
جز قدری اکنون چیز دیگری  نداریم.
اندوه سارق است.
ناامیدی سارق است.
کاهلی و فسردگی و خمودگی دزدند.
همگی دارند زندگی مان را می دزدند.

ما چاره ای جز دزدیدن زندگی
از دست دزدان نداریم.

پس بیا زندگی را بدزدیم
آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم…


#عرفان_نظرآهاری

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه

🔺گذر از جنینی

✍️
#عرفان_نظرآهاری

ما پایمان را لای در گذاشتیم تا درِ این قلعه به تمامی بسته نشود. ما تمام تن‌مان، تمام زندگی مان را لای در گذاشتیم. ما می خواستیم هوا بیاید، زندگی بیاید اما هم در ِآهنین استبداد درد داشت و هم تن ما نحیف بود.
اما از آن دردنا‌ک‌تر چماق خشم و خشونت و سرنیزه‌ها و تیرهای لجاجت و سنگ و‌ کلوخ افراط و هوای مسموم بی تفاوتی بود.
ما هنوز لای دریم، ما همیشه لای در بوده‌ایم.
اما اکنون با تنی که از آن خون می‌چکد و جانی که از آن اشک، اندکی شادمانیم؛ نه برای فرداهای نیامده که برای اینک.
رای ما «نه» به خشونت بود، «نه» به افراطی گیری، «نه» به تعصب و تحجر.
ما شادمانیم چون در زهدانی تاریک جایی که جز شیوه جنینی، جز خامی و خونخوارگی کاری نمی توان کرد، ما بالغانه «نه»گفتیم.

این بلوغ بر مردمان مبارک باد.

اما گذر از جنینی و بالغانه زیستنِ یک جامعه مرارتی است به قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌ها.
بیایید پیمان ببندیم که جنینی نباشیم.

سختگیری و تعصب خامی است
تا جنینی، کار خون آشامی است

#عرفان_نظرآهاری
#جامعه_بالغ
#نه_به_جنینی
#نه_به_افراطی_گری
#نه_به_خشونت

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه


به سهم خود شمعی روشن کن،

چراغی، فانوسی یا حتی کبریتی

و هر شمع که خاموش شد،

شمع دیگری

به نفرت و‌ نفرین،

به سوگ و ستیزه،

به دشنام و انتقام روزگار گذراندن،

سزاوار ما نیست


#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #صبحگاه

‍من از جنگ می ترسم چون جنگ سواد ندارد؛ چون شناسنامه آدم ها را نمی خواند، دفتر مشق بچه ها را نمی خواند. قباله ازدواج نو عروسان را نمی خواند. مدرک دانشگاهی تحصیل‌کردگان را نمی خواند.

من از جنگ می ترسم چون جنگ کور است؛ جوانی پسران را نمی بیند، زیبایی دخترکان را نمی بیند،فردای کودکان را نمی بیند، آرزوهای انسان را نمی بیند،رویاها و دلتنگی ها و حسرت ها را نمی بیند.

من از جنگ می ترسم چون جنگ ادب ندارد،پایش را می گذارد روی خانه ها،روی شهرها،روی آدم ها، روی قلب ها و عشق ها و تمناها…

من از جنگ می ترسم چون آشنا و غریب سرش نمی شود،خوب و بد سرش نمی شود.دیندار و بی دین نمی شناسد،پیر و جوان نمی شناسد،باسواد و بی سواد نمی شناسد،فقیر و غنی نمی شناسد، تر و خشک را نمی شناسد؛پایش به هر جا  که برسد همه را می سوزاند.

من از جنگ می ترسم چون هر لباسی که بپوشد،هر نقابی که بزند،هر شعاری که بدهد،باز هم  جنگ است و جنگ را از هر طرف که بنویسی گنج نخواهد شد،رنج خواهد شد.
من از جنگ می ترسم چون جنگ از همه انتقام می گیرد،از همه.من از جنگ می ترسم.

#عرفان_نظرآهاری



🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #صبحگاه


به سهم خود شمعی روشن کن،
چراغی، فانوسی یا حتی کبریتی!
و هر شمع که خاموش شد،
شمع دیگری...
 به نفرت و‌ نفرین، به سوگ و ستیزه،
به دشنام و انتقام روزگار گذراندن،
سزاوار ما نیست.
 باید که شعر بنوشیم،
موسیقی بپوشیم،
نور بپاشیم و کلمه بیافرینیم...
 باید که زندگی باشیم!
ما الهگان عشقیم...‎

 
#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #روز_جهانی_صلح

🔺🪽دستمال سفید صلح

✍️#عرفان_نظرآهاری

بیست و یکم سپتامبر یا همان سی و یک شهریور روز جهانی صلح است، اما مدتهاست از هر طرف که می روم به جنگ می رسم. هر جا که پا می گذارم، بی هوا مینی منفجر می شود، به خودم که می آیم می بینم هر تکه از روحم به جایی پرتاب شده است.
سلامی می کنم و لبخندی می زنم و منتظرم تا لبخندی و سلامی نرم و آرام به سویم برگردد اما به جایش تیری به سمتم شلیک می شود و جانم را به جوخه اعدامی جانگذاز می دوزد.

سیاست، انگشت های چرکینش را در چشم همه کرده است و مردم با مردمکانی خونین به تماشای زندگی ایستاده اند.
ناچاری و ناگزیری چاره ای جز نفرت و گریزی جز خشم باقی نگذاشته و مردم در برابر سپاه سوگ و لشکر شوربختی به یکدیگر می تازند.
میانه روی و مدارا طرفداری ندارد، گویی همگان به افراط و تفریط بر لبه های پرتگاه تندروی به نخی نازک آویخته‌اند و هر کس بر آن است تا نخ دیگری را به قیچی تیز خویش ببُرَد.

خودی و غیر خودی شبانروز در حال لشکرکشی اند و هر کس جز خود، دیگری است و مجازات دیگری زدودنش.
تیر و‌ ترکش ‌و موشک و‌ مینِ جنگ های بیرونی کشتگان و مجروحان بسیار دارد اما جنگ داخلی، جنگِ شهروند با شهروند و هم وطن با هم وطن… کشتگان و مجروحانش بسیارتر است.

و چه اندوهبارتر جنگی و چه نافرجام نبردی که ما در آنیم.

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان دیگر توان دویدن بین خاکریزهای حق و باطل این و آن را ندارم، میان این همه شکست اخلاقی هر پیروزی بی معناست.

در همهمه هزاران زنده باد و‌ مرده باد، دستمال سفیدی دارم که از پشت سنگر سکوت، تکانش می دهم، می توان نام تسلیم بر آن گذاشت یا صلح، اما هر چه هست دیگر مجال و حالِ قال و مقال نیست.

من آن سرباز تنهایم که برای نجنگیدن، مبارزه می کنم، برای دفاع از مرزهای انسان ماندن.🕊️

#روز_جهانی_صلح
#بیست_و_یکم_سپتامبر

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠#صبحگاه


🩸 خاورمیانه منم

خاورمیانه اسم زنی ست که منم
زنی که لباس هایش را
در تشت خون می شوید
و ظرف هایش را
در اشک خود خیس می کند
زنی که صبح به صبح
چای گل سرخ دم می کند
و هر شب
روی اجاقش
خورشت دل و ‌جگر آدم بار می گذارد


زنی که بچه هایش را
به حمام خون می بَرد
و هیچ صابونی ندارد
تا از تنشان
کثیفی نفرت را پاک کند

خاورمیانه منم
مؤمنه ای که هر روز
سر سجاده ی خاک آلودش
بیست و چهار رکعت نماز میت می گزارد
قربةً الی الله
و هر بار که به سجده می افتد
خدا می داند
که دیگر بر خواهد خاست
یا نه

خاورمیانه منم
زنی که هر سال در صیغه مردی است
که اسمش
یا قيام است
یا قتال است
یا جنگ یا جهاد
خاورمیانه منم
زنی که هرگز به عقد دائم صلح در نیامد

جهیزیه ام را
همسایه ها بر سر گذاشتند
و هلهله کنان برایم آوردند:
شمشیرِ مرواریدنشانِ عربی
و قبضه قبضه اسلحه ی غربی
بر سرم نُقلِ ‌مین و پولکِ خمپاره پاشیدند
خاورمیانه منم
تنها عروسی که لباس عروسی اش
هیچ وقت سفید نبود
زیرا سرخی، سنّت ماست

خاورمیانه منم
زنی که سرانجام تیربارانش می کنند
اگر دشمنش او را نکشد
دوستش او را می کشد
و اگر دوستش او را نکشد
پدرش او را می کشد
پسرش او را می کشد
شوهرش او را می کشد
و اگر هیچکس او را نکشد
او خودش
ناامیدی را روی شقیقه اش می گذارد
و شلیک می کند

خاورمیانه منم
برای به خاک سپردن جنازه ام
به گورستانی بزرگ محتاجم
که شرقش
به تاریخ تعصب می رسد
و غربش
به جغرافیای جهل...

#عرفان_نظرآهاری


🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran