💠 #یاداشت
به بهانه ۸ بهمن سالروز درگذشت سیدحسن تقیزاده، از رهبران انقلاب مشروطیت، از رجال سیاسی بحثانگیز معاصر و از شخصیتهای بنام علمی و فرهنگی ایران
✍ حمید ارفع
🔺میراث تقیزاده؛
چگونه میتوان به استبداد تن نداد؟
«وقتی مشروطه شد، بهخیال آن افتادیم که همه مشکل ما حل شد. چون که تمام مشکل را در تغییر قدرت میدیدیم؛ و هیچکس ما را نگفت که باید خود را نیز تغییر دهیم. همه خیالمان این بود که قدرت را کوتاه کنیم، قدرت شاه را، و هیچ به اندیشه قامت خود نبودیم که آن را هم بالا ببریم»*
▫️حسن تقیزاده در هشتم بهمن ۱۳۴۸ در سن ۹۱ سالگی در تهران درگذشت. یک داستان پر ماجرا پایان یافت و به زعم خود تقیزاده یک زندگی طوفانی جای خود را به تعبیر جمالزاده، به یک آرامش جاودانی داد. تاریخ زندگی تقیزاده با مهمترین رویداد تاریخ معاصر ایران یعنی استقرار «مشروطیت» گره خورده است؛ آن هنگام که در مجلس اول تلاش میکند اصول متمم قانون اساسی را به رشته تحریر درآورد و نه به خواست ملکم یا مستشارالدوله بلکه به خواست آن روز جامعه ایران در دفاع از «آزادی و حیثیت انسانی» پاسخ دهد.
▫️برای تقیزاده دفاع از حیثیت انسان ایرانی نه تنها یک تکلیف اخلاقی بلکه یک وظیفه سیاسی بود. استقرار مشروطیت در ایران دلایل متعددی دارد، اما در این میان دو دلیل به اعتقاد تقیزاده بیشتر از دلایل دیگر اهمیت دارند:
اولی استبدادزدایی از ساختار قدرت سیاسی از طریق برقراری حاکمیت قانون و تعریف سازوکارهای آن.
دومی که برای تقیزاده اهمیت بیشتری داشت -به ویژه در پسامشروطه- رفع عقبماندگی و رسیدن ایران به قافله تمدن بود.
▫️در واقع تقیزاده را میتوان یکی از آغازگرانِ تحقق نوگرایی در ایران در تقابل با عقبماندگی و جزمیت دانست. نوگرایی که با خود حاکمیت قانون به همراه دارد، بر سکولاریسم تاکید میکند، به دنبال آزادی سیاسی و اجتماعی و برابری است و به جای ارجاع به یک «گذشته بدون تاریخ» که با توهم یا شیفتگی همراه شده است، بر یک مسیر رو به جلو و همچنین ساخت آینده دست میگذارد.
▫️تقیزاده یکی از روشنفکران پیشرو تاریخ معاصر ایران بود که بنا داشت جامعه ایران را از جهل و نادانی و باورهای دست و پا گیر -جزمیتهای بیچون و چرا- و به یک معنا ایستایی نجات دهد و دینامیک آن را بار دیگر فعال سازد.
▫️تقیزاده برای رسیدن به این هدف تا پایان عمر در تلاش بود، به همین دلیل مینوی او را نه تنها یک روشنفکر پیشرو بلکه یکی از بنیانهای جامعه ایران معرفی میکند. برای تقیزاده استقرار مشروطیت در جامعه آن روز ایران از این جهت اهمیت داشت که میتوانست آغازی برای جبران عقبماندگی و به تبع آن سامان دادن به نابسامانیهای مملکت باشد.
او سالها بعد در خطابههای خود با عنوان «زمینه انقلاب مشروطیت ایران» در سال ۱۳۳۷ در باشگاه مهرگان گفت که مشروطه تنها به دنبال آزادی نبود، بلکه در کنار آزادی، خواست نظم و ترقی و تربیت نیز داشت. «تربیت» یکی از کلیدواژههای مهم در باور و اندیشه تقیزاده است. به زعم او مشروطیت باید با تربیت همراه باشد.
اگر تربیتی در کار نباشد -مخصوصا برای جامعه آن روز ایران- ملت نمیتواند از مزایای مشروطیت استفاده کند. مشروطیت که اساس آن مداخله در امور جمهوریت است، متضمن ارتقای ملت و تربیت آن است. بدون تربیت پذیرش قانون عملا غیرممکن است.
تقیزاده به همین دلیل بر اهمیت مقوله تربیت تاکید میکند؛ چراکه باور داشت دستیابی به تمدن و موفقیت جنبش تجدد و ترقیخواهی نباید تنها به مدرنیزاسیون و پیشرفت صنایع و تحقق عمران ختم شود، بلکه آنچه موضوعیت مهمتری دارد نه ظاهر که باطن آن است؛ یعنی آزادی در تمام اشکال آن، حاکمیت قانون، دموکراسی، برابری و رفع تبعیض، سکولاریسم و فردگرایی، همه این مفاهیم مدرن نیاز به تربیت مدرن بیرون از منطق نظام سنت قدمایی دارد.
ادامه دارد
#حمید_ارفع
دانشآموخته جامعهشناسی سیاسی
* به نقل از #تقیزاده و روشنگریها در مشروطیت ایران
#فرهنگ
#سیدحسن_تقیزاده
#یادبود_چهرههای_تاریخ_ساز
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
به بهانه ۸ بهمن سالروز درگذشت سیدحسن تقیزاده، از رهبران انقلاب مشروطیت، از رجال سیاسی بحثانگیز معاصر و از شخصیتهای بنام علمی و فرهنگی ایران
✍ حمید ارفع
🔺میراث تقیزاده؛
چگونه میتوان به استبداد تن نداد؟
«وقتی مشروطه شد، بهخیال آن افتادیم که همه مشکل ما حل شد. چون که تمام مشکل را در تغییر قدرت میدیدیم؛ و هیچکس ما را نگفت که باید خود را نیز تغییر دهیم. همه خیالمان این بود که قدرت را کوتاه کنیم، قدرت شاه را، و هیچ به اندیشه قامت خود نبودیم که آن را هم بالا ببریم»*
▫️حسن تقیزاده در هشتم بهمن ۱۳۴۸ در سن ۹۱ سالگی در تهران درگذشت. یک داستان پر ماجرا پایان یافت و به زعم خود تقیزاده یک زندگی طوفانی جای خود را به تعبیر جمالزاده، به یک آرامش جاودانی داد. تاریخ زندگی تقیزاده با مهمترین رویداد تاریخ معاصر ایران یعنی استقرار «مشروطیت» گره خورده است؛ آن هنگام که در مجلس اول تلاش میکند اصول متمم قانون اساسی را به رشته تحریر درآورد و نه به خواست ملکم یا مستشارالدوله بلکه به خواست آن روز جامعه ایران در دفاع از «آزادی و حیثیت انسانی» پاسخ دهد.
▫️برای تقیزاده دفاع از حیثیت انسان ایرانی نه تنها یک تکلیف اخلاقی بلکه یک وظیفه سیاسی بود. استقرار مشروطیت در ایران دلایل متعددی دارد، اما در این میان دو دلیل به اعتقاد تقیزاده بیشتر از دلایل دیگر اهمیت دارند:
اولی استبدادزدایی از ساختار قدرت سیاسی از طریق برقراری حاکمیت قانون و تعریف سازوکارهای آن.
دومی که برای تقیزاده اهمیت بیشتری داشت -به ویژه در پسامشروطه- رفع عقبماندگی و رسیدن ایران به قافله تمدن بود.
▫️در واقع تقیزاده را میتوان یکی از آغازگرانِ تحقق نوگرایی در ایران در تقابل با عقبماندگی و جزمیت دانست. نوگرایی که با خود حاکمیت قانون به همراه دارد، بر سکولاریسم تاکید میکند، به دنبال آزادی سیاسی و اجتماعی و برابری است و به جای ارجاع به یک «گذشته بدون تاریخ» که با توهم یا شیفتگی همراه شده است، بر یک مسیر رو به جلو و همچنین ساخت آینده دست میگذارد.
▫️تقیزاده یکی از روشنفکران پیشرو تاریخ معاصر ایران بود که بنا داشت جامعه ایران را از جهل و نادانی و باورهای دست و پا گیر -جزمیتهای بیچون و چرا- و به یک معنا ایستایی نجات دهد و دینامیک آن را بار دیگر فعال سازد.
▫️تقیزاده برای رسیدن به این هدف تا پایان عمر در تلاش بود، به همین دلیل مینوی او را نه تنها یک روشنفکر پیشرو بلکه یکی از بنیانهای جامعه ایران معرفی میکند. برای تقیزاده استقرار مشروطیت در جامعه آن روز ایران از این جهت اهمیت داشت که میتوانست آغازی برای جبران عقبماندگی و به تبع آن سامان دادن به نابسامانیهای مملکت باشد.
او سالها بعد در خطابههای خود با عنوان «زمینه انقلاب مشروطیت ایران» در سال ۱۳۳۷ در باشگاه مهرگان گفت که مشروطه تنها به دنبال آزادی نبود، بلکه در کنار آزادی، خواست نظم و ترقی و تربیت نیز داشت. «تربیت» یکی از کلیدواژههای مهم در باور و اندیشه تقیزاده است. به زعم او مشروطیت باید با تربیت همراه باشد.
اگر تربیتی در کار نباشد -مخصوصا برای جامعه آن روز ایران- ملت نمیتواند از مزایای مشروطیت استفاده کند. مشروطیت که اساس آن مداخله در امور جمهوریت است، متضمن ارتقای ملت و تربیت آن است. بدون تربیت پذیرش قانون عملا غیرممکن است.
تقیزاده به همین دلیل بر اهمیت مقوله تربیت تاکید میکند؛ چراکه باور داشت دستیابی به تمدن و موفقیت جنبش تجدد و ترقیخواهی نباید تنها به مدرنیزاسیون و پیشرفت صنایع و تحقق عمران ختم شود، بلکه آنچه موضوعیت مهمتری دارد نه ظاهر که باطن آن است؛ یعنی آزادی در تمام اشکال آن، حاکمیت قانون، دموکراسی، برابری و رفع تبعیض، سکولاریسم و فردگرایی، همه این مفاهیم مدرن نیاز به تربیت مدرن بیرون از منطق نظام سنت قدمایی دارد.
ادامه دارد
#حمید_ارفع
دانشآموخته جامعهشناسی سیاسی
* به نقل از #تقیزاده و روشنگریها در مشروطیت ایران
#فرهنگ
#سیدحسن_تقیزاده
#یادبود_چهرههای_تاریخ_ساز
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #یاد
🔺میراث تقیزاده؛
چگونه میتوان به استبداد تن نداد؟ (۲)
✍ #حمید_ارفع
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/15876
▫️...برای تقیزاده مبارزه با استبداد -نه فقط مستبد- دو مسیر مشخص دارد که توامان با یکدیگر پیش میروند:
اول تاسیس حاکمیت قانون، خواست مشروطه و نفی مطلقگرایی، در نتیجه ساخت دولتی که در آن جمهوریت مردم بازنمایی میشود (برای تقیزاده مشروطیت شرط لازم بود، حتی مشروطیت ناقص بهتر از استبداد پادشاهی مطلقه بود.)
دوم زمینه پیادهسازی تعلیمات عمومی -نه لزوما تعلیمات عالیه- تا بیسوادی از بین برود و دانش و ترویج علمخواهی در میان تمام گروههای مختلف اجتماعی، نه فقط در مرکز و شهرهای بزرگ بلکه در تمامی نقاط سرزمینی ایران به یکسان گسترش پیدا کند (اگر سوادآموزی و تعلیمات عمومی وجود داشته باشد، انتخابات که مهمترین رکن مجلس به عنوان فرزند مشروطیت است، درست و بهجا به نفع عموم مردم -نه لزوما خواص- برگزار میشود)، این دومی میتواند در امتداد تحقق مشروطیت، «ملت» در معنای مدرن آن بسازد.
▫️به این ترتیب براساس باور تقیزاده جنبش مشروطهخواهی زمانی تماما به موفقیت دست پیدا میکند، که نه فقط دولت خود، بلکه ملت آن را نیز نه از بالا که از پایین در یک فرآیند اجتماعی بسازد. اگر «اصلاح انقلابی» میتواند در قدم اول به تغییر سیاسی و ساخت دولت منجر شود، این «اصلاح تدریجی» است که برای ساخت ملت باید جای اصلاح انقلابی را بگیرد.
▫️در حیات سیاسی تقیزاده نیز این گذار از اصلاح انقلابی به اصلاح تدریجی، دقیقا سالهای پس از وقوع مشروطیت صورت میگیرد. اصلاح تدریجی به معنای نفی اصلاح انقلابی نیست، بلکه اتفاقا اصلاح تدریجی معلول اصلاح انقلابی است و از دل آن بیرون میآید.
▫️تاکید بر اهمیت این گذار و جابهجایی این دو باهم، به معنای محافظهکار بودن شخص تقیزاده نیست، بلکه فهم دقیق او از چگونگی یا خصلتِ تغییر است، تغییری که «دولت» میسازد با تغییری که «جامعه» میسازد و منجر به دگردیسی روابط درون آن میشود، متفاوت است.
▫️تداوم دولت مشروطه که با اصلاح انقلابی متولد شده است، نیاز به ملتی دارد که حافظ دولت مشروطه باشد و از آن حمایت کند و تنها ملتی میتواند از دولت مشروطه حمایت کند که توانایی جلوگیری از بازتولید استبداد را داشته باشد و آن ملت، ملتی است که در یک فرآیند اصلاح تدریجی به آن میزان آگاهی و یا شناخت دست پیدا میکند که دیگر به برآمدنِ هیچ شکلی از استبداد تن نمیدهد...
ادامه دارد
#حمید_ارفع
دانشآموخته جامعهشناسی سیاسی
* به نقل از #تقیزاده و روشنگریها در مشروطیت ایران
#فرهنگ
#سیدحسن_تقیزاده
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺میراث تقیزاده؛
چگونه میتوان به استبداد تن نداد؟ (۲)
✍ #حمید_ارفع
لینک قسمت اول:
https://tttttt.me/KSMtehran/15876
▫️...برای تقیزاده مبارزه با استبداد -نه فقط مستبد- دو مسیر مشخص دارد که توامان با یکدیگر پیش میروند:
اول تاسیس حاکمیت قانون، خواست مشروطه و نفی مطلقگرایی، در نتیجه ساخت دولتی که در آن جمهوریت مردم بازنمایی میشود (برای تقیزاده مشروطیت شرط لازم بود، حتی مشروطیت ناقص بهتر از استبداد پادشاهی مطلقه بود.)
دوم زمینه پیادهسازی تعلیمات عمومی -نه لزوما تعلیمات عالیه- تا بیسوادی از بین برود و دانش و ترویج علمخواهی در میان تمام گروههای مختلف اجتماعی، نه فقط در مرکز و شهرهای بزرگ بلکه در تمامی نقاط سرزمینی ایران به یکسان گسترش پیدا کند (اگر سوادآموزی و تعلیمات عمومی وجود داشته باشد، انتخابات که مهمترین رکن مجلس به عنوان فرزند مشروطیت است، درست و بهجا به نفع عموم مردم -نه لزوما خواص- برگزار میشود)، این دومی میتواند در امتداد تحقق مشروطیت، «ملت» در معنای مدرن آن بسازد.
▫️به این ترتیب براساس باور تقیزاده جنبش مشروطهخواهی زمانی تماما به موفقیت دست پیدا میکند، که نه فقط دولت خود، بلکه ملت آن را نیز نه از بالا که از پایین در یک فرآیند اجتماعی بسازد. اگر «اصلاح انقلابی» میتواند در قدم اول به تغییر سیاسی و ساخت دولت منجر شود، این «اصلاح تدریجی» است که برای ساخت ملت باید جای اصلاح انقلابی را بگیرد.
▫️در حیات سیاسی تقیزاده نیز این گذار از اصلاح انقلابی به اصلاح تدریجی، دقیقا سالهای پس از وقوع مشروطیت صورت میگیرد. اصلاح تدریجی به معنای نفی اصلاح انقلابی نیست، بلکه اتفاقا اصلاح تدریجی معلول اصلاح انقلابی است و از دل آن بیرون میآید.
▫️تاکید بر اهمیت این گذار و جابهجایی این دو باهم، به معنای محافظهکار بودن شخص تقیزاده نیست، بلکه فهم دقیق او از چگونگی یا خصلتِ تغییر است، تغییری که «دولت» میسازد با تغییری که «جامعه» میسازد و منجر به دگردیسی روابط درون آن میشود، متفاوت است.
▫️تداوم دولت مشروطه که با اصلاح انقلابی متولد شده است، نیاز به ملتی دارد که حافظ دولت مشروطه باشد و از آن حمایت کند و تنها ملتی میتواند از دولت مشروطه حمایت کند که توانایی جلوگیری از بازتولید استبداد را داشته باشد و آن ملت، ملتی است که در یک فرآیند اصلاح تدریجی به آن میزان آگاهی و یا شناخت دست پیدا میکند که دیگر به برآمدنِ هیچ شکلی از استبداد تن نمیدهد...
ادامه دارد
#حمید_ارفع
دانشآموخته جامعهشناسی سیاسی
* به نقل از #تقیزاده و روشنگریها در مشروطیت ایران
#فرهنگ
#سیدحسن_تقیزاده
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یاداشت
به بهانه ۸ بهمن سالروز درگذشت سیدحسن تقیزاده، از رهبران انقلاب مشروطیت، از رجال سیاسی بحثانگیز معاصر و از شخصیتهای بنام علمی و فرهنگی ایران
✍ حمید ارفع
🔺میراث تقیزاده؛
چگونه میتوان به استبداد تن نداد؟
«وقتی مشروطه شد، بهخیال آن افتادیم…
به بهانه ۸ بهمن سالروز درگذشت سیدحسن تقیزاده، از رهبران انقلاب مشروطیت، از رجال سیاسی بحثانگیز معاصر و از شخصیتهای بنام علمی و فرهنگی ایران
✍ حمید ارفع
🔺میراث تقیزاده؛
چگونه میتوان به استبداد تن نداد؟
«وقتی مشروطه شد، بهخیال آن افتادیم…