👆
همهی ما تا زمانی که اوضاع مرتب است انسانهایی متمدن، بااخلاق، خوش نیت، مهربان و مسئول هستیم. ما در واقع دوست داریم که در ارتباط خود همدل و همراه باشیم. روزهای اول روابط عاشقانه، وقتی شیمیِ عشق مغزمان را دگرگون ساخته است، ما اسطورههایی از «پذیرش و تعهد» هستیم: #پذیرش هرآنچه این رابطه برای ما به ارمغان میآورد و #تعهد عملی به ارزشهای قلبیمان، پیش گرفتن گفتار و کرداری عاشقانه.
اما همینکه ماه عسل سپری شده و چالشهای طبیعی زندگی با یک انسان دیگر خود را نشان داد: اختلاف سلیقه، تفاوت دیدگاه، عادتهای رفتاری متفاوت، اولویتبندیهای ناهمسان و معیارها و قوائد مختلف برای انجام دادن کارها؛ آنگاه سر ناسازگاری گذاشته میشود. همینکه انتظارات ما برآورده نمیشود، افکار و احساسات ناخوشایند ذهن ما را اشغال میکنند و اگر ما روش مناسب ارتباط برقرار کردن با خودمان را نیازموده باشیم تسلیم این حالات درونی دردناک میشویم و به این ترتیب از فضای ارتباطی خود دور شده و به درون این ترسها، خشمها، قضاوتها، خیالات و اوهام فرو میرویم. دیگر فراموش میکنیم که رفتاری مشفقانه، دلسوزانه و توام با پذیرش و همراهی برایمان ارزشمند بود و شروع میکنیم به بهانهگیری، برچسبزنی، تکانشی عمل کردن، تهدید کردن، دریغ کردن و بسیاری اعمال دیگری که به هیچوجه درونا راضی به انجام آنها نیستیم. ولی همینکه وجدان انسانی ما به سراغمان میآید به توجیهاتی خود را راضی میکنیم، توجیهاتی که وضعیت و رفتار بد دیگری را به عنوان دلایلی به ظاهر منطقی مطرح میکنند. غافل از اینکه #توجیه نیز فقط شکل دیگری از امواج افکار است که ما را به زیر میکشد.
هر چقدر بیشتر در اضطراب و استرس یک رابطه بیشتر غرق شویم، کمتر آن کسی خواهیم بود که دوست داریم باشیم. با اینکه ذهن ما گرایش دارد دلیل این واقعهی دردناک را بیرون از ما جستجو کند، ولی در واقع مسئله این است که ما از پس مدیریت کردن افکار و احساسات خود بر نیامدهایم. زمانی که عاشق بودیم هورمونهای عشق کمک میکردند ما احساسات ناخوشانیدی که به وجود میآیند را راحتتر بپذیریم و اینک نیز شاید به غذا یا دارو پناه ببریم تا خود را آرام کنیم، شاید وقت بیشتری جلوی تلوزیون سپری کنیم یا بیشتر در محل کار بمانیم. ممکن است حتی به این فکر بیافتیم که راهحل دوباره عاشق شدن است: حتما این آدم اشتباهیست، باید دوباره به اطرافم نگاه کنم! اما حقیقت این است که اینها همه راهحلهای موقتی هستند که بیشتر باعث میشوند از خودِ ارزشمندمان فاصله بگیریم و به هیچوجه عدم بازگشت افکار و احساسات ناخوشایند را تضمین نمیکنند.
مسئلهی اساسی مواجه شدن با ذهن است، روبرو شدن با افکار، احساسات، امیال و خاطرات دردناکی که مثل یک تودهی مه یا دود اطراف سر ما را گرفتهاند و مانع دیدن شفاف افقهای زندگیمان میشوند. ما هرچه تقلا کردهایم این مه را کنار بزنیم هیچ فایدهای نداشته است و فقط خستهتر و درماندهتر شدهایم. حال وقت آن است که روش به کلی متفاوتی را بیازماییم: پذیرش.
#وحیدشاهرضا،🥀 ۲۵ آبان ۹۵
👌
Join us: @zehnekhatarnakema
همهی ما تا زمانی که اوضاع مرتب است انسانهایی متمدن، بااخلاق، خوش نیت، مهربان و مسئول هستیم. ما در واقع دوست داریم که در ارتباط خود همدل و همراه باشیم. روزهای اول روابط عاشقانه، وقتی شیمیِ عشق مغزمان را دگرگون ساخته است، ما اسطورههایی از «پذیرش و تعهد» هستیم: #پذیرش هرآنچه این رابطه برای ما به ارمغان میآورد و #تعهد عملی به ارزشهای قلبیمان، پیش گرفتن گفتار و کرداری عاشقانه.
اما همینکه ماه عسل سپری شده و چالشهای طبیعی زندگی با یک انسان دیگر خود را نشان داد: اختلاف سلیقه، تفاوت دیدگاه، عادتهای رفتاری متفاوت، اولویتبندیهای ناهمسان و معیارها و قوائد مختلف برای انجام دادن کارها؛ آنگاه سر ناسازگاری گذاشته میشود. همینکه انتظارات ما برآورده نمیشود، افکار و احساسات ناخوشایند ذهن ما را اشغال میکنند و اگر ما روش مناسب ارتباط برقرار کردن با خودمان را نیازموده باشیم تسلیم این حالات درونی دردناک میشویم و به این ترتیب از فضای ارتباطی خود دور شده و به درون این ترسها، خشمها، قضاوتها، خیالات و اوهام فرو میرویم. دیگر فراموش میکنیم که رفتاری مشفقانه، دلسوزانه و توام با پذیرش و همراهی برایمان ارزشمند بود و شروع میکنیم به بهانهگیری، برچسبزنی، تکانشی عمل کردن، تهدید کردن، دریغ کردن و بسیاری اعمال دیگری که به هیچوجه درونا راضی به انجام آنها نیستیم. ولی همینکه وجدان انسانی ما به سراغمان میآید به توجیهاتی خود را راضی میکنیم، توجیهاتی که وضعیت و رفتار بد دیگری را به عنوان دلایلی به ظاهر منطقی مطرح میکنند. غافل از اینکه #توجیه نیز فقط شکل دیگری از امواج افکار است که ما را به زیر میکشد.
هر چقدر بیشتر در اضطراب و استرس یک رابطه بیشتر غرق شویم، کمتر آن کسی خواهیم بود که دوست داریم باشیم. با اینکه ذهن ما گرایش دارد دلیل این واقعهی دردناک را بیرون از ما جستجو کند، ولی در واقع مسئله این است که ما از پس مدیریت کردن افکار و احساسات خود بر نیامدهایم. زمانی که عاشق بودیم هورمونهای عشق کمک میکردند ما احساسات ناخوشانیدی که به وجود میآیند را راحتتر بپذیریم و اینک نیز شاید به غذا یا دارو پناه ببریم تا خود را آرام کنیم، شاید وقت بیشتری جلوی تلوزیون سپری کنیم یا بیشتر در محل کار بمانیم. ممکن است حتی به این فکر بیافتیم که راهحل دوباره عاشق شدن است: حتما این آدم اشتباهیست، باید دوباره به اطرافم نگاه کنم! اما حقیقت این است که اینها همه راهحلهای موقتی هستند که بیشتر باعث میشوند از خودِ ارزشمندمان فاصله بگیریم و به هیچوجه عدم بازگشت افکار و احساسات ناخوشایند را تضمین نمیکنند.
مسئلهی اساسی مواجه شدن با ذهن است، روبرو شدن با افکار، احساسات، امیال و خاطرات دردناکی که مثل یک تودهی مه یا دود اطراف سر ما را گرفتهاند و مانع دیدن شفاف افقهای زندگیمان میشوند. ما هرچه تقلا کردهایم این مه را کنار بزنیم هیچ فایدهای نداشته است و فقط خستهتر و درماندهتر شدهایم. حال وقت آن است که روش به کلی متفاوتی را بیازماییم: پذیرش.
#وحیدشاهرضا،🥀 ۲۵ آبان ۹۵
👌
Join us: @zehnekhatarnakema
🍃#یادداشت_های_یک_روانشناس
#مهسا_مجتهدی 🥀
🚫 برخی از ما وقتی که خطایی مرتکب می شویم _ رژیم غذایی مان را می شکنیم، دروغ می گوییم یا به همسرمان خیانت می کنیم_ بار #احساس_گناه را بر دوش می کشیم و به این ترتیب تصویر بدی که از خودمان در ذهنمان آمده به تصویر خوبی تبدیل می شود. ما در ذهنمان آدم خوبه میشویم که بی #مسئولیت و بی #تعهد نیست و از کاری که کرده احساس بدی دارد. اما واقعیت این است که این احساس گناه به هیچ دردی نمی خورد.
👈 #آدلر🥀، روانشناس معروف می گوید که احساس گناه راه را برای ادامه ارتکاب گناه باز می گذارد چون انگار شما با رنج کشیدن خودتان را تنبیه کرده اید و به نوعی آن لذت نامشروع از دماغتان درآمده. درست انگار تسویه حسابی صورت گرفته و می شود آن لذت را با آن رنج در کرد❗️
🌺بنابراین دفعه بعدی که احساس گناه کردید به این فکر کنید که آیا این شیوه معمول شما برای مسئولیت گریزی است❓
🌸 یا شامل برنامه ای واقع بینانه و اجرایی برای تکرار نشدن آن خطا می شود❓
👌
➖➖➖➖➖➖➖➖
#مهسا_مجتهدی 🥀
🚫 برخی از ما وقتی که خطایی مرتکب می شویم _ رژیم غذایی مان را می شکنیم، دروغ می گوییم یا به همسرمان خیانت می کنیم_ بار #احساس_گناه را بر دوش می کشیم و به این ترتیب تصویر بدی که از خودمان در ذهنمان آمده به تصویر خوبی تبدیل می شود. ما در ذهنمان آدم خوبه میشویم که بی #مسئولیت و بی #تعهد نیست و از کاری که کرده احساس بدی دارد. اما واقعیت این است که این احساس گناه به هیچ دردی نمی خورد.
👈 #آدلر🥀، روانشناس معروف می گوید که احساس گناه راه را برای ادامه ارتکاب گناه باز می گذارد چون انگار شما با رنج کشیدن خودتان را تنبیه کرده اید و به نوعی آن لذت نامشروع از دماغتان درآمده. درست انگار تسویه حسابی صورت گرفته و می شود آن لذت را با آن رنج در کرد❗️
🌺بنابراین دفعه بعدی که احساس گناه کردید به این فکر کنید که آیا این شیوه معمول شما برای مسئولیت گریزی است❓
🌸 یا شامل برنامه ای واقع بینانه و اجرایی برای تکرار نشدن آن خطا می شود❓
👌
➖➖➖➖➖➖➖➖