#معرفی
#تصوف
❄️ دلایل حقانیت سید احمد الحسن برای اهل تصوف و عرفان
✍️ به قلم سید مهدی حسینی
⚫️ تصوف چيست؟
⚫️ عقیدﮤ اهل تصوف دربارهٔ اصل دین
⚫️ برخی از نصوص در آثار اهل تصوف که به این عقیده اذعان دارند
⚫️ راه شناخت قطب و پیر (حجت خدا) از نظر اهل تصوف و عرفان
⚫️ سلاسل تصوف و انواع آن
⚫️ احمد الحسن کیست؟
🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 202
👏 @Zaman_Zohour
#تصوف
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_202
#تصوف #عرفان
#درویش #قطب
✔️ دلایل حقانیت سید احمد الحسن برای اهل تصوف و عرفان
✍️ به قلم سید مهدی حسینی
طبق آموزههای سید احمد الحسن در کتاب عقاید اسلام، حجت خدا برای معرفی و شناساندن خود به مردم به هیچ دلیلی احتیاج ندارد. یعنی مردم بهمحض اینکه خبر مبعوث شدن فرستادهای از جانب خداوند را میشنوند باید بدون مطالبۀ هیچگونه دلیلی به او ایمان بیاورند، چون اساساً فطرت انسان پاک آفریده شده است و جایگاهی در ملکوت دارد و اگر انسان فطرت خود را آلوده نکند، میتواند او را بهمحض اعلام رسالت، بدون هیچ دلیلی بشناسد و به او ملحق شود. اما چون اکثر انسانها فطرتهای خود را آلوده کردهاند، خداوند از روی رحمت خود ممکن است فرستادﮤ خود را به دلایلی مجهز کند تا اولاً برخی از غافلان که فطرتشان کاملاً آلوده نشده است، ایمان بیاورند و بهسوی خدا بازگردند؛ ثانیاً هیچ عذر و بهانهای برای منکران در آخرت باقی نماند، هرچند این عذر و بهانه بیاساس است. [1]
📌سید احمد الحسن در مصاحبه با رادیو دیترویت بیان میکند:
«آنچه ما به مردم تقدیم میکنیم، دعوت الهی است. در نتیجه، برای هر دین و مذهبی دلایل مخصوص به همان مذهب وجود دارد که از کتابهای خودشان و مطالبی است که صحتِ آن را قبول دارند. و قطعاً بسیاری از افراد منصف وجود دارند که به حق اعتراف میکنند و هر زمان که دلیل حقی برایشان مطرح شود، سر فرود میآورند و آن را میپذیرند. برای ادیان و مذاهب، ادلهای نگاشتهام و بسیاری از مؤمنان در این باره توضیحات کاملتر و جزئیتر را آوردهاند.» [2]
پیرو این کلام سید احمد الحسن در گفتوگو با رادیو دیترویت، بنده قصد دارم در این مقاله، ادلۀ حقانیت سید احمد الحسن را طبق نصوص و مقبولات اهل تصوف و عرفان بیان کنم.
💢تصوف چیست؟
تصوف مکتبی است که در آن، یگانهِ راهِ رسیدن به خدای سبحان و کشف حقیقت، از طریق تجارب عرفانی مانند رؤیا و مکاشفه و دیدن غیبیات میسر است. به عقیدﮤ بنده، تاریخی برای شروع شکلگیری عرفان و تصوف نمیتوان ذکر کرد. در واقع، میتوان گفت از زمانی که انبیای الهی برای هدایت بشرمبعوث شدهاند و از زمان شکلگیری تمدن بشری، عرفان و تصوف وجود داشته است. اما عرفان و تصوف اسلامی از زمان پیامبر اکرم (ص) شکل گرفته است و وجودش را مدیون آن بزرگوار است. بعد از حضرت محمد مصطفی (ص)، در عرفان اسلامی انحرافاتی به وجود آمد، بهطوری که تاکنون سلاسل و طریقتهای بسیاری که خود را به پیامبر منتسب میکنند به وجود آمده است.
💢عقیدﮤ اهل تصوف دربارﮤ اصل دین:
اهل تصوف معتقدند در هر زمانی فرستاده و راهنمایی از جانب خداوند برای هدایت مردم وجود دارد. این فرستادﮤ او اصل دین است و باید عقیده و شریعت را از او گرفت. متصوفه این راهنمای الهی را با القاب و اسامی گوناگونی از قبیل قطب، پیر، مرشد، انسان کامل، ولی حق، نبی، وصی و ... موردخطاب قرار میدهند. البته تفاوتهایی در معنا و مصداق این القاب و اسامی، از این منظر که آن راهنما مأذون با واسطه یا بیواسطه از جانب خداوند باشد، نزد آنها وجود دارد، اما همۀ آنها به این حقیقت نزد متصوفه اشاره دارند: همیشه فرستادهای از جانب خداوند برای هدایت مردم وجود دارد.
💢برخی از نصوص در آثار اهل تصوف که به این عقیده اذعان دارند:
🔺 مولانا جلالالدین، در مثنوی معنوی، دفتر دوم مینویسد: «پس به هر دوری ولیای قائم است/ آزمایش تا قیامت دائم است.» [3]
📖 صفحه ۱
👇 ادامه مقاله
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_202
#تصوف #عرفان
#درویش #قطب
طبق آموزههای سید احمد الحسن در کتاب عقاید اسلام، حجت خدا برای معرفی و شناساندن خود به مردم به هیچ دلیلی احتیاج ندارد. یعنی مردم بهمحض اینکه خبر مبعوث شدن فرستادهای از جانب خداوند را میشنوند باید بدون مطالبۀ هیچگونه دلیلی به او ایمان بیاورند، چون اساساً فطرت انسان پاک آفریده شده است و جایگاهی در ملکوت دارد و اگر انسان فطرت خود را آلوده نکند، میتواند او را بهمحض اعلام رسالت، بدون هیچ دلیلی بشناسد و به او ملحق شود. اما چون اکثر انسانها فطرتهای خود را آلوده کردهاند، خداوند از روی رحمت خود ممکن است فرستادﮤ خود را به دلایلی مجهز کند تا اولاً برخی از غافلان که فطرتشان کاملاً آلوده نشده است، ایمان بیاورند و بهسوی خدا بازگردند؛ ثانیاً هیچ عذر و بهانهای برای منکران در آخرت باقی نماند، هرچند این عذر و بهانه بیاساس است. [1]
📌سید احمد الحسن در مصاحبه با رادیو دیترویت بیان میکند:
«آنچه ما به مردم تقدیم میکنیم، دعوت الهی است. در نتیجه، برای هر دین و مذهبی دلایل مخصوص به همان مذهب وجود دارد که از کتابهای خودشان و مطالبی است که صحتِ آن را قبول دارند. و قطعاً بسیاری از افراد منصف وجود دارند که به حق اعتراف میکنند و هر زمان که دلیل حقی برایشان مطرح شود، سر فرود میآورند و آن را میپذیرند. برای ادیان و مذاهب، ادلهای نگاشتهام و بسیاری از مؤمنان در این باره توضیحات کاملتر و جزئیتر را آوردهاند.» [2]
پیرو این کلام سید احمد الحسن در گفتوگو با رادیو دیترویت، بنده قصد دارم در این مقاله، ادلۀ حقانیت سید احمد الحسن را طبق نصوص و مقبولات اهل تصوف و عرفان بیان کنم.
💢تصوف چیست؟
تصوف مکتبی است که در آن، یگانهِ راهِ رسیدن به خدای سبحان و کشف حقیقت، از طریق تجارب عرفانی مانند رؤیا و مکاشفه و دیدن غیبیات میسر است. به عقیدﮤ بنده، تاریخی برای شروع شکلگیری عرفان و تصوف نمیتوان ذکر کرد. در واقع، میتوان گفت از زمانی که انبیای الهی برای هدایت بشرمبعوث شدهاند و از زمان شکلگیری تمدن بشری، عرفان و تصوف وجود داشته است. اما عرفان و تصوف اسلامی از زمان پیامبر اکرم (ص) شکل گرفته است و وجودش را مدیون آن بزرگوار است. بعد از حضرت محمد مصطفی (ص)، در عرفان اسلامی انحرافاتی به وجود آمد، بهطوری که تاکنون سلاسل و طریقتهای بسیاری که خود را به پیامبر منتسب میکنند به وجود آمده است.
💢عقیدﮤ اهل تصوف دربارﮤ اصل دین:
اهل تصوف معتقدند در هر زمانی فرستاده و راهنمایی از جانب خداوند برای هدایت مردم وجود دارد. این فرستادﮤ او اصل دین است و باید عقیده و شریعت را از او گرفت. متصوفه این راهنمای الهی را با القاب و اسامی گوناگونی از قبیل قطب، پیر، مرشد، انسان کامل، ولی حق، نبی، وصی و ... موردخطاب قرار میدهند. البته تفاوتهایی در معنا و مصداق این القاب و اسامی، از این منظر که آن راهنما مأذون با واسطه یا بیواسطه از جانب خداوند باشد، نزد آنها وجود دارد، اما همۀ آنها به این حقیقت نزد متصوفه اشاره دارند: همیشه فرستادهای از جانب خداوند برای هدایت مردم وجود دارد.
💢برخی از نصوص در آثار اهل تصوف که به این عقیده اذعان دارند:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM