نشریه زمان ظهور
3.88K subscribers
2.62K photos
493 videos
574 files
3.39K links
نشریه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت

📬 ارتباط با ما :

🆔 @warethinmalakoot_publicrelation

🌐 varesin.org

📧 varesin.org@gmail.com
Download Telegram
👈«آیا شما را از بهترین زنانتان آگاه نکنم؟» گفتند: "بله." فرمودند: «بهترین زنان شما آنهایی هستند که فرزندآور، بامحبت، پوشیده و عفیف باشند.»

از امام صادق (ع) روایت شده است: حضرت موسی‌بن عمران (ع) گفت: «پروردگارا، کدام‌یک از اعمال نزد تو برتر است؟» خداوند فرمود: «محبت به کودکان؛ زیرا من آنها را بر پایۀ توحید خود آفریده‌ام. پس اگر به آنان محبت کنید، به رحمت خود، آنان را وارد بهشت می‌کنم.»

💢نتیجه‌گیری

خانواده نخستین محیط اجتماعی کودک است که نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری شخصیت و هویت او دارد. توجه عاطفی و مراقبت از نوزادان، نه‌تنها باعث رشد سالم روانی و ذهنی آنان می‌شود، بلکه از بروز مشکلات رفتاری و روانی در آینده پیشگیری می‌کند. پدر و مادر هر دو مسئولیت‌هایی اساسی در تربیت کودک دارند و تعامل عاطفی ایشان با نوزاد، می‌تواند تأثیرات بلندمدتی بر زندگی کودک بر جای گذارد. با شناخت این نیازها و عمل به آنها، می‌توان نسلی آگاه، سالم و مقاوم در برابر چالش‌های زندگی تربیت نمود.

📖صفحه ۲


🔗نشریه شماره 208

🔗قسمت اول

🔗قسمت دوم

🔗قسمت سوم

🔗قسمت چهارم

🔗قسمت پنجم


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
43👏3🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نشست_علمی
#دعوت

✔️نشریۀ زمان ظهور

✔️با همکاری گروه فراخوان مهدوی

⚪️با افتخار تقدیم می‌کند:

نشستی برای گفت‌وگو پیرامون مقالات برتر
فرصتی برای تبادل نظر، نقد، تحلیل و بررسی اندیشه‌ها
در این نشست صمیمانه و علمی، مقالات برگزیدۀ نشریۀ زمان ظهور با حضور نویسندۀ هر اثر، به گفت‌وگو گذاشته می‌شود.

⚪️جلسۀ دوم: با حضور مریم احمدیار

🔎بررسی مقالۀ «مفهوم ذهن‌آگاهی از دیدگاه روان‌شناسی سکولار و روان‌شناسی دینی»


ذهن‌آگاهی چگونه اضطراب و افسردگی را ذوب می‌کند؟ 
چگونه شیوۀ عبادت تحریف‌یافتۀ سومری یعنی مدیتیشن اضطراب مدرن را درمان می‌کند؟
آیا "حضور قلب" در عبادات، همان ذهن‌آگاهی است؟ 
و آیا معنویت سکولار انسان را  به آرامش حقیقی می‌‌رساند؟


🗓 زمان: دوشنبه 6 مرداد

🕘 ساعت: 21:00

📌 محل برگزاری: گروه فراخوان مهدوی⬇️

🔗https://tttttt.me/MahdaviMedia10313



🔗لینک مقاله

🔗مقاله صوتی

🔗 لینک نشست جلسه اول



🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
33👌5👍4👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
8🥰1
Forwarded from اشعار احمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرگ است آن که من به نبود تو خو کنم
من زنده ام به این که تو را آرزو کنم
زهر است به کام من این روزهای هجر
پلکی بزن به من، که عسل در سبو کنم
از شرق تا به غرب به هر جای این زمین
جایی نمانده است که تو را جستجو کنم
حرف کسی به غیر تو بر لب حرام شد
باشد حلال من که تو را گفتگو کنم
باید چه کار کرد که نگاهی به من کنی
دیگر چه کار این منِ بی آبرو کنم
از بس که چنگ زدم به دلم پاره پاره شد
سوزن نخی بیار، دلم را رفو کنم
ظلم و جفا ست این همه من را ندیدنت
این ظلم را به حشر به خدا رو به رو کنم
#سفیر_عشق

#افیقوا_یا_نیام_افیقوا_یا_موتی
#امام_مهدی_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع

@ashaar13
27🕊12👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
9👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نشریه_زمان_ظهور  
#آوای_جمعه

✔️فرازهایی از خطبه‌های نمازجمعه

✔️نعمت یا بلای جان

📢خطیب: دکتر شیخ عبدالعالی منصوری

امتحان در دنیا آن است که از گناهان ظاهری دوری کنیم. برای مثال، غیبت نکنیم؛ دوری از غیبت مطلوب و پسندیده است. این‌که از دروغ گفتن اجتناب کنیم نیز خوب و شایسته است. اما گاهی از برخی امور غافل می‌شویم و نمی‌دانیم که در حال گناه کردن هستیم. ما در گناهان غرق می‌شویم و در باتلاق گناهان می‌افتیم، بدون این‌که بدانیم در حال انجام گناه هستیم یا در گناه به سر می‌بریم. 
امام صادق (ع) در این حدیث توضیح می‌دهند و اشاره می‌کنند که حتی نعمت‌هایی که خداوند به مردم عطا کرده نیز می‌توانند محل امتحان باشند.
قرآن کریم به‌‌صراحت بیان می‌کند: ([خداوند] شما را به‌وسیلۀ خیر و شر می‌آزماید). 

🗣تو امتحان می‌شوی با خیر، و امتحان می‌شوی با شر. حال اگر در مسیر دانش قدم برداری، که بهترین مسیر در زندگی دنیاست. بهترین مسیر در زندگی دنیا، مسیر دانش و دانشمندان است، چراکه این راه، راه حجت‌های خدا، پیامبران و فرستادگان است. اما با این حال، در همین مسیر نیز آزمایش می‌شوی. در این مسیر، ممکن است در یک وضعیت به برادر خود یا به مؤمنی دیگر حسادت کنی یا سعی کنی خود را برتر از دیگران بدانی؛ و مثلاً از گفتن «نمی‌دانم» خودداری کنی.

اهل‌بیت (ع) در روایت‌هایشان می‌گویند که نجات در سه چیز است، یکی از آنها این است که بگویی: «نمی‌دانم». 

برادران، ما نمی‌توانیم همه‌چیز را بدانیم. ما نمی‌توانیم همه‌چیز را یاد بگیریم. ما تنها چیزهایی را می‌دانیم که به ما آموخته شده است و بسیاری از چیزها را نمی‌دانیم.
امام صادق (ع) می‌فرماید: «یکی از موارد امتحانی که مؤمن در این دنیا با آن امتحان می‌شود نعمت‌هاست.» حالا ممکن است یک نفر امکانات ظاهری دنیا را داشته باشد، اما این‌ها نعمت نیستند.

قرآن کریم می‌فرماید: ([ای پیامبر،] اموال و اولادشان تو را به شگفتی نیندازد؛ خدا می‌خواهد آنان را با آنها در زندگی دنیا عذاب کند و جانشان درحالی‌که کافرند، گرفته شود).


خب، این‌ها کافرند. آیا خداوند عزوجل به آنها نعمت نداده است؟ همۀ این‌ها کافرند. این نعمت‌هایی که این کافران دارند مثل اموال، مقام و فرزندان، واقعاً نعمت هستند یا خیر؟ بسیاری از مردم این‌ها را نعمت می‌دانند، اما آیا حقیقتاً این‌ها نعمت هستند یا نه؟

🔺قرآن می‌فرماید: (و هم کافرون)، یعنی او کافر است! آیا خداوند سبحان به او نعمت داده است؟ آیا این امکانات را نعمت بنامیم یا عذابی برای او بدانیم؟ چراکه در روز قیامت بابت آنها از او حسابرسی خواهد شد.

📱https://youtu.be/ObJt54HX33w?si=d4gzKeJG-rVL8HPx 


🔗قسمت قبل


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
34🕊4🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
12
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏11
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_209
#معرفی


انتشار نشریه زمان ظهور
نشریه شماره 209


✍️در این شماره از نشریه زمان ظهور می‌خوانیم:

🔠هویت‌های گم‌شده در دنیای بی‌مرز. نقش‌های مبهم: تزلزل مرزهای زنان و مردان در دنیای نو
🔠تنبیه جسمی، کودک‌آزاری پنهان
🔠نه به برده‌داری! سندی دیگر بر مظلومیت اسلام
🔠پیِ آواز حقیقت بدویم |قسمت نهم
🔠سلسله‌مقالات تربیت فرزند |قسمت هفتم
🔠فرازهایی از خطبه‌های نماز جمعه 


🔗دانلود نشریه زمان ظهور


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
22🙏2
نشریه زمان ظهور شماره 209 .pdf
13.2 MB
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_209
#انتشار #نشریه


نشریه زمان ظهور شماره 209


🔗عناوین نشریه شماره 209


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
29👏1🙏1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
7👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
8🥰1
#روز_حسین
#کربلا

❄️آنان‌که پای لنگ رفتن خویش را به سنگ آسیاب خانه بستند

✍️به قلم ستایش حکمت

ازدحام و همهمه‌ای عجیب بود... شهر را رعب و وحشت فرا گرفته بود.
نگاه‌هایی سرد و یخ‌زده که ماتم غریبی را در خود مخفی می‌کردند. پچ‌پچ‌ها در گوش شهر پیچیده بود:

حسین بیعت با یزید را رد کرده.
حسین با جانشین معاویه سازش نمی‌کند.
چقدر دلیر است پسر علی!
چه کسی می‌توانست جلوی پسر عیاش و لاابالی معاویه قد علم کند؟

یکی از این‌که حسین بیعت نکرده بود خوشحال؛ دیگری در خشم و سومی در فکر عاقبت این کار...
شهر در آغوش رعب و اندیشه‌ای موهوم فرو رفته بود.

اما در گوشۀ دیگر، کاروانی از جنس نور و عبور، از خویشتن می‌گذشتند. آرزوها را در دل می‌سوزاندند و خاکسترش را توتیای چشم می‌کردند تا همواره به گذشتن عادت کند...
و کودکان، کودکی‌شان را در عروسک‌هایشان کنج مدینه جا می‌گذاشتند؛ و زنان، رخت آسایش را پس پرده‌های حجاز؛ و مردانی که حب دنیا را چون سَبویی بشکستند و موی سر تراشیده و شمشیر از نیام درآورده کنار دُردانۀ رسول خدا (ص) عزم سفر می‌کردند.

🗣حسین بی‌واهمه و با صراحت، موضع خویشتن را در برابر یزید اعلام کرده بود. گفت تمام آنچه باید می‌گفت و رها کرد تمام آنچه باید رها می‌کرد...
تمام حق بار دیگر مقابل تمام باطل ایستاد.
آری، این کاروان حسین بود که ناقوس شهادت می‌زد، باب فتح می‌گشود و می‌رفت.
گویی ملائک از آسمان با دیوان بزرگ سبزشان هبوط کرده بودند و سر هر کوی و برزن، نام آنان را که رخت سفر می‌بستند می‌نوشتند و توشۀ اخلاص به دستان نورانی‌شان می‌سپردند و با دعای خیرِ حسین‌بن علی راهی می‌شدند.
اما در این میان، مردانی بودند که حب حسین و حب دنیا در قلب‌هایشان نبردی سخت به راه انداخته بود و پای رفتنشان را لنگ می‌کرد.
نبردی بین دنیا و آخرت، بین رفتن و ماندن.
(ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ) (قسم به قلم و آنچه می‌نویسد)[1].

قسم به حسین و لحظه‌های رسالتش، که هیچ عذری جز حب دنیا نتوانست پای ارادتشان را لنگ کند و طَبَقِ اخلاص را در قلب‌هایشان واژگون سازد.

📌حسین آهنگ سفر کرد...

او مرگ با عزت را به بقای با ذلت ترجیح داد؛ طریقت‌جویان، ندای حسین را شنیده بودند و در آستانۀ تصمیم، بر لبۀ تیغ بهشت و دوزخ ایستاده بودند. حب دنیا را چونان دندان لق کشیدند و با حسین کوچ کردند و رفتند... دست‌هایشان را به بال ملائکه سپردند و اوج گرفتند و لبخند آسمانیان را به علقهٔ زمینیان برتری دادند.
اما آنان که ماندند... ماندند...
برای همیشه در قعر تاریخ فرو رفتند.
و حسین در شهر رسول خدا (ص) مردی مردتر از همسر رسولش «ام‌سلمه» نیافت تا ودیعه‌های امامت را نزدش به امانت سپارد؛ تا بعد از شهادتش، آنچه حسین به او سپرده بود، به علی‌بن ‌الحسین، امام سجاد علیه‌السلام، جانشینش، تحویل دهد.[2]

🔺ام‌سلمه همان یار امانت‌دار رسول خدا (ص) که شیشۀ تربت حسین را نیز رسول خدا (ص) نزد او به امانت گذاشت؛ و آنگاه که تربت حسین در شیشه به رنگ خون درآمد، فریاد شیون از خانۀ ایشان بلند شد.
ام‌سلمه می‌گریست و فغان می‌کرد: «بدانید سرور شما و سرور جوانان اهل بهشت حسین علیه‌السلام شهید شده است.»[3]
آن روز، قافله دل می‌کَند از مدینه... اما جاماندگان با حیرت و حسرت، پایِ رفتنِ خویش را به سنگِ آسیاب خانه گره می‌زدند.
نه دل رفتن داشتند و نه تاب ماندن می‌آوردند... در برزخ تردید، ماندن را برگزیدند.

⚡️محمد حنفیه، عبدالله‌بن جعفر، عبدالله‌بن عباس‌بن عبدالمطلب، عبدالله‌بن عمر، ابراهیم‌بن مالک اشتر، قنبر غلام امام علی علیه‌السلام، اصبغ‌بن نباته، ابوسعید خدری، سلیم‌بن قیس هلالی، کمیل محرم اسرار علی و ... دل نکندند، جا ماندند... و حسین را در کمی یار وانهادند.
کاروان حسین ردپایی از مدینه تا مکه بر جای گذاشت تا هرکه می‌خواهد بپیوندد.
اما بازهم این نام‌آورانِ شهره در دین و بزرگان، عنان خویشتن از فرزند فاطمه ستاندند و به نفس‌هایشان سپردند... دور ایستادند و نظاره کردند... و در نهایت، در این امتحان بزرگ به حسرت و خذلان نشستند.
حسین بازهم ترحم کرد و حین خروج از مکه به سرزمین عراق نامه‌ای نگاشت:

«از حسین‌بن علی به محمد حنفیه و هر آن‌که از بنی‌هاشم کنار اوست.
اما بعد... هرکه به من بپیوندد شهید خواهد شد و هرکه به من ملحق نشود فتح را درک نخواهد کرد.»[4]


چه کوتاه بود و چه بزرگ و جاودانه شد در گوش زمان؛ نامه‌ای که دو بار تکرار شد؛ هنگام خروج حسین‌بن علی علیه‌السلام از مکه به‌سمت عراق و از عراق به‌سمت سفر آخرت

📖صفحه ۱
👇ادامه

🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
21🥰3👏1
👈همین چند خط را، نسل‌به‌نسل، در صفحات تاریخ نگاشتند و عرق شرم بر جبین شیعه نشاندند.
دیگر فرصت جبرانی نبود... اما حسین بازهم مهربان بود...
چهار ماه زمان اندکی نبود تا هرکس جا مانده، خود را به صاحب حق برساند.

🔺اما تنها می‌کوشیدند که حسین، فرزند علی شیر خدا، نوﮤ رسول‌الله (ص) را از رفتن بازدارند... او را به کوه‌ها و بیابان‌های یمن سفارش می‌کردند، توصیه‌اش می‌کردند که اهل‌بیتش را در این سفر بی‌بازگشت به همراه نبرد.... و چه فراموشی عجیبی گرفته بودند! مگر خاطرشان، خاطرات شانه‌های رسول خدا و بازی حسین را فراموش کرده بود؟ مگر سخنان رسول خدا (ص) دربارﮤ چگونگی شهادت حسین را از یاد برده بودند؟

🔹ردپای بانگِ «أنا مظلومُ الحسین...» و «أنا عطشانُ الحسین...»
هنوز در پشت خانۀ فاطمه شنیده می‌شد و در گریه‌های فاطمه، دختر رسول گرامی اسلام (ص)، می‌پیچید.
آری!
آنان ماندند و دست از یاری پسر فاطمه (س) برداشتند. در نصرت حسین، امام زمانشان، توفیق نیافتند.
اما سخن اینجاست که هیچ روایتی نداریم که حسین‌بن‌ علی (ع) پس از خود، کسی را برای مأموریتی در مدینه گماشته باشد یا اذن نصرت را از کسی برداشته باشد.
برخی از کسانی که به دیدار حسین شتافتند، چون شنیدند عاقبت او شهادت است و سفرش بی‌بازگشت، دل از حسین بریدند و راهی دنیا ‌شدند...
حسین علیه‌السلام هیچ‌کس را از همراهی منع نکرد؛ و آنان که می‌آمدند تا ترک تکلیف کنند و بازگردند، تنها به ایشان می‌فرمود:

🔃«آن‌قدر دور شوید که صدای یاری خواستن ما را نشنوید... آن‌قدر دور شوید که بی‌یار و یاور شدن ما را نبینید... که هرکس ندای ما را بشنود و یاری ندهد آتش جهنم بر او واجب می‌شود.»[5]
حسین هیچ‌کس را از این فیض الهی محروم نکرد، مگر این‌که آنان خود به ترک این فریضۀ الهی شتافتند.
اما روی سخنم به پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ است که در تاریخ 8 ژوئیۀ 2025 گفت‌وگویی را منتشر کرد.[6]

💡بنابر روایت حوزه، برای واکاوی موضوع مهم یعنی عدم همراهی همسر حضرت زینب (س) با کاروان حسین‌بن علی (ع)، گفت‌وگویی با (به نوشتۀ خودشان) حجت‌الاسلام مهدی سنجرانی، پژوهشگر و کارشناس پاسخگویی به شبهات دینی، داشته است. پاسخ‌های ایشان چیزی جز توهمات ذهنی و پندارهای شخصی، بی‌هیچ سند معتبر، نیست.

مهدی سنجرانی، کارشناس و پژوهشگر پاسخگویی دینی، در پاسخ به این سؤال که چرا عبدالله‌بن جعفر در سفر حسین‌بن علی (ع) او را همراهی نکرده، به مواردی اشاره کرده است که به مهم‌ترین آنها می‌پردازیم:
وی گفته است:
«کهولت سن مانع از حضور عبدالله در کربلا شد. او مردی هفتادساله بوده و کسی در این سن معمولاً توان یاری امام را در چنین سفری ندارد.»
از مهدی سنجرانی می‌پرسیم آیا این آیۀ قرآن را شنیده‌اید؟

🟣(انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) (با شتاب، با تجهیزات سبک و سنگین [و سواره، پیاده، پیر و جوان] به‌سوی میدان نبرد بیرون روید و با اموال و جان‌هایتان در راه خدا جهاد کنید که اگر دانا باشید، این برای شما بهتر است.)[7]
آیا پس از این آیه، کسی هست که وجوب جهاد از او برداشته شود، درحالی‌که تقوا پیشه کرده و از خدا می‌هراسد؟ آیا مهدی سنجرانی این آیه را در قرآن کریم خوانده‌اند؟
(لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ) (خدا هیچ‌کس را جز به اندازﮤ توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند. هرکس عمل شایسته‌ای انجام دهد، به سود اوست، و هرکس مرتکب کار زشتی شود، به زیان اوست.)[8]

آیا روایتی وجود دارد که امام حسین (ع) عبدالله‌بن‌ جعفر را از همراهی منع کرده باشد و او را به‌دلیل کهولت سن بازداشته باشد؟! درحالی‌که حبیب‌بن ‌مظاهر از طایفۀ بنی‌اسد، با سنی حدود هفتاد و پنج سال، در کنار اباعبدالله ‌الحسین (ع) آن‌قدر شمشیر زد تا جام شهادت را نوشید و مشتاقانه به لقای پروردگارش شتافت.

▫️مهدی سنجرانی، تلاش عبدالله‌بن جعفر را برای منصرف کردن امام حسین (ع) از سفر کربلا و گرفتن امان‌نامه برای حسین‌بن علی در کارنامۀ اعمال او، طبق تحلیل خود، قدم بزرگی می‌پندارد؛ حال آن‌که فراموش کرده این امام است که امر می‌کند و شیعۀ مخلص تسلیم می‌شود. این‌که تلاش کنی امام را از جهادی که خدا و پیامبرش (ص) بر او واجب کرده، بازداری، کار بزرگی نیست.

◀️ایشان حتی مدعی شده که امام حسین (ع) عبدالله‌بن ‌جعفر را در میان بنی‌هاشم گماشت تا به امور بازماندگان بنی‌هاشم در مکه رسیدگی کند؛ اما برای این ادعا هیچ سندی ارائه نکرده است. این نیز دروغی دیگر است که به امام حسین (ع) بسته‌اند تا بر عدم همراهی عبدالله‌بن‌ جعفر با امام زمانش سرپوش بگذارند.


📖صفحه ۲
👇ادامه مقاله

🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
17👍4🕊1
👈قطعاً در نام بردن از این اسامی و مرور وقایع تاریخی، هرگز قصد اهانت و توهین در میان نیست؛ چراکه اینان از نزدیکان و وابستگان حسین‌بن‌ علی علیه‌السلام بودند. اما نکته اینجاست که باید وقایع تاریخی گذشته عبرتی برای امروزمان باشد؛ وگرنه واکاوی حقایق تلخ گذشته هیچ جراحتی را التیام نمی‌بخشد.

🔎از دیدگاه مهدی سنجرانی، عدم همراهی عبدالله‌بن ‌جعفر با کاروان امام حسین علیه‌السلام به معنای سرپیچی از فرمان امام زمانش نبود؛ چراکه به‌گفتۀ او، امام حسین علیه‌السلام نه بر عبدالله و نه بر دیگر شیعیان الزامی برای همراهی قرار نداده بود، بلکه همراهی با امام علیه‌السلام تنها مایۀ دستیابی به فضیلتی بزرگ و جایگاهی ویژه به شمار می‌آمد.

⚪️درحالی‌که دو نامۀ مختصری که از سوی امام حسین علیه‌السلام به محمد حنفیه و تمام بنی‌هاشم که کنار او بودند، نوشته شده، بیانگر این است که هرکسی به امام نپیوندد هرگز فتح را درک نخواهد کرد. و قطعاً سخن مهدی سنجرانی با کلام امام حسین علیه‌السلام در تضاد کامل است.
اما شاهد دیگری که ایشان برای تکمیل گفته‌های خویش آورده این است که نه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و نه بقیۀ بنی‌هاشم هرگز عبدالله‌بن جعفر را ملامت نکردند و منزلت ایشان پس از واقعۀ کربلا به‌هیچ‌وجه در بین بنی‌هاشم و شیعیان کاسته نشد.
آقای سنجرانی! خداوند متعال در این آیۀ کریمه می‌فرماید:
(لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ) (در قبول دین، اكراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی روشن شده است.)[9]

خدایی که در پذیرش دین اجبار نکرده، رسولش را هم با اجبار برای ملامت و توبیخ کسانی نفرستاده که از امر حجتش روی‌گردان شدند. حجت‌های الهی برای قطع عذر و بهانه فرستاده شدند، برای اتمام حجت کسانی که حق را می‌جویند. پس وقتی حسین مظهر و تجلی خداوند در میان خلق است، بی‌تردید از منظر خداوند می‌نگرد و هیچ‌کس را به جهاد و پیکار اجباری فرا نمی‌خواند و حتی زبان به ملامت نمی‌گشاید.
پس اگر حسین علیه‌السلام و زینب سلام‌الله‌علیها زبان به عتاب و سرزنش نمی‌گشایند، این سکوت به معنای چشم‌پوشی از قصور عبدالله‌بن ‌جعفر و امثال او نیست.

⚡️امروز روز حسین است؛ حسینی که پرچم قیامش سال ۶۱ هجری بر بلندای دوش عباس و علی‌اکبر و عبدالله رضیع و پسران ام‌البنین و هانی و مسلم‌بن عقیل و حبیب‌بن مظاهر و عون و محمد و قاسم و عبدالله و پسران عقیل و پسران مسلم‌بن عقیل و دیگر سپاه کوچک یاریگر حسین‌بن علی (ع) بود.
و امروز در امتداد همان قیام، پرچم امام مهدی علیه‌السلام بر فراز دوش‌های مردانی است در آخرالزمان که باید کوچک‌ترین لکه‌های ناخالصی در دل‌هایشان را بزدایند تا توفیق نصرت و یاری امام زمان نصیبشان شود. که این مهم، امر بزرگی است که تنها نیکان پاک‌سرشت و مخلِصِ مخلَص به کسب آن توفیق می‌یابند.

📌حسین در سرزمین کرب و بلا تنها شد...

یاران باوفایش و سپس اهل‌بیت کریمش را یکی‌یکی فدای زنده نگه داشتن اسلام کرد. و در نهایت، جان مبارکش را تقدیم کرد. در واپسین لحظه‌هایش، چشم‌های نیمه‌بسته‌‌اش را به خیمه‌های سوخته دوخت... اندوه آوارگی و اسارت اهل‌بیتش یک گوشۀ دلش بود و تمنای دیگری که در سر داشت... آن نگاه منتظر به خیمه‌ها، گویای انتظارش از زینب دختر علی، خواهر باوفایش بود؛ که باید می‌ماند و از جان علی‌بن الحسین (ع) محافظت می‌کرد تا امر استخلاف بر سنت خویش باقی بماند.

📖صفحه ۳
👇ادامه

🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
13👍3👌2
👈زینب باید می‌ماند تا ردای استقامت را بر بلندای تن خویش بپوشاند و قافله‌سالار کاروان قربانیان شود. زینب باید مشق صبر می‌کرد و زَهر غم را در پستوی بی‌تاب دلش می‌نوشید، اما می‌ایستاد و قیام حسین را در هر کوی و برزن خطبه می‌کرد. زینب باید تشت رسوایی بنی‌امیه را از بلندای کاخ آمال اُمویان واژگون می‌کرد. زینب باید می‌ماند تا پرچم احیای دین و شریعت را به صاحبش علی‌بن الحسین (ع) می‌رسانید. و از میان این همه مرد در مدینه، فقط زینب این شایستگی و اقتدار را داشت تا بار مصائب کربلا را به دوش کشد و رسالتش را به اتمام رساند.
پس باید با دیدﮤ انصاف به ماجرای کربلا نگریست.

🔺این عادلانه نیست که میان آنان که رفتند و آنان که با پای لنگ از یاری امامشان جا ماندند، یکسان داوری کنیم و برای ماندنشان بهانه بتراشیم. که اگر همین توجیهات سال ۶۱ هجری نبود، زنده نگه داشتن عاشورا با تمام سنگینی‌اش بر دوش زینب نمی‌افتاد.
از مهدی سنجرانی و همۀ کسانی که خود را تحلیلگر وقایع عاشورا می‌دانند، می‌خواهیم در مسائلی که فراتر از فهم و درکشان است دخالت نکنند و تحلیل حقیقی «یوم‌الحسین» را به حسین زمان واگذارند.

والحمدلله رب العالمین

📚منابع:

[1] سورۀ قلم، آیۀ 1
[2] یوم الحسین، نوشتۀ دکتر علاء السالم. https://tttttt.me/KetabAnsarYamani/1027
[3] همان منبع.
[4] لهوف، سید ابن طاووس، مقتل الحسین خوارزمی.
[5] امالی، صدوق، ج 155.
[6] https://share.google/z6HDdgaPjeB6eSBDi
[7] سورﮤ توبه، آیۀ 41.
[8] سورﮤ بقره، آیۀ 286.
[9] سورﮤ بقره، آیۀ 256.


📖صفحه ۴


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
29👏9😢4