نشریه زمان ظهور
3.9K subscribers
2.62K photos
496 videos
574 files
3.4K links
نشریه زمان ظهور تحت اشراف موسسه رسمی وارثین ملکوت

📬 ارتباط با ما :

🆔 @warethinmalakoot_publicrelation

🌐 varesin.org

📧 varesin.org@gmail.com
Download Telegram
نشریه زمان ظهور شماره 204.pdf
21 MB
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_204
#انتشار


نشریه زمان ظهور شماره 204


🔗عناوین نشریه شماره 204


📌با ما همراه باشید...

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
272🕊2👍1🥰1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
13🥰2
#همجنس_گرایی
#نقد

بازاندیشی در طبیعت‌انگاری گرایش جنسی

✔️نقد علمی یک ادعای جهانی در روز ۱۷ مه

✍️به قلم مريم رحمانيان

هر سال، در روز ۱۷ مه، جهان به احترام گرایش‌های جنسی اقلیت، به‌ویژه هم‌جنس‌گرایی، شعارهایی چون «عشق، عشق است» (Love is love) یا «گرایش جنسی بخشی طبیعی از وجود انسان است» (Sexual orientation is a natural part of who we are) را تکرار می‌کند.[۱] این شعارها از سوی نهادهایی مانند سازمان ملل، IDAHOT، و کمپین‌های جهانی مانند Human Rights Campaign (HRC) یا ILGA به‌طور مکرر استفاده می‌شوند.(HRC, 2023; ILGA-Europe, 2022) [٢]

◀️این روز که با عنوان «روز جهانی مبارزه با تبعیض علیه اقلیت‌های جنسی» نام‌گذاری شده، در تلاش است تا پذیرش اجتماعی هم‌جنس‌گرایی را تقویت کند. اما آیا این ادعاها از منظر زیست‌شناسی، روان‌شناسی و علوم اعصاب، بنیاد علمی محکمی دارند؟ آیا صرفِ فراگیر شدن یک گرایش یا حمایت سیاسی از آن، برای پذیرش علمی آن کافی‌ است؟
این مقاله تلاش می‌کند با اتکا به داده‌های معتبر و مفاهیم علمی، ادعای «طبیعی ‌بودن هم‌جنس‌گرایی» را به‌طور انتقادی بررسی کند؛ و بررسی ابعاد نظریۀ دینی این مسئله، به‌جای خود باقی خواهد ماند.

💢۱. شیوع ≠ سلامت: مرز میان واقعیت آماری و مشروعیت علمی

یکی از خطاهای رایج در استدلال‌های مربوط به هم‌جنس‌گرایی، خَلط میان فراوانی و بهنجاری است. این‌که درصدی از جمعیت، تجربه یا تمایل هم‌جنس‌گرایانه دارند، به‌معنای طبیعی، سالم یا بهنجار بودن آن نیست. در علوم پزشکی و روان‌شناسی، رفتارها و ویژگی‌هایی وجود دارند که شیوع نسبتاً بالایی دارند، اما همچنان اختلال یا نابهنجاری محسوب می‌شوند؛ ازجمله اضطراب، اختلال وسواس، یا اختلال کم‌توجهی. بنابراین، وجود یک پدیده در اقلیتی از جمعیت، معیارِ کافی برای سالم‌بودن آن نیست.

🔻ادعای «طبیعی ‌بودن هم‌جنس‌گرایی» اغلب بر پایۀ نوعی جبرِ زیستی یا ژنتیکی استوار می‌شود. اما حتی اگر شواهدی از تأثیر ژن‌ها در رفتارهای جنسی وجود داشته باشد، این برای مشروعیتِ زیستی یک گرایش کافی نیست. در واقع، ژن‌ها در فرایندِ تکامل، تنها در صورتی تداوم می‌یابند که از مسیرهایی عبور کنند که بقا و بازتولید را تضمین کنند. به ‌بیان استعاری، ژن‌ها بدون کمربند ایمنی رانندگی نمی‌کنند؛ آنها به بقای خود آگاه‌اند.

🙃هیچ جهش یا الگویی که بقای ژنتیکی را تهدید کند در جمعیت انسانی پایدار نمی‌ماند، مگر آن‌که با نوعی بازآفرینیِ غیرمستقیم ــ مانند انتخابِ خویشاوندی، اثرات فرهنگی، یا نقش‌های اجتماعیِ تسهیل‌گرِ تولیدمثل خویشاوندان ــ جبران شود. بنابراین، اگر رفتاری مانند هم‌جنس‌گرایی فاقدِ نقشِ مستقیم در تولیدمثل باشد و در عین‌ حال از هیچ مسیرِ زیستیِ جایگزینی نیز مزیت انتخاب طبیعی دریافت نکند، آلل‌هایی که با آن مرتبط‌اند (alleles associated with homosexuality) نمی‌توانند در بلندمدت در جمعیت انسانی تثبیت شوند (Ganna et al., 2019).[٣]

🔺در همین راستا، مطالعۀ گستردﮤ Ganna و همکاران (۲۰۱۹) ــ با تحلیلِ داده‌های ژنتیکیِ بیش از نیم‌میلیون نفر از بانک‌های زیستیِ بزرگی مانند UK Biobank ــ نیز نشان داد که هیچ ژنِ واحد و تعیین‌کننده‌ای برای هم‌جنس‌گرایی وجود ندارد. بلکه تنها هم‌بستگی‌های آماری ضعیف و چندعاملی میان برخی آلل‌ها و تجربۀ رفتار جنسیِ غیردگرجنس‌گرایانه مشاهده شد؛ که آن هم بیشتر از طریقِ عواملِ غیربیولوژیکی، مانند محیط رشد، تجربه‌های عاطفی، هویت‌یابی اجتماعی و الگوهای فرهنگی، قابل تبیین است. یافته‌های این مطالعه ــ که از بزرگ‌ترین تحلیل‌های ژنومیِ رفتار جنسی تاکنون به‌شمار می‌رود ــ بر این نکته تأکید دارد که گرایش جنسی، برخلاف برخی باورهای تقلیل‌گرایانه، پدیده‌ای کاملاً ژنتیکی یا جبری نیست؛ بلکه محصول تعامل پیچیدﮤ زیست‌شناسی و محیط است.

◀️از منظر تکاملی نیز، باقی ‌ماندن رفتارهایی که مستقیماً مانع تولیدمثل‌اند، تنها زمانی ممکن است که آن رفتارها، از طریق مکانیزم‌های غیرمستقیم ــ نظیر افزایشِ بقای بستگان یا ارتقای انسجامِ گروهی ــ به ارتقای آمادگیِ زیستی (fitness) کلِ شبکۀ خویشاوندی کمک کنند. اما تاکنون، هیچ شواهد قطعی و تکرارپذیری ارائه نشده است که نشان دهد هم‌جنس‌گرایی در انسان ــ به‌مثابۀ یک صفتِ پایدارِ ژنتیکی ــ از چنین مزایایی برخوردار است.

💢۲. سازگاری فرگشتی: هم‌جنس‌گرایی در تعارض با اصل بقا

در زیست‌شناسیِ فرگشتی، «رفتار طبیعی» رفتاری است که با بقای فرد و انتقال ژن‌های او به نسل آینده سازگار باشد. گرایش‌های جنسی‌ای که به بازتولید منجر نمی‌شوند از منظر تکاملی قابل دفاع نیستند؛ مگر آن‌که مزایای ثانویه‌ای برای بقا یا گسترش ژن‌های خویشاوند فراهم کنند. برخی نظریه‌ها مانند Kin Selection یا «انتخاب خویشاوندی»، کوشیده‌اند هم‌جنس‌گرایی را این‌گونه توجیه کنند؛

📖صفحه ۱
👇ادامه


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16👏42👌2
👈اما شواهد آنها محدود و تعمیم‌ناپذیر است (Kirkpatrick, 2000).[4]
مطالعات تطبیقی در جمعیت‌های انسانی نیز نشان داده‌اند که هم‌جنس‌گرایی با کاهش باروری و کاهش احتمال داشتن فرزند بیولوژیکی همراه است (Frisch & Hviid, 2006).[5] در نتیجه، این گرایش نمی‌تواند رفتاری سازگار با فرایند انتخاب طبیعی محسوب شود. حتی اگر لذت، پیوند یا احساس هویت از آن حاصل شود، از دیدگاه زیستی، یک گرایش غیرمکمل، ناسازگار با هدفِ نهاییِ تولیدمثل است.

💢۳. نقد مفهوم هویت جنسی به‌مثابۀ سازه‌ای قطعی

در دهه‌های اخیر، مفهوم «هویت جنسی» جای خود را به‌عنوان شاخصی ثابت، شخصی و مقدس باز کرده است. براساس این دیدگاه، هویت جنسی چیزی‌ است که باید شناخته و تأیید شود، نه تحلیل یا نقد. اما داده‌های علمی خلاف این را نشان می‌دهند. روان‌شناسی رشد نشان می‌دهد که هویت جنسی و گرایش جنسی در دورﮤ نوجوانی و حتی اوایل بزرگسالی بسیار سیال و تغییرپذیر است (Savin-Williams & Ream, 2007).[٦]

🟣در مطالعات طولی، بسیاری از افرادی که در نوجوانی گرایش هم‌جنس‌گرایانه داشته‌اند، در بزرگسالی به روابط دگرجنس‌گرایانه بازگشته‌اند. همچنین مطالعاتی در حوزﮤ neuroplasticity نشان داده‌اند که مغز، به‌ویژه در مناطق مرتبط با میل جنسی، در برابر تجربه، محیط، و حتی مداخله‌های درمانی انعطاف‌پذیر است (Doidge, 2007). [٧] بنابراین، تأکید بر ثبات هویت جنسی، با علم روز در تضاد است و بیشتر یک سازﮤ روان‌فرهنگی پُست‌مدرن است تا یک واقعیت زیستی.

💢۴. علم، سیاست و ممنوعیت نقد: هزینۀ اندیشیدن در فضای هم‌جنس‌گرایی

شاید مهم‌ترین مسئله‌ای که روز ۱۷ مه باید درباره‌اش پرسید، این باشد: آیا می‌توان دربارﮤ هم‌جنس‌گرایی، آزادانه پرسید؟
در فضای دانشگاهی امروز، بسیاری از استادان و پژوهشگران از ترس اتهام «نفرت‌پراکنی» یا «تبعیض»، از تحلیل علمی این موضوع خودداری می‌کنند. در موارد متعدد، محققان تنها به‌دلیل ارائۀ فرضیه‌هایی در نقد هم‌جنس‌گرایی، اخراج، حذف، یا سانسور شده‌اند (Bailey, 2003).[٨]

⚡️این فضایِ «ضدنقد» نه‌تنها با اصول دانشگاهی ناسازگار است، بلکه مانعی جدی برای کمک علمی به افرادی‌ است که خود، با گرایش‌های ناخواسته یا متغیّر، دچار تعارض درونی‌اند. درحالی‌‌که پژوهش‌هایی در حوزﮤ sexual fluidity (سیّالیّتِ جنسی) نشان داده‌اند که بسیاری از افراد تمایل به تغییر یا بازنگری در گرایش خود دارند، فضاهای علمی و درمانی، روزبه‌روز بیشتر تحت فشارهای ایدئولوژیک خاموش می‌شوند.

علم زمانی علم است که بتواند درباﮤ هر چیزی آزادانه و بی‌طرفانه سؤال کند.

💢۵. پیشنهادهایی برای پژوهش علمی آینده

اگر قرار باشد هم‌جنس‌گرایی را نه از منظرِ سیاست و احساس، بلکه با ابزار علم تحلیل کنیم، مسیرهای پژوهشی فراوانی گشوده می‌شوند. ازجمله:

🟠مطالعات fMRI برای مقایسۀ الگوهای فعّال‌سازی مغزی میان دگرجنس‌گرایان و هم‌جنس‌گرایان؛

🟠پژوهش‌های طولی دربارﮤ نوجوانانی که هویّت جنسی خود را متغیّر تجربه می‌کنند؛

🟠بررسی هم‌بستگی میان سبک‌های دلبستگی، تجربه‌های آسیب‌زا، و تثبیت گرایش هم‌جنس‌گرایانه؛

🟠تحلیل فرهنگ‌پذیری رسانه‌ای و تقویت رفتاری هم‌جنس‌گرایی در نسل‌های جوان.
چنین پژوهش‌هایی، به‌جای داوری ارزشی، راه را برای فهم عمیق‌تر و مداخلات علمی ــ در صورت تمایل فرد ــ باز می‌کنند.

💢۶. نتیجه‌گیری: کرامت انسانی ≠ صحت علمی یک گرایش

یکی از مهم‌ترین مغالطه‌های رایج در فضای امروز آن است که هرگونه نقد علمی به هم‌جنس‌گرایی، نفی کرامت انسانی تلقی می‌شود. این برداشت نه علمی است و نه اخلاقی. ما می‌توانیم و باید از کرامت انسانی همۀ افراد، صرف‌نظر از گرایش، دفاع کنیم؛ اما این دفاع به ‌معنای پذیرش علمی تمام گرایش‌ها نیست.
همان‌گونه که نقد رفتارهای پرخطر تغذیه، مصرف مواد یا سبک زندگی بی‌تحرک، توهین به انسان‌ها محسوب نمی‌شود، نقد گرایش‌های جنسی نیز اگر علمی، دقیق و بی‌طرفانه باشد، مصداق تبعیض نیست. کرامت یک اصل حقوقی است؛ اما حقیقت یک مسئلۀ علمی است.
روز ۱۷ مه، اگر به‌راستی برای مبارزه با تبعیض است، باید در برابر تبعیض علیه خودِ حقیقت نیز بایستد.

📌سوءبرداشت‌های رایج از این مقاله (ضمیمۀ ضروری)

🔺نقد هم‌جنس‌گرایی از منظر علمی، انسان‌دوستانه است نه انسان‌ستیز؛ چراکه علم، يكى از ابزارهاى شناخت حقیقت دربارﮤ انسان است، نه ابزار حذف انسان‌ها. در نتيجه، اگر قرار باشد از کرامت انسان دفاع کنیم، باید نخست از امکان گفت‌وگوی علمی و مسئولانه دربارﮤ او محافظت کنیم. 
🔺انسان‌ها محترم‌اند، اما همۀ گرایش‌ها الزاماً علمی، سالم یا سازگار با مغز و بدن انسان نیستند. 
🔺دفاع از آزادی بیان شامل آزادی پرسیدن دربارﮤ گرایش‌ها نیز می‌شود.

📖صفحه ۲
👇منابع


🔗@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍163👌2💯1
📚منابع:

🙃1. Human Rights Campaign. (2023). Love is love: What it really means. https://www.hrc.org

🙃2. ILGA-Europe. (2022). IDAHOT 2022 campaign materials. https://www.ilga-europe.org

🙃 3. Ganna, A., Verweij, K. J. H., Nivard, M. G., Maier, R., Wedow, R., Busch, A. S., Abdellaoui, A., Guo, S., Sathirapongsasuti, J. F., Lichtenstein, P., Magnusson, P. K. E., Mallard, T. T., Milaneschi, Y., Neale, B. M., Okbay, A., Walters, R. K., Mills, M. C., & Zietsch, B. P. (2019). Large-scale GWAS reveals insights into the genetic architecture of same-sex sexual behavior. Science, 365(6456), eaat7693. https://doi.org/10.1126/science.aat7693

🙃4. Kirkpatrick, R. C. (2000). The evolution of human homosexual behavior. Current Anthropology, 41(3), 385–413.

🙃5. Frisch, M., & Hviid, A. (2006). Childhood family correlates of heterosexual and homosexual marriages: A national cohort study of two million Danes. Archives of Sexual Behavior, 35(5), 533–547.

🙃6. Savin-Williams, R. C., & Ream, G. L. (2007). Prevalence and stability of sexual orientation components during adolescence and young adulthood. Archives of Sexual Behavior, 36(3), 385–394.

🙃7. Doidge, N. (2007). The brain that changes itself. Penguin Books.

🙃8. Bailey, J. M. (2003). The man who would be queen: The science of gender-bending and transsexualism. Joseph Henry Press.


📖صفحه ۳


🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍24👌32💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏93🥰2
Audio
#مقاله_صوتی
#پادکست
#غلو

🎙تأثیر پیش‌فرض‌های عرفی و خرافی در شکست امتحان شناخت فرستادگان خدا با تأکید بر راهزنی غلو در امام‌شناسی

✍️به قلم: سماء مرتضوی


🔹نقش باورهای هر انسان در شناخت صحیح دین خدا چیست؟
🔹نتایج بی‌توجهی به منشأ باورهای دینی چه بوده است؟
🔹آیا در قرن 21 از سوی افرادی که خود را پیرو امامان (ع‌) می‌دانند غلوی صورت می‌گیرد؟
🔹باورهای رنگارنگ
🔹شعار غلوگران، عدم نفاق در جهل!


🔗مطالعه مقاله در سایت وارثین

🔗متن مقاله



🚀@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
30👍2🕊2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏12👍2
#احکام_شرعی
#معرفی

✔️خنجری بر پیکر دین

✍️به‌قلم ستایش حکمت


👁استنباط احکام شرعی با هوش مصنوعی

👁اتهام به اهل‌بیت(ع)

👁مسیر انحراف

👁آیا منابع اربعه به‌عنوان دلیل شرعی، برای تشریع احکام توسط غیرمعصوم کافی هستند؟



🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 204



👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💔25👍4👏4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍111
#ایستگاه‌_تفکر

🔠چگونه آل‌محمد (ع) را در رؤیا بشناسیم و بدانیم که صورت خود آنان را دیده‌ایم؟

عالم رؤیا، جهانی متفاوت از دنیای مادی ماست و مشاهدات ما در آن، از جنس مشاهدات بصری که با چشمِ سر انجام می‌شود، نیست

⚡️ احتیاجی نیست برای شناخت آل‌محمد (ع) در رؤیا، آنان را در بیداری دیده باشیم

رسول خدا (ص) می‌فرماید: «کسی که مرا در خواب ببیند به یقین خود مرا دیده است، پس همانا شیطان بر صورت من و صورت هیچ‌یک از اوصیای من تا روز قیامت در خواب ظاهر نمی‌شود.»

لازمۀ شناخت رسول خدا (ص) یا اوصیای ایشان در رؤیا، شناخت ایشان در بیداری نیست، چراکه آنان همیشه بر صورت عالم جسمانی خود در رؤیا ظاهر نمی‌شوند.


🔗مطالعه‌ی متن کامل مقاله


🎰@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3113👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍96😍1
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_204
#احکام_شرعی

✔️خنجری بر پیکر دین

✔️استنباط احکام شرعی با "هوش مصنوعی"

✍️به قلم ستایش حکمت

در این مقاله، می‌خواهیم سیر کوتاهی بر تاریخچۀ استنباط احکام شرعی داشته باشیم. بنابراین لازم است مختصری با اصول‌فقه آشنا باشیم.
در تعریف اصول‌فقه، گفته‌اند:

«از مهم‌ترین فنون علمی اسلامی، فن فقه است. فن فقه عبارت است از فن‌ استخراج و استنباط احکام از مدارک: کتاب، سنت، اجماع، عقل. علم‌ فقه یک علم نظری است، برخلاف حدیث که صرفاً نقلی و حفظی است.» [1]
 
🗣پیشینۀ تاریخی این دانش به بعد از شهادت پیامبر اسلام (ص) بازمی‌گردد. در زمان حیات رسول خدا (ص)، مسلمانان برای دریافت احکام شرعی به شخص شریف پیامبر (ص) رجوع می‌کردند، اما بعد از شهادت ایشان، صحابه و تابعین، رفته‌رفته به جاهلیت قبل از اسلام بازمی‌گشتند. درحالی‌که خلیفه و جانشین رسول خدا (ص)، علی‌بن ابی‌طالب (ع) در میان آنان حضور داشت. بر اثر این بی‌توجهی به وجود نازنین و مبارک جانشین پیامبر (ص)، کم‌کم مقدمۀ باب اصول‌فقه گشوده شد.

🔺به این ترتیب، فقهای اسلامی در طول تاریخ، از زمان صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین تا کنون، در مقام استنباط احکام شرعی از دو روش بهره جسته‌اند: روش اخباری‌گری (اعتماد بر ظاهر نصوص بدون اعتماد بر ضوابط عقلی)، و روش اصولی (اعتماد بر نصوص با اعتماد بر ضوابط عقلی). البته باید توجه داشت قواعد و ضوابط عقلی، محکوم به پذیرش عقل در شرع مقدس هستند و عقل (و در حقیقت، سایۀ عقل) میزان است، نه اوزان (وزنه‌های ترازو). بنابراین بدون تکیه بر شرع مقدس، توان سنجش صحیح را ندارد، چنان‌که از تشخیص حسن و قبح به‌تنهایی عاجز است.

برای توضیح بیشتر در این ‌باره، می‌توانید به
کتاب عقاید اسلام نوشتۀ سید احمد الحسن، وصی و فرستادﮤ امام مهدی (ع) مراجعه کنید. [۲]


▫️فقهای اهل‌سنت به‌دلیل عدم مراجعه به ائمۀ اطهار (ع) و احادیث گهربار ایشان، زودتر از فقهای شیعه به نقطۀ توهمی و باطل ضرورت پیدایش این علم پوشالی رسیدند. از اواخر قرن دوم هجری، آنان به تألیف کتاب‌های اصولی روی آوردند. [۳]

⚡️اما در میان شیعیان نیز کسانی که در حق اهل‌بیت (ع) کوتاهی کردند، پس از غیبت امام (ع)، گویی چاره‌ای جز پیروی از اهل‌سنت ندیدند. آنان این علم را با عنوان ابزاری برای شناخت و استنباط احکام شرعی پذیرفتند و به آن بسنده کردند، درحالی‌که امام خویش را، پس از آن‌که به غیبت بردند، در پردﮤ تنهایی رها ساختند. این‌گونه، مانند پیروان سقیفه، در سرگردانی خود به‌دنبال راهی برای اقناع بودند.

📖صفحه ۱
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1710🕊1
💢اتهام به اهل‌بیت (ع)

گناه بزرگ‌تر پس از فرورفتن در این فساد عقیدتی، آن بود که این روش را نیز به گردن دو امام از امامان هدایت، یعنی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام انداخته و این دو امام جلیل‌القدر را سپر بلای خویش قرار دادند که مبادا انگشت اتهام به‌سمت خودشان دراز شود.

🟢علمای بی‌عمل جهت قداست بخشیدن به آنچه آن را قواعد استنباط احکام شرعی نامیدند، مدعی شدند که امام باقر (ع) و امام صادق (ع)، در پیدایش اصول‌فقه، نقش اساسی داشته‌اند و شیوﮤ صحیح استنباط احکام الهی از قرآن و سنت را به شاگردان خود آموزش می‌داده‌اند. [۳] اما درحقیقت، این نوع اجتهاد در دین خدا، به معنای رایج امروزی در میان شیعۀ آل‌محمد شناخته‌شده و مشروع نبوده است زیرا خداوند، ائمۀ اطهار (ع) را فرستاده و از طریق وحی، علم به کتاب و شریعت الهی را به آنان تعلیم فرموده است. و همگان را به اطاعت و ارجاع امور به ایشان سفارش نموده است. و خواص از اصحاب و شاگردانشان پس از آموختن اصول، با نظارت امامان علیهم‌السلام، به تفریع آن اصول می‌پرداخته‌اند، چنان‌که خود فرموده‌اند:

▫️الإمامُ الرِّضا (ع): «علَينا إلْقاءُ الاُصول إلَيكُم، و عليكمُ التَّفْريعُ» [۴] «بر ماست كه اصول را براى شما بيان كنيم و بر شماست كه فروع را استخراج كنيد.»

▫️حق‌تعالی می‌فرماید:(وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا) [۵]

(وچون خبری از ایمنی یا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛ و اگر آن را به پیامبر و اولوالأمر خود ارجاع بدهند، قطعاً از میان آنان کسانی هستند که آن را دریابند. و اگر فضل خدا و رحمتش شامل حال شما نبود، جز اندکی [همه] از شیطان پیروی می‌کردید).

📌در تفسیر این آیه، امام صادق (ع) می‌فرماید:

«نحنُ و اللّهِ سَبيلُ اللّهِ الذي أمَرَ اللّهُ بِاتِّباعِهِ، و نحنُ و اللّهِ الصِّراطُ المُستَقيمُ، و نحنُ و اللّهِ الذينَ أمَرَ اللّهُ العِبادَ بطاعَتِهِم»
«به خدا سوگند، ما همان راه خداييم كه خداوند به پيمودن آن فرمان داده است. به خدا ما همان راه راست هستيم. به خدا ما همان كسانى هستيم كه خداوند بندگان را به اطاعت از آنان فرمان داده است.» [۶]


آری، برخی کوشیده‌اند اجتهاد به‌شکل رایج و امروزی را که خود بنیان‌گذار آن هستند، به زمان ائمۀ اطهار علیهم‌السلام بازگردانند. آنها این اتهام را به اهل‌بیت (ع) نسبت می‌دهند و آل‌محمد (ع) را بلاگردان خویش می‌کنند، به‌جای آن‌که خود سپر بلای آل‌محمد (ع) باشند.

💢مسیر انحراف

مسیری را که منحرف شدند بسیار شبیه حق یافتند. برای مثال، سخن امام باقر (ع) به ابان‌بن تغلب را، که به وی فرموده است، «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوا بده. من دوست دارم امثال تو در میان شیعیان دیده شوند»،‌ [۷] دلیل بر حقانیت خود دانسته‌اند و این‌چنین راه را بر خود هموار کرده‌اند. آنها بر این عقیده‌اند که چون اهل‌بیت (ع) به عده‌ای از [خواص] شیعیان خود، مثل ابان‌بن تغلب، دستور داده‌اند که در مسجد بنشینند و فتوا دهند، پس ائمه (ع) به این امر رضایت داشته‌اند. آنگاه این گواهی امام معصوم بر ابان‌بن تغلب را اغلب بر خود توسعه داده و گفتند، این سخن امام (ع) بر ما نیز صدق می‌کند.

اما تنها کافی است تفاوت بین آن عملی را که امام (ع) به آن راضی بوده است با این عملکرد امروز علما بدانیم، آنگاه این اندیشۀ پوچ از ذهن‌ها دور می‌شود و پی خواهیم برد که این اجتهاد رایج امروزی، مورد رضایت و مطلوب امام معصوم نبوده است. زیرا منظور امام (ع) چیزی بیش از این نبوده که ابان‌بن تغلب آنچه را که از آل‌محمد (ع) فراگرفته است، برای دیگر شیعیان نقل کند، چراکه او از خواص شیعه بوده است و چیزهایی را می‌دانسته که دیگران نمی‌دانسته‌اند. به همین دلیل، برای رساندن احکام آل‌محمد (ع) به شیعیان، واسطه و راوی حدیث میان امام معصوم و مردم شده است.

⚡️گویی این طایفه فراموش کرده‌اند که در آن زمان، امام‌ (ع) حاضر بوده‌اند و نص مستقیم امام بر شاگردش ابان‌بن تغلب وجود داشته است که او را به انجام مأموریتی مکلف می‌کرد، مأموریتی که خود مستقیماً از امام (ع) آموخته بود. ابان نیز تنها بر روایتی که از امام معصوم (ع) صادر شده بود، استناد می‌کرد. حال آن‌که این مطلب اگر امروز هم وجود نداشته باشد، مدعی علم را از استنباط احکام منع نمی‌کند. چنان‌که سید خمینی (ره)، بنابر آنچه شیخ جعفر سبحانی در تقریرات اصولی او نقل کرده، می‌گوید:

«فتوا دادن هنگام پاسخ دادن به سؤال به‌طور شفاهی و با نقل خود روایت بوده است و این چیزی غیر از وضعیت ماست... .» ]۸]


📖صفحه ۲
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
16👍3🕊2
👈بنابراین، وضعیتی که اکنون مدعیان علم ایجاد کرده‌اند، غیر از وضعیتی است که مورد رضایت علمای واقعی دین، یعنی محمد و آل‌محمد (ع) بوده است.
دکتر علاء سالم در کتاب نقد عقاید امامیه، با مقایسه‌ای موشکافانه تفاوت کار ابان‌بن تغلب و امثال او را با روش مدعیان علم امروز مقایسه کرده و به‌خوبی روشن می‌سازد. در ادامه، به‌طور خلاصه به این تفاوت‌ها می‌پردازیم: [۹]

🟧۱. تشریع به اذن خلیفۀ خداوند: منبع تشریع حجّت خدا بوده، درحالی‌که امروز ارتباط با حجّت خدا وجود ندارد و علم را از وی دریافت نمی‌کنند.

🟧2. سکوت ابان و امثال او دربارﮤ آنچه نمی‌دانسته‌اند: ابان و امثال او، به‌جهت فرمان‌بُرداری از آل‌محمد دربارﮤ چیزهایی که نمی‌دانسته‌اند سکوت می‌کردند، چراکه به سکوت امر شده بودند. [۱۰] درحالی‌که مجتهدان براساس ظنّیاتی که نتیجۀ ملازمات عقلی و ادعای اجماع و ... است فتوا می‌دهند.

🟧۳. فتوا دادن ابان و امثال او، در دایرﮤ معلومات متون معصوم بود ه است، در‌حالی‌که فتوا دادن مجتهدان فراتر از نصوص را نیز شامل می‌شود، یعنی در آنچه نمی‌دانند هم سکوت نکرده‌اند و این مسئله با رجوع به رساله‌های آنان آشکار می‌شود. معتقدیم هر انسان منصف و محققی می‌تواند با مطالعۀ کتاب نقد عقاید امامیه، بهرﮤ بیشتری را دریافت کند. [۱۱]

خوب است در اینجا به منابعی که فقهای شیعه برای استنباط حکم شرعی (به‌عنوان حکم ظاهری) و فقهای سنی (به‌عنوان حکم واقعی) بر مقلدان خود تحمیل می‌کنند، اشاره کرده و آن‌ها را بررسی کنیم:

💢ادلۀ اربعه، منابع استنباط حکم شرعی

ادله‌ای که مدعیان علم به آن رجوع می‌کنند برای استنباط احکام عبارت است از:

💢قرآن، سنّت رسول‌الله (ص) (و امامان، نزد شیعه) و عقل و اجماع

بیشتر علمای اهل‌سنت و شیعه آن را به‌عنوان منابع فقه و مصادر تشریع پذیرفته‌اند و هریک از آنها را به‌عنوان دلیلی معتبر برای استنباط احکام شرعی محسوب می‌کنند. [۱۲]
اکنون به‌طور مختصر به هریک از آنها می‌پردازیم تا مشخص شود که آیا این منابع به‌عنوان دلیل شرعی، برای تشریع احکام توسط غیرمعصوم کافی هستند یا خیر؟

💢۱. قرآن

کتاب خداوند قرآن دارای آیات محکم و متشابه است. پیامبر (ص) می‌فرماید: «کسی که فتوا دهد و ناسخ را از منسوخ و محکم را از متشابه نمی‌شناسد هم خود هلاک شده و هم دیگران را هلاک نموده است.» [۱۳]
پس چگونه ممکن است کسی که اهل، ناطق، مترجم و راسخ در آن نیست، اراده کند و قرآن را مورد تحلیل خویش قرار داده و از آن احکام شرعی استنباط کند؟!

▫️(هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ) [۱۴]

▫️(او همان کسی است که اين کتاب را بر تو نازل کرد؛ بعضی از آيه‌هایش محکمات‌اند، اين آيه‌ها اُمّ الکتاب هستند و بعضی آيه‌ها، متشابهات‌اند. آنها که در دل‌‌هایشان ميل به باطل است به‌سبب فتنه‌جويی و ميل به تأويل، از متشابهات پيروی می‌کنند، درحالی‌که تأويل آن را جز خداوند و آنان که قدم در دانش استوار کرده‌اند، نمی‌دانند، می‌گويند: ما به آن ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست، و جز خردمندان پند نمی‌گيرند).

🗣قرآن کریم شامل آیات محکم و متشابه است، اما برای غیرمعصوم، تمام قرآن درحقیقت متشابه محسوب می‌شود. [۱۵] پس چگونه ممکن است فردی که از عصمت برخوردار نیست، راهی به‌سوی حقیقت آیات بیابد و بتواند از میان این آیات متشابه، احکام الهی را به‌درستی استنباط کند؟!
در این مجال اندک، برای اثبات این‌که قرآن به‌تنهایی بدون وجود ناطق و مترجم آن نمی‌تواند کتاب هدایت باشد، همین یک آیه کفایت می‌کند. و چه بسیار کسانی که از ظاهر آیات قرآن راه ضلالت و گمراهی را در پیش گرفته‌اند، همچون وهابی‌ها که قائل به تجسیم و آمدوشد برای خداوند هستند.

🔎شکل‌گیری بیش از ۷۰ فرقه در دین مبین اسلام و ۱۲ پرچم (در هنگام قیام)، که همگی ادعای هدایتگری و حقانیت مسلک خویش را دارند، درحالی‌که حق یکی است و صاحب آن نیز تنها یک پرچم دارد که از سوی خدای واحدِ قهار مأذون است، گواهی بر این حقیقت است.

📖صفحه ۳
👇ادامه مقاله

👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍134👏3🙏2
👈آنچه مرا واداشت دست‌به‌قلم شوم، صرفاً ارائۀ این مطالب نبوده است، زیرا سخنگوی مکتب سید احمد الحسن، دکتر علاء سالم کتابی تحت‌عنوان نقد عقاید امامیه تألیف کرده است. این کتاب با بیان شیوا و استدلال‌های محکم، به اصلاح عقاید نادرستی که در طول سال‌های متمادی از جانب علمای بی‌عمل وارد دین شده، پرداخته است. بلکه آنچه مرا به نوشتن واداشت، نظر رئیس انجمن اصول‌فقه حوزﮤ علمیه قم بود که گفته است:

«در حال حاضر، هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را ندارد؛ امّا در آینده ممکن است هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را پیدا کند.»


📌نشست علمی «هوش مصنوعی و استنباط حکم شرعی» با حضور سید صادق محمدی، رئیس انجمن اصول‌فقه حوزﮤ علمیۀ قم و آقای مهدی داوودآبادی، مدیرگروه هنرهای رسانه‌ای دانشکدﮤ دین و رسانه، دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ در دانشکدﮤ دین و رسانۀ قم برگزار شد
. [۲۱]

زحمت استنباط حکم شرعی را از دوش امام زمان خویش برداشته و خود به بهانۀ غیبت مشغول فتوایی ظنّی شده‌اند. امروز هم به بهانۀ سهولت در امر استخراج احکام و دسترسی آسان‌تر، زحمتش را بر دوش هوش مصنوعی گذاشته‌اند. گویا تصمیم گرفته‌اند تمام مشکلات اسلام را با عقول ناقص خود حل کنند.
جهل این طیف، هیچ حدومرزی نمی‌شناسد.
استنباط حکم شرعی با تولیدات کارخانه‌ای و دست‌ساز بشر؟! آیا گمان کرده‌اند حکم الهی کالاست؟

🔠اگر آنان حرمتی برای احکام الهی قائل بودند، به خود اجازه نمی‌دانند براساس گمان و هواوهوس به تشریع دین خدا بپردازند، تا جایی که امروز سخیفانه این‌چنین دین خدا را به سخره بگیرند!
این همایش و مانند آن، تنها یک هدف را دنبال می‌کند: معرفی خود به‌عنوان افرادی مترقی و به‌روز و منحرف کردن اذهان عمومی از جست‌وجو برای امام معصوم. درحالی‌که به‌وضوح روشن است که حتی نام خدا و خلیفه‌اش را هم بر زبان نمی‌آورند.

(أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ) [۲۲] (اُف بر شما و بر آنچه به‌جز خدای یکتا می‌پرستید، آیا نمی‌اندیشید؟)

🔖منابع:

[1] مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج 1، ص 477.
[2] سید احمد الحسن، عقاید اسلام و از تو دربارﮤ روح می‌پرسند، ص۲۰.
[3] تاریخ علم اصول، ویکی شیعه:
https://fa.wikishia.net/view/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84
[4] ابن‌ادریس حلی، مستطرفات السرائر، حدیث ۵۸/۲۱.
[5] سورﮤ نساء، آیۀ ۳۸
[6] علی‌بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، حدیث ۶۶/۲.
[7] امام باقر (ع) به ابان‌بن تغلب فرمودند: «در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده که من دوست دارم در میان شیعه کسانی مانند تو دیده شوند.» https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/26015782
[في مستدرك الوسائل 17/315/21452: «مسجد» بدل «مجلس»] [رجال النجاشي، 1/73/6]
[8] شیخ جعفر سبحانی، تهذیب الاصول، تقریر بحث سید روح‌الله خمینی، ج ۳، ص ۲۰۴.
[9] دریافت از سایت المهدیون: https://almahdyoon.co/?p=1906
[10] امام صادق (ع): «کسانی كه پيش از شما بودند سكوت كردن را مى‌آموختند و شما سخن گفتن را فرامى‌گيريد. هرگاه يكى از آنان مى‌خواست عبادت پيشه كند، ده سال پيش از آن، تمرين سكوت مى‌كرد. اگر به‌خوبى از عهدﮤ اين كار برمى‌آمد و تحمّل آن را داشت، عابد مى‌شد، وگرنه مى‌گفت، من لايق اين كار نيستم.»
[11] ر.ک: منبع 9
[12]
https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D8%۸AF%D9%84%D9%87_%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%87
[13] قال رسول‌الله (ص): «من عمل بالمقاييس فقد هلك واهلك ومن أفتى الناس و هو لا يعلم الناسخ من المنسوخ و المحكم من المتشابه فقد هلك و اهلك.» کلینی، أصول الكافی، ج 1، ص 43.
[14] سورﮤ آل‌عمران، آیۀ ۷
[15] صدوق، الأمالی، ص 507؛ کلینی، الکافی، ج 1، ص 43؛ میرزا حسین نوری، مستدرک‌الوسائل، ج 17، ص 257.
[16] زحیلی، اصول الفقه الإسلامی، وهبه، ج ۱.
[17] ر.ک: منبع ۱۶
[18] سید احمد الحسن، عقاید اسلام و از تو دربارﮤ روح می‌پرسند، ص ۲۲۰.
[19] به نقل از سید [محمد] باقر صدر، در کتاب دروس فی علم الاصول، ج ۱، ص ۴۸.
[20] شیخ طوسی، المبسوط، ج ۱، ص ۴۸.
[21] https://B2n.ir/w09068
[22] سورﮤ انبیا، آیۀ ۶۷


📖صفحه ۴

🔗نشریه شماره 204


👏@Zaman_Zohour
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏224👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍64🕊2