کانال اشکور نگین ایران
109 subscribers
6.75K photos
1.46K videos
28 files
469 links
شما گزارشگر ما باشید. خبرها و فایل ها رو به پی وی (pv) ما بفرستید.
وما هم با کمک شما اطلاع رسانی کنیم🙏



کانال اشکورنگین ایران (اشکور گیلان و اشکور بالا

ارتباط با مدیر کانال 👇👇


@Sssss777774
Download Telegram
#شعر_شاعران_اشکوری

#شاعر_بهروز_هاشمپور

🔥 نوروز بل و من
روایت نانوشته گالش.....

مرا گالش بخوانید گالشم
گالش از یک سرزمین نامدار
من در چراگاه ایمان به تعالی نور رسیدم
گوسفندانم دانا شدند
با سگه گله ساختند وبه تفرقه نپرداختند
گرگ ها را مجال جولان ندادند

من پای کوه بلند عشق ، عاشق شدم
درخلوت نی و هی هی کردن هایم
زیباترین غزل عاشقانه را
من سرچشمه عرفان سرودم بسیار خنک بود
من مفتخر به مدال گالشی شدم
در مکتب خانه فلکه بست یک تاریخ

وضو گرفتم درآب جاری یک رود
پس از جوکار مردمان یک آبادی
وایستادم به نماز تمام قد
مقابل قبله تمام آمالم
من نمازی خواندم که درآن احساس خیس
یک ایل جاری بود

من یک گالشم
وبزرگانم سرگالش اند
کوه سرچشمه اعجاز من در تنگناهای روزمرگی
و دشت سجاده تمام نمازهای عاشقانه ام
من بزرگ شده گندمزارم و چراگاه
من بارها سر سفره شکر
« ژنگ » خورده ام وسبز شده ام
من « الش » را درمیان صخره های بلند
مکاشفه کرده ام و به تعالی رسیدم
من « تمام آوجعرمه » های
سر تمام چشمه ها را می شناسم

من گالشم
وبزرگانم سرگالش اند
« چوقا » پوشم و ردای پشمی بر تن
پاتاوه بر پا و ساروق بر پشت
من دوراغ شناسم و خمته دیده و کشک شده ام
من از تمام گذرگاه های مالرو عبور کرده ام

مرا تمام چاربداران می شناسند
من به امامت تمام چاربداران
سر « سو » های خطر نماز خوانده ام
مسلمانی ام به تمام نیاکانم می رسد
چنان که نسبم.

من تقویم تاریخ گالشی ام
ماه به ماه ، هفته به هفته ، روز به روز
من اول ما وسیه مایی ام
دی ما و ورف ما را می شناسم

من اسپندارماه را مرور کرده ام
نوروزما را جشن گرفته ام
کورچه ما اصلا خودم هزاران بار
سر اعتقاداتم کورچ شده ام

اریه ما را به تماشا نشسته ام
همان صبحدم آغازین تولدم
کنار تمام دیوارهای کاه گلی سرزمینم
به شهادت آفتاب تازه درآمده

تیرما را تنم بارها تیر کشیده است
از دردها و زخم ها و ناملایمات تاریخ
مردال ما شکسته ام وهزار مرتبه قد کشیده ام

شریرما هیج گاه خالی از شکرانه حق نبوده ام
من حتی در پشت تمام علف های عاشق
درپای تمام کوه های مغرور
در دل تمام دره های زخم های عمیق
سر تمام چشمه های معرفت
به برکت آسمان کت نماز را به نشانه خوانده ام

امیرما
تمام دردهایم را فریاد کرده ام
من تمامیت خودم را به مالکیت تاریخ واگذار کردم

من گالشم
وبزرگانم سرگالش اند
با گل گاوزبان نسبتی دیرینه دارم
همسایه دیوار به دیوار فندوقم
رقصم در گندمزار به اوج رسیده است

من جنون عاشقی را
از ضرب آهنگ باد وکولاک ورقص علف
آموخته ام
من عاشق شدم وعشق ورزی ها کرده ام

پدرم گالشی را برایم بارها هجا بندی کرده است
مادرم درسرخط تمام سختی ها
برایم الم نشرح لک صدرک خوانده است
من سرخط عاشقی
گالشی را غزل سروده ام
رباعی خوانده ام
دوبیتی پیوند داده ام
ومثنوی بیش از هفتاد من را دیوان کرده ام

من جاری تمام تاریخ گالشی ام
وگالشی نفس جاری جانم
من دفتر قطور نوروزم و نوروز بل

من خودم درتمام تاریخ بل کرده ام
گُر گرفته ام و آشفشان شده ام

من خود خود نوروز بلم
فریاد بلند بر ستیغ کوه های اشکور
من « شول » های رسای یک سرزمینم
من بارها بر بلندای کوه های غیرت وغرور
بل کرده ام
تا چراغ تمامیت سرزمینم روشن بماند

من زخم خورده تاریخم
عقب نگاه داشته دست های دسیسه گرم
من تحقیر شده اندیشه های مسمومم
من عافیت ندیده تاریخم
بلاکشیده ام
زخم ها به جان و روان دارم
مهرها بر لب
من امروز فریاد بلندایلم
من راوی روایت های نانوشته ام

من گالشم
من درآغاز هر سال گالشی متولد میشوم
ودرتولدم کوه شول می کشد
دشت با وسعت قلبش سجاده می شود
رود با تمامیت جریانی خودش
روی خط سل فا می چشمه آواز می خواند
و تمام علف ها سرمست از شراب ناب
شبنم جنون وار می رقصند

من نوروز بل را پاس می دارم
برای تمام نسل های مکاشفه گر
برای تمام انسان های نیامده
برای تمام فصل های در راه
من نوروز بلی ام
واز عشق متجلی ام

مرا به حرمت نوروز بشناسید
ودر من به عشق رها شوید
نفستان معطر به عطر دل انگیز شبنم
آنگاه که قطره قطره بر گونه خیس گل می نشیند

من میخواهم دوباره درمقدم آغاز یک سال دیگر
آغاز شوم
شروع شوم
طلوع کنم
و این بار نه چنان نوزادان تازه بدنیا آمده برمه سر دهم
میخواهم بخندم ولبخند را نذر تمام مردمان سرزمینم کنم.

📝بهروزهاشم پور (هلامان)


کانال اشکور نگین ایران❤️
@yeelagh
August 9, 2018