عباس وریج کاظمی
4.2K subscribers
406 photos
74 videos
210 files
428 links
عباس کاظمی هستم پژوهشگر حوزهٔ مطالعات فرهنگی. می‌توانید با لینک زیر با من در تماس باشید
@Abbasvarijkazemi
Download Telegram
حاشیه برابر با متن است

@Varijkazemi
عباس کاظمی

آنچه امروز شورش حاشیه علیه متن نام گرفته است باید از نو بازخوانی شود. دو گانه حاشیه و متن عمدتا به گونه‌ای فهم می‌شود که گویا "اینجا" و "آنجا" دو عرصه کاملا مجزا از هم هستند. "آنها" نه "آنجا " دور از ما، و نه بسیا متفاوت از ما هستند. این افراد بیش از آنچه که فکر می‌کنیم به ما نزدیک کنند. کافی است در اداره‌ای که کار می‌کنید به آبدارچی یا به خدماتی‌ها بیشترتوجه کنید، کافی است به زنان خدمتکاری که به خانه‌های‌تان می‌آیند، به سرایدار مجتمع‌ها، به پیک‌هایی که اشیا دوست داشتنی‌تان را ردو بدل می‌کنند یا غذای گرمی که سفارش دادید برای‌تان می آورند، به دستفروشانی که پشت چراغ‌های قرمز به انواع کارها مشغول‌اند، به واکسی‌های سر چهار راه، به کارگرانی که در کارواش‌ها ماشین‌ شما را جلا می‌دهند و به رانندگان تاکسی‌های اینترنتی نگاهی بیندازید. آنها همه جا هستند و هیچ وقت دور از ما نبودند فقط ما آنها را از پیش نمی‌دیدیم. شورش‌ها تنها آنان را به حاشیه‌ای دیدنی و تحلیل‌کردنی تبدیل کرده‌اند.

می خواهم صرفا یکی از هزاران روایتی را که شما روزانه با آن روبرویید بیان کنم. در یکی از دانشگاه‌هایی که تدریس می‌کنم، فردی به عنوان آبدارچی تا چندی پیش مشغول بکار بود، در یکی از روزهای گرم تابستان متوجه شدم کتابی شعر و یک رمان روی میز اوست، روز دیگری کتابی علمی در باب زیست شناسی. یرایم جالب شد و با او به گفت و گو نشستم و بعدا بیشتر با هم حرف زدیم، فرد مجردی بود که به خاطر نیاز مالی خانواده دست از دانشگاه کشیده بود و اکنون چای می‌آورد، طبقات را طی می‌کشید و دستشویی‌ها را می‌شست. اولین نکته‌ای که به چشمم آمد فاصله منزلتی و احساس ناکامی بود که مدام درون خود احساس می‌کرد.
اما او که بود؟ از کجا آمده بود؟ به چه چیزهایی فکر می‌کرد و چه آرزوهایی در سر داشت؟ هیچکس حتی در دانشگاهی که کار می‌کرد از احوال او خبر نداشت. این همان وضعیتی است که کل جامعه را فراگرفته است و ما نسبت بدان غافلیم، پدیده‌ای که بنظرم با مفهوم بی‌عاطفگی اجتماعی باید توضیح داده شود. در میان همه مسائلی که مردم با آنها روبرو هستند، مانند فقر، بیکاری، بی‌خانمانی، بنظرم این مفهوم که ذیل احساس تنهایی و بی‌پناهی و بی‌کسی درک می‌شود باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
دانشگاه و استادانی که کارشان مطالعه مسائل اجتماعی و روانی و مسائلی از این دست است به کل به این جزئیات علاقه‌ای نداشتند.اکنون او مدتی است که کارش را به دلایلی از دست داده است. من مشترکاتی بین او و مردمی که به خیابان آمدند پیدا کرده‌ام.

یکم، مهاجرت: به تازگی از یکی از شهرستان های غرب ایران آمده است،از خانواده‌اش جدا شده است تا برای آنها معاشی فراهم سازد.
دوم، بی مکانی: جایی مناسب و با ثبات برای اقامت ندارد و به طور موقت در منزل یکی از اقوامش مستقر است.
سوم، حاشیه تهران: از هشتگرد هر روز به تهران می‌آید. گرچه در حاشیه می‌خوابد اما در تهران زندگی می‌کند.
چهارم، بیکاری یا کار بی ثبات: او اکنون بیکار است، وقتی هم که کار داشت ذیل شرکت‌های استعماگری فعالیت می‌کرد که هر لحظه امکان از دست دادن شغلش را انتظار می‌کشید.
پنجم، اگرچه مدرک بالایی ندارد اما کم سواد نیست. او تحصیلات دانشگاهی‌اش را ناتمام رها کرده است به دلیل مشکلاتی که داشته است اما به لحاظ روحی خود را فردی تحصیلکرده می‌داند.
ششم، احساسی مبهم همراه با اضطراب، سرگشتگی و ناامیدی او را فرا گرفته است. شرایط او به حدی سخت است که به خودکشی نیز فکرکرده است.
هفتم سن: سن او در رنج سنی 20 تا 28 سال و مجرد است.
همه این مولفه‌هایی که از این فرد ذکر شد با خصوصیاتی که از معترضین آذرماه عمدتا روایت می‌شود نوعی شباهت خویشاوندی وجود دارد. من در همان دانشگاه سه نمونه دیگر دارم یکی در کسوت استاد حق التدریسی، دوم در موقعیت دانشجویی و سوم در شغل خدماتی که در بسیاری از ویژگیهای ذکر شده با هم اشتراکاتی دارند و شاید همین اشتراکات است که نامیدن این جماعت عظیم ناراضی را دشوار کرده باشد. همه این جماعت در سردرگمی، پادرهوایی و بلاتکلیفی ( شغل، مسکن، منزلت و...) با هم اشتراک دارند.

اغلب تصاویر و بازنمائی‌هایی که از شورش‌ آذرماه ارائه شده است مبتنی بر خواست طبقات برتر و آلوده به دیدگاههای فرادستانه است. برای ما گفته‌اند که آنها با ابزار خشونت خواست خود را بیان می کنند، اینکه بر خلاف طبقه متوسط گفت و گو پذیر نیستند، اینکه دست به تخریب بیت المال می‌زنند و دچار بیماری اجتماعی وندالیستی هستند، اینکه ابزار دست قدرتهای خارجی هستند، اینکه نوعی بی عاطفگی و بی‌‌رحمی در اعتراضات‌شان نهفته است. این عبارت‌ها تنها از زبان یک فرادست بیان می‌شوند حتی اگر روشنفکر یا استاد دانشگاه یا خود از وضع موجود ناراضی باشد.
عباس‌کاظمی
#یاد_داشت
@Varijkazemi
Audio
عنوان:
:چه چیز مرکز خرید در ایران را متفاوت می‌سازد؟
در این سخنرانی با دو استعاره بهشت گمشده و استعاره گمشده بهشتی موقعیت مرکز خرید در ایران توضیح داده می‌شود.

عباس کاظمی

در جمع معماران و شهرسازان،
نشست مجله معمار
سه‌شنبه ۲۳ مهر ۹۸
فایل صوتی
زمان شنیدن ۳۰ دقیقه
در چند دقیقه اول، کیفیت صدا چندان مناسب نیست
@Varijkazemi
#مراکز_خرید #فضای_عمومی
Audio
فایل صوتی
عباس کاظمی
سخنرانی نمایشگاه عکس لیلا کیوان
با عنوان عکاس پرسه زن

این مجموعه عکس که به زندگی روزمره کارگران ساختمانی ارجاع داشته‌است با حذف اشیا کار٫ سعی کرده توجه را بر حرکت تنانه و بدن کارگران متمرکز کند
عناوین مورد بحث
بودار و تجربه‌های زندگی شهری
پرسه زن به مثابه بیننده(تماشاگر)، خواننده و نویسنده کتاب شهری
بازنمایی فضای کار کارگران و تجربه اشیا در زندگی کارگران
جنسیت و پرسه‌زنی در زندگی روزمره
زمان شنیدن: ۳۷ دقیقه
زمان پنج شنبه ۲ابان ۱۳۹۸
مکان:ایج گالری
عباس کاظمی
لینک @Varijkazemi
#پرسه‌زنی #عکس #نمایشگاه #شهر #فایل_صوتی #زندگی_روزمره #فضا
http://qporsesh.com/shop/نظریه-و-سفر-عباس-کاظمی-صوتی-تصویری/

موسسه پرسش
خرید درس‌گفتار تصویری با عنوان سفر و نظریه
عباس کاظمی

آیا نظریه‌ها هم سفر می‌کنند؟ در آن صورت چه سرنوشتی را در سفر باید به انتظار بکشد؟ نظریات اجتماعی غربی چگونه به شرق و از جمله این سفر کرده‌اند؟چگونه مورد استقبال ما قرار گرفته‌اند؟
آیا نظریات شرقی هم می‌توانند سفر کنند؟ و آیا اساسا خاک ایران برای نظریه‌پردازی سترون است؟

این مجموعه حاوی ۴ دی وی دی تصویری است که در پاییز ۱۳۹۶ در موسسه پرسش ایراد شده‌است

برای اطلاعات بیشتر و خرید لینک را ببینید
http://qporsesh.com/shop/نظریه-و-سفر-عباس-کاظمی-صوتی-تصویری/

#موسسه_پرسش #نظریه #درسگفتار #سفر_نظریه
جامعه‌شناسانی با ریش پرفسوری
عباس کاظمی
@Varijkazemi
بسیاری از جامعه‌شناسان ایرانی تحت تاثیر سلف خود اگوست کنت نه علاقه‌ای دارند درون جامعه بروند و نه حتی علاقه دارند نوشته‌های دیگران را بخوانند، آنان چونان پیامبرانی از بالا هم به موعظه مردم و مسئولین مشغول‌اند و هم ادعای همراهی با هر دو را دارند. در دهه هفتاد شمسی، مردم با تیزهوشی به ریش پرفسوری می‌گفتند: همراه با مردم و همگام با مسئولان. درواقع ریش پرفسوری استعاره‌ای از محافظه‌کاری، زرنگ بازی و در عین حال بی‌عملی نیز بود. جامعه‌شناسان ایرانی نیز البته چهر‌ه‌ای با ریش پرفسوری را می‌پسندند. جدای از این استعاره که نماد محافظه‌کاری و بی‌علمی جامعه‌شناسان است متاسفانه نیز در بسیاری از مواقع با تصویرسازی‌های غلطی از جامعه که در افکار عمومی مسلط می‌شود همراه می‌شوند. آنها با مردم نا امید می‌شوند و با مسئولان امیدوار!
اما جامعه‌شناسان باید همزمان دو کار مهم انجام دهند، تصویرسازی‌های رسانه‌ای - اسطوره‌ای شده را واسازی و اصلاح کنند. و دوم نقش مداخله‌گرانه‌‌تری را برای جامعه ایفا کنند. کار جامعه‌شناسان صرفا ,پیش‌بینی بعد از وقوع نیست! همین‌طور، جامعه شناسان نباید صرفا از اوضاع جاری نقد کنند باید راه‌حل‌های عملی برای زندگی مردم بیابند، آنها باید از وجهی مردم و مسئولان را هوشیار کنند و از وجهی دیگر خودشان به میانجی واقعیتهایی عملی که مردم تجربه می‌کنند هوشیارتر شوند.
متاسفانه، اغلب ما جامعه‌شناسان در مناطق برخوردار شهری زندگی می‌کنیم، از وسیله نقلیه عمومی استفاده نمی‌کنیم، و در اتاق‌های کارخود زندانی شده‌ایم. در هیچ یک از این سه( خانه،وسیله نقلیه، اتاق کار) با مردم رابطه‌ای نداریم. در این تردیدی نیست که دانشگاه‌ها و اتاق‌های کار استادان به کل منقطع از تماس اجتماعی با مردم عادی است. در این میان ما جامعه‌شناسان از همان دریچه جامعه را می‌بینیم که سایر شهروندان می‌بییند( رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی). جامعه شناسان برای تحلیل درست نیاز دارند تا لباس‌های خود را خاکی کنند، به نقاط متفاوت شهر و کشور بروند، با مردم صحبت کنند، و در بسیاری موارد با آنها همراه شوند. متاسفانه، اگر هم آنان به میان مردم می‌روند به خاطر پروژه‌های تحقیقاتی است که اغلب دولتی‌اند. این شکل از بازدیدهای توریستی درکی عامیانه از تجربه‌های مردم را برای آنها ممکن می‌ کند.این شانس حتی برای همه آنها نیز ممکن نمی‌شود چرا که اکثر آنها تنها از طریق کلاس‌های درس خود با جامعه مرتبط می‌شوند. چنانکه همکارم فردین علیخواه پیش از این در مورد جامعه‌شناسان دستکتاپی گفته بود، آنان پشت دسکتا‌پهای خود سنگر گرفته‌اند و واقعیت اجتماعی را رصد می‌کنند.
علاوه بر این، جامعه شناسی نباید خود را محدود به پیش بینی‌های بعد از وقوع کند! (اشاره به تحلیل‌های بعد از اعتراضات) بلکه باید راهی عملی در پیش روی مردم بگذارد و به جای نقش پیش گو نقش روشنفکر عملگر را بازی کند. حلقه مفقوده تامل جامعه‌شناسان نه مردم و نه دولت بلکه جماعت پرنفوذ نخبگان و روشنفکران است. آنها باید ابتدا در باب انقطاع میان روشنفکران و نخبگان بیندیشند. این جماعت پراکنده و عمدتا افسرده اگر بکار بیفتند می‌توانند در حرکت جامعه موثر افتند.
@Varijkazemi
انجمن جامعه‌شناسی نیز همواره باید چیزی بیش از یک نهاد به اصطلاح علمی باشد، ما باید از کنفرانس‌های دهن پرکن، چاپ مقالات تکراری در نشریات مثلا علمی و نشست‌های مولد روشنفکر و چهره‌ساز کمی فاصله بگیریم و اندکی بیشتر در باب مسئولیت اجتماعی نهاد علم بیندیشیم. ما در قبال جامعه مسئولیم، ما نسبت به رنج‌ها و گرسنگی‌ها و تنهایی‌هایی جامعه مسئولیت داریم. بنظرم انجمن جامعه شناسی شایسته است که گروه‌های مطالعاتی برای مناطق آسیب‌دیده اعتراضات اخیر تشکیل دهد و به طور مستمر از این مناطق بازدید کند و با مردم از نزدیک گفت‌وگو کند و سپس نتایج گفت‌وگوها و مطالعات را برای افکار عمومی( نه صرفا دولت که اساسا فرصت، توان و حوصله شنیدن ندارد) ارائه کند. دوم، به ایجاد یک بلوک فرهنگی- اجتماعی از روشنفکران و نخبگان دانشگاهی، روزنامه‌نگاران، هنرمندان اهتمام ورزد که هدف آن تامل، توصیف، تبیین، و تصویر سازی متفاوت و عمیق از جامعه است. این ایده از طریق نشستهای مشترک بین گروه‌های متفاوت ممکن می‌شود. سوم، به طور مستمر نتایج تحقیقات همکاران جامعه‌شناسی را رصد کند و بعد از بحث و گفت گو در شکل بیانیه‌ها یا جزوه‌‌های سالانه یا چیزی شبیه به آن برای افکار عمومی ارائه کند. چهارم، از روشنفکران مردمی( نخبگان اصنفاف و گروههای اجتماعی مختلف) برای ارائه دیدگاه‌های خود در باب وضعیت جامعه به طور مستمر دعوت کند و کمک بگیرد.
امروزه بیش از هر زمان دیگری جامعه به روشنفکران ارگانیک و عملگرا نیاز دارد، برای این منظور انتقاد بدون عمل اجتماعی راه به جایی نخواهد برد.

عباس کاظمی

#یاد_داشت
چون دوست دشمن است،شکایت کجا برم

در باب آلودگی هوا

عباس کاظمی

@Varijkazemi
🔷درست در لحظه‌ای که شهر از آلودگی نفس کم می‌آورد، مردم بیشتر از اتومبیلهای شخصی خود استفاده می‌کنند. در همان لحظه‌ای که کودکان‌شان از آلودگی هوا در خطر بیمارشدن قرار دارند صرفا به خرید کردن بیشتر برای فرزندان‌شان می‌اندیشند. در حالی که مسائلی تکراری مستمرا توسط مردم طرح می‌شوند.مسایلی چون آلودگی هوا به کل به محاق رفته است.
🔷چه می شود که مردم یکسری چیزها را به عنوان مسئله در اولویت خود قرار می‌دهند و یکسری مسایل حیاتی را مورد غفلت قرار می‌دهند؟ نقش رسانه‌ها در تعریف مسئله برای مردم را نباید دست کم گرفت. رسانه‌ها به نحو شایسته‌ای آلودگی هوا را به عنوان مسئله اجتماعی طرح نکرده‌اند. اگر سرچ ساده‌ای در گوگل کنید متوجه می‌شوید که آلودگی هوا اغلب به عنوان مسئله‌ای زیست محیطی تقلیل داده می‌شود.
🔷در فقدان جنبش‌های شهری که به حق به شهر از ابعاد متفاوت توجه کند، آلودگی هوا نه به مثابه مسئله بنیادی بلکه به عنوان فرصتی برای سودجویان برای تبدیل هوا به کالاهای قابل مصرف در نظر گرفته می شود(فروش دستگاه های تصفیه هوا،داغ کردن بازار معاملات ویلاها و آپارتمانها در مناطق خوش آب و هوا و نظایر آن,و بزودی فروش کپسولهای هوا)
🔷متاسفانه در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به غایت غیر سیاسی اما سیاست زده است. جامعه‌ای که در آن فرصت‌طلبی ،فرد گرایی انحصارطلبانه، ارزش محسوب می شود. در چنین جامعه‌ای راه‌حل‌های فردی حل مسئله ضرورتا به دام شکلی از مصرف‌گرایی فرو می‌افتد.
🔷چیزی که از آن غفلت می شود به تعبیر دیوید هاروی حق ساختن شهر است. دیر زمانی است که شهر توسط نیروهایی خارج از اراده مردم ساخته می شود اما مردم چگونه می توانند در ساختن شهر سهیم باشند بدون آنکه در زندگی اجتماعی خود به سرنوشت شهر حساس باشند. مردم چگونه می‌توانند حق خود را در ساختن زندگی بر عهده بگیرند مادامی که صرفا چشم به نجات بخشی یا ستمگری دولتها دارند.
🔷اینک، رسانه‌ها باید به جد به این موضوع به مثابه مسئله‌ای اجتماعی بپردازد،افکار عمومی آن را به مسئله روز تبدیل کند،سازمان‌های مردم نهاد در باب آن فکر کنند. نباید راه حل ها صرفا در دولت جستجو شود. مادامی که راه نجات در دولت خلاصه شود،مادامی که جامعه هنوز به دولت به مثابه منجی امید داشته باشد،نمی‌توان به نجات جامعه خوشبین بود.
دولت بخشی از مشکل است نه راه حل. چون دوست دشمن است شکایت کجا برم
@Varijkazemi
عباس کاظمی
#الودگی_هوا #حق_به_شهر ,#جنبش_های_اجتماعی
Forwarded from Shahrzad Art&Life هنر و زندگی شهرزاد (Shahrzad Fotouhi)
💣🔪🔪💣🔪
«خشونت و زندگی روزمره»
از عباس کاظمی

https://youtu.be/kYB5GNwC22o
چند سال پیش، در مقاله‌‌ی «خشونت و زندگی روزمره» عباس کاظمی به خشونت‌های جاری در جامعه پرداخته است و در پایان از آینده‌ای سخن گفته است که این خشونت‌ها به شکل ِ ویرانگرتری ظاهر می‌شوند.
شاید باید دوباره خواند و شنید حرف‌هایی را که انگار نخوانده و نشنیده مانده است که چنینیم.
🖊📃 🎧
https://tttttt.me/ShahrzadArtandLife/2007

در یوتیوب بشنوید
🎧 https://youtu.be/kYB5GNwC22o 🎧


💣🔪🔪💣🔪
«خشونت و زندگی روزمره»
از عباس کاظمی

https://tttttt.me/Varijkazemi

خوانش #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میر‌سمیعی

Shahrzad Art&Life
@shahrzadartandlife

https://kazemia.persianblog.ir/dg4B4W9bBJuNNmd4dRQ1-خشونت-و-زندگی-روزمره

Telegram
Forwarded from پژوهش فرهنگی
یافته‌های موج سوم طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی ارائه و نقد می‌شود

با حضور:
🔸دکتر سعید معیدفر
(مدیر علمی طرح)

🔸دکتر هادی خانیکی
(عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی)

🔸دکتر عباس کاظمی
(عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی)

🔸علی‌اصغر سیدآبادی
(مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی راهبردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
و

🔸دکتر محمد سلگی
(رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)


♦️سه‌شنبه 10 دی 1398 - ساعت 14 تا 16
🔹پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات




Ricac.ac.ir
@cultureresearch
Forwarded from پرسه های شهری
🔸روایتی از اشکال اولیه مراکز خرید

در پرسه اول سفر متفاوتی به اولین اشکال مراکز خرید جدید در تهران داریم.

در این پرسه، نسل اول مراکز خرید در کنار اشکال قدیمی تر و رایج تر پاساژها در دهه ۳۰ و سیر تحول آنها را در طول ۳ دهه میبینیم و روایتی نو از آنها می شنویم.
روایتی از پیشینه ساخت مراکز خرید،امکانات هر یک و نقش آنها در زندگی شهری و مردم، حال و هوای آن دهه را برایمان تداعی خواهد کرد.

🎙راوی:دکتر عباس کاظمی، پژوهشگر

🗓زمان: پنجشنبه ۱۲ دی ماه
طول پرسه: ۱۳-۱۰

📍محدوده پرسه:خیابان فردوسی پایین تر از چهار راه استانبول و خیابان جمهوری

🧮هزینه: ۶۷ هزار تومان

👟نوع پرسه:پیاده روی سبک

☕️خدمات:پذیرایی در کافه-
بیمه(مسوولیت مدنی)

🎒ظرفیت: ۱۵ نفر

برای اطلاعات بیشتر با شماره
📞 ۰۹۳۰۵۷۰۱۸۱۰
تماس بگیرید یا در واتس اپ پیام بفرستید.

@parsehayeshahri
سلام
هفته پیش در روزنامه سازندگی مجموعه یاداشت‌هایی راجع به فضای عمومی شهر و گسترش مال ها و مراکز خرید منتشر کردم
این یادداشت‌ها در هفت قسمت منتشر شدند
که در باب مقوله گسترش فضاهای شبه عمومی، به طور خاص ایران مال، سپس فضاهایی چون پل طبیعت، سی تیر و بازار صحبت کردم
در مرکزیت بحث ایده پیوند اجتماعی نهفته است. مطالب به زبان ساده نوشته شده‌اند و برای عموم قابل استفاده هستند
اینک آن هفت یادداشت را در اینجا برای علاقمندان به اشتراک می‌گذارم
عباس کاظمی
4_5783020644832643048.pdf
521.8 KB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت اول، بهشت گمشده

روزنامه سازندگی
شنبه ۳۰ آذر ۹۷
عباس کاظمی
#مراکز_خربد #فضای_عمومی #شهر
@Varijkazemi
4_5783020644832643047.pdf
1.6 MB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت دوم،جابجایی فضایی در مال‌ها

روزنامه سازندگی
یکشنبه اول دی ۱۳۹۸

عباس کاظمی
#مراکز_خرید #فضای_عمومی #شهر
@Varijkazemi
4_5783020644832643046.pdf
912.3 KB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت سوم،شهر تهران و فضاهای شبه عمومی

روزنامه سازندگی
دوشنبه دوم دی ۱۳۹۸
عباس کاظمی
#مراکز_خرید #فضای_عمومی #شهر
@Varijkazemi
4_5783020644832643045.pdf
878.4 KB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت چهارم،فضاهای عمومی به مثابه پل

روزنامه سازندگی
سه‌شنبه سوم دی ۱۳۹۸
عباس کاظمی
#مراکز_خرید #فضای_عمومی #شهر
@Varijkazemi
4_5783020644832643044.pdf
812.1 KB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت پنج،بازار سنتی و فضای تعاملی

روزنامه سازندگی
چهارشنبه چهارم دی ۱۳۹۸
عباس کاظمی
#مراکز_خربد #فضای_عمومی #بازار
@Varijkazemi
4_5783020644832643043.pdf
1 MB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت ششم،ایدئولوژی درس خواندن و امحای فراغت شهری

روزنامه سازندگی
پنج شنبه ۵ دی ۱۳۹۸
عباس کاظمی
#مراکز_خرید #فراغت #کنکوری_شدن
@Varijkazemi
4_5783020644832643042.pdf
602.7 KB
یادداشت
جامعه‌شناسی مراکز خرید
قسمت هفتم،فضاهای شبه عمومی مراکز خرید
روزنامه سازندگی
شنبه ۷ دی ۱۳۹۸
عباس کاظمی
#فضای_عمومی #مراکز_خرید

@Varijkazemi
Forwarded from پرسه های شهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞اولین رویداد گروه گردشگری پرسه های شهری

با دعوت از عباس کاظمی ،جامعه شناس و پژوهشگر، در روز پنجشنبه ۱۲ دی ماه ۹۸ برگزار میشود.

🎙راوی تور از آنچه خواهیم شنید میگوید

@parsehayeshahri