هی فلانـی!
زندگی شاید همین باشد!
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او
و جز با او نمی خواهی!
من گمانم زندگی باید همین باشد ...
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
زندگی شاید همین باشد!
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او
و جز با او نمی خواهی!
من گمانم زندگی باید همین باشد ...
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
تشنه ام امشب اگر باز خیال لب تو
خواب نفرستد و از راه سرابم نبرد
کاش ازعمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف تو را نوشم و خوابم نبرد
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
خواب نفرستد و از راه سرابم نبرد
کاش ازعمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف تو را نوشم و خوابم نبرد
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
.
ای که می دانی ندارم غیر درگاهت پناهی
دیگر ازمن برمگردان روی خود!
گاهی، نگاهی...
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
ای که می دانی ندارم غیر درگاهت پناهی
دیگر ازمن برمگردان روی خود!
گاهی، نگاهی...
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
امشب اندوه تو بیش از همه شب شد یارم
وای از این حال پریشان
که من امشب دارم...
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
وای از این حال پریشان
که من امشب دارم...
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است ؟
من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم
ز سیلی زن، ز سیلی خور
وزین تصویر بر دیوار ترسانم ....
بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین!
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی فرجام بگذاریم.....
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab
و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است ؟
من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم
ز سیلی زن، ز سیلی خور
وزین تصویر بر دیوار ترسانم ....
بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین!
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی فرجام بگذاریم.....
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab
.
آمدم یادِ تو از دل به برونی فِکنم
دل برون گشت ولی،
یادِ تو با ماست هنوز...
@takbeyte_nab c🌙
#مهدی_اخوان_ثالث
آمدم یادِ تو از دل به برونی فِکنم
دل برون گشت ولی،
یادِ تو با ماست هنوز...
@takbeyte_nab c🌙
#مهدی_اخوان_ثالث
.
خواهم که به خلوتکده ای از همه دور
من باشم و من باشم و من باشم و من!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
خواهم که به خلوتکده ای از همه دور
من باشم و من باشم و من باشم و من!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
.
بگیر فطرهام، اما مخور برادر جان !
که من در این رمضان،
قوتِ غالبم غم بود!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
بگیر فطرهام، اما مخور برادر جان !
که من در این رمضان،
قوتِ غالبم غم بود!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
.
3☆🌙
امشب اندوهِ تو بیش از همهشب شد یارم
وای از این حالِ پریشان که من امشب دارم!
@takbeyte_nab c🌙
#مهدی_اخوان_ثالث
امشب اندوهِ تو بیش از همهشب شد یارم
وای از این حالِ پریشان که من امشب دارم!
@takbeyte_nab c🌙
#مهدی_اخوان_ثالث
3☆🌙
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من
چه جنونی
چه نیازی،
چه غمی ست ؟
#مهدی_اخوان_ثالث
۴ شهریور سالروز درگذشت شاعر معاصر مهدی اخوان ثالث .
یادش گرامی 🍃
@takbeyte_nab c🌙
.
تو چه دانی که پسِ هر نگهِ ساده ی من
چه جنونی
چه نیازی،
چه غمی ست ؟
#مهدی_اخوان_ثالث
۴ شهریور سالروز درگذشت شاعر معاصر مهدی اخوان ثالث .
یادش گرامی 🍃
@takbeyte_nab c🌙
.
༻c🌙༺
شب افتاده ست و من تاریک و تنهایم
در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
پرستو ها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی؛
بیا ای مهربان با من!
بیا ای یاد مهتابی...
#مهدی_اخوان_ثالث
🕉 @takbeyte_nab c🌙
شب افتاده ست و من تاریک و تنهایم
در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
پرستو ها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی؛
بیا ای مهربان با من!
بیا ای یاد مهتابی...
#مهدی_اخوان_ثالث
🕉 @takbeyte_nab c🌙
c🌙
آمدم یادِ تو از دل به برونی فِکنم
دل برون گشت
ولی یادِ تو با ماست هنوز ...!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
آمدم یادِ تو از دل به برونی فِکنم
دل برون گشت
ولی یادِ تو با ماست هنوز ...!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
c🌙
آمدم یاد ِتو از دل به برونی فِکنم
دل برون گشت
ولی یادِ تو با ماست هنوز ...!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
آمدم یاد ِتو از دل به برونی فِکنم
دل برون گشت
ولی یادِ تو با ماست هنوز ...!
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
C🌙
بگيــر فطــره ام امــا مخــور بــرادر جــان !
کــه مــن در ايــن رمضــان ،
قــوت غــالبــم،
غــم بــود . . .
#مهدی _اخوان_ثالث
عکس c🌙 # توس آرامگاه فردوسی
@takbeyte_nab c🌙
بگيــر فطــره ام امــا مخــور بــرادر جــان !
کــه مــن در ايــن رمضــان ،
قــوت غــالبــم،
غــم بــود . . .
#مهدی _اخوان_ثالث
عکس c🌙 # توس آرامگاه فردوسی
@takbeyte_nab c🌙
ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را
با شتابِ ابرهای نیمهشب میرفت و بود،
پاک چون مَه شُسته رویِ دلربای خویش را
چون گلی مهتابگون در گلبنی از آبنوس
روشنی میداد مشکینجامههای خویش را
گرم صحبت بود با آن خواهر کوچکترش،
تا بپوشد خنده های نابجای خویش را
میدرخشید از میان تیرگی ها گردنش
چون تکان می داد زلف مشکسای خویش را
گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را
دیدم و آمد به یادم دردمندی های دل
گرچه غافل بود آن مَه مبتلای خویش را
"این چه ذوق و اضطراب ست؟ این چه مشکل حالتی ست!؟"
با زبانِ شِکوه پرسیدم خدای خویش را !
تا به من نزدیک شد، گفتم "سلام ای آشنا"
گفتم اما هیچ نشنیدم صدای خویش را
کاش بشناسد مرا آن بیوفا دختر "امید" !
آه اگر بیگانه باشد آشنای خویش را...
----------
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را
با شتابِ ابرهای نیمهشب میرفت و بود،
پاک چون مَه شُسته رویِ دلربای خویش را
چون گلی مهتابگون در گلبنی از آبنوس
روشنی میداد مشکینجامههای خویش را
گرم صحبت بود با آن خواهر کوچکترش،
تا بپوشد خنده های نابجای خویش را
میدرخشید از میان تیرگی ها گردنش
چون تکان می داد زلف مشکسای خویش را
گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را
دیدم و آمد به یادم دردمندی های دل
گرچه غافل بود آن مَه مبتلای خویش را
"این چه ذوق و اضطراب ست؟ این چه مشکل حالتی ست!؟"
با زبانِ شِکوه پرسیدم خدای خویش را !
تا به من نزدیک شد، گفتم "سلام ای آشنا"
گفتم اما هیچ نشنیدم صدای خویش را
کاش بشناسد مرا آن بیوفا دختر "امید" !
آه اگر بیگانه باشد آشنای خویش را...
----------
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
بسته راهِ گلویم بُغض و دلم شعلهور است
چون یتیمی که به او فُحشِ پدر داده کسی
بر رُخش شَرمِ شفق دیدم و گفتم گویا
از غمِ من به فلک باز خبر داده کسی
زیر تیغ ستمِ دهر چه سان تاب آرم
کی به دستِ منِ درمانده سپر داده کسی؟
من گدایی کنم و خَم نکنم سر بَرِ ظلم
یادم این شیوه ز اربابِ نظر داده کسی
شرمسارِ شَرَفِ خویش ازین عجز نیَم
به قضا و قَدَرم سُلطه مگر داده کسی؟
رنج و غمْ ذاتِ مرا سایهصفت همقدم است
خود گرفتم به من امکانِ سفر داده کسی
نه به گوشِ کرِ گردون رسَدم داد و فغان
نه دعا را رَهِ ترتیبِ اَثَر داده کسی
نیست چاهی چو علی دردِ دلم را، گویی
بَدَلِ چاه به من کوه و کمر داده کسی
زانکه فریاد شود ناله، به کوه و کمرم
به صدا گویی پرواز چو پر داده کسی
دم فروبند که شکوا ندهد سود "امید"
کی مجالی به شهیدانِ هنر داده کسی؟
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙
چون یتیمی که به او فُحشِ پدر داده کسی
بر رُخش شَرمِ شفق دیدم و گفتم گویا
از غمِ من به فلک باز خبر داده کسی
زیر تیغ ستمِ دهر چه سان تاب آرم
کی به دستِ منِ درمانده سپر داده کسی؟
من گدایی کنم و خَم نکنم سر بَرِ ظلم
یادم این شیوه ز اربابِ نظر داده کسی
شرمسارِ شَرَفِ خویش ازین عجز نیَم
به قضا و قَدَرم سُلطه مگر داده کسی؟
رنج و غمْ ذاتِ مرا سایهصفت همقدم است
خود گرفتم به من امکانِ سفر داده کسی
نه به گوشِ کرِ گردون رسَدم داد و فغان
نه دعا را رَهِ ترتیبِ اَثَر داده کسی
نیست چاهی چو علی دردِ دلم را، گویی
بَدَلِ چاه به من کوه و کمر داده کسی
زانکه فریاد شود ناله، به کوه و کمرم
به صدا گویی پرواز چو پر داده کسی
دم فروبند که شکوا ندهد سود "امید"
کی مجالی به شهیدانِ هنر داده کسی؟
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbeyte_nab c🌙