تک بیت ناب 🌙c
868 subscribers
3.72K photos
173 videos
31 files
113 links
تک بیت ناب،شعر ناب ...
منزلگه عشق است به خورشید بگوئید
کاینجا مکشد تیغ که باید سپر انداخت

اینستاگرام تک بیت ناب
https://www.instagram.com/takbeyte_nab/
کانال تلگرام تک بیت ناب
@takbeyte_nab
Download Telegram
C🌙
زن اگر دوستت داشته باشد،
می تواند برای پاسخ به دعوت تو برای نوشیدن قهوه، از پاریس به دمشق بیاید؛
و اگر قلبش را به روی تو ببندد،
خسته تر از آن است که یک حبه قند با تو بخورد
!



@takbeyte_nab c🌙
#نزار_قبانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
C🌙
به زیر بال ِ بلبل می‌شود گل از حیا پنهان،

در آن گلشن که باشد چهره‌ی چون ارغوانِ  تو

#صائب_تبریزی
                    https://www.instagram.com/reel/DIBDvVJq7VW/?igsh=enJjcnk2ZDk1ZHk3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
C🌙
تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش؛

عشق آسان بود اما من نمی‌فهمیدمش
!

#فاضل_نظری
@takbeyte_nab c🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سعدیِ شیرازی
دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت

جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
گر در آیینه ببینی برود دل ز برت

جای خنده‌ست سخن گفتن شیرین پیشت
کآب شیرین چو بخندی برود از شکرت

راه آه سحر از شوق نمی‌یارم داد
تا نباید که بشوراند خواب سحرت

هیچ پیرایه زیادت نکند حسن تو را
هیچ مشاطه نیاراید از این خوبترت

بارها گفته‌ام این روی به هر کس منمای
تا تأمل نکند دیده هر بی‌بصرت

باز گویم نه که این صورت و معنی که تو راست
نتواند که ببیند مگر اهل نظرت

راه صد دشمنم از بهر تو می‌باید داد
تا یکی دوست ببینم که بگوید خبرت

آن چنان سخت نیاید سر من گر برود
نازنینا که پریشانی مویی ز سرت

غم آن نیست که بر خاک نشیند سعدی
زحمت خویش نمی‌خواهد بر رهگذرت

#غزل_سعدی

https://tttttt.me/saadishirazi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
خیز و غنیمت شمار جنبش باد بهار
ناله موزونِ مرغ، بوی خوش لاله زار

روز بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار ...

@takbeyte_nab c🌙
#سعدی_شیرازی
بگذار سر به سينه ي من تا كه بشنوي
آهنگ اشتياق دلي درد مند را

شايد كه بيش از اين نپسندي به كار عشق
آزار اين رميده ي سر در كمند را

بگذار سر به سينه ي من تا بگويمت
اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست

بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمريست در هواي تو از آشيان جداست

دلتنگم، آنچنان كه اگر بينمت به كام
خواهم كه جاودانه بنالم به دامنت

شايد كه جاودانه بماني كنار من
اي نازنين كه هيچ وفا نيست با منت

تو آسمان آبي آرام و روشني
من چون كبوتري كه پرم در هواي تو

يك شب ستاره هاي تو را دانه چين كنم
با اشك شرم خويش بريزم به پاي تو

بگذار تا ببوسمت اي نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت اي چشمه ي شراب

بيمار خنده هاي توام، بيشتر بخند
خورشيد آرزوي مني، گرم تر بتاب

#فریدون_مشیری
@takbeyte_nab c🌙
C🌙
میل داری که بمیرند جهانی از رشک!

غرضی هست که بر تربتِ ما می‌گذری!!!


#محمد_میرک_صالحی

محمد میرک صالحی خراسانی


از خوشنویسان٬ شاعران و منشیان سده دهم هجری است.
صالحی از نوادگان خواجه عبدالله مروارید کرمانی است در هرات متولد شد و در مشهد نشو و نما یافت. اصل و نسب او به خواجه نظام‌الملک طوسی می‌رسد. از این رو تذکره‌نویسان معاصرش، وی را هروی و مشهدی هم نوشته‌اند.
صالحی هروی در نوشتن انواع خطوط درجه کمال داشت و وی را از خوشنویسان برجسته دانسته‌اند. او فی‌البداهه شعر می‌گفت و سوای غزلیاتش قصیده‌ای نیز دارد. به قول بدوانی «سلیقه تمام در شعر و انشاء داشت». صالحی در فن معما نیز مهارت کامل داشت.
وی مانند برادر بزرگتر خود، احمد میرک صالحی خراسانی، از منشیان زبردست زمان شاه تهماسب (۹۳۰ - ۹۸۴ ق.) بود صالحی در زمان اکبرشاه به هند رفت و ازجمله منشیان او بود و در مدح اکبر، امپراتور گورکانی هند، اشعار بسیاری دارد. گفته‌اند در آخر عمر به موطن خود هرات بازگشت و همانجا درگذشت و برخی آورده‌اند در مشهد درگذشت.

@takbeyte_nab  c🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
c🌙

رسیده تا کمرت گیسوان وُ می‌ترسم

میان خرمنِ مو گم کنم میانت را...

#علیرضا_بدیع
@takbeyte_nab c🌙
چه خلاف سر زد از ما که درِ سرای بستی؟
برِ دشمنان نشستی، دلِ دوستان شکستی

سرِ شانه را شکستم به بهانه‌ی تطاول 
که به حلقه‌حلقه زلفت نکند درازدستی

ز تو خواهشِ غرامت نکند تنی که کشتی 
ز تو آرزوی مرهم نکند دلی که خستی

کسی از خرابه‌ی دل نگرفته باج هرگز 
تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی

به قلمروی محبت درِ خانه‌ای نرفتی 
که به پاکی‌اش نرفتی و به سختی‌اش نبستی

به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم 
ز غرور ناز گفتی: که مگر هنوز هستی؟

ز طوافِ کعبه بگذر، تو که حق نمی‌شناسی 
به در کنشت منشین تو که بت نمی‌پرستی

تو که ترکِ سر نگفتی ز پی‌اش چگونه رفتی؟ 
تو که نقدِ جان ندادی ز غمش چگونه رستی؟

اگرت هوای تاج است ببوس خاک پایش
  که بدین مقامِ عالی نرسی مگر ز پستی

مگر از دهانِ ساقی مددی رسد وگرنه 
کس از اين شرابِ باقی نرسد به هیچ مستی

مگر از عذار سر زد خطِ آن پسر فروغی 
که به صد هزار تندی ز کمند شوق جستی

#فروغی_بسطامی

@takbeyte_nab c🌙
.
.
غمگین‌ترین و در عین حال قشنگ‌ترین پدیده‌ای‌ که الان داره اتفاق می‌افته اینه که هیچکس نگران خودش نیست، همه نگران هم‌دیگه‌ان.

@takbeyte_nab
🌙c
بیچاره‌تر ز ماست! بر او رحم واجب است،

هرکس که گوید از خوشیِ روزگارِ ما...

@takbeyte_nab c🌙
#نادم_لاهیجی
.
ترسناک تر از صدای موشک و پدافند،
آفلاین شدن ادماییه که نگرانشونیم.
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
خون از رخم بشوی، که تیر از پرم گذشت

سر بر کشیدم از دل این دود، شعله‌وار
تا این شب از برابر چشم ترم گذشت

شوق رهایی‌ام درِ زندانِ غم شکست
بوی خوش سپیده‌دم از سنگرم گذشت

با همرهان بگوی: «سراغ وطن گرفت
هر جا که ذره ذره خاکسترم گذشت»

خورشید‌ها شکفت ز هر قطره خون من
هر جا که پاره‌های دل پرپرم گذشت

در پرده‌های دیده من باغ گل دمید
نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت


@takbeyte_nab
#فریدون_مشیری