من در رويای خود دنيايی را میبينم
که در آن هيچ انسانی
انسان ديگر را خوار نمیشمارد
زمين از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاههايش را میآرايد.
من در رويای خود دنيایی را میبينم که در آن
همگان راه گرامی ِ آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
و طمع روزگار را بر ما سياه نمیکند.
من در رويای خود دنيایی را میبينم که در آن
سياه يا سفيد
از هر نژادی که هستی
از نعمتهای گسترهی زمين سهم میبرد
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زير میافکند
و شادی همچون مرواريدی گران قيمت
نيازهای تمامی ِ بشريت را برمیآورد.
چنين است دنيای رويای من !
@takbetyte_nab
#لنگستون_هيوز
ترجمه #احمد_شاملو
که در آن هيچ انسانی
انسان ديگر را خوار نمیشمارد
زمين از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاههايش را میآرايد.
من در رويای خود دنيایی را میبينم که در آن
همگان راه گرامی ِ آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
و طمع روزگار را بر ما سياه نمیکند.
من در رويای خود دنيایی را میبينم که در آن
سياه يا سفيد
از هر نژادی که هستی
از نعمتهای گسترهی زمين سهم میبرد
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زير میافکند
و شادی همچون مرواريدی گران قيمت
نيازهای تمامی ِ بشريت را برمیآورد.
چنين است دنيای رويای من !
@takbetyte_nab
#لنگستون_هيوز
ترجمه #احمد_شاملو