من یاد گرفته ام که هیچ فرقی نمیکند چه قدر خوب و وفادار باشم، زیرا همیشه کسانی هستند که لیاقتش را ندارند!
#کریستین_بوبن
#فراتر_از_بودن
@takbeyte_nab c🌙
#کریستین_بوبن
#فراتر_از_بودن
@takbeyte_nab c🌙
غُنچه، از رازِ تو بو بُرد
شِکُفت،
گُل گریبان
به هوایِ تو دَرید ...
#قیصر_امین_پور
عکس : #سیما
@takbeyte_nab c🌙
شِکُفت،
گُل گریبان
به هوایِ تو دَرید ...
#قیصر_امین_پور
عکس : #سیما
@takbeyte_nab c🌙
در خلوتِ روشن با تو گریستهام
برایِ خاطرِ زندگان،
و در گورستانِ تاریک با تو خواندهام
زیباترینِ سرودها را
زیرا که مردگانِ این سال
عاشقترینِ زندگان بودهاند...
#احمد_شاملو
@takbeyte_nab c🌙
برایِ خاطرِ زندگان،
و در گورستانِ تاریک با تو خواندهام
زیباترینِ سرودها را
زیرا که مردگانِ این سال
عاشقترینِ زندگان بودهاند...
#احمد_شاملو
@takbeyte_nab c🌙
هرگاه زنی از حق خود دفاع کرد، در واقع از حقوق تمام زنان دفاع میکند. حتی اگر خودش این موضوع را نداند و یا ادعای آن را نداشته باشد.
#مایا_آنجلو
@takbeyte_nab c🌙
#مایا_آنجلو
@takbeyte_nab c🌙
Forwarded from کتابخانه 🌙c
.
📚📚📚 #اگر_قره_قاج_نبود
#محمد_بهمن_بیگی
#انتشارات_نوید_شیراز
گوشه ای از خاطرات
@takbeyte_nab c🌙
@ketabkhaneyesima c🌙
.
📚📚📚 #اگر_قره_قاج_نبود
#محمد_بهمن_بیگی
#انتشارات_نوید_شیراز
گوشه ای از خاطرات
@takbeyte_nab c🌙
@ketabkhaneyesima c🌙
.
Forwarded from کتابخانه 🌙c
Agar_Ghareghaj_Nabood.pdf
2.7 MB
⬆️💢من در يك چادر سياه به دنيا آمدم. روز تولدم مادياني را دور از كره شيري نگاه داشتند تا شيهه بكشد. در آن ايام، اَجنّه و شياطين از شيهة اسب وحشت داشتند! هنگامي كه به دنيا آمدم و معلوم شد كه بحمدالله پسرم و دختر نيستم پدرم تير تفنگ به هوا انداخت. من زندگاني را در چادر با تير تفنگ و شيهة اسب آغاز كردم.در چهارسالگي پشت قاش زين نشستم. چيزي نگذشت كه تفنگ خفيف به دستم دادند. تا دهسالگي حتي يك شب هم در شهر و خانه شهري به سر نبردم.
بخشی از کتاب "بخارای من ایل من" نوشته:" #محمد_بهمن_بیگی "
این کتاب، حقیقتن کتاب خواندنی و لذتبخشی است و شرح زندگی معلمی وارسته و عاشق که بنیانگذار آموزش ایلات و عشایر بود و زندگی اش را برای مبارزه با جهل و خرافات در محروم ترین نقاط ایران گذاشته است. اگر دلتان لک زده برای خواندن روایتی صمیمی و قلمی روان و صادقانه این کتاب را بخوانید.
۱۱اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمن بیگی پدر آموزش عشایری ایران بود.
بخشی از کتاب "بخارای من ایل من" نوشته:" #محمد_بهمن_بیگی "
این کتاب، حقیقتن کتاب خواندنی و لذتبخشی است و شرح زندگی معلمی وارسته و عاشق که بنیانگذار آموزش ایلات و عشایر بود و زندگی اش را برای مبارزه با جهل و خرافات در محروم ترین نقاط ایران گذاشته است. اگر دلتان لک زده برای خواندن روایتی صمیمی و قلمی روان و صادقانه این کتاب را بخوانید.
۱۱اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمن بیگی پدر آموزش عشایری ایران بود.
دختران ایل، فقط به دام جوانانی می افتادند که غزال را در بیابان و شاهین را در آسمان، به تیر می دوختند.
زنان ایل، تنها به مردانی دل می بستند که دستشان با تفنگ و پایشان با رکاب آشنا بود.
کار مردان ایل با تفنگ، به ویژه تفنگ پنج تیری بنام برنو، به عشق و عاشقی کشیده شده بود. تفنگ خوش دست و موشکاف و دور بردی بود، ساخت یکی از شهرهای فرنگ بنام برنو. لرها، این تفنگ را به نام آن شهر برنو می خواندند، برایش شعر می سرودند، دختر زیبا را برنو می گفتند، یار بلند بالا را برنو می خواندند ... معلوم نبود که از میان زن و برنو، کدام یک را بیشتر دوست داشتند ... هر مردی در آرزوی دو برنو بود: برنویی بر دوش و برنویی در آغوش!
"بخارای من، ایل من"
#محمد_بهمن_بیگی
@takbeyte_nab
زنان ایل، تنها به مردانی دل می بستند که دستشان با تفنگ و پایشان با رکاب آشنا بود.
کار مردان ایل با تفنگ، به ویژه تفنگ پنج تیری بنام برنو، به عشق و عاشقی کشیده شده بود. تفنگ خوش دست و موشکاف و دور بردی بود، ساخت یکی از شهرهای فرنگ بنام برنو. لرها، این تفنگ را به نام آن شهر برنو می خواندند، برایش شعر می سرودند، دختر زیبا را برنو می گفتند، یار بلند بالا را برنو می خواندند ... معلوم نبود که از میان زن و برنو، کدام یک را بیشتر دوست داشتند ... هر مردی در آرزوی دو برنو بود: برنویی بر دوش و برنویی در آغوش!
"بخارای من، ایل من"
#محمد_بهمن_بیگی
@takbeyte_nab
برنمیآید هلالِ عیدم از ابرِ امید
عمر رفت و همچو طفلان بر سرِ بامم هنوز
#نظیری_نیشابوری
@takbeyte_nab c🌙
عمر رفت و همچو طفلان بر سرِ بامم هنوز
#نظیری_نیشابوری
@takbeyte_nab c🌙
وقتی میگه فرق من با بقیه چیه؟ مثل سعدی بهش بگو:
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی ...😉
@takbeyte_nab c🌙
وقتی میگه فرق من با بقیه چیه؟ مثل سعدی بهش بگو:
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی ...😉
@takbeyte_nab c🌙
C🌙
ای مطربان
ای مطربان
بر دف زنید احوال من!
شوریده ام شوریده ام ! من از کجا ،عشق از کجا !
#مولانا
عکس:سیما
@takbeyte_nab c🌙
ای مطربان
ای مطربان
بر دف زنید احوال من!
شوریده ام شوریده ام ! من از کجا ،عشق از کجا !
#مولانا
عکس:سیما
@takbeyte_nab c🌙
C🌙
میخواهم از زمانی که برایم باقی مانده لذت ببرم،
شاکر روزهایی که هر یک به هدیهای میماند،
رویاها و امیدهایی که هنوز امکان ممکن شدن دارند،
و عشق ها و مهربانیهایی که هنوز فرصت تجربه کردنشان با ماست.
یک روز ، روز آخر ما خواهد بود...
@takbeyte_nab c🌙
میخواهم از زمانی که برایم باقی مانده لذت ببرم،
شاکر روزهایی که هر یک به هدیهای میماند،
رویاها و امیدهایی که هنوز امکان ممکن شدن دارند،
و عشق ها و مهربانیهایی که هنوز فرصت تجربه کردنشان با ماست.
یک روز ، روز آخر ما خواهد بود...
@takbeyte_nab c🌙