صائیـن خاطــره
2.65K subscribers
21.4K photos
2.53K videos
218 files
2.73K links
📰 بزرگترین رسانه خبری-مجازی شهر صائین قلعه
با ۱۰سال سابقه فعالیت

ارتباط باما:

🆔 @saein_admin2

کانال اطلاع رسانی مراسمات فوت صائین قلعه👇

@saein_Qaleh_m
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#شهر_دلخواه

شهر دلخواه شما چگونه شهری میباشد؟؟

اندیشه‌ها، پیشنهادات و راه‌حل‌های خود را در قالب یک متن به کانال صائین خاطره ارسال فرمایید.

راه های ارسال پیشنهادات :
1_ با ذکر نام و نام خانوادگی به ادمین های کانال صائین خاطره

2_ بصورت ناشناس به لینک زیر
https://telegram.me/harfbemanbot?start=OTg4OTA4NzU

تمامی مطالب ارسالی شما در کانال انتشار خواهد یافت تا مسئولین و دست اندرکاران با مطالعه آن، در تصمیمات خود همه جوانب را در نظر گرفته و اقدام نمایند

کارشناس مسائل عمرانی کانال صائین خاطره

@Saein_Qaleh
#شهر_دلخواه_من

🔴 شهر دلخواه من – قسمت اول🔴
از خانه خارج میشوم ، باز کوچه و باز خیابهای در هم تنیده که هیچ تناسخی با روح ازاد من ندارند، دیوارهایی از جنس سنگ و اجر که با روح سنگیشان دل مرا هم سنگ کرده اند ، دلی سنگی که رحم و محبت آن فقط از نوع تظاهر به نیکی است . به دنبال گمشده خویش میگردم.
از چه میگویی ؟ به دنبال چه میگردی؟
شهروند: آرامش ، محلی که چند صباح عمر را در آن به خوشی و خرمی بگذرانم.
آیامیدانی این شهر کجاست ؟ کجاها را دنبال او گشته ای ؟
شهروند: شهر من جایی است در همین حوالی ، سالهاست که گمش کرده ام ، به هر کوچه و پستو سر زده ام اما هر چه میگردم بیشتر از آن دور میشوم.
خوب نشانی بده ، از ویژگیهایش بگو ، تا در یافتنش کمکت بکنم ، اصلا از کسی پرسیده ای که او را دیده است یا نه؟ !
بگذار برایت بگویم
شهر من شهری بود که مردمانش همه نیک سرشت و نیک رفتار بودند ، زانجا مکانی بود که همه به کار خویش مشغول بودند و روزگار میگذراندند ، کسی را با کسی کاری نبود ، در شهر من هیچ کس به دنبال عیوب و نقصان من نبود که آن را بر من عرضه کند ، همه درگیر زندگی و در لاک خویشتن بودند ، آنجا جایی بود که همه مرا همانطور که بودم میشناختن نه آنچه در ظن و گمان خویش میپروراندند. شهر من شهری بود که از در و دیوارش برای من آرامش میبارید ، مرا غصه نان نبود که بخاطر بدست آوردنش خود را به هر آتشی بزنم ، در آنجا کسی زیر آب کسی را نمیزد ، آنجا کسی پشت سر کسی عیب گویی نمیکرد . انجا جایی بود که به وصیت مولی علی (ع) که میفرمود اگر شخص را در حال انجام کناهی دیدی، صبج به آن چشم به او نگاه نکن شاید توبه کرده باشد . تو چه میدانی از دل من که مرا متهم میکنی. آنجا کسی به خود اجازه نمیداد که در مورد افراد غیب گویی کنند.
بگذار نشانی های بیشتری برایت بگویم:
در آن جا همه باهم برابر بودند ، فقیر و غنی در کنار هم زندگی میکردند ، در ان شهر هیچ پولداری زندگی مرفه خویش را به رخ من نمیکشید تا من و امثالهم در برابر خانواده خویش شرمسار باشیم که نتوانسته ایم اینگونه امکانات را برای ایشان تهیه کنیم ، همسایه ام ثروتمند بود ولی فرق ماشین او با خودرو من زیاد نبود، او میتوانست بهترینها را داشته باشد اما با ریشه بود. بسیاری از شب ها او را میدیدم که در خلوت یتیم های شهر را نوازش میکرد . کلاس درس یادم هست ، همه از لحاظ مادی برابر بودیم و فقط دو نفر بچه پولدار پیدا میشد که انها هم با مرام بودند و اگر یکی از آنها به مال و منال پدر مینازید به انزوا میرفت.
ادامه دارد.....
محمدرضا معینی

#اختصاصى_كانال_صائين_خاطره

@Saein_Qaleh