Forwarded from خالوراشد
با این بزرگوار صحبت کردم و پیشنهاد انتشار کتابی دادم از برگزیده ای از آثار زنده یاد اجتهادی، با ذکر این نکته که حجم زیادی از آثار آن زنده یاد و دیگر هم نسلان ایشان در توفیق و... بنا به دلایلی از جمله ابیاتی که جنبه ی شوخی های اروتیک و...داشتند، در حال حاضر قابل چاپ نیستند. به هر صورت آقای کلاهی عزیز با کمال میل پیشنهاد بنده را پذیرفتند بی آن که انتظار سود مالی از این کار سترگ داشته باشند. فقط و فقط در راستای معرفی این بزرگمرد عرصه ی طنز به نسل جدید...و سیراب شدن تشنگان وادی طنز از این چشمه ی جوشان و زلال...
در پایان از دوست طنزپردازم آقا مجید رحمانی صانع بابت در اختیار گذاشتن تعداد زیادی از شعرهای زنده یاد اجتهادی از صمیم قلب سپاس گزاری می کنم. با ذکر این نکته که شعرهای انتخابی این مجموعه به نقل از مجلات گل آقا، کاریکاتور، توفیق، رفتگر و فکاهیون است.
راستی مقدمه ی کتاب طنز که نباید این قدر خشک و بی روح باشد. پس این شما و این هم خاطره ای طنزآمیز:
در جایی از قول زنده یاد عمران صلاحی خواندم که مرحوم مرتضی فرجیان با توجه به قد بلند مرحوم اجتهادی گفته بود:" دو تا چوبو راس گذاشتن/ اسمشو "زالاس" گذاشتن!" و سیدناصر اجتهادی با توجه به چاقی و تپل بودن فرجیان بلافاصله می گوید:"خمره رو کج گذاشتن/ اسمشو فرج گذاشتن!" تنها با همین دو مصراع، نتیجه می گیریم که ایشان در بداهه گویی نیز تبحر داشته و استاد بوده اند.
و جالب است که در خصوص انتخاب نام مستعار "زالاس" نیز در ماهنامه ی گل آقا شماره ی ۸۶ آبان ۱۳۷۷ مطلب جالبی به قلم "ه. صالحی" ، منتشر شده است که:" بی خود توی فرهنگ ها نگردید. لغت "زالاس" را در هیچ فرهنگی پیدا نخواهید کرد، چه ایرانی و چه خارجی. زالاس واژه ای است که از این به بعد باید وارد فرهنگ ها بشود. زالاس چگونه زالاس شد؟
یک روز در هیئت تحریریه روزنامه ی توفیق، نامه ی فوری و محرمانه ای از "ناصر" اجتهادی به دست سردبیر - حسین توفیق - رسید. سردبیر با عجله نامه را باز کرد و خواند:" این روزها اصطلاح تازه ای بین مردم رایج شده که هنوز هیچ نشریه ای از آن استفاده نکرده است. این اصطلاح تازه، "زالاسیدی" است. من بر اساس آن یک مستزاد ساخته ام. تا دیگران از آن استفاده نکردهاند، زود چاپش کنید."
سردبیر، از ما - اعضای هیئت تحریریه - پرسید: "شما چنین اصطلاحی را شنیده اید؟"
همه یک صدا گفتیم:" نه!"
سردبیر گفت:" من هم نشنیده ام."
یک مصراع از مستزاد اجتهادی این بود:
" گفتم که تو در دیده ی من نور امیدی/ گفتا زالاسیدی...!
سردبیر، دست به تحقیقات دامنه داری زد تا ریشه ی این اصطلاح تازه را که حتی فولکلور شناسان هم از آن خبر نداشتند، پیدا کند. معلوم شد ناصرخان روزی در حالت.... خودش دو اصطلاح عامیانه ی "زاییدی" و "مالاسیدی" را قاطی کرده و اصطلاح "زالاسیدی" را ساخته! و باورش هم شده که این از اصطلاحات عوام است.
از آن پس مرحوم مرتضی فرجیان به ناصرخان می گفت:" آقای زالاسیدیانی!". این اسم کمکم تخفیف پیدا کرد و شد: "زالاس"! و چنان سر زبان ها افتاد که کسی میگفت، نامی است هم ردیف تاراس بولبا! ناصرخان بعدها "زالاس" را هم به اسامی مستعار خود اضافه کرد. این اسم چنان جا افتاده بود که بعضی ها فکر می کردند، نام فامیل اجتهادی واقعاً "زالاس" است. تا آن جا که یک روز در اداره ی رادیو، یکی از مسئولان در یک نامه ی رسمی اداری خطاب به او نوشته بود:"جناب آقای زالاس" !...."
در پایان نقل قولی از
میخاییل زادورنوف، طنزپرداز روس در باره طنز تقدیم می کنم و از خدمت مرخص می شوم:
"صد سال می گذرد و مردم از کتاب های درسی و دائره المعارف ها در باره ی ما چیزهایی خواهند دانست. ولی کتاب های درسی هم مانند دائره المعارف ها به دست حکومت ها تهیه می شوند و نمی توانند بی طرف باشند. احتمالا در آن زمان آثار طنزنویسان به کمک آیندگان خواهد آمد. دقیقا این آثار هستند که به شناخت زمانه ی ما کمک می کنند."
در پایان از دوست طنزپردازم آقا مجید رحمانی صانع بابت در اختیار گذاشتن تعداد زیادی از شعرهای زنده یاد اجتهادی از صمیم قلب سپاس گزاری می کنم. با ذکر این نکته که شعرهای انتخابی این مجموعه به نقل از مجلات گل آقا، کاریکاتور، توفیق، رفتگر و فکاهیون است.
راستی مقدمه ی کتاب طنز که نباید این قدر خشک و بی روح باشد. پس این شما و این هم خاطره ای طنزآمیز:
در جایی از قول زنده یاد عمران صلاحی خواندم که مرحوم مرتضی فرجیان با توجه به قد بلند مرحوم اجتهادی گفته بود:" دو تا چوبو راس گذاشتن/ اسمشو "زالاس" گذاشتن!" و سیدناصر اجتهادی با توجه به چاقی و تپل بودن فرجیان بلافاصله می گوید:"خمره رو کج گذاشتن/ اسمشو فرج گذاشتن!" تنها با همین دو مصراع، نتیجه می گیریم که ایشان در بداهه گویی نیز تبحر داشته و استاد بوده اند.
و جالب است که در خصوص انتخاب نام مستعار "زالاس" نیز در ماهنامه ی گل آقا شماره ی ۸۶ آبان ۱۳۷۷ مطلب جالبی به قلم "ه. صالحی" ، منتشر شده است که:" بی خود توی فرهنگ ها نگردید. لغت "زالاس" را در هیچ فرهنگی پیدا نخواهید کرد، چه ایرانی و چه خارجی. زالاس واژه ای است که از این به بعد باید وارد فرهنگ ها بشود. زالاس چگونه زالاس شد؟
یک روز در هیئت تحریریه روزنامه ی توفیق، نامه ی فوری و محرمانه ای از "ناصر" اجتهادی به دست سردبیر - حسین توفیق - رسید. سردبیر با عجله نامه را باز کرد و خواند:" این روزها اصطلاح تازه ای بین مردم رایج شده که هنوز هیچ نشریه ای از آن استفاده نکرده است. این اصطلاح تازه، "زالاسیدی" است. من بر اساس آن یک مستزاد ساخته ام. تا دیگران از آن استفاده نکردهاند، زود چاپش کنید."
سردبیر، از ما - اعضای هیئت تحریریه - پرسید: "شما چنین اصطلاحی را شنیده اید؟"
همه یک صدا گفتیم:" نه!"
سردبیر گفت:" من هم نشنیده ام."
یک مصراع از مستزاد اجتهادی این بود:
" گفتم که تو در دیده ی من نور امیدی/ گفتا زالاسیدی...!
سردبیر، دست به تحقیقات دامنه داری زد تا ریشه ی این اصطلاح تازه را که حتی فولکلور شناسان هم از آن خبر نداشتند، پیدا کند. معلوم شد ناصرخان روزی در حالت.... خودش دو اصطلاح عامیانه ی "زاییدی" و "مالاسیدی" را قاطی کرده و اصطلاح "زالاسیدی" را ساخته! و باورش هم شده که این از اصطلاحات عوام است.
از آن پس مرحوم مرتضی فرجیان به ناصرخان می گفت:" آقای زالاسیدیانی!". این اسم کمکم تخفیف پیدا کرد و شد: "زالاس"! و چنان سر زبان ها افتاد که کسی میگفت، نامی است هم ردیف تاراس بولبا! ناصرخان بعدها "زالاس" را هم به اسامی مستعار خود اضافه کرد. این اسم چنان جا افتاده بود که بعضی ها فکر می کردند، نام فامیل اجتهادی واقعاً "زالاس" است. تا آن جا که یک روز در اداره ی رادیو، یکی از مسئولان در یک نامه ی رسمی اداری خطاب به او نوشته بود:"جناب آقای زالاس" !...."
در پایان نقل قولی از
میخاییل زادورنوف، طنزپرداز روس در باره طنز تقدیم می کنم و از خدمت مرخص می شوم:
"صد سال می گذرد و مردم از کتاب های درسی و دائره المعارف ها در باره ی ما چیزهایی خواهند دانست. ولی کتاب های درسی هم مانند دائره المعارف ها به دست حکومت ها تهیه می شوند و نمی توانند بی طرف باشند. احتمالا در آن زمان آثار طنزنویسان به کمک آیندگان خواهد آمد. دقیقا این آثار هستند که به شناخت زمانه ی ما کمک می کنند."
روز سعدی مبارک باد
ریاست به دست کسانی خطاست/
که از دست شان دست ها بر خداست
شیخ اجل سعدی بزرگ
ریاست به دست کسانی خطاست/
که از دست شان دست ها بر خداست
شیخ اجل سعدی بزرگ
......امروز که نسل بالنده ای از طنزنویسان کار را مال خود کرده اند و در عرصه های نو ، از کهنه طنزنویس هایی که ما باشیم گوی سبقت را ربوده اند؛ دیگر بی هیچ بهانه ای نمی توانیم به آینده ی هنر طنزنویسی خوش بین نباشیم. راشدانصاری از معدود پیشگامان نسل جدید طنزنویسان سرزمین ماست که با شوری بی پایان و شوقی بی امان طنز می نویسد....
بخش کوتاهی از سخنان استاد منوچهر احترامی. اردی بهشت ۱۳۸۶
بخش کوتاهی از سخنان استاد منوچهر احترامی. اردی بهشت ۱۳۸۶
دمو...
سروده : راشد انصاری
کی گفته که مشکل سیاسی داریم
یا ضعف زبان دیپلماسی داریم
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
یـک خـُرده «دمو»، کمی «کراسی» داریم!
پی نوشت:
منظور همان دموکراسی خارجکی هاست!
#خالوراشد
@rashedansari
نشانی کانال تلگرام راشدانصاری ، شاعر ، مدرس، روزنامه نگار و طنزپرداز👆
سروده : راشد انصاری
کی گفته که مشکل سیاسی داریم
یا ضعف زبان دیپلماسی داریم
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
یـک خـُرده «دمو»، کمی «کراسی» داریم!
پی نوشت:
منظور همان دموکراسی خارجکی هاست!
#خالوراشد
@rashedansari
نشانی کانال تلگرام راشدانصاری ، شاعر ، مدرس، روزنامه نگار و طنزپرداز👆
VID-20220508-WA0051.mp4
3 MB
نشر شانی در نمایشگاه کتاب امسال
کتاب های سالاد لبخند، پُزناله، طنزجهان، مرباعیات خالو و طنز روستا اثر: راشدانصاری را می توانید از غرفه ی نشر شانی تهیه فرمایید....
از ما گفتن😁👆
کتاب های سالاد لبخند، پُزناله، طنزجهان، مرباعیات خالو و طنز روستا اثر: راشدانصاری را می توانید از غرفه ی نشر شانی تهیه فرمایید....
از ما گفتن😁👆