اسطوره با دکتر اسماعیل‌پور
1.02K subscribers
1.6K photos
96 videos
366 files
308 links
منبعی معتبر برای شناخت اساطیر ایران و جهان.

دکتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور مطلق
نویسنده، اسطوره‌شناس، مترجم و استاد دانشگاه شهید بهشتی در رشته‌ی فرهنگ و زبان‌های باستانی است.

درباره‌ی او بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TXYrR2
Download Telegram
📚منتشر شد:

#بوف_نه_چندان_کور
#نمایشنامه
#محمد_علی_سجادی
#انتشارات_افراز

صدای نقاش: ... در این دنیای پست و پر مسکنت، برای نخستین بار گمان ‌کردم که در زندگی من یک شعاع آفتاب درخشید... اما افسوس، این شعاع آفتاب نبود، بلکه فقط یک پرتو گذرنده، یک ستاره پرنده بود که به صورت یک زن بر من تجلی کرد،...
نمی‌دانم چرا موضوع مجلس همه‌ی نقاشی‌های من از ابتدا یک جور و یک شکل بوده است. همیشه یک درخت سرو می‌کشیدم که زیرش پیرمردی قوز کرده شبیه جو کیان هندوستان عبا به خودش پیچیده...
...حالا اگر این چشم‌ها را داشتم، روح چشم‌هایش را روی کاغذ داشتم، چون تنش دیگر به درد نمی‌خورد... چشم‌های مهیب افسونگر، چشم‌هایش مثل این بود که به انسان سرزنش تلخی می‌زند، چشم‌های مضطرب، متعجب، تهدید‌ کننده و وعده دهنده ...
...ولی آن چشم‌ها، آن چشم‌ها را نمی‌توانستم نقاشی کنم... روی کاغذ بیاورم ...

#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #ناشر_برگزیده_تئاتر_و_ادبیات_نمایشی #نشر_افراز #افراز
#دفتر_مرکزی_و_فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین ، پایین‌تر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲
شماره تماس
66401585
66977166
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
ebook.afrazbook.com
www.afrazbook.com
@afrazbook
https://tttttt.me/afrazbook
#سینما_و_فلسفه
#ازمجموعه #دفترهای_کوچک_گایه‌دوسینما
#ژولیت_سرف
#عظیم_جابری
#انتشارات_افراز

افلاطون با نشان دادن افسانه‌ی غار، بی آن که خود بداند ارتباطی میان سینما و فلسفه به‌دست می‌دهد که گدار آن را به‌شکلی آمرانه بیان می‌کند: من فکر می‌کنم، پس سینما وجود دارد. با این حال سینماگر تصاویر و صداهایی کاملا مادی می‌سازد، درحالی‌که فیلسوف از مفاهیمی ناپیدا و انتزاعی استفاده می‌کند. زمانی که سینما در اواخر قرن نوزده متولد می‌شود آن را به‌عنوان سرگرمی ای عامیانه در نظر می‌گیرند و فلاسفه هرگز به آن توجهی نشان نمی‌دهند، چگونه این دو حوزه‌ی نامتجانس، یکی هنر جوان حرکت، دیگری معرفت مفهومی اجدادی، سرانجام به هم می رسند؟ این جیزی است که ژولیت سرف به سبک یک کمدی ازدواج مجدد که مورد علاقه‌ی استنلی کاول بود برایمان حکایت می‌کند. زمان ناسازگاری‌ها به سر آمده، موعد سازش‌های دوباره فرارسیده. آندره بازن، یا به قول ژاک رانسی یر فیلسوف موقعیت درباره‌ی جوهر سینما سوال می‌کند. در دوره سینما دوستی، گدار، ریوت، رونر، دوشه و دنی اقدام به فراخواندن افلاطون ، کیرکگارد یا مرلوپونتی بربالین مولفانی چون روسلینی، لانک، هاکس یا هیچکاک می‌کنند. فلسفه زین
پس سینما را تصرف می‌کند...

#سینما #فلسفه #افلاطون #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #ناشر_برگزیده_تئاتر_و_ادبیات_نمایشی #نشر_افراز #افراز


#دفتر_مرکزی_و_فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین ، پایین‌تر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲
شماره تماس
66401585
66977166
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
ebook.afrazbook.com
www.afrazbook.com
@afrazbook
https://tttttt.me/afrazbook
#سینما_و_فلسفه
#ازمجموعه #دفترهای_کوچک_گایه‌دوسینما
#ژولیت_سرف
#عظیم_جابری
#انتشارات_افراز

افلاطون با نشان دادن افسانه‌ی غار، بی آن که خود بداند ارتباطی میان سینما و فلسفه به‌دست می‌دهد که گدار آن را به‌شکلی آمرانه بیان می‌کند: من فکر می‌کنم، پس سینما وجود دارد. با این حال سینماگر تصاویر و صداهایی کاملا مادی می‌سازد، درحالی‌که فیلسوف از مفاهیمی ناپیدا و انتزاعی استفاده می‌کند. زمانی که سینما در اواخر قرن نوزده متولد می‌شود آن را به‌عنوان سرگرمی ای عامیانه در نظر می‌گیرند و فلاسفه هرگز به آن توجهی نشان نمی‌دهند، چگونه این دو حوزه‌ی نامتجانس، یکی هنر جوان حرکت، دیگری معرفت مفهومی اجدادی، سرانجام به هم می رسند؟ این جیزی است که ژولیت سرف به سبک یک کمدی ازدواج مجدد که مورد علاقه‌ی استنلی کاول بود برایمان حکایت می‌کند. زمان ناسازگاری‌ها به سر آمده، موعد سازش‌های دوباره فرارسیده. آندره بازن، یا به قول ژاک رانسی یر فیلسوف موقعیت درباره‌ی جوهر سینما سوال می‌کند. در دوره سینما دوستی، گدار، ریوت، رونر، دوشه و دنی اقدام به فراخواندن افلاطون ، کیرکگارد یا مرلوپونتی بربالین مولفانی چون روسلینی، لانک، هاکس یا هیچکاک می‌کنند. فلسفه زین
پس سینما را تصرف می‌کند...

#سینما #فلسفه #افلاطون #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #ناشر_برگزیده_تئاتر_و_ادبیات_نمایشی #نشر_افراز #افراز


#دفتر_مرکزی_و_فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین ، پایین‌تر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲
شماره تماس
66401585
66977166
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
ebook.afrazbook.com
www.afrazbook.com
@afrazbook
https://tttttt.me/afrazbook
منتشر شد:

#حلزون‌ها_به_زمان_می‌بازند!
#گونتر_گراس
#خسرو_کیان‌راد
#دفتر‌های_شعر_مدرن_۹
#انتشارات_افراز

ارتباط تنگاتنگی بین نقاشی‌های گراس با شعرهای کنار هر یک از آن‌ها ‌وجود دارد. این تصاویر چه به صورت طرح باشد چه نقاشی‌های آبرنگ به شعرهای کنارش جان می‌بخشد. در واقع شعر و نقاشی آن کامل‌کننده یکدیگرند. به گفته گراس گاه پیش آمده که او ابتدا یک طرح یا نقاشی را کشیده و بعد شعری برای آن تصویر نوشته و همچنین برعکس آن. گراس بر این باور است که تغییر زاویه دید به او کمک می‌کند تا ببیند چیزی که نوشته آیا با تصویر هم قابل بیان است یا برخلاف آن، طرحی که ترسیم کرده با متن هم قابل روایت است.

در این دفتر می‌خوانیم:
هنوز هم هرچند با حوصله‌ای کم‌تر
مسابقه دویدن حلزون‌ها را می‌بینم
شاهدم که چه‌گونه باز به زمان می‌بازند
اما زمان، پیروز نمی‌شود
فقط می‌گذرد.

#مجموعه_شعر #شعر_مدرن #شعر_آلمانی #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #نشر_افراز #افراز
دفتر مرکزی و فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، پایین‌تر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲
شماره تماس
66401585
66977166
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
ebook.afrazbook.com
www.afrazbook.com
https://tttttt.me/afrazbook
مروری بر نمایشنامه‌ی «بوف نه‌چندان کور» نوشته‌ی محمدعلی سجادی

#ادبیات_معاصر_ایران را بیش از چهره‌ی دیگری با #صادق_هدایت می‌شناسند و صادق هدایت را بیش از هر نوشته‌ی دیگری با «#بوف_کور»؛ داستان بلندی رمز‌آمیز و رازآلود که از زمان انتشار آن تاکنون بارها و بارها چاپ و خوانده شده است و حتی کسانی که چندان اهل #کتاب‌ نیستند، گریزی از خواندن آن نداشته‌اند. محمدعلی سجادی در #نمایشنامه‌ی «بوف نه‌چندان کور» که از سوی انتشارات افراز منتشر شده، بار دیگر سر وقت همین بحث‌برانگیزترین کتاب دوره‌ی معاصر رفته و همچنان که عنوان آن نشان می‌دهد، کوشیده است روایت شخصی خود را از این داستان بلند در چارچوبی #دراماتیک به دست بدهد. سجادی کوشیده است حال‌و‌هوای خاص «بوف کور» را در نمایشنامه‌ی خود حفظ کند، اما هم‌زمان تغییراتی را نیز در آن به وجود می‌آورد. از یک سو معشوقه‌ی فرانسویِ هدایت را وارد نمایشنامه کرده است و از سویی دیگر دستگیری راوی بوف کور را پس از قتل همسرش تدارک دیده است. از این دست تغییرات در «بوف نه‌چندان کور» نسبت به نسخه‌ی اصلی کم دیده نمی‌شود، اما آن‌چه باعث می‌شود نمایشنامه از جدیت نیفتد و همچنان رابطه‌اش را با متن اصلی حفظ کند، شناختی است که نویسنده از جهان داستانی هدایت دارد. از این حیث، این نمایشنامه را می‌توان حاصل سال‌ها مطالعه‌ی سجادی درباره‌ی هدایت و آثار او به‌ویژه «بوف کور» دانست؛ شناختی که به او توان دراماتیزه‌کردن داستان را می‌دهد، حتی اگر به بهای برخی تغییرات در آن تمام شود. شاید از همین رو باشد که عنوان فرعیِ کتاب «نگاه محمدعلی سجادی به بوفِ کورِ صادق هدایت» است؛ عنوانی که به‌خودیِ‌خود گویای پشتوانه‌های #پژوهشیِ نمایشنامه‌ی سجادی است، بدون این‌که این پشتوانه‌ها به ساختار دراماتیک آن آسیبی برساند. سجادی نخستین‌بار در تیر ۷۸ سروقت نوشتن چنین نمایشنامه‌ای رفته و مدت‌ها بعد در سال ۹۳ بار دیگر دست به نوشتن آن برده و در نهایت در بهار ۹۶ کار نوشتن را به پایان برده است. اما کتاب «بوف نه‌چندان کور» تنها حاوی نمایشنامه نیست؛ همچنین مصاحبه‌ای با سجادی و یادداشتی از عزیزالله حاجی‌مشهدی درباره‌ی این نمایشنامه به همراه تصاویری از اجرای آن نیز در کتاب گنجانده شده است. با هم پاره‌ای از نمایشنامه‌ی «بوف نه‌چندان کور» را می‌خوانیم:
زن: ... تو واسه چی افتادی دنبال من؟
نقاش: من دنبال تو نیستم.
زن: پس دنبال اون دو تا چشم سیاهی می‌گردی که گمش کردی؟
#نقاش: به تو دیگه مربوط نیست...
زن: زندگی منم به تو مربوط نیس!
نقاش: اگرم باشه تو زنمی...
زن: زنت بودم... نیستم... می‌فهمی هپروتی... صددفه بگم... دیگه نیستیم... خودت گفتی پسرعموی عزیز... خواهربرادر شدیم مث بچگی‌ها... یادت نرفته این مزخرفات که؟!

#بوف_نه‌_چندان_کور
#محمدعلی_سجادی
#انتشارات_افراز
چاپ اول:۱۳۹۶
قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه #اقتباس #تئاتر #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #نشر_افراز #افراز
دفتر مرکزی و فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، پایین‌تر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲،شماره تماس66977166
www.afrazbook.com
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
http://ebook.afrazbook.com/
مروری بر «گوتیک» نوشته‌ی فرد باتینگ

در جهان دراکولاها چه می‌گذرد؟
بسیار پیش می‌آید که در حین خواندن متنی یا در گیرودار بحثی ادبی با اصطلاحی روبه‌رو می‌شوید که یا تصور روشنی از آن ندارید، یا فکر می‌کنید به گوشتان آشناست و کمابیش درباره‌ی آن چیزهایی می‌دانید، اما به‌درستی نمی‌توانید توضیحش بدهید. بیشتر این‌گونه اصطلاحات به گونه‌ها و مکتب‌های ادبی مربوط می‌شود. کار وقتی بیخ پیدا می‌کند که در آثار ادبی نویسندگان ایرانی نمی‌توانید ردپایی از آن گونه و مکتب را پیدا می‌کنید و به این ترتیب، اصطلاحی که برای توصیف آن به کار می‌رود، پیش از بیش برای شما مبهم می‌شود. همه‌ی کسانی که در فضای ادبی ایران نفس می‌کشند، بیش‌و‌کم می‌دانند که چنین ابهاماتی تا چه اندازه بر بحث‌های رایج سایه می‌افکند و دستِ آدم‌ها را برای استفاده‌ی دلبخواهی از آن‌ها باز می‌گذارد. خواندنِ کتاب‌هایی مثل «گوتیک» نوشته‌ی فرد باتینگ که با ترجمه‌ی علیرضا پلاسیّد و از سوی انتشارات افراز منتشر شده، دست‌کم این حُسن را دارد که شما را با اصطلاحاتی از این دست آشنا می‌کند. با این همه، «گوتیک» چیزی فراتر از کتاب‌های آشنایی با اصطلاحات و مکاتب ادبی است که اغلب به‌طور مختصر و مفید به موضوع بحث خود می‌پردازند. باتینگ در این کتاب کوشیده است نه‌تنها به زمینه‌های تاریخی چنین گرایشی نگاهی دیگر بیندازد، بلکه همچنین ادامه‌ی آن را در دوره‌های ادبی مختلف که به‌دنبال آن آمده‌اند، پی گرفته‌ است. این‌گونه است که اگر نویسنده در فصل اول ویژگی‌های کلی گوتیک را معرفی می‌کند و در فصل دوم ریشه‌های آن را می‌جوید، در فصل‌های سوم و چهارم مستقیماً سر وقت شکل‌های گوتیک و آثار گوتیک در دهه‌ی 1790 می‌رود و بعد بحث را با دگردیسی‌های گوتیک، گوتیک خانگی و بازگشت گوتیک در دهه‌ی 1890 در فصل‌های پنجم، ششم و هفتم ادامه می‌دهد، اما کارِ باتینگ در همین‌جا تمام نمی‌شود. او فصل پایانی کتاب خود را به گوتیک قرن بیستم اختصاص داده و ذیل عناوینی چون آثار گوتیک مدرن، داستان علمی-تخیلی و فیلم، گوتیک پست‌مدرن و پایان گوتیک نشان می‌دهد سروکار ما با سنتی دیرپا در ادبیات مغرب‌زمین است. با هم پاره‌ای از کتاب «گوتیک» را می‌خوانیم: «بازگشت بیش از اندازه محبوبیت‌یافته‌ی دراکولا به پرده‌ی سینما در دهه‌ی 1990 با همه‌ی ادعاهای اصالت آن هراسی را برنیانگیخت که به بیرون‌راندنِ بدی، ناهمسازی گمراه‌کننده‌ی انگاره‌های فریبکارانه‌ای که آن نیز در دام گرفتار است، توانا باشد. به گمراهی‌کشاندنِ ادبی و کنایی، هراس هم‌روزگاری است که در گوتیک دهه‌ی 1990 همچنان ناهمساز است. هدف "دراکولا" (1992) اثر فرانسیس فورد کاپولا برگردان معتبرتری از این داستان است که برای تبلیغ، عنوان "دراکولای برام استوکر" را دارد.»

#گوتیک
#فرد_باتینگ
#علیرضا_پلاسید
#انتشارات_افراز
#چاپ_اول_1389
#قیمت_7000تومان
#داستان‌های_وحشت_آفرین #تاریخ_و_نقد #نظریه #جنبش_احیای_ادبیات_گوتیک #انواع_ادبی #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #نشر_افراز #افراز

دفتر مرکزی و فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، پایین‌تر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲،شماره تماس:66977166
www.afrazbook.com
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
http://ebook.afrazbook.com/