🌷🍀🌷🍀🌷
#خوابـدیدن در اساطیر
💊 @Os2re_Esmailour
گفتاری از: کارل گوستاو #یونگ
زندگی اقوام بدود پر از حالت نگرانی از احتمال بروز ناگهانی مخاطرات روحی است و در رسوم آنها، تدابیر و وسایل بسیاری برای تقلیل این خطرها وجود دارد. مثلا ایجاد مناطق ممنوع یکی از شواهد محسوس این کیفیت است. «تابو» های متعدد این اقوام عبارت از حریم های روانی هستند که حدود آنها با کمال دقت و ترس رعایت می شود. من وقتی که با قبیله بومی ها در دامنه جنوبی کوه الگن (Elgon) در آفریقای شرقی زندگی می کردم، اشتباه بسیار بدی کردم. می خواستم در مورد خانه های ارواح و اجنه، که غالبا در جنگل ها به آنها برخورده بودم، اطلاعاتی کسب کنم و در ضمن گفتگو کلمه «سلل تنی» را که به معنی همین ارواح است، بر زبان آوردم. بلافاصله همه خاموش شدند و حالت ناراحتی شدیدی به همه دست داد و روی از من برگرداندند، زیرا من کلمه ای را که باید از آن پرهیز کرد، با صدای بلند ادا کرده، وبه این ترتیب در را به سوی پیشامدهای بسیار خطرناک باز نموده بودم. لازم بود موضوع سخن را عوض کنم تا ادامه گفتگو ممکن شود.
همین بومی ها به من اطمینان دادند که هیچ وقت خواب نمی بینند، زیرا خواب دبدن را از امتیازات رییس قبیله و پزشک جادوگر می دانستند. پزشک هم به من چنین گفت: «من دیگر خواب نمی بینم. ... از وقتی که انگلیسی ها به این جا آمده اند، دیگر نیازی به خواب دیدن نداریم چون کلانتر ناحیه همه چیز را در مورد جنگ و ناخوشی و جاهایی را که می شود در آن منزل کرد می داند.» این طرز فکر عجیب از این جا ناشی می شود که در گذشته #خواب به منزله بزرگترین راهنمای سیاسی قبیله بوده و به منزله ندای مونگو (mungu) یا خدا تلقی می شده است.
💊 @Os2re_Esmailour
خواب ها ندای موجود ناشناسی هستند که همیشه به ما اعلام خطر می کند و ما را از دسیسه ها و خطرهای تازه و قربانی ها و جنگ و مزاحمت های دیگر آگاه می سازد. یک سیاه آفریقایی خواب دید که دشمنانش او را اسیر کرده و زنده زنده سوزانده اند. خویشاوندان خود را جمع کرد و التماس کرد که او را بسوزانند. این ها تا این اندازه زاضی شدند که او را دست و پابسته روی آتش بگذارند. البته از این عمل آسیب زیادی دید، اما پیش خود اطمینان پیدا کرد که از چنگ دشمنانش گریخته است.
رسوم جادویی بسیاری وجود دارند که فقط به منظور دفاع در برابر تمایلات خطرناک و غیر قابل پیش بینی ناخود آگاه ایجاد شده اند. این کیفیت متناقض عجیب، که خواب از طرفی ندا و از طرف دیگر منبع دایم مزاحمت هاست، به هیچ وجه خاطر انسان بدوی را پریشان نمی کند. (صص 17-19)
در حماسه بابلی «#گیلگمش»، وقتی که تکبر و بلند پروازی اش خدایان را تحریک می کند، آنها مردی را خلق می کنند تا در قدرت با او برابری کند تا به این وسیله به جاه طلبی ناشایست او خاتمه دهند. اما گیلگمش از انتقام خدایان گریخت. یعنی خواب هایی به او دست داد که او را برحذر کردند و او به آن خواب ها توجه نمود، زیرا طریقه فایق شدن بر دشمن را به او نشان می دادند. (ص16)
—-------------------
منبع: روان شناسی و دین، کارل گوستاو یونگ، ترجمه فواد روحانی.
💊 @Os2re_Esmailour
#خوابـدیدن در اساطیر
💊 @Os2re_Esmailour
گفتاری از: کارل گوستاو #یونگ
زندگی اقوام بدود پر از حالت نگرانی از احتمال بروز ناگهانی مخاطرات روحی است و در رسوم آنها، تدابیر و وسایل بسیاری برای تقلیل این خطرها وجود دارد. مثلا ایجاد مناطق ممنوع یکی از شواهد محسوس این کیفیت است. «تابو» های متعدد این اقوام عبارت از حریم های روانی هستند که حدود آنها با کمال دقت و ترس رعایت می شود. من وقتی که با قبیله بومی ها در دامنه جنوبی کوه الگن (Elgon) در آفریقای شرقی زندگی می کردم، اشتباه بسیار بدی کردم. می خواستم در مورد خانه های ارواح و اجنه، که غالبا در جنگل ها به آنها برخورده بودم، اطلاعاتی کسب کنم و در ضمن گفتگو کلمه «سلل تنی» را که به معنی همین ارواح است، بر زبان آوردم. بلافاصله همه خاموش شدند و حالت ناراحتی شدیدی به همه دست داد و روی از من برگرداندند، زیرا من کلمه ای را که باید از آن پرهیز کرد، با صدای بلند ادا کرده، وبه این ترتیب در را به سوی پیشامدهای بسیار خطرناک باز نموده بودم. لازم بود موضوع سخن را عوض کنم تا ادامه گفتگو ممکن شود.
همین بومی ها به من اطمینان دادند که هیچ وقت خواب نمی بینند، زیرا خواب دبدن را از امتیازات رییس قبیله و پزشک جادوگر می دانستند. پزشک هم به من چنین گفت: «من دیگر خواب نمی بینم. ... از وقتی که انگلیسی ها به این جا آمده اند، دیگر نیازی به خواب دیدن نداریم چون کلانتر ناحیه همه چیز را در مورد جنگ و ناخوشی و جاهایی را که می شود در آن منزل کرد می داند.» این طرز فکر عجیب از این جا ناشی می شود که در گذشته #خواب به منزله بزرگترین راهنمای سیاسی قبیله بوده و به منزله ندای مونگو (mungu) یا خدا تلقی می شده است.
💊 @Os2re_Esmailour
خواب ها ندای موجود ناشناسی هستند که همیشه به ما اعلام خطر می کند و ما را از دسیسه ها و خطرهای تازه و قربانی ها و جنگ و مزاحمت های دیگر آگاه می سازد. یک سیاه آفریقایی خواب دید که دشمنانش او را اسیر کرده و زنده زنده سوزانده اند. خویشاوندان خود را جمع کرد و التماس کرد که او را بسوزانند. این ها تا این اندازه زاضی شدند که او را دست و پابسته روی آتش بگذارند. البته از این عمل آسیب زیادی دید، اما پیش خود اطمینان پیدا کرد که از چنگ دشمنانش گریخته است.
رسوم جادویی بسیاری وجود دارند که فقط به منظور دفاع در برابر تمایلات خطرناک و غیر قابل پیش بینی ناخود آگاه ایجاد شده اند. این کیفیت متناقض عجیب، که خواب از طرفی ندا و از طرف دیگر منبع دایم مزاحمت هاست، به هیچ وجه خاطر انسان بدوی را پریشان نمی کند. (صص 17-19)
در حماسه بابلی «#گیلگمش»، وقتی که تکبر و بلند پروازی اش خدایان را تحریک می کند، آنها مردی را خلق می کنند تا در قدرت با او برابری کند تا به این وسیله به جاه طلبی ناشایست او خاتمه دهند. اما گیلگمش از انتقام خدایان گریخت. یعنی خواب هایی به او دست داد که او را برحذر کردند و او به آن خواب ها توجه نمود، زیرا طریقه فایق شدن بر دشمن را به او نشان می دادند. (ص16)
—-------------------
منبع: روان شناسی و دین، کارل گوستاو یونگ، ترجمه فواد روحانی.
💊 @Os2re_Esmailour