نگه در دیدهام خواب پریشان است پنداری
نفس در سینه، مارم در گریبان است پنداری
بزرگان کواکب را جهالتْجلوه میبینم
بساط چرخ، بازیگاه طفلان است پنداری
چنان خوش آب و رنگ از گریهام شد دامن صحرا
که هر خارش رگِ کانِ بدخشان است پنداری
به حسن حیرتافزا کرده واله کفر و ایمان را
دو عالم بر رخش یک چشمِ حیران است پنداری
بلنداقبالی دنیا به مغروری نمیارزد
سرم بر دوش گردون در گریبان است پنداری
به جای سبزهی شاداب، دود از خاک میروید
بهارِ تربیت را برق باران است پنداری
دمی در مجلس واعظ شدم حاضر، چه دانستم
چنان زد راه ایمانم که شیطان است پنداری
لباس عافیت، صاحبْتکبّر کرده ناظم را
چنان بر خویش مینازد که عریان است پنداری
#ناظم_هروی
https://telegram.me/nimaasakk
نفس در سینه، مارم در گریبان است پنداری
بزرگان کواکب را جهالتْجلوه میبینم
بساط چرخ، بازیگاه طفلان است پنداری
چنان خوش آب و رنگ از گریهام شد دامن صحرا
که هر خارش رگِ کانِ بدخشان است پنداری
به حسن حیرتافزا کرده واله کفر و ایمان را
دو عالم بر رخش یک چشمِ حیران است پنداری
بلنداقبالی دنیا به مغروری نمیارزد
سرم بر دوش گردون در گریبان است پنداری
به جای سبزهی شاداب، دود از خاک میروید
بهارِ تربیت را برق باران است پنداری
دمی در مجلس واعظ شدم حاضر، چه دانستم
چنان زد راه ایمانم که شیطان است پنداری
لباس عافیت، صاحبْتکبّر کرده ناظم را
چنان بر خویش مینازد که عریان است پنداری
#ناظم_هروی
https://telegram.me/nimaasakk