قَــدِ خـامــوشـی ِ یـکـ زیـرگــذر، غمگینم
مثل گنجشک که خورده به سپر غمگینم
زنـدگـی ِ سـگـی و صـبـر ِ عـظیم ِ شتری
یــک نــفــر آدمـــم و چـنـد نـفـر غمگینم
#طاهره_خنیا
https://telegram.me/nimaasakk
مثل گنجشک که خورده به سپر غمگینم
زنـدگـی ِ سـگـی و صـبـر ِ عـظیم ِ شتری
یــک نــفــر آدمـــم و چـنـد نـفـر غمگینم
#طاهره_خنیا
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
اینهمه دختر و پسر داری
صدتا ستّار پُشتِ در داری
ننهگوهر! یهوقت غم نخوری
تو که از داغمون خبر داری
خشک باید بترسه از آتیش
تو یه جنگل درختِ تر داری
صدتا سیمرغ توو کبودیهات
صدتا ققنوس زیرِ پَر داری
مادرِ شیرهیبتِ حَسَنَک
تو بهجای همه جگر داری
دیدنت حُکمِ تیرِ جلّاداس
واسهی قلبشون ضرر داری
که مِثِ مرگ از تو میترسن
واقعیّت تویی، خطر داری
نقشهی استقامتی، گرچه
مرزهای شکستهتر داری
چادرِ زخمتو کمر بستی
بعد ستّار اگه کمر داری
خُرد، دستی که روت بلند بشه
یه نفر رفت، صد نفر داری
خار شِه توی چشمشون هر روز
بچههایی که بیشتر داری
چادرت پرچم و کفن ای کاش...
که مثِ حرفِ حق اثر داری
#طاهره_خنیا
https://telegram.me/nimaasakk
صدتا ستّار پُشتِ در داری
ننهگوهر! یهوقت غم نخوری
تو که از داغمون خبر داری
خشک باید بترسه از آتیش
تو یه جنگل درختِ تر داری
صدتا سیمرغ توو کبودیهات
صدتا ققنوس زیرِ پَر داری
مادرِ شیرهیبتِ حَسَنَک
تو بهجای همه جگر داری
دیدنت حُکمِ تیرِ جلّاداس
واسهی قلبشون ضرر داری
که مِثِ مرگ از تو میترسن
واقعیّت تویی، خطر داری
نقشهی استقامتی، گرچه
مرزهای شکستهتر داری
چادرِ زخمتو کمر بستی
بعد ستّار اگه کمر داری
خُرد، دستی که روت بلند بشه
یه نفر رفت، صد نفر داری
خار شِه توی چشمشون هر روز
بچههایی که بیشتر داری
چادرت پرچم و کفن ای کاش...
که مثِ حرفِ حق اثر داری
#طاهره_خنیا
https://telegram.me/nimaasakk
با تيربارانِ سگانِ خشمگينِ دِه، از گلهمان يك مشت گاوِ كلّهخر مانده
سربازهای سر به راهِ ميرزا سرسخت، با چشمهای بسته اينك: چشم فرمانده!
انبوهِ بیقلادهی سگهای خونْخورده در پنجههاشان، پرچمِ فتحِ درِ دوزخ
فرمانِ آتش میدهد اسكندری از نو، دستی كه بر كبريتهای بیخطر مانده!
قصابهای خشمگينِ شيههكش در جوش، اسبانِ مادرمُردهی در خونِ دندانْ خرد
از اين ستون تا آن ستون بند و جگر گوشه، از دل به دل راهی پر از خونِ جگر مانده!
در جبهههای حق عليهِ دشمنِ فرضی، خاموشی از نو، شورشِ شبْتابها از نو
نه بوی يوسف میدهد نه روشنِ چشم است؛ پيراهنِ خونی كه در دستِ پدر مانده!
خوابِ نمكْسودِ سرِ سبز و زبانِ سرخ، خودسوزیِ هر روزِ خورشيدی كه میبيند
تابوتِ بیچشمولبِ يارِ دبستانی، بر شانهی تاريخِ « مرزِ پُرگُهر » مانده!
خشتِ كج و بارِ كج و معمارِ كجانديش، «تاريخ»، اين بیافتخارِ تا ثريا كج!
گنجشك مفت و سنگ مفت و جانِ انسان مفت، از آخرين گنجشكْپر، يك مشت پر مانده...!
#طاهره_خنیا
https://telegram.me/nimaasakk
سربازهای سر به راهِ ميرزا سرسخت، با چشمهای بسته اينك: چشم فرمانده!
انبوهِ بیقلادهی سگهای خونْخورده در پنجههاشان، پرچمِ فتحِ درِ دوزخ
فرمانِ آتش میدهد اسكندری از نو، دستی كه بر كبريتهای بیخطر مانده!
قصابهای خشمگينِ شيههكش در جوش، اسبانِ مادرمُردهی در خونِ دندانْ خرد
از اين ستون تا آن ستون بند و جگر گوشه، از دل به دل راهی پر از خونِ جگر مانده!
در جبهههای حق عليهِ دشمنِ فرضی، خاموشی از نو، شورشِ شبْتابها از نو
نه بوی يوسف میدهد نه روشنِ چشم است؛ پيراهنِ خونی كه در دستِ پدر مانده!
خوابِ نمكْسودِ سرِ سبز و زبانِ سرخ، خودسوزیِ هر روزِ خورشيدی كه میبيند
تابوتِ بیچشمولبِ يارِ دبستانی، بر شانهی تاريخِ « مرزِ پُرگُهر » مانده!
خشتِ كج و بارِ كج و معمارِ كجانديش، «تاريخ»، اين بیافتخارِ تا ثريا كج!
گنجشك مفت و سنگ مفت و جانِ انسان مفت، از آخرين گنجشكْپر، يك مشت پر مانده...!
#طاهره_خنیا
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak