روی دنیا ببند پنجره را، تا کمی در هوای من باشی
چون قرارست بعد ازاین تنها، بانوی شعرهای من باشی
چند بیتی به یاد تو غمگین...چند بیتی کنار تو لبخند...
عصرها عشق می زند به سرم، تلخ و شیرین چای من باشی
من بخوانم تو سر تکان بدهی، تو بخوانی دلم تکان بخورد
آخرِ شعر ازخودم بروم، تو بمانی صدای من باشی
من پُرم از گناه و آدم و سیب، از تو و عاشقانه های نجیب
نیتت را درست کن این بار، جای شیطان خدای من باشی
با چه نامی تو را صدا بزنم!؟ آی خاتون با شکوه غزل!
"عشق" هر چند اسم کوچک توست، دوست دارم "شما"ی من باشی
کاش یک شب به جای زانوی غم، شانه های تو بود در بغلم
در تب خواب ها و حسرت ها، کاش یک لحظه جای من باشی
شاید این بغض آخرم باشد، چشم های مرا ندیده بگیر
فکر دیوانه ای برای خودت، فکر چتری برای من باشی
بیت آخر همیشه بارانی ست، هر دو باید به خانه برگردیم
این غزل را مرور کن هر شب، تا کمی در هوای من باشی
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
چون قرارست بعد ازاین تنها، بانوی شعرهای من باشی
چند بیتی به یاد تو غمگین...چند بیتی کنار تو لبخند...
عصرها عشق می زند به سرم، تلخ و شیرین چای من باشی
من بخوانم تو سر تکان بدهی، تو بخوانی دلم تکان بخورد
آخرِ شعر ازخودم بروم، تو بمانی صدای من باشی
من پُرم از گناه و آدم و سیب، از تو و عاشقانه های نجیب
نیتت را درست کن این بار، جای شیطان خدای من باشی
با چه نامی تو را صدا بزنم!؟ آی خاتون با شکوه غزل!
"عشق" هر چند اسم کوچک توست، دوست دارم "شما"ی من باشی
کاش یک شب به جای زانوی غم، شانه های تو بود در بغلم
در تب خواب ها و حسرت ها، کاش یک لحظه جای من باشی
شاید این بغض آخرم باشد، چشم های مرا ندیده بگیر
فکر دیوانه ای برای خودت، فکر چتری برای من باشی
بیت آخر همیشه بارانی ست، هر دو باید به خانه برگردیم
این غزل را مرور کن هر شب، تا کمی در هوای من باشی
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
صبح ات به خیر آفتابم! دیشب نخوابیدی انگار
این شانه ها گرم و خیس اند، تا صبح باریدی انگار
دنیای تو یک نفر بود...دنیای من خالی از تو
من در هوای تو و...تو، جز من نمی دیدی انگار
هربار یک بغض کهنه، روی سرت خالی ام کرد
تو مهربان بودی آنقدر...طوری که نشنیدی انگار
گفتم که حالِ بدم را فردا به رویم نیاور
با خنده گفتی: تو خوبی...!؟ یعنی که فهمیدی انگار
تا زود خوابم بگیرد...آرام...آرام...آرام…
از عشق گفتی، دلم ریخت...اما تو ترسیدی انگار
گفتی: رها کن خودت را...پیشم که هستی خودت باش
گفتم: اگر من نباشم!؟...با بغض خندیدی انگار
صبح است و تب دارم از تو...این گونه ها داغ و خیس اند
در خواب، پیشانی ام را با گریه بوسیدی انگار...!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
این شانه ها گرم و خیس اند، تا صبح باریدی انگار
دنیای تو یک نفر بود...دنیای من خالی از تو
من در هوای تو و...تو، جز من نمی دیدی انگار
هربار یک بغض کهنه، روی سرت خالی ام کرد
تو مهربان بودی آنقدر...طوری که نشنیدی انگار
گفتم که حالِ بدم را فردا به رویم نیاور
با خنده گفتی: تو خوبی...!؟ یعنی که فهمیدی انگار
تا زود خوابم بگیرد...آرام...آرام...آرام…
از عشق گفتی، دلم ریخت...اما تو ترسیدی انگار
گفتی: رها کن خودت را...پیشم که هستی خودت باش
گفتم: اگر من نباشم!؟...با بغض خندیدی انگار
صبح است و تب دارم از تو...این گونه ها داغ و خیس اند
در خواب، پیشانی ام را با گریه بوسیدی انگار...!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
هیچ کس چون تو حریف لب خاموشم نیست
جز صدای سخن عشق تو در گوشم نیست
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور
عشق در سینهٔ من هست و در آغوشم نیست
آن چنان مست خیال تو می افتم هر شب
که حواسم به تن خستهٔ بی هوشم نیست
تشنه ام تشنه و بالای سرم کاسه ی آب
ماهِ روی تو در این آب که می نوشم نیست
هستی و نیستی آن قدر که جز عطری دور
هیچ در حافظهٔ خالیِ تن پوشم نیست
تا می آیم سر دل وا کنم از تو، انگار
جز سرانگشت تو روی لب خاموشم نیست
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
جز صدای سخن عشق تو در گوشم نیست
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور
عشق در سینهٔ من هست و در آغوشم نیست
آن چنان مست خیال تو می افتم هر شب
که حواسم به تن خستهٔ بی هوشم نیست
تشنه ام تشنه و بالای سرم کاسه ی آب
ماهِ روی تو در این آب که می نوشم نیست
هستی و نیستی آن قدر که جز عطری دور
هیچ در حافظهٔ خالیِ تن پوشم نیست
تا می آیم سر دل وا کنم از تو، انگار
جز سرانگشت تو روی لب خاموشم نیست
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
از لب پنجرهای رو به تو اما بسته
دل وامانده فقط دل به تماشا بسته
به سرِ ما چهگلی میزند اینعشق؟ بگو
مشت او بر همه وا بوده و بر ما بسته
دستهایی به دعا بود و سری بر دیوار
آه.. بی آنکه دری باشد.. حتی بسته
کاری از دست کسی برنمیآید.. انگار
سرنوشت من و تو دست خدا را بسته
ما دوتا قایقِ ديوانهی موجيم، که بخت
پای ما را به درختی لب دریا بسته..
دوستتدارم چون نانونمک تا دمِ مرگ
باشد این سفرهی دل پیشِتو اما بسته..!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
دل وامانده فقط دل به تماشا بسته
به سرِ ما چهگلی میزند اینعشق؟ بگو
مشت او بر همه وا بوده و بر ما بسته
دستهایی به دعا بود و سری بر دیوار
آه.. بی آنکه دری باشد.. حتی بسته
کاری از دست کسی برنمیآید.. انگار
سرنوشت من و تو دست خدا را بسته
ما دوتا قایقِ ديوانهی موجيم، که بخت
پای ما را به درختی لب دریا بسته..
دوستتدارم چون نانونمک تا دمِ مرگ
باشد این سفرهی دل پیشِتو اما بسته..!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
کجــاها را به دنبالت بگـــــــردم شهر خالی را...!؟
دلم انگـــــار باور کــــــرده آن عشق خیالـــــی را
نسیمی نیست... ابری نیست... یعنی:نیستی در شهر
تـــــو در شــــــهری اگــر باران بگیرد این حوالــــــــــی را
مرا در حسرت نارنجــــزارانت رهــــــا کـــــردی
چراغان کن شبِ این عصــــــرهای پرتقالی را
دلِ تنگِ مــــــــرا با دکــــمه ی پیـــــراهنت واکن
رها کن از غم سنــــجاق، موهـــــای شلالی را
اناری از لبِ دیوار باغت ســــــرخ می خنــدد
بگیر از من بگیر این دستـــــهای لاابـــالی را
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار
بکش بر سینه این دیوانــه ی حــالی به حــالی را
نسیمی هست... ابری هست... اما نیستی در شهر
دلــــــم بیهوده مـــــی گردد خیابان های خالـــی را...!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
دلم انگـــــار باور کــــــرده آن عشق خیالـــــی را
نسیمی نیست... ابری نیست... یعنی:نیستی در شهر
تـــــو در شــــــهری اگــر باران بگیرد این حوالــــــــــی را
مرا در حسرت نارنجــــزارانت رهــــــا کـــــردی
چراغان کن شبِ این عصــــــرهای پرتقالی را
دلِ تنگِ مــــــــرا با دکــــمه ی پیـــــراهنت واکن
رها کن از غم سنــــجاق، موهـــــای شلالی را
اناری از لبِ دیوار باغت ســــــرخ می خنــدد
بگیر از من بگیر این دستـــــهای لاابـــالی را
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار
بکش بر سینه این دیوانــه ی حــالی به حــالی را
نسیمی هست... ابری هست... اما نیستی در شهر
دلــــــم بیهوده مـــــی گردد خیابان های خالـــی را...!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
نسیمی هست... ابری هست... اما نیستی در شهر
دلــــــم بیهوده مـــــی گردد خیابان های خالـــی را...!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
دلــــــم بیهوده مـــــی گردد خیابان های خالـــی را...!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Forwarded from "نوالی به نام عشق"
عاشقانه 👩❤️👨
شعر : #اصغر_معاذی
خوانش : #سید_محمد_امین_موسوی
#الهی_که_غم_نداشته_باشی
🆔 @naval_e_eshgh ♨️
شعر : #اصغر_معاذی
خوانش : #سید_محمد_امین_موسوی
#الهی_که_غم_نداشته_باشی
🆔 @naval_e_eshgh ♨️
حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم
درگیـرِ چشمهای تـو بـاشم رهـاترم
دلتنگیام کم از غمِ تنهایی تو نیست
من هـرچـه بیقـرارترم بیصـداترم
گاهی مقابـلِ تـو کـه میایستم نرنج
پیـشِ تــو از هـر آینـه بـی ادعـاترم
قلبیکـه کُنجِ سینهی من میزند تویی
مـن بـا غـمِ تـو از خـودِ تـو آشناترم
هرلحظه اتفـاق میافتم بدونِ تـو
از مـرگهـا و زلـزلهها، بـیهـواترم
حالم بد است با تو فقط خوب میشوم
خیـلـی از آنچـه فکـر کنی مبتلاترم!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
درگیـرِ چشمهای تـو بـاشم رهـاترم
دلتنگیام کم از غمِ تنهایی تو نیست
من هـرچـه بیقـرارترم بیصـداترم
گاهی مقابـلِ تـو کـه میایستم نرنج
پیـشِ تــو از هـر آینـه بـی ادعـاترم
قلبیکـه کُنجِ سینهی من میزند تویی
مـن بـا غـمِ تـو از خـودِ تـو آشناترم
هرلحظه اتفـاق میافتم بدونِ تـو
از مـرگهـا و زلـزلهها، بـیهـواترم
حالم بد است با تو فقط خوب میشوم
خیـلـی از آنچـه فکـر کنی مبتلاترم!
#اصغر_معاذی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak