محمد تقی قشقایی
143 subscribers
36 photos
5 videos
1 file
12 links
آثار محمد تقی قشقائی،شعر و نقد ادبی
Download Telegram
این رفت و برگشت به نوعی باورمند جلوه داده است:
"کلاغی که سیاهی را در باد می تکاند
فکر می کند به پایان قصه
اما هنوز
خواب هایم بیدارند
برای آوازهایم
دهان از پرنده می گیرم"
در شعر دوم به نظر میرسد رنگ طبیعت رنگ کمتری است و محیط شعر به سمت دنیا البته به نحوی که ذهنیت و ایدئولوژی شاعر رنگش عیان تر می شود و این نگاه و برداشت از سمت و سوی جهان و البته "تاریخ" ما را با فضایی سراسر اندوه آشنا می کند:
"البته آفتابگردان های ونگوگ" و " مردی نشسته به طنز" عبارت هایی ساخت یافته و صیقل یافته به نظر نمی رسند.
سطر های انتهایی شعر دوم به نحو مطلوبی اندوه باورمنده را بروز داده است:
"کسی را که روبرویتان می بینید
گوشه ای از تاریخ است
که ارابه ای از رویش
گذشته است"

3-رهیافت های موسیقی و سطر نویسی

در شعر سپید حرف تازه ای را در مورد موسیقی و نحوه پدید آمدن سطرها با به استخدام در آمدن موسیقی ندارم که بزنم! همان مواردی که در چند نوشتار گفته شده است اینجا نیز مصداق دارد،
در اینگونه شعرها به سبب فقدان موسیقی بیرونی و تقریبا نقصان موسیقی کناری می دانیم که موسیقی معنوی و درونی می توانند کارکرد مشخص و البته غیر قابل انکاری در ایجاد و ارائه شعر داشته باشند،موسیقی درونی با آوا ها و صوتهایی همگن به وجود می آید مانند تکریر واک هایی که از"واج"ها و مصوت های همنوا حاصل می گردد، موسیقی معنوی نیز از تقابل ها و تضادهایی که در مضامین و ذات واژه ها می تواند پدید بیاید در شعر آزاد و سپید نیز قابل ارائه می باشد.
در نهایت موسیقی درونی و معنوی و کارکرد شعرگونه شان می تواند به نوع متناسبی از سطر نویسی شعر سپید را رهنمون نمایند.
در واقع این موسیقی های اشاره شده ابزارهایی برای سطر نویسی بهینه قلمداد می شوند.
با لحاظ جملات بالا در این سرفصل به دو شعر سپید فوق نگاه می کنیم،
هم شعر اول و نیز شعر دوم تا حدود زیادی توانسته اند از مواهب موسیقی درونی برای سطر نویسی بهره بگیرند.
سطرهای"بخشیده ام/رنگ لب ها را...تا...به هم ریخت"
اما "بازگفت یک بعید" و ادامه آن به لحاظ کارکرد موسیقی درونی و نتیجه آن سطر نویسی نیاز به مداقه و مراقبه بیشتری دارند،
شعر دوم از این منظر تقریبا برخلاف شعر اول نیمه دوم بهینه تری به سبب موسیقی درونی و کارکرد آواها دارد و نیمه اول آن به سبب بهره بردن از شروعی بدون کارکرد به لبه پرتگاه نثر نزدیک شده است و خوشبختانه در ادامه سقوط نکرده است.
نهایتا همین دوشعر را اگر از این شاعر ارجمند خوانده بودیم می توان گفت که ایشان اصالتا شاعرند،در واقع به معنی اخص کلام شعر برایش دغدغه است دغدغه ای که با آن هم بخشی از آلام خودش را تسکین بدهد و هم گوشه از این جهان سراسر کژی و ناخوبی را به زیبایی دعوت کند.
در مورد این شعر ها می شود مواردی دیگری را نیز طرح موضوع کرد مانند:
-نحوه تناسب سازی سطرها و مضمون سازی
-زبان طبیعی،اجتماعی
-شعر سپید،شروع،پایان
-واژه های سیال،واژه های ایستا

و موارد دیگر که به دلیل طولانی شدن کلام تا همینجا هم عذرخواهم،🙏

ایرادهای تایپی و ویرایشی ام را حلال کنید لطفا!

#محمد_تقی_قشقایی

#از_کتاب
#جلد_پنجم_نقد_ادبی

#بیست_به_اضافه_هشت_شاعر_بیست_به_اضافه_هشت_نقد

#انتشارات_نظری

#کانال_شعر_ها_و_نقدها_در_تلگرام_👇

@mohammad_ghashghaei