#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
🌸#یا_فاطمه_س🌸
دردی که زهرا میدهد مانند درمان است
آن کس که دارد حب زهرا را مسلمان است
🍂 🍂
با دست خالی آمده پشت درش سائل
هنگام بر گشتن ولی یک پا سلیمان است
🍂 🍂
کلب در زهرا شدن هم روزی ما نیست
وقتی که خیل انبیا اینجا نگهبان است
🍂 🍂
کل عوالم ریزه خوار سفره اش هستند
هر چند که در سفره اش تنها فقط نان است
🍂 🍂
اثبات گشته عاشق این خاندان مائیم
زیرا که منّا اهل بیت از آن سلمان است
🍂 🍂
لطف دو چندان میکند بر ما عجم ها، چون
گریه کنانش بیشتر در خاک ایران است
🍂 🍂
سرتاسر ایران اگر که بیت الاحزان است
این مرحمت از جانب شاه خراسان است
🍂 🍂
ام ابیها مادر ما گریه کن ها گشت
پس بعد از این بابای ماها شاه مردان است
🍂 🍂
اذن دخولم را دوباره حیدر امضا کرد
این قطره های اشک لطف شیر یزدان است
🍂 🍂
ذکری که با آن فاطمه خوشنود میگردد
گاهی حسین جان است و گاهی هم حسن جان است
#۹_روز_تا_شهادت_حضرت_فاطمة_الزهرا
#به_روایت_۷۵_روز 📜
#سال۱۱_هجری_قمری 📆
💚 #منم
#گدای
#فاطمه 💚
🏴 @modafeharm_zeynab
🌸#یا_فاطمه_س🌸
دردی که زهرا میدهد مانند درمان است
آن کس که دارد حب زهرا را مسلمان است
🍂 🍂
با دست خالی آمده پشت درش سائل
هنگام بر گشتن ولی یک پا سلیمان است
🍂 🍂
کلب در زهرا شدن هم روزی ما نیست
وقتی که خیل انبیا اینجا نگهبان است
🍂 🍂
کل عوالم ریزه خوار سفره اش هستند
هر چند که در سفره اش تنها فقط نان است
🍂 🍂
اثبات گشته عاشق این خاندان مائیم
زیرا که منّا اهل بیت از آن سلمان است
🍂 🍂
لطف دو چندان میکند بر ما عجم ها، چون
گریه کنانش بیشتر در خاک ایران است
🍂 🍂
سرتاسر ایران اگر که بیت الاحزان است
این مرحمت از جانب شاه خراسان است
🍂 🍂
ام ابیها مادر ما گریه کن ها گشت
پس بعد از این بابای ماها شاه مردان است
🍂 🍂
اذن دخولم را دوباره حیدر امضا کرد
این قطره های اشک لطف شیر یزدان است
🍂 🍂
ذکری که با آن فاطمه خوشنود میگردد
گاهی حسین جان است و گاهی هم حسن جان است
#۹_روز_تا_شهادت_حضرت_فاطمة_الزهرا
#به_روایت_۷۵_روز 📜
#سال۱۱_هجری_قمری 📆
💚 #منم
#گدای
#فاطمه 💚
🏴 @modafeharm_zeynab
#یا_زهرا_س🌿❤
منم گدا منم گدا،گداے ڪوے فاطمہ
روز و شبم مےگذرد بہ گفٺ وگوے فاطمہ
مݧ ڪه غمیݧ وخسٺہ ام،دیده زغیر بسٺہ ام
بود دل شڪسٺہ ام بہ جسٺجوے فاطمہ
#محمودٺارے🌻
#منم_گداےفاطمہ_س❤️🌿
@modafeharam_zeynab
منم گدا منم گدا،گداے ڪوے فاطمہ
روز و شبم مےگذرد بہ گفٺ وگوے فاطمہ
مݧ ڪه غمیݧ وخسٺہ ام،دیده زغیر بسٺہ ام
بود دل شڪسٺہ ام بہ جسٺجوے فاطمہ
#محمودٺارے🌻
#منم_گداےفاطمہ_س❤️🌿
@modafeharam_zeynab
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
مدافع حرم، #علی_ڪریمی در راه آزاد سازی موصل به درجه رفیع #شهادت نائل آمد
#شهادت_مبارکت
#سلام_مارابه_مادرسادات_برسان
#منم_بایدبرم
#تهران
💟 @modafeharam_zeynab
مدافع حرم، #علی_ڪریمی در راه آزاد سازی موصل به درجه رفیع #شهادت نائل آمد
#شهادت_مبارکت
#سلام_مارابه_مادرسادات_برسان
#منم_بایدبرم
#تهران
💟 @modafeharam_zeynab
✨هر چہ را
خواستم از فضل تو گیرم آمد
مانده بے سر
شدنم در ره زینب(س) جانت✨
#منم_باید_برم
#آره_برم_سرم_بره
#نحنُ_عشـّاقُ_الشّهادت
💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅
@modafeharam_zeynab
💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅
خواستم از فضل تو گیرم آمد
مانده بے سر
شدنم در ره زینب(س) جانت✨
#منم_باید_برم
#آره_برم_سرم_بره
#نحنُ_عشـّاقُ_الشّهادت
💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅
@modafeharam_zeynab
💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅
💚🌿🍃
#زندگی_به_سبک_شهدا♥️
#گوجہ_سبز ❣
عاشقانه دوستم داشت
خیلے لوسم ڪرده بود ...
هر سال همان اول هر چہ نوبرانہ مے آمد برایم میخرید...
جورے ڪه فڪر میڪردم اولین نفرے هستم ڪه امسال فلان نوبرانہ را مے خورم...
از همه بیشتر عاشق #گوجه_سبز بودم!
عاشق ڪ نه! دیوانه اش بودم...
سال آخر اولیڹ نوبرانه اے ڪه آمد گوجه سبز بود...
آن روز را هیچ وقت یادم نمیرود...
ظهر بود...
نیمه یا اواخر فروردین...
بسته اے ڪادو گرفته و ربان پیچ شده به طرفم گرفت.
آن را با احتیاط باز ڪردم.
بسته اے گوجه سبز ریز ڪه معلوم بود واقعا نوبر هستند را ڪادو گرفته بود...
هم بسیار خوشحال بودم و هم متعجب!
زودتر از آنڪه خود لب باز ڪنم نجوا ڪرد: خواستم امسال برات خاطره بشہ!
به طرفش رفتم گونہ هایش را بوسیدم و تشڪر ڪردم...
گذشت...
مهربان#پدرم شهید شد!
از آن سال به بعد ڪسے را نداشتم ڪه برایم نوبرانه بخرد...!
از آن سال به بعد هر وقت #گوجه_سبز میبینم
مے شڪند...
قلبم و بغضم!
مے دانست ڪہ سال آخرے هست ڪه برایم گوجہ سبز نوبرانہ میخرد!
از آن سال بہ بعد
مزه ترش و دلچسب گوجه سبز،
برایم تلخ ترین شد...!
مے بینید؟ #منم_روزے_بابا_داشتم...❣😔
📝|ڪ.م|
#بہ_یاد_شهدا 💚😞
#فرزندان_شهدا 💛😔
#شرمنده_ایم
@Modafeharam_zeynab
#زندگی_به_سبک_شهدا♥️
#گوجہ_سبز ❣
عاشقانه دوستم داشت
خیلے لوسم ڪرده بود ...
هر سال همان اول هر چہ نوبرانہ مے آمد برایم میخرید...
جورے ڪه فڪر میڪردم اولین نفرے هستم ڪه امسال فلان نوبرانہ را مے خورم...
از همه بیشتر عاشق #گوجه_سبز بودم!
عاشق ڪ نه! دیوانه اش بودم...
سال آخر اولیڹ نوبرانه اے ڪه آمد گوجه سبز بود...
آن روز را هیچ وقت یادم نمیرود...
ظهر بود...
نیمه یا اواخر فروردین...
بسته اے ڪادو گرفته و ربان پیچ شده به طرفم گرفت.
آن را با احتیاط باز ڪردم.
بسته اے گوجه سبز ریز ڪه معلوم بود واقعا نوبر هستند را ڪادو گرفته بود...
هم بسیار خوشحال بودم و هم متعجب!
زودتر از آنڪه خود لب باز ڪنم نجوا ڪرد: خواستم امسال برات خاطره بشہ!
به طرفش رفتم گونہ هایش را بوسیدم و تشڪر ڪردم...
گذشت...
مهربان#پدرم شهید شد!
از آن سال به بعد ڪسے را نداشتم ڪه برایم نوبرانه بخرد...!
از آن سال به بعد هر وقت #گوجه_سبز میبینم
مے شڪند...
قلبم و بغضم!
مے دانست ڪہ سال آخرے هست ڪه برایم گوجہ سبز نوبرانہ میخرد!
از آن سال بہ بعد
مزه ترش و دلچسب گوجه سبز،
برایم تلخ ترین شد...!
مے بینید؟ #منم_روزے_بابا_داشتم...❣😔
📝|ڪ.م|
#بہ_یاد_شهدا 💚😞
#فرزندان_شهدا 💛😔
#شرمنده_ایم
@Modafeharam_zeynab