💠 #ازدواج_به_سبک_شهدا
🔰 #شهید مهدی زینالدین
من، آقا مهدی و خواهرش با هم رفتیم خرید!
یک #حلقه نهصد تومانی من خریدم!
یک انگشتر #عقیق هم آقا مهدی خرید...
بعد عقد رفتیم حرم حضرت معصومه(ع)
بعد هم گلزار شهدا...
آن روزها، بهترین روز های #زندگی ام بود...
دوست داشتم ازدواجم رنگی از #ازدواج
حضرت علی و فاطمه(ع) داشته باشد...
⚘ به روایت #همسر شهید
.
.
.
🌹امام خامنه ای:
این وضع زندگی حضرت زهراست از لحاظ #سادگی مراسم ازدواج و بعد هم زندگی آن بزرگوار، آن زندگی فقیرانه و زاهدانه، آن اتاق آن چنانی، آن فرشی که لابد همه شما شنیده اید...
حالا دختران ما باید فاطمه زهرا را #الگو قرار دهند، پسر های ما هم باید حضرت زهرا و #امیرالمؤمنین (ع) را الگو قرار دهند...
🆔 @modafeharam_zeynab
🔰 #شهید مهدی زینالدین
من، آقا مهدی و خواهرش با هم رفتیم خرید!
یک #حلقه نهصد تومانی من خریدم!
یک انگشتر #عقیق هم آقا مهدی خرید...
بعد عقد رفتیم حرم حضرت معصومه(ع)
بعد هم گلزار شهدا...
آن روزها، بهترین روز های #زندگی ام بود...
دوست داشتم ازدواجم رنگی از #ازدواج
حضرت علی و فاطمه(ع) داشته باشد...
⚘ به روایت #همسر شهید
.
.
.
🌹امام خامنه ای:
این وضع زندگی حضرت زهراست از لحاظ #سادگی مراسم ازدواج و بعد هم زندگی آن بزرگوار، آن زندگی فقیرانه و زاهدانه، آن اتاق آن چنانی، آن فرشی که لابد همه شما شنیده اید...
حالا دختران ما باید فاطمه زهرا را #الگو قرار دهند، پسر های ما هم باید حضرت زهرا و #امیرالمؤمنین (ع) را الگو قرار دهند...
🆔 @modafeharam_zeynab
💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃
💠🍃💠🍃💠🍃💠
💠🍃💠🍃
💠🍃
💠
#عاشقانه_شهدا
بناے ازدواجم با مصطفے
عشق او به ولایتــ بود .☺️
✨ دوستــ داشتم دستم را بگیرد و از این ظلماتــ روز مرگی بیرون بیاورد .
همین مبانے بود ڪه مهریه ام را با بقیه مهرها متفاوتــ ڪرده بود .
🍃 مهریه ام قرآن ڪریم بود و تعهد از داماد ڪه مرا در راه تڪامل و اهل بیت و اسلام هدایتــ کند .
اولین عقد در شهر صور بود که چنین مهریه ای داشتــ ؛ یعنی در واقع هیچ وجهے در مهریه اش نداشتــ .😌
#همسر_شهید_مصطفے_چمران
〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
@modafeharam_zeynab
💠🍃💠🍃💠🍃💠
💠🍃💠🍃
💠🍃
💠
#عاشقانه_شهدا
بناے ازدواجم با مصطفے
عشق او به ولایتــ بود .☺️
✨ دوستــ داشتم دستم را بگیرد و از این ظلماتــ روز مرگی بیرون بیاورد .
همین مبانے بود ڪه مهریه ام را با بقیه مهرها متفاوتــ ڪرده بود .
🍃 مهریه ام قرآن ڪریم بود و تعهد از داماد ڪه مرا در راه تڪامل و اهل بیت و اسلام هدایتــ کند .
اولین عقد در شهر صور بود که چنین مهریه ای داشتــ ؛ یعنی در واقع هیچ وجهے در مهریه اش نداشتــ .😌
#همسر_شهید_مصطفے_چمران
〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
@modafeharam_zeynab
توے دنیا هم نشد...😔✋🏻
برزخ که پیدا ڪردمتـــــ
مےنشینم تا قیامتــــــ
با تو صحبتـــــ میکنم💔
@modafeharam_zeynab
#وداع_نامزد_یک_ماهه_باپیکر_همسرش😭💔
#شهید_عسکرزمانی
#همسر_شهید
برزخ که پیدا ڪردمتـــــ
مےنشینم تا قیامتــــــ
با تو صحبتـــــ میکنم💔
@modafeharam_zeynab
#وداع_نامزد_یک_ماهه_باپیکر_همسرش😭💔
#شهید_عسکرزمانی
#همسر_شهید
عزیز دلم❤️
چه تفاوتے مےکند آنسوی دنيا باشیـم😕
یا فقط...
چند ڪوچه آن طرف تر؟!😕
پای عشقـ که در میان باشد
دلتنگے دمار ِ آدم را در می آورد😥
#همسر_شهید
#شهید_علی_اصغر_شیر_دل
#همسرانه
چه تفاوتے مےکند آنسوی دنيا باشیـم😕
یا فقط...
چند ڪوچه آن طرف تر؟!😕
پای عشقـ که در میان باشد
دلتنگے دمار ِ آدم را در می آورد😥
#همسر_شهید
#شهید_علی_اصغر_شیر_دل
#همسرانه
#عاشقانہ_شهدا
توی جبهه اين قدر به خدا می رسی، ميای خونه يه خورده ما رو ببين.
شوخی می كردم☺️
آخر هر وقت می آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس ها می ايستاد به نماز.😇
ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بوديم؟
نصفه شب🌙 می رسيد.
صبح هم نان و پنير🌯 به دست، بندهای پوتينش را نبسته، سوار ماشين🚕 می شد كه برود.
نگاهم كرد و گفت «...وقتی تو رو می بينم، احساس می كنم بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»😍
#همسر__محمد_ابراهيم_همت
#اللهم_الرزقنا_از_اینا😢
#پاکزاد
®®®®®®®®®®®®® @modafeharam_zeynab
®®®®®®®®®®®®®
توی جبهه اين قدر به خدا می رسی، ميای خونه يه خورده ما رو ببين.
شوخی می كردم☺️
آخر هر وقت می آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس ها می ايستاد به نماز.😇
ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بوديم؟
نصفه شب🌙 می رسيد.
صبح هم نان و پنير🌯 به دست، بندهای پوتينش را نبسته، سوار ماشين🚕 می شد كه برود.
نگاهم كرد و گفت «...وقتی تو رو می بينم، احساس می كنم بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»😍
#همسر__محمد_ابراهيم_همت
#اللهم_الرزقنا_از_اینا😢
#پاکزاد
®®®®®®®®®®®®® @modafeharam_zeynab
®®®®®®®®®®®®®
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
#انتشار_دهید
این روزها خیلی میبینم بنر ها و پست هایی رو که میگن دربارهی مردانِ مرد...📿 که یدونه بودند و صرفا جهت نمونه...❌
همین چند ماه پیش من یه #بنر بزرگ دیدم سر خیابون هنگام(که چه اسم قشنگی داره...#هنگام!نه گذشته...) که عکس یه #چفیهخونی بود و پایینش نوشته بود "#کجایند_مردان_بیادعا..."
تعجب کردم😳
استفهام انکاری بود؟❕❗️
نمیدونم هرچی بود، من واسش جواب دارم...دوس داری بدونی مردان بیادعا کجان❔❓
هنوزم هستن...
بین ماها دارن زندگی میکنن...✅
آره مرد یعنی پدرا یعنی جانبازا یعنی شهدا...
ولی یه عده مرده دیگه هم #هستن که هنوزم #هستن...😔
مردایی که #کنترل میکنن نفسشونو توی این وانفسا و دل میکنن و میشن #مدافع...✌️
مدافع حرم...مدافع ارزشها... مدافع شرافت...
مدافعان انواع و اقسام دارن :
#مدافععاشق داریم... که واسه ایمانش توی چشم عشقش که هنوز نامحرمه نگاه نمیکنه👁
مدافع چاقو کش داریم... که ترجیح میده #خشمشو کنترل کنه و رو سر متجاوز جماعت خالی کنه...🔪🗡
اینا همه #مدافع اند... #مدافع_فقط_مدافع_حرم_نیست...💪❤️
مدافع مرد و زن نداره...
مردان بیادعا کم نیستن...
شاید #بچه_هیئتیه سرکوچمون که با خودش #میجنگه که تو بازیای هیجان انگیز و گناه آلود بچه های محل قاطی نشه... یکی از اون مردان بیادعا باشه...💪❤️
شاید همکلاسیه دانشگاهم که باافتخار از #همسر_شهید بودنش حرف میزنه...و چه کسی خبر داره از دلتنگیاش و بیقراری هاش برای مردی که عاشقشه و دیگه توی زندگی مادی ندارتش😔💔... یکی از اون مردان بیادعا باشه💪
لفظ #مرد فقط واسه مذکرا نیست...خیلی معنیا داره...
💜💙💚💛❤️
سرتونو درد نیارم...
"شهید شدن" یک عاقبت بخیریه...یک توفیق و افتخار
اما "شهید زندگی کردن" مردانگی و جسارت عظیم تری میخواد...
🌤💪✌️❤️
#بیاید_جسارت_کنیم_و_مرد_باشیم...
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEFE4CoGVeWs1aPLaQ
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
#انتشار_دهید
این روزها خیلی میبینم بنر ها و پست هایی رو که میگن دربارهی مردانِ مرد...📿 که یدونه بودند و صرفا جهت نمونه...❌
همین چند ماه پیش من یه #بنر بزرگ دیدم سر خیابون هنگام(که چه اسم قشنگی داره...#هنگام!نه گذشته...) که عکس یه #چفیهخونی بود و پایینش نوشته بود "#کجایند_مردان_بیادعا..."
تعجب کردم😳
استفهام انکاری بود؟❕❗️
نمیدونم هرچی بود، من واسش جواب دارم...دوس داری بدونی مردان بیادعا کجان❔❓
هنوزم هستن...
بین ماها دارن زندگی میکنن...✅
آره مرد یعنی پدرا یعنی جانبازا یعنی شهدا...
ولی یه عده مرده دیگه هم #هستن که هنوزم #هستن...😔
مردایی که #کنترل میکنن نفسشونو توی این وانفسا و دل میکنن و میشن #مدافع...✌️
مدافع حرم...مدافع ارزشها... مدافع شرافت...
مدافعان انواع و اقسام دارن :
#مدافععاشق داریم... که واسه ایمانش توی چشم عشقش که هنوز نامحرمه نگاه نمیکنه👁
مدافع چاقو کش داریم... که ترجیح میده #خشمشو کنترل کنه و رو سر متجاوز جماعت خالی کنه...🔪🗡
اینا همه #مدافع اند... #مدافع_فقط_مدافع_حرم_نیست...💪❤️
مدافع مرد و زن نداره...
مردان بیادعا کم نیستن...
شاید #بچه_هیئتیه سرکوچمون که با خودش #میجنگه که تو بازیای هیجان انگیز و گناه آلود بچه های محل قاطی نشه... یکی از اون مردان بیادعا باشه...💪❤️
شاید همکلاسیه دانشگاهم که باافتخار از #همسر_شهید بودنش حرف میزنه...و چه کسی خبر داره از دلتنگیاش و بیقراری هاش برای مردی که عاشقشه و دیگه توی زندگی مادی ندارتش😔💔... یکی از اون مردان بیادعا باشه💪
لفظ #مرد فقط واسه مذکرا نیست...خیلی معنیا داره...
💜💙💚💛❤️
سرتونو درد نیارم...
"شهید شدن" یک عاقبت بخیریه...یک توفیق و افتخار
اما "شهید زندگی کردن" مردانگی و جسارت عظیم تری میخواد...
🌤💪✌️❤️
#بیاید_جسارت_کنیم_و_مرد_باشیم...
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEFE4CoGVeWs1aPLaQ
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
✨⚡️✨⚡️✨
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
#مدافعانه_عاشقانه🌹🍃
بار اول که خیره شدم تو صورتش ،😳
وقتی بود که انگشتر فیروزه شو 💍
کردم دستش سر سفره ی عقد.👰
نذر کرده بودم قبل ازدواج ،به هیچ کدوم از خواستگارام نگاه نکنم تا خدا خودش یکی رو واسم پسند کنه...😍
حالا اون شده بود جواب مناجاتای من...🙏
مثه رویاهای بچگیم بود. ☺️
با چشایی درشت و مهربون و مشکی...😉
هر عیدی که میشد،
▪️میگفت بریم النگویی، انگشتری ،چیزی بگیرم برات.😅
▫️میگفتم:
"بیشتر از این زمین گیرم نکن.
چشات به قدر کافی بال و پرمو بسته..."😉
💘عاشق کشی،دیوانه کردن مردم آزاری ،
یک جفت چشم مشکی و اینقدر کارایی؟😍
میخندید و مجنونم میکرد.😅
دلش دختر میخواست.👧
دختری که تو سه سالگی،با شیرین زبونی صداش کنه ،بابا...💕
یه روز با یه جعبه شیرینی اومد خونه،🍩🍰
سلام کرد و نشست کنارم.☺️
دخترش به تکون تکون افتاد.🙄
مگه میشه دختر جواب سلام بابا رو نده.
لبخندی کنج لباش نشست.☺️
از همون لبخندای مست کننده اش.😍
یه شیرینی گذاشت دهنم...!😋
▫️گفتم: "خیره ایشالا!"🙂
▪️گفت: "وقتش رسیده به عهدمون وفا کنیم"✅
اشکام بود که بی اختیار میریخت...😔😭😭
"خدایایعنی به این زودی فرصتم تموم شد؟"😥
نمی خواست مرد بودنشو با گریه کم رنگ کنه.
ولی نتونست جلو بغضشو بگیره...😭
▪️گفت:"میدونی اگه مردای ما اونجا نمی جنگیدن،اون جونورا،به یزد و کرمان هم رسیده بودن وشکم زنان باردارمونومیدریدن؟!😱😭
میدونی عزت تو اینه که مردم بیرون از خاکشون واسه امنیتشون بجنگن..؟"😕
▫️گفتم:"میدونم ولی تو این هیاهوی شهر
که همه دنبال مارک و ملک و جواهرن،
کسی هست که قدر این مهربونیتو بدونه؟"😳😕
باز مست شدم از لبخندش...😍
▪️گفت:\"لطف این کار تو همینه...\"
تو تشییعش قدم که بر میداشتم ،
و حالا که رو تخت بیمارستان،
رقیه شو واسه اولین بار دادن دستم،👶
همون جمله رو زیر لب تکرار میکنم...😔
#به_یاد_همسران_شهدا
#همسر_شهید_میثم_نجفی❤️
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEFE4CoGVeWs1aPLaQ
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
#مدافعانه_عاشقانه🌹🍃
بار اول که خیره شدم تو صورتش ،😳
وقتی بود که انگشتر فیروزه شو 💍
کردم دستش سر سفره ی عقد.👰
نذر کرده بودم قبل ازدواج ،به هیچ کدوم از خواستگارام نگاه نکنم تا خدا خودش یکی رو واسم پسند کنه...😍
حالا اون شده بود جواب مناجاتای من...🙏
مثه رویاهای بچگیم بود. ☺️
با چشایی درشت و مهربون و مشکی...😉
هر عیدی که میشد،
▪️میگفت بریم النگویی، انگشتری ،چیزی بگیرم برات.😅
▫️میگفتم:
"بیشتر از این زمین گیرم نکن.
چشات به قدر کافی بال و پرمو بسته..."😉
💘عاشق کشی،دیوانه کردن مردم آزاری ،
یک جفت چشم مشکی و اینقدر کارایی؟😍
میخندید و مجنونم میکرد.😅
دلش دختر میخواست.👧
دختری که تو سه سالگی،با شیرین زبونی صداش کنه ،بابا...💕
یه روز با یه جعبه شیرینی اومد خونه،🍩🍰
سلام کرد و نشست کنارم.☺️
دخترش به تکون تکون افتاد.🙄
مگه میشه دختر جواب سلام بابا رو نده.
لبخندی کنج لباش نشست.☺️
از همون لبخندای مست کننده اش.😍
یه شیرینی گذاشت دهنم...!😋
▫️گفتم: "خیره ایشالا!"🙂
▪️گفت: "وقتش رسیده به عهدمون وفا کنیم"✅
اشکام بود که بی اختیار میریخت...😔😭😭
"خدایایعنی به این زودی فرصتم تموم شد؟"😥
نمی خواست مرد بودنشو با گریه کم رنگ کنه.
ولی نتونست جلو بغضشو بگیره...😭
▪️گفت:"میدونی اگه مردای ما اونجا نمی جنگیدن،اون جونورا،به یزد و کرمان هم رسیده بودن وشکم زنان باردارمونومیدریدن؟!😱😭
میدونی عزت تو اینه که مردم بیرون از خاکشون واسه امنیتشون بجنگن..؟"😕
▫️گفتم:"میدونم ولی تو این هیاهوی شهر
که همه دنبال مارک و ملک و جواهرن،
کسی هست که قدر این مهربونیتو بدونه؟"😳😕
باز مست شدم از لبخندش...😍
▪️گفت:\"لطف این کار تو همینه...\"
تو تشییعش قدم که بر میداشتم ،
و حالا که رو تخت بیمارستان،
رقیه شو واسه اولین بار دادن دستم،👶
همون جمله رو زیر لب تکرار میکنم...😔
#به_یاد_همسران_شهدا
#همسر_شهید_میثم_نجفی❤️
🍃🌸مـدافـعـان حـرم بـے بے زیـنـب🌸🍃
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEFE4CoGVeWs1aPLaQ
🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🍃🍃🍃
خودم ڪــــہ هیـــچ..
دلــ💔ـم هیـــچ..
روزگــــارم هیـــچ..
بیــ🚶ـــا ڪــہ
حال غزلهاے مـن
پریشـــان است..😔
#همسر_مدافع💔
↝ @modafeharam_zeynab ↜
دلــ💔ـم هیـــچ..
روزگــــارم هیـــچ..
بیــ🚶ـــا ڪــہ
حال غزلهاے مـن
پریشـــان است..😔
#همسر_مدافع💔
↝ @modafeharam_zeynab ↜
#عاشقانه_همسر_شهدا💛
#مدافع_عشق🌹
👈اولین بارۍ بود ڪہ با هـم مـےرفتیم بیرونݧ؛
اولین گردش بعد از عقـد!☺️💍
گفتم: "ڪجـا میریم🤔؟"
گفت: "خودت میفهمی"🙄😉
دستم را گرفت
مستقیـم برد مسجد🕌!
چند بار طول و عرض حیاط مسجد را قدم زدیم.
گشتیم و صحبت ڪردیم😌
بعد هم با خوشحالے گفت:
همیشـه از خدا مـیخواستم زندگی مشترڪموݧ رو از #مسجد شروع ڪنم😍
به آرزویــش رسید،
چقدر خدا را شڪر میڪرد...❤️
#همسر_شهید_فریدون_بختیاری
🌸•° 🌸•° 🌸•° 🌸•°
https://telegram.me/modafeharam_zeynab
🌸•° 🌸•° 🌸•° 🌸•°
#مدافع_عشق🌹
👈اولین بارۍ بود ڪہ با هـم مـےرفتیم بیرونݧ؛
اولین گردش بعد از عقـد!☺️💍
گفتم: "ڪجـا میریم🤔؟"
گفت: "خودت میفهمی"🙄😉
دستم را گرفت
مستقیـم برد مسجد🕌!
چند بار طول و عرض حیاط مسجد را قدم زدیم.
گشتیم و صحبت ڪردیم😌
بعد هم با خوشحالے گفت:
همیشـه از خدا مـیخواستم زندگی مشترڪموݧ رو از #مسجد شروع ڪنم😍
به آرزویــش رسید،
چقدر خدا را شڪر میڪرد...❤️
#همسر_شهید_فریدون_بختیاری
🌸•° 🌸•° 🌸•° 🌸•°
https://telegram.me/modafeharam_zeynab
🌸•° 🌸•° 🌸•° 🌸•°
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍آقا مهرداد خیلی از غیبت بدش میومد اصلا خوشش نمیومد جایی نشسته کسی غیبت کنه... سعی میکرد مجلس رو ترک کنه...تو خونه همیشه میگفتن دلم میخواد تو خونه من غیبت نباشه...دلم میخواد خدا و ائمه به خونه زندگی من یه جور دیگه نگاه کنن...بسیار مهربان بودن و مودب..رفتارش با فامیل و همسایه زبانزد بود انگار این مرد خوبی تمام رو داشت،
✍هیچ وقت عصبانیت ایشون رو نمیشد دید بی اندازه صبور بودن و مدام ذکر لبش این بود ...و کفی بالله ناصرا، پایین نوشته هاش همیشه این ذکر رو می نوشت تا صبوری برای خانوادشون بمونه...همیشه بهش میگفتم آرزوم اینه دخترمون مثل خودت صبور باشه
که به خواست خدا همین جوری هم شده...
#رواے : #همسر_شهید
#شهید_مهرداد_قاجاری
مدافعان حرم بی بی زینب (س)
@modafeharam_zeynab
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍آقا مهرداد خیلی از غیبت بدش میومد اصلا خوشش نمیومد جایی نشسته کسی غیبت کنه... سعی میکرد مجلس رو ترک کنه...تو خونه همیشه میگفتن دلم میخواد تو خونه من غیبت نباشه...دلم میخواد خدا و ائمه به خونه زندگی من یه جور دیگه نگاه کنن...بسیار مهربان بودن و مودب..رفتارش با فامیل و همسایه زبانزد بود انگار این مرد خوبی تمام رو داشت،
✍هیچ وقت عصبانیت ایشون رو نمیشد دید بی اندازه صبور بودن و مدام ذکر لبش این بود ...و کفی بالله ناصرا، پایین نوشته هاش همیشه این ذکر رو می نوشت تا صبوری برای خانوادشون بمونه...همیشه بهش میگفتم آرزوم اینه دخترمون مثل خودت صبور باشه
که به خواست خدا همین جوری هم شده...
#رواے : #همسر_شهید
#شهید_مهرداد_قاجاری
مدافعان حرم بی بی زینب (س)
@modafeharam_zeynab
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#خاطرات_شهید
✍ما ده سال و نیم با هم زندگی کردیم او در این مدت میگفت تعامل و رفتار طلبه باید به نحوی باشد که درسش برایش نور باشد.رفتاری صمیمانهای با ما داشت زمانی را برای همه اختصاص میداد و زمانی برای بازی با فرزندان در برنامهاش بود دو دختر من موقع شهادت پدرشان ۲ و ۴ ساله بودند ایشان بیشتر نمازهای یومیه را به همراه بچهها به مسجد میرفت آنقدر با حوصله با آنان رفتار میکرد برخی اوقات برای آماده شدن آنها آنقدر صبر میکرد که یک نماز تمام میشد.
#جاویدالاثر
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
راوے : #همسر_شهید
@modafeharam_zeynab
#خاطرات_شهید
✍ما ده سال و نیم با هم زندگی کردیم او در این مدت میگفت تعامل و رفتار طلبه باید به نحوی باشد که درسش برایش نور باشد.رفتاری صمیمانهای با ما داشت زمانی را برای همه اختصاص میداد و زمانی برای بازی با فرزندان در برنامهاش بود دو دختر من موقع شهادت پدرشان ۲ و ۴ ساله بودند ایشان بیشتر نمازهای یومیه را به همراه بچهها به مسجد میرفت آنقدر با حوصله با آنان رفتار میکرد برخی اوقات برای آماده شدن آنها آنقدر صبر میکرد که یک نماز تمام میشد.
#جاویدالاثر
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
راوے : #همسر_شهید
@modafeharam_zeynab
🔻 #هو_الشهید
💢عجب! هر محبی را با محبوب راز و رمزی است. نشان به آن نشان که شهادتش شبیه حضرت ارباب و تدفینش در ماه محرم بود.
💢مصاحبه با همسرش را در قم کلید زدیم. عشقش حاج احمد کاظمی بود. مصاحبه ها روز شهادت حاج احمد به پایان رسید.
💢عجیب مادری بود. روز شهادت حضرت زهرا نگارش اولیه خاطرات همسرش به پایان رسید؛ آن هم در جوار امام رئوف!
💢نمی دانم کجا و کی حلقه این زنجیر به آخر می رسد؟!
#آرام_جان
#همسر_شهید_حججی
❄️ @Modafeharam_zeynab
💢عجب! هر محبی را با محبوب راز و رمزی است. نشان به آن نشان که شهادتش شبیه حضرت ارباب و تدفینش در ماه محرم بود.
💢مصاحبه با همسرش را در قم کلید زدیم. عشقش حاج احمد کاظمی بود. مصاحبه ها روز شهادت حاج احمد به پایان رسید.
💢عجیب مادری بود. روز شهادت حضرت زهرا نگارش اولیه خاطرات همسرش به پایان رسید؛ آن هم در جوار امام رئوف!
💢نمی دانم کجا و کی حلقه این زنجیر به آخر می رسد؟!
#آرام_جان
#همسر_شهید_حججی
❄️ @Modafeharam_zeynab
#محمد #ابراهیم #همت (۱۲ فروردین ۱۳۳۴، شهرضا - ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون)،از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در جنگ ایران و عراق بود. وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند، و سپس به ایران بازگشت و در جبهههای جنگ ایران و عراق در عملیاتهای مهمی همچون فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر مسئولیتهای مهمی را عهدهدار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر کشته شد. وی به سردار خیبر و چشم مجنون مشهور بود.
#محمدابراهیم همت
#محل تولد:
شهرضا
#تاریخ تولد:
۱۲ فروردین ۱۳۳۴
#محل شهادت:
جزیره مجنون، عراق
#تاریخ شهادت:
۱۷ اسفند ۱۳۶۲ (۲۸ سال)
اصابت گلوله توپ
#محل دفن:
شهرضا
#لقب:
سردار خیبر
حاج همت
چشم مجنون
#تابعیت:
ایران
#نیرو:
#سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
#طول خدمت:
۵ سال
#یگانهای خدمت:
سپاه پاسداران
#درجه:
سرلشکر
#فرماندهی:
فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله
#جنگها:
جنگ ایران و عراق
#عملیاتهای مهم:
عملیات فتحالمبین
عملیات بیتالمقدس
عملیات رمضان
عملیات خیبر
#کارهای مهم:
فرماندهی عملیات خیبر و رمضان
#همسر:
ژیلا بدیهیان
#فرزندان:
محمدمهدی
مصطفی
@modafeharam_zeynab
#محمدابراهیم همت
#محل تولد:
شهرضا
#تاریخ تولد:
۱۲ فروردین ۱۳۳۴
#محل شهادت:
جزیره مجنون، عراق
#تاریخ شهادت:
۱۷ اسفند ۱۳۶۲ (۲۸ سال)
اصابت گلوله توپ
#محل دفن:
شهرضا
#لقب:
سردار خیبر
حاج همت
چشم مجنون
#تابعیت:
ایران
#نیرو:
#سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
#طول خدمت:
۵ سال
#یگانهای خدمت:
سپاه پاسداران
#درجه:
سرلشکر
#فرماندهی:
فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله
#جنگها:
جنگ ایران و عراق
#عملیاتهای مهم:
عملیات فتحالمبین
عملیات بیتالمقدس
عملیات رمضان
عملیات خیبر
#کارهای مهم:
فرماندهی عملیات خیبر و رمضان
#همسر:
ژیلا بدیهیان
#فرزندان:
محمدمهدی
مصطفی
@modafeharam_zeynab
🎇امشب
💢تولدي از جنس شهادت
تولد #شهيد_سيد_سجاد_حسيني در حرم حضرت رقيه (س)با حضور #همسر و #فرزند شهيد و مداحي برادر #سلحشور برگزار شد.
@Modafeharam_zeynab
💢تولدي از جنس شهادت
تولد #شهيد_سيد_سجاد_حسيني در حرم حضرت رقيه (س)با حضور #همسر و #فرزند شهيد و مداحي برادر #سلحشور برگزار شد.
@Modafeharam_zeynab
چه کسی #فکر میکند در این دنیا #بدشانس است؟🤔
برای همـــه کسانی که فکــــر میکنند زندگیشان #تار و #تیره است👌
نظــــرتان درباره کسی که #پدرش میمیرد
در حالی که او هنوز در #شکم_مادرش است چیست❓
#مادرش میمـــیرد و او #فقط 6 سال دارد🌹
در خانه #پدربزرگش زندگی میکند و وقتی 8ساله است #پدربزرگش هم میمـیرد🥀
سپـــس در خانه #عمویــــش زندگی میکند و #ازدواج میکند و #عاشــق همســرش است🌺
#همسر عزیز و #عمویش هم از این دنیا
میروند🌼
۲ تا از #پسرهایش که سنشان کمــــتر از
۲سال است هم #میمیرند🍂
هــــمهی #دخترانش میمیرند به استــــثناء #حضرت_فاطمه(س)که بعد از 6 ماه به او #ملحــــق میشود💐
#عمــــویش #حمزه را هم به #شــــهادت میرســــانند🍃
او را از #طائف بیرون میکنند و پسربچــــه ها با #سنگ به دنبالش میروند و او را میزنــــند و #خون قامت مبارکش را پر میکند ولی او آنها را #میبخشــــد🌸
در #غــــزوه اُحد #دندانــــش میشکند و #خــــون از صورتش #سرازیر میشــــود🌻
هنــــگامی که در #سجــــده است بر روی سرش دل و روده #شتر خالی میکنند ولی او آنها را #میبخــــشد🍁
#خار و #خاشاک و #نجاست بر سر راهش
قرار میدهند ولی آنها را میبخشد🎋
❓ چــــرا ای #رســــول_خــــدا(ص)❗️
☝️🏼آیا بنــــده #شکرگذاری نباشم؟
☝️🏼آیا بنــــده #شکرگذاری نباشم؟
☺️ #صلــــوات بفرست بر کسی که
#مشتاق دیــــدار ماست و ما را ندیده است🌾
☺️ #صلــــوات بفرست بر کسی که روز
#قیامــــت می گوید: #امت_من! #امت_من!🌙
⇨ 🥀🤚🕌💔😔
برای همـــه کسانی که فکــــر میکنند زندگیشان #تار و #تیره است👌
نظــــرتان درباره کسی که #پدرش میمیرد
در حالی که او هنوز در #شکم_مادرش است چیست❓
#مادرش میمـــیرد و او #فقط 6 سال دارد🌹
در خانه #پدربزرگش زندگی میکند و وقتی 8ساله است #پدربزرگش هم میمـیرد🥀
سپـــس در خانه #عمویــــش زندگی میکند و #ازدواج میکند و #عاشــق همســرش است🌺
#همسر عزیز و #عمویش هم از این دنیا
میروند🌼
۲ تا از #پسرهایش که سنشان کمــــتر از
۲سال است هم #میمیرند🍂
هــــمهی #دخترانش میمیرند به استــــثناء #حضرت_فاطمه(س)که بعد از 6 ماه به او #ملحــــق میشود💐
#عمــــویش #حمزه را هم به #شــــهادت میرســــانند🍃
او را از #طائف بیرون میکنند و پسربچــــه ها با #سنگ به دنبالش میروند و او را میزنــــند و #خون قامت مبارکش را پر میکند ولی او آنها را #میبخشــــد🌸
در #غــــزوه اُحد #دندانــــش میشکند و #خــــون از صورتش #سرازیر میشــــود🌻
هنــــگامی که در #سجــــده است بر روی سرش دل و روده #شتر خالی میکنند ولی او آنها را #میبخــــشد🍁
#خار و #خاشاک و #نجاست بر سر راهش
قرار میدهند ولی آنها را میبخشد🎋
❓ چــــرا ای #رســــول_خــــدا(ص)❗️
☝️🏼آیا بنــــده #شکرگذاری نباشم؟
☝️🏼آیا بنــــده #شکرگذاری نباشم؟
☺️ #صلــــوات بفرست بر کسی که
#مشتاق دیــــدار ماست و ما را ندیده است🌾
☺️ #صلــــوات بفرست بر کسی که روز
#قیامــــت می گوید: #امت_من! #امت_من!🌙
⇨ 🥀🤚🕌💔😔
#همسر_شهید_امین_کریمی:
در #خواب دیدم که یک نامه به من دادند. نوشته بود:
آقای امین کریمی به عنوان #محافظ درهای حرم حضرت زینب(س)منصوب شد.
پایین نامه هم #امضای حضرت زینب سلام الله علیها بود.
در #خواب دیدم که یک نامه به من دادند. نوشته بود:
آقای امین کریمی به عنوان #محافظ درهای حرم حضرت زینب(س)منصوب شد.
پایین نامه هم #امضای حضرت زینب سلام الله علیها بود.
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍دعاهایش درست و کامل اجابت می شد. همانطور که دلش می خواست. از خدا خواسته بود که صاحب فرزند دوقلو شود. وقتی خدا بچه ها را بهمان هدیه داد روز و شب شکر می کرد. دوست داشت نسلش محب اهل بیت باشند. می گفت: این دخترها برایم از صدها پسر باارزش ترند.
✍قبل از به دنیا آمدن بچه ها کمی دستمان خالی شد چون مجبور شدیم پس اندازمان را به یک نیازمند قرض دهیم. اهل قرض گرفتن هم نبود. از خدا خواسته بود اگر بچه ها پر روزی هستند، نشانه ای برایش بفرستد. همان روزها حق التدریس دوره ای که در یک حوزه مشغول بود و اصلا فراموش هم کرده بود، به حسابش واریز شد. آن هم یک مبلغ قابل توجه.بچه ها که به دنیا آمدند، زندگی رنگ دیگری گرفت. می گفت خیر و برکت از وجودشان می بارد. هر وقت نگاهشان می کرد، فقط خدا را شکر می کرد و بس.
✍با آنکه عاشق بچه ها بود، وقتی هنوز دو ماهشان تمام نشده بود، عازم سوریه شد. یکی از بستگان در مخالفت با تصمیمش به او گفته بود که حالا نرو، بچه هایت خیلی کوچک هستند.
و او در کمال جدیت پاسخ داده بود که مگر امام حسین(ع) بچه کوچک نداشت؟ تازه امام فرزندش را به میدان نبرد برد اما بچه های من در امنیت هستند. اگر نروم شرمنده بچه های امام می شوم.
دو ماه قبل از شهادت، تماس گرفت و گفت: کارهای خودت و بچه ها را برای آمدن به سوریه انجام بده. می خواهم واسطه زیارت شما و بچه ها باشم.
✍سوریه که بودیم، خیالش راحت بود. از بزرگ شدن بچه ها لذت می برد. بچه ها هم کلی وابسته اش شدند. بعضی روزها ساعت ها می نشست و با بچه ها بازی می کرد. آنقدر که خسته می شدند و خوابشان می گرفت. می گفت: می خواهم این مدت که نبودم جبران کنم. بگذار هر چقدر می خواهند از بچگیشان لذت ببرند...
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
راوے : #همسر_شهید 🌷
کجایند مردان خوب خدا
🌷🌷🌷🥀🌷🌷🌷
✍دعاهایش درست و کامل اجابت می شد. همانطور که دلش می خواست. از خدا خواسته بود که صاحب فرزند دوقلو شود. وقتی خدا بچه ها را بهمان هدیه داد روز و شب شکر می کرد. دوست داشت نسلش محب اهل بیت باشند. می گفت: این دخترها برایم از صدها پسر باارزش ترند.
✍قبل از به دنیا آمدن بچه ها کمی دستمان خالی شد چون مجبور شدیم پس اندازمان را به یک نیازمند قرض دهیم. اهل قرض گرفتن هم نبود. از خدا خواسته بود اگر بچه ها پر روزی هستند، نشانه ای برایش بفرستد. همان روزها حق التدریس دوره ای که در یک حوزه مشغول بود و اصلا فراموش هم کرده بود، به حسابش واریز شد. آن هم یک مبلغ قابل توجه.بچه ها که به دنیا آمدند، زندگی رنگ دیگری گرفت. می گفت خیر و برکت از وجودشان می بارد. هر وقت نگاهشان می کرد، فقط خدا را شکر می کرد و بس.
✍با آنکه عاشق بچه ها بود، وقتی هنوز دو ماهشان تمام نشده بود، عازم سوریه شد. یکی از بستگان در مخالفت با تصمیمش به او گفته بود که حالا نرو، بچه هایت خیلی کوچک هستند.
و او در کمال جدیت پاسخ داده بود که مگر امام حسین(ع) بچه کوچک نداشت؟ تازه امام فرزندش را به میدان نبرد برد اما بچه های من در امنیت هستند. اگر نروم شرمنده بچه های امام می شوم.
دو ماه قبل از شهادت، تماس گرفت و گفت: کارهای خودت و بچه ها را برای آمدن به سوریه انجام بده. می خواهم واسطه زیارت شما و بچه ها باشم.
✍سوریه که بودیم، خیالش راحت بود. از بزرگ شدن بچه ها لذت می برد. بچه ها هم کلی وابسته اش شدند. بعضی روزها ساعت ها می نشست و با بچه ها بازی می کرد. آنقدر که خسته می شدند و خوابشان می گرفت. می گفت: می خواهم این مدت که نبودم جبران کنم. بگذار هر چقدر می خواهند از بچگیشان لذت ببرند...
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
راوے : #همسر_شهید 🌷
کجایند مردان خوب خدا
🌷🌷🌷🥀🌷🌷🌷
💠دعا کردم بابا شهید بشه ...!😔
📝روایتی کوتاه #همسر شهید #محمدحسین_حمزه
✅انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید
💐یادم آمد فروردین 94 که به پابوس امام رضا رفتیم، حسین آقا دائماً به بچهها میگفت «دعا کنید بابا شهید بشه.» بچهها هم اشک در چشمهایشان جمع میشد و بعد که اصرارهای بابا را میدیدند، میگفتند «باشه. دعا میکنیم.» هرچند زینب مقاومت میکرد و میگفت «اگر شهید شوی من دیگر بابا ندارم!» حسین هم میگفت «شهید بشم براتون یه خونه خوشگل میخرم تو بهشت تا بیاین.»
یکبار که از زیارت برگشتیم، محمدمحسن گفت «مامان من برای بابا دعا کردم.» گفتم «چقدر خوب. چه دعایی مامان جان؟» گفت «دعا کردم بابا شهید بشه!» یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت «خب اگه شهید بشه که بهتر از مُردنه!» از حرفهای محمد محسن زبانم قفل شد.
📝روایتی کوتاه #همسر شهید #محمدحسین_حمزه
✅انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید
💐یادم آمد فروردین 94 که به پابوس امام رضا رفتیم، حسین آقا دائماً به بچهها میگفت «دعا کنید بابا شهید بشه.» بچهها هم اشک در چشمهایشان جمع میشد و بعد که اصرارهای بابا را میدیدند، میگفتند «باشه. دعا میکنیم.» هرچند زینب مقاومت میکرد و میگفت «اگر شهید شوی من دیگر بابا ندارم!» حسین هم میگفت «شهید بشم براتون یه خونه خوشگل میخرم تو بهشت تا بیاین.»
یکبار که از زیارت برگشتیم، محمدمحسن گفت «مامان من برای بابا دعا کردم.» گفتم «چقدر خوب. چه دعایی مامان جان؟» گفت «دعا کردم بابا شهید بشه!» یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت «خب اگه شهید بشه که بهتر از مُردنه!» از حرفهای محمد محسن زبانم قفل شد.
#همسر_شهید #هادی_کجباف :
همسر من مدافع حرم #حضرت_زینب_(س) بود و من هم در عمل به ایشان اقتدا کردم.
من از پیکر ایشان گذشتم و آن را به خدا سپردم با اینکه شنیدم بعد از مخالفت ما با پرداخت پول ، پیکر ایشان را به رگبار بستند و به جنازه ایشان جسارت کردند و در شبکه های اجتماعی هم گذاشتند .
برای بازگشت پیکر همسر شهیدم حاضر نیستم یک ریال به تکفیری ها پرداخت شود .
ما پیکر عزیزمان را در راه خدا داده ایم و آنچه را که در این راه دادیم پس نمی گیریم .
همسر من مدافع حرم #حضرت_زینب_(س) بود و من هم در عمل به ایشان اقتدا کردم.
من از پیکر ایشان گذشتم و آن را به خدا سپردم با اینکه شنیدم بعد از مخالفت ما با پرداخت پول ، پیکر ایشان را به رگبار بستند و به جنازه ایشان جسارت کردند و در شبکه های اجتماعی هم گذاشتند .
برای بازگشت پیکر همسر شهیدم حاضر نیستم یک ریال به تکفیری ها پرداخت شود .
ما پیکر عزیزمان را در راه خدا داده ایم و آنچه را که در این راه دادیم پس نمی گیریم .
#بسم_رب_الشهدا
🕊گاهی #خادم_شهدا بودن سخت میشود...
🕊🕊گاهی نوشتن از #شهدا بینهایت سخت میشود...
😔گاهی دلمان صدتا چاک میشود آنجا #همسر_شهید گفت :غذای مورد علاقه آقاسید تا سه روز دست نزده روی گاز ماند
#شهید_سید_محمد_حسین_میردوستی
😔جان دادیم آن جا که #برادر_شهید گفت :لحظه تولد زینب حضور حاج محمد را زیبا درک میکردیم
#شهید_محمد_بلباسی
😔مردیم زنده شدیم آنجا همسر شهید از #یادت_باشد
#یادم_هست گفت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
😔گریه کردیم آنجا که همسر شهید #مدافع_امنیت #شهید_پویا_اشکانی با آن سن کمش از چهل دو روز امیدش برای برگشت همسرش از کما گفت
😔قلبمان در حال سکته بود آنجا که #پدر_شهید فاطمیه #شهیدمحمد_حسین_حدادیان از وداع با روضه مصور علی اکبرخود گفت
😔مردیم زنده شدیم آنجا که همسر شهید #مدافع_وطن #شهید_کمیل_صفری_تبار از یاعلی ،یا امیرالمومنین خودش و کمیلش گفت
🌻گاهی #خادم بودن سخت میشود چرا که تا چند روز هی میپرسی چگونه تحمل کردید خانواده شهدا
بیاید وفادار خون #شهید باشیم
.
#التماس_شهادت💔🙏🥀
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند
#رهسپاریم_با_ولایت_تا_شهادت
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@modafeharam_zeynab
🕊گاهی #خادم_شهدا بودن سخت میشود...
🕊🕊گاهی نوشتن از #شهدا بینهایت سخت میشود...
😔گاهی دلمان صدتا چاک میشود آنجا #همسر_شهید گفت :غذای مورد علاقه آقاسید تا سه روز دست نزده روی گاز ماند
#شهید_سید_محمد_حسین_میردوستی
😔جان دادیم آن جا که #برادر_شهید گفت :لحظه تولد زینب حضور حاج محمد را زیبا درک میکردیم
#شهید_محمد_بلباسی
😔مردیم زنده شدیم آنجا همسر شهید از #یادت_باشد
#یادم_هست گفت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
😔گریه کردیم آنجا که همسر شهید #مدافع_امنیت #شهید_پویا_اشکانی با آن سن کمش از چهل دو روز امیدش برای برگشت همسرش از کما گفت
😔قلبمان در حال سکته بود آنجا که #پدر_شهید فاطمیه #شهیدمحمد_حسین_حدادیان از وداع با روضه مصور علی اکبرخود گفت
😔مردیم زنده شدیم آنجا که همسر شهید #مدافع_وطن #شهید_کمیل_صفری_تبار از یاعلی ،یا امیرالمومنین خودش و کمیلش گفت
🌻گاهی #خادم بودن سخت میشود چرا که تا چند روز هی میپرسی چگونه تحمل کردید خانواده شهدا
بیاید وفادار خون #شهید باشیم
.
#التماس_شهادت💔🙏🥀
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند
#رهسپاریم_با_ولایت_تا_شهادت
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@modafeharam_zeynab