❥ میتینگ عاشقانه ها ❥
😍 رمان زیبای [سفر به دیار عشق] به قلم زیبای arameeshgh20 🌹 هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘 از قسمت اول بخونین👇 https://tttttt.me/mitingg/143943 #سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_922 با خشم دستش رو پس میزنمو میگم: این چرت و پرتا چیه واسه ی خودت بلغور میکنی؟ حس…
😍 رمان زیبای [سفر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘
از قسمت اول بخونین👇
https://tttttt.me/mitingg/143943
#سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_923
از شنیدن آهنگ ته دلم یه جوری میشه.... نگاش میکنم ولی نگام نمیکنه فقط به رو به رو خیره شده و رانندگی میکنه
بیا از سر خط باورم کن
من عاشق و عاشقترم کن
همونجور که نگاش به رو به رو لبخندی میزنه
نمیخوام قربونی خزون شم
تو با دست خودت پر پرم کن
سروش: اونجوری نگام نکن یهو میبینی به جای خونه ی بابات تو رو به خونه ی خودم میبرم و یه کاری دستت میدما
سریع نگاهم رو ازش میگیرم که باعث خندش میشه
منو ببخش اگه کم آوردم
اگه فریب دنیارو خوردم
یکم صدا رو کم میکنه و با شیطنت میگه: تو که این همه ازم حساب میبری نمیشه تو این مورد هم ازم حساب ببری و بگی چرا قبولم نمیکنی؟
منو ببخش اگه از رو غفلت
دلمو به سیاهیها سپردم
-من قبلا هم جوابت رو دادم قبولت نمیکنم چون باورت ندارم
نفسش رو پر حرص بیرون میده
نذار بیشتر از این دلم برنجه
نجاتم بده از این شکنجه
سروش: ببین ترنم من خوب میدونم یه چیزی شده... از حرفای مهران هم پیدا بود که چیزی میدونه ولی لعنتی چیزی بهم نمیگه
زیرلب زمزمه وار میگم: از دست تو مهران
بیا پیرهن عشقو تنم کن
توی تاریکیها روشنم کن
سروش: بلند بگو من هم بشنوم
منم و غرور تیکه پاره
منم و آسمون بی ستاره
-چیز خاصی نبود وگرنه بلند میگفتم
سروش: مهم نیست دلم میخواد همون چیز عادی رو هم بشنوم
وقتی میبینه جوابش رو نمیدم با ناراحتی سری تکون میده و صدا رو دوباره زیاد میکنه
🔴 رمان #جدید و #فوق_هیجانی فَراری
تو این کانال استارت خورده فورا ببینید 👇🏻
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEgcOryIeANfGDU5tg
❌ رمان #فراری مخصوص بزرگسالانِ 👆🏻
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز در کانال میتینگ عاشقانه ها 😘
از قسمت اول بخونین👇
https://tttttt.me/mitingg/143943
#سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_923
از شنیدن آهنگ ته دلم یه جوری میشه.... نگاش میکنم ولی نگام نمیکنه فقط به رو به رو خیره شده و رانندگی میکنه
بیا از سر خط باورم کن
من عاشق و عاشقترم کن
همونجور که نگاش به رو به رو لبخندی میزنه
نمیخوام قربونی خزون شم
تو با دست خودت پر پرم کن
سروش: اونجوری نگام نکن یهو میبینی به جای خونه ی بابات تو رو به خونه ی خودم میبرم و یه کاری دستت میدما
سریع نگاهم رو ازش میگیرم که باعث خندش میشه
منو ببخش اگه کم آوردم
اگه فریب دنیارو خوردم
یکم صدا رو کم میکنه و با شیطنت میگه: تو که این همه ازم حساب میبری نمیشه تو این مورد هم ازم حساب ببری و بگی چرا قبولم نمیکنی؟
منو ببخش اگه از رو غفلت
دلمو به سیاهیها سپردم
-من قبلا هم جوابت رو دادم قبولت نمیکنم چون باورت ندارم
نفسش رو پر حرص بیرون میده
نذار بیشتر از این دلم برنجه
نجاتم بده از این شکنجه
سروش: ببین ترنم من خوب میدونم یه چیزی شده... از حرفای مهران هم پیدا بود که چیزی میدونه ولی لعنتی چیزی بهم نمیگه
زیرلب زمزمه وار میگم: از دست تو مهران
بیا پیرهن عشقو تنم کن
توی تاریکیها روشنم کن
سروش: بلند بگو من هم بشنوم
منم و غرور تیکه پاره
منم و آسمون بی ستاره
-چیز خاصی نبود وگرنه بلند میگفتم
سروش: مهم نیست دلم میخواد همون چیز عادی رو هم بشنوم
وقتی میبینه جوابش رو نمیدم با ناراحتی سری تکون میده و صدا رو دوباره زیاد میکنه
🔴 رمان #جدید و #فوق_هیجانی فَراری
تو این کانال استارت خورده فورا ببینید 👇🏻
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEgcOryIeANfGDU5tg
❌ رمان #فراری مخصوص بزرگسالانِ 👆🏻