درود
بامداد خوش
امسال پاییز یکسره سهم شما بهار
ما را در این زمانه چه کاریست با بهار
از پشت شیشه های کدر مات مانده ام
کاین باغ رنگ کار خزان است یا بهار
حتی تراز حافظه گل گرفته اند
ای مثل من غریب در این روزها بهار
#دیشب_هوایی_تو_شدم_باز_این_غزل
#صادق_ترین_گواه_دل_تنگ_ما_بهار
گل های بی شمیم به وجدم نمی کشند
رقصی در این میانه بماند تا بهار
📚 #محمدعلی بهمنی - گزیده اشعار - گل های بی شمیم به وجدم نمی کشند
🔷 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
امسال پاییز یکسره سهم شما بهار
ما را در این زمانه چه کاریست با بهار
از پشت شیشه های کدر مات مانده ام
کاین باغ رنگ کار خزان است یا بهار
حتی تراز حافظه گل گرفته اند
ای مثل من غریب در این روزها بهار
#دیشب_هوایی_تو_شدم_باز_این_غزل
#صادق_ترین_گواه_دل_تنگ_ما_بهار
گل های بی شمیم به وجدم نمی کشند
رقصی در این میانه بماند تا بهار
📚 #محمدعلی بهمنی - گزیده اشعار - گل های بی شمیم به وجدم نمی کشند
🔷 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت
بیدادگری شیوه مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت
یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
در معرکۀ عشق که پیکار حیات است
مغلوب حریفی که به جز سر سپری داشت
( سرمد ) سر پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
📚 #صادق سرمد - اشعار - میخانه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت
بیدادگری شیوه مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت
یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
در معرکۀ عشق که پیکار حیات است
مغلوب حریفی که به جز سر سپری داشت
( سرمد ) سر پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
📚 #صادق سرمد - اشعار - میخانه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آن که مرغی ز قفس پریده باشد
پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند
چه رها، چه بسته، مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گزیدم که به جز یکی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
عجب از حبیبم آید که ملول می نماید
نکند که از رقیبان سخنی شنیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی، بماند
به کسی مباد از ما که بدی رسیده باشد
📚 #صادق سرمد - اشعار - مرغ پر بریده
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آن که مرغی ز قفس پریده باشد
پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند
چه رها، چه بسته، مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گزیدم که به جز یکی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
عجب از حبیبم آید که ملول می نماید
نکند که از رقیبان سخنی شنیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی، بماند
به کسی مباد از ما که بدی رسیده باشد
📚 #صادق سرمد - اشعار - مرغ پر بریده
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
هرجا که سفر کردم تو همسفرم بودی
وزهرطرفی رفتم تو راهبرم بودی
باهرکه سخن گفتم پاسخ ز تو بشنیدم
بر هر که نظر کردم تو در نظرم بودی
هر شب که قمر تابید، هر صبح که سر زد شمس
در گردش روز و شب، شمس و قمرم بودی
در صبحدم عشرت، همدوش تو میرفتم
در شامگه غربت، بالین سرم بودی
در خندۀ من چون ناز٬ در کنج لبم خفتی
در گریۀ من چون اشک٬ در چشم ترم بودی
چون طرح غزل کردم، بیت الغزلم گشتی
چون عرض هنر کردم، زیب هنرم بودی
آواز چو میخواندم، سوز تو به سازم بود
پرواز چو میکردم، تو بال و پرم بودی
هرگز دل من جز تو، یار دگری نگزید
ور خواست که بگزیند، یار دگرم بودی
« سرمد » به دیار خود، از ره نرسیده گفت:
هر جا که سفر کردم تو همسفرم بودی
📚 #صادق سرمد - اشعار - همسفر
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
هرجا که سفر کردم تو همسفرم بودی
وزهرطرفی رفتم تو راهبرم بودی
باهرکه سخن گفتم پاسخ ز تو بشنیدم
بر هر که نظر کردم تو در نظرم بودی
هر شب که قمر تابید، هر صبح که سر زد شمس
در گردش روز و شب، شمس و قمرم بودی
در صبحدم عشرت، همدوش تو میرفتم
در شامگه غربت، بالین سرم بودی
در خندۀ من چون ناز٬ در کنج لبم خفتی
در گریۀ من چون اشک٬ در چشم ترم بودی
چون طرح غزل کردم، بیت الغزلم گشتی
چون عرض هنر کردم، زیب هنرم بودی
آواز چو میخواندم، سوز تو به سازم بود
پرواز چو میکردم، تو بال و پرم بودی
هرگز دل من جز تو، یار دگری نگزید
ور خواست که بگزیند، یار دگرم بودی
« سرمد » به دیار خود، از ره نرسیده گفت:
هر جا که سفر کردم تو همسفرم بودی
📚 #صادق سرمد - اشعار - همسفر
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih