#به_پاس_عشق_قدیمی_مرا_رها_مگذار
تو می روی به سلامت ولی مرا مگذار
اگرچه بار اضافی ترا برنجاند
کنار جاده دلم را دوباره جا مگذار
#خدای_من_دل_من_را_به_یاد_دلبریت
#درین_نهایت_تشویش_بی_خدا_مگذار
تو می روی ز عبور تو خاک می رقصد
منم که خاک رهم بی نگاه پا مگذار
#اگرچه_ناقص_عشقم_تو_ای_کمال_وفا
#مرا_به_حسرت_یک_عشق_باوفا_مگذار
#منم_اسیر_تمنا_مرا_دوباره_غریب
#درین_زمانۀ_پر_ادعا_بتا_مگذار
📚 #احمد پروین - غزلیات - کمال وفا
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
تو می روی به سلامت ولی مرا مگذار
اگرچه بار اضافی ترا برنجاند
کنار جاده دلم را دوباره جا مگذار
#خدای_من_دل_من_را_به_یاد_دلبریت
#درین_نهایت_تشویش_بی_خدا_مگذار
تو می روی ز عبور تو خاک می رقصد
منم که خاک رهم بی نگاه پا مگذار
#اگرچه_ناقص_عشقم_تو_ای_کمال_وفا
#مرا_به_حسرت_یک_عشق_باوفا_مگذار
#منم_اسیر_تمنا_مرا_دوباره_غریب
#درین_زمانۀ_پر_ادعا_بتا_مگذار
📚 #احمد پروین - غزلیات - کمال وفا
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
نمی گذاری اگر دل به حال خود بگذارم
اگر شبی تو نباشی به گریه جان بسپارم
در آسمان نگاهت شهاب عاطفه گم شد
ستارۀ هوس را نمی شود بشمارم
میان باغ تمنا میان روضۀ خواهش
به لطف دختر شبنم گل ترانه بکارم
حریر بوسه بیفشان به دوش من که نمیرم
نگو که حوصله باید نمی شود که ندارم
تو اوج عشوه نوری تو کهکشان غروری
به من بتاب و برقصان مرا مرا که غبارم
شبیه بغض بهاری دلم گرفته ازین جا
درین کویر مکرر کجا روم چه ببارم
📚 #احمد پروین - غزلیات - گل ترانه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
نمی گذاری اگر دل به حال خود بگذارم
اگر شبی تو نباشی به گریه جان بسپارم
در آسمان نگاهت شهاب عاطفه گم شد
ستارۀ هوس را نمی شود بشمارم
میان باغ تمنا میان روضۀ خواهش
به لطف دختر شبنم گل ترانه بکارم
حریر بوسه بیفشان به دوش من که نمیرم
نگو که حوصله باید نمی شود که ندارم
تو اوج عشوه نوری تو کهکشان غروری
به من بتاب و برقصان مرا مرا که غبارم
شبیه بغض بهاری دلم گرفته ازین جا
درین کویر مکرر کجا روم چه ببارم
📚 #احمد پروین - غزلیات - گل ترانه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
چرا نمی گذرد نازنین زمان بی تو
شکسته چرخ فلک هم در آسمان بی تو ؟
نه دیگر از دل خود انتظار دارم من
به انتظار چه باشد چو دیگران بی تو
بهار با تو برایم همیشگی می شد
خزیده در همه باغها خزان بی تو
ببین که گریۀ من از غمت روانی شد
که ذوب می کند آری تن و روان بی تو
دلم به کاه و فراقت به کوه می ماند
نگاه کن که شده کوه کهکشان بی تو
📚 #احمد پروین - غزلیات - چرا نمی گذرد …
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
چرا نمی گذرد نازنین زمان بی تو
شکسته چرخ فلک هم در آسمان بی تو ؟
نه دیگر از دل خود انتظار دارم من
به انتظار چه باشد چو دیگران بی تو
بهار با تو برایم همیشگی می شد
خزیده در همه باغها خزان بی تو
ببین که گریۀ من از غمت روانی شد
که ذوب می کند آری تن و روان بی تو
دلم به کاه و فراقت به کوه می ماند
نگاه کن که شده کوه کهکشان بی تو
📚 #احمد پروین - غزلیات - چرا نمی گذرد …
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
آبادی دلت به خرابی عوض نکن
یک جرعه آب را به سرابی عوض نکن
یک نیم جو اگر احساس با تو هست
با صد جوال گندم آبی عوض نکن
بسیار گفته اند گناه است عشق ما
این یک گناه را به ثوابی عوض نکن
بیداری دل و شب رویایی وصال
زیبا تر است هیچ به خوابی عوض نکن
سودای جرعه ای ز لب چارده بهار
با هفت سال مانده شرابی عوض نکن
نقد لب نگار بدست آوری بنوش
با نسیه ای که باز نیایی عوض نکن
📚 #احمد پروین - غزلیات - شب رویایی
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
آبادی دلت به خرابی عوض نکن
یک جرعه آب را به سرابی عوض نکن
یک نیم جو اگر احساس با تو هست
با صد جوال گندم آبی عوض نکن
بسیار گفته اند گناه است عشق ما
این یک گناه را به ثوابی عوض نکن
بیداری دل و شب رویایی وصال
زیبا تر است هیچ به خوابی عوض نکن
سودای جرعه ای ز لب چارده بهار
با هفت سال مانده شرابی عوض نکن
نقد لب نگار بدست آوری بنوش
با نسیه ای که باز نیایی عوض نکن
📚 #احمد پروین - غزلیات - شب رویایی
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
آخر چقدر از دل من دور می شوی
بیچاره می شود و تو مسرور می شوی
اینگونه نیست ای بت من رسم سوختن
دل دود می شود و تو چون نور می شوی
من می روم ز خاطر حتی خودم شبی
اما تو مثل شایعه ، مشهور می شوی
یک صفحه ام تمام پر از متن بی غلط
بر جان واژه ها تب هاشور می شوی
چشم انتظار دیدن تو در پل صراط
محشر شود شبی که تو محشور می شوی
ای دل به چوب تاک تو را چوب می زنم
آنشب که نشئۀ می انگور می شود
📚 #احمد پروین - غزلیات - تب هاشور
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
آخر چقدر از دل من دور می شوی
بیچاره می شود و تو مسرور می شوی
اینگونه نیست ای بت من رسم سوختن
دل دود می شود و تو چون نور می شوی
من می روم ز خاطر حتی خودم شبی
اما تو مثل شایعه ، مشهور می شوی
یک صفحه ام تمام پر از متن بی غلط
بر جان واژه ها تب هاشور می شوی
چشم انتظار دیدن تو در پل صراط
محشر شود شبی که تو محشور می شوی
ای دل به چوب تاک تو را چوب می زنم
آنشب که نشئۀ می انگور می شود
📚 #احمد پروین - غزلیات - تب هاشور
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
عاشق اینگونه در این شهر که باور می کرد
من چنین عاشق و او قهر که باور می کرد
شوکران می چکد از صحبت دل آزارش
لب چنین قند و سخن زهر که باور می کرد
مثل من منتظری خسته ولی چشم به راه
نه کنون در همه دهر که باور می کرد
سیل آمد ز فراوانی اشکم امروز
چشم خشکیده چنین نهر که باور می کرد
📚 #احمد پروین - غزلیات - باور می کرد
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
عاشق اینگونه در این شهر که باور می کرد
من چنین عاشق و او قهر که باور می کرد
شوکران می چکد از صحبت دل آزارش
لب چنین قند و سخن زهر که باور می کرد
مثل من منتظری خسته ولی چشم به راه
نه کنون در همه دهر که باور می کرد
سیل آمد ز فراوانی اشکم امروز
چشم خشکیده چنین نهر که باور می کرد
📚 #احمد پروین - غزلیات - باور می کرد
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
صدای قلب من از تاب گوش بیرون رفت
و پیر نبض دلم گریه پوش بیرون رفت
صدای ناله من بس که در گلو پیچید
به ماورای شنیدن خموش بیرون رفت
صدای وحی تو آمد که گریه کن یارا
تمام حوصله با این سروش بیرون رفت
در آستان پیاله تنم به رقص آمد
سزا که جان ز تن باده نوش بیرون آمد
کپک زد آتش دل ، سینه گر نمی گیرد
به پا قدوم یخ کینه ، جوش بیرون رفت
📚 #احمد پروین - غزلیات - ماورای شنیدن
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
صدای قلب من از تاب گوش بیرون رفت
و پیر نبض دلم گریه پوش بیرون رفت
صدای ناله من بس که در گلو پیچید
به ماورای شنیدن خموش بیرون رفت
صدای وحی تو آمد که گریه کن یارا
تمام حوصله با این سروش بیرون رفت
در آستان پیاله تنم به رقص آمد
سزا که جان ز تن باده نوش بیرون آمد
کپک زد آتش دل ، سینه گر نمی گیرد
به پا قدوم یخ کینه ، جوش بیرون رفت
📚 #احمد پروین - غزلیات - ماورای شنیدن
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
اهل مه غلیظ توهم شدیم ما
در جاده های حیرت و غم گم شدیم ما
فانوس کور سوی تفکر به یک نسیم
خاموش شد که قحط تبسم شدیم ما
رسوای دل شدیم و بی آبروی عشق
وقتی شبیه اغلب مردم شدیم ما
از فرط طعنه ها که ز مردم شنیده ایم
انگار اسیر لشکر کژدم شدیم ما
📚 #احمد پروین - غزلیات - فانوس تفکر
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
اهل مه غلیظ توهم شدیم ما
در جاده های حیرت و غم گم شدیم ما
فانوس کور سوی تفکر به یک نسیم
خاموش شد که قحط تبسم شدیم ما
رسوای دل شدیم و بی آبروی عشق
وقتی شبیه اغلب مردم شدیم ما
از فرط طعنه ها که ز مردم شنیده ایم
انگار اسیر لشکر کژدم شدیم ما
📚 #احمد پروین - غزلیات - فانوس تفکر
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
شبیه شوره به دشتم که تشنه مانده همیشه
مرا لطافت باران ز خویش رانده همیشه
منم که شور عطش را به کام بادیه آرم
خدا به زخم درونم نمک نشانده همیشه
نه قوی ناز محبت نه سینه سرخ مهاجر
کسی برای کویرم غزل نخوانده همیشه
تمام بی خبریها از آن من و خدایا
چنانکه قاصدکان را زمن رمانده همیشه
ترک ترک شدم از غم ، ز شش طرف بدریدم
چروک غم به لبانم شکن کشانده همیشه
📚 #احمد پروین - غزلیات - لطافت باران
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
شبیه شوره به دشتم که تشنه مانده همیشه
مرا لطافت باران ز خویش رانده همیشه
منم که شور عطش را به کام بادیه آرم
خدا به زخم درونم نمک نشانده همیشه
نه قوی ناز محبت نه سینه سرخ مهاجر
کسی برای کویرم غزل نخوانده همیشه
تمام بی خبریها از آن من و خدایا
چنانکه قاصدکان را زمن رمانده همیشه
ترک ترک شدم از غم ، ز شش طرف بدریدم
چروک غم به لبانم شکن کشانده همیشه
📚 #احمد پروین - غزلیات - لطافت باران
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
چه بنوشم که بجوشد ز تنم آنچه تو خواهی
چه برقصم که بگیرم ز تو تقدیس نگاهی
چه بخواهی تو که باشم چه بگویم که نباشی
تو سپیدار خدایان و منم باغ سیاهی
غم رفتن نرسیدن شده ، بیحوصله جاده
به حضور بینهایت تو بگو نشان ز راهی
من و شیوۀ گدایی ، من و رسم بینوایی
بده آنچه را ندارم به کرامتت الهی
📚 #احمد پروین - غزلیات - نشان راه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
چه بنوشم که بجوشد ز تنم آنچه تو خواهی
چه برقصم که بگیرم ز تو تقدیس نگاهی
چه بخواهی تو که باشم چه بگویم که نباشی
تو سپیدار خدایان و منم باغ سیاهی
غم رفتن نرسیدن شده ، بیحوصله جاده
به حضور بینهایت تو بگو نشان ز راهی
من و شیوۀ گدایی ، من و رسم بینوایی
بده آنچه را ندارم به کرامتت الهی
📚 #احمد پروین - غزلیات - نشان راه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
مست است دل سنگم از مست حذر باید
اندام بلورت را زین سنگ خطر باید
من آتش ویرانگر اندام تو گل پرور
گل بر سر این آتش یک فکر دگر باید
من تشنه چنان صحرا تو بارش بی همتا
گر زندگی ام خواهی بر تشنه گذر باید
مجنون شده چون بیدم سودای تو دزدیم
آخر به خدا دیدم یک روز ثمر باید
📚 #احمد پروین - غزلیات - دل سنگ
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
مست است دل سنگم از مست حذر باید
اندام بلورت را زین سنگ خطر باید
من آتش ویرانگر اندام تو گل پرور
گل بر سر این آتش یک فکر دگر باید
من تشنه چنان صحرا تو بارش بی همتا
گر زندگی ام خواهی بر تشنه گذر باید
مجنون شده چون بیدم سودای تو دزدیم
آخر به خدا دیدم یک روز ثمر باید
📚 #احمد پروین - غزلیات - دل سنگ
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
غزل های وحشی به یادت سرودم
غم واژه دارد مداد کبودم
به وزن شقایق عزایی گرفتم
و با بغض وحشی به باغ وجودم
من از چاه طاقت و غار شکیبا
تحمل ندارم ولی می ربودم
به خاک قدومت تیمم بگیرم
به محراب یادت برقصد سجودم
صدایم شنیدی و گفتی جوابم
من بی تحمل ولیکن نبودم
📚 #احمد پروین - غزلیات - عزای شقایق
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
غزل های وحشی به یادت سرودم
غم واژه دارد مداد کبودم
به وزن شقایق عزایی گرفتم
و با بغض وحشی به باغ وجودم
من از چاه طاقت و غار شکیبا
تحمل ندارم ولی می ربودم
به خاک قدومت تیمم بگیرم
به محراب یادت برقصد سجودم
صدایم شنیدی و گفتی جوابم
من بی تحمل ولیکن نبودم
📚 #احمد پروین - غزلیات - عزای شقایق
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
یک عشق کهنه دارم قلبی عتیقه آری
سرمایه ای که هرگز ارزش نمی گذاری
سمسار کوچه ها را پیشم چه می فرستی
قیمت نهد بر این دل در منتهای خواری
حتی اگر بمیرم دل را نمی گذارم
در کوچه ها بگردد با التماس گاری
شاید کسی بیاید از شهر لاله رویان
گنجم دهم بگیرم یک بوسه یادگاری
دلگیرم از نگاهت من می روم از اینجا
یک شاعر پریشان یک عاشق فراری
📚 #احمد پروین - غزلیات - قلب عتیقه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
یک عشق کهنه دارم قلبی عتیقه آری
سرمایه ای که هرگز ارزش نمی گذاری
سمسار کوچه ها را پیشم چه می فرستی
قیمت نهد بر این دل در منتهای خواری
حتی اگر بمیرم دل را نمی گذارم
در کوچه ها بگردد با التماس گاری
شاید کسی بیاید از شهر لاله رویان
گنجم دهم بگیرم یک بوسه یادگاری
دلگیرم از نگاهت من می روم از اینجا
یک شاعر پریشان یک عاشق فراری
📚 #احمد پروین - غزلیات - قلب عتیقه
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
او به مهمانی مهتابم برد
به سر آغاز می نابم برد
او مرا نغمه ی سرودن آموخت
گرم لالایی خود خوابم برد
او نیستان مرا آتش زد
کوک دود از تن مضرابم برد
ماورای همه آن سوی سراب
به تماشای گل آبم برد
📚 #احمد پروین - غزلیات - نیستان
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
او به مهمانی مهتابم برد
به سر آغاز می نابم برد
او مرا نغمه ی سرودن آموخت
گرم لالایی خود خوابم برد
او نیستان مرا آتش زد
کوک دود از تن مضرابم برد
ماورای همه آن سوی سراب
به تماشای گل آبم برد
📚 #احمد پروین - غزلیات - نیستان
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
بگذار از وجود تو سر در بياورم
از اين فراق تلخ شكر در بياورم
آغوش تو قفس بشود ميشوم رها
بايد كه زير بال تو پر در بياورم
بايد ببندي ام كه نبيني شرارتم
بايد اداي آدم شر در بياورم
هرجا بتي ست غير تو بايد تلف شود
من را بكش به بر كه تبر دربياورم
گيسو طلايي همه قصه هاي من
من را چه كه بكوشم و زر در بياورم
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
بگذار از وجود تو سر در بياورم
از اين فراق تلخ شكر در بياورم
آغوش تو قفس بشود ميشوم رها
بايد كه زير بال تو پر در بياورم
بايد ببندي ام كه نبيني شرارتم
بايد اداي آدم شر در بياورم
هرجا بتي ست غير تو بايد تلف شود
من را بكش به بر كه تبر دربياورم
گيسو طلايي همه قصه هاي من
من را چه كه بكوشم و زر در بياورم
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
در دسترس خیال هستی مستم
با شوق شبی که شوخ و مستی هستم
روزی که بگیرم از تو این قول خوشم
میگیرد اگر دلم بگیری دستم
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
با شوق شبی که شوخ و مستی هستم
روزی که بگیرم از تو این قول خوشم
میگیرد اگر دلم بگیری دستم
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
فرسوده شد وجودم و فرموده ای که نیست
جز این سزای آن که جدا از نگار زیست
اینگونه سنگدل به کجا رهسپار بود
ابری که بر کویر وجودم نمی گریست
شایسته نیستم ولی آخر مرا ببین
مانند کودکی که به او داده اند بیست
بی آسمان پرنده شدن کار مستی است
بی کهکشان ستاره شدن کار عاشقیست
هردم سوال میکنم از خود به جای تو
بی او تو کیستی و دلت بیقرار چیست
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
جز این سزای آن که جدا از نگار زیست
اینگونه سنگدل به کجا رهسپار بود
ابری که بر کویر وجودم نمی گریست
شایسته نیستم ولی آخر مرا ببین
مانند کودکی که به او داده اند بیست
بی آسمان پرنده شدن کار مستی است
بی کهکشان ستاره شدن کار عاشقیست
هردم سوال میکنم از خود به جای تو
بی او تو کیستی و دلت بیقرار چیست
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
Telegram
Hassan kashavarz
إشعار حافظ ، شهريار ، سعدي ، رهي معيري ، مولانا و رباعيات دلنشين
درود
بامداد خوش
هم متهم به عشقم و هم مبتلا به درد
سرسبزم از خيال تو از دوري تو زرد
همزيستي كني و نه همدردي اين رواست؟
مثل خدا كه گوش به حرف دلم نكرد
رويايت از مذاكره با من گريز داشت
گيسويت از اسارت من آخر نبرد
شد شعر داغ جرم من اما كه ميسرود
از برف داغ پيكر تو شعرهاي سرد
دورت بگردم اي همه هستي ام خودت
دورم نزن نرو بنشين با كسي نگرد!
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
هم متهم به عشقم و هم مبتلا به درد
سرسبزم از خيال تو از دوري تو زرد
همزيستي كني و نه همدردي اين رواست؟
مثل خدا كه گوش به حرف دلم نكرد
رويايت از مذاكره با من گريز داشت
گيسويت از اسارت من آخر نبرد
شد شعر داغ جرم من اما كه ميسرود
از برف داغ پيكر تو شعرهاي سرد
دورت بگردم اي همه هستي ام خودت
دورم نزن نرو بنشين با كسي نگرد!
📚 #احمد پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود
بامداد خوش
نازنينم ناز كم كن مهرباني كن فقط
با خيالم نيمه شب گاهي تباني كن فقط
چون پلاسكو گرچه ميسوزم نمي افتم به خاك
در دلم راحت بمان آتش نشاني كن فقط
(نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم)
با دل ديوانه تمرين جواني كن فقط
اي روانگردانتر از هر شيشه آن دست بلور
كم مرا همپاي هر شعرم رواني كن فقط
همدلي از همزباني خوشتر است اما شما
با لبي روي لبانم همزباني كن فقط
📚 #احمد_پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
نازنينم ناز كم كن مهرباني كن فقط
با خيالم نيمه شب گاهي تباني كن فقط
چون پلاسكو گرچه ميسوزم نمي افتم به خاك
در دلم راحت بمان آتش نشاني كن فقط
(نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم)
با دل ديوانه تمرين جواني كن فقط
اي روانگردانتر از هر شيشه آن دست بلور
كم مرا همپاي هر شعرم رواني كن فقط
همدلي از همزباني خوشتر است اما شما
با لبي روي لبانم همزباني كن فقط
📚 #احمد_پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
Telegram
Hassan kashavarz
إشعار حافظ ، شهريار ، سعدي ، رهي معيري ، مولانا و رباعيات دلنشين
درود
بامداد خوش
در خودش جز او دلم حتي مرا هم جا نداد
در دلش ياد مرا يك لحظه جا اما نداد
چيزي از احساس باران كم نشد وقتي كه سنگ
بوسه هايش را نفهميد و جوابش را نداد
ابر ميبارد به مردابي كه بي نيلوفر است
آنچه را با التماس تشنه صحرا نداد
از خم پايان گيسويش كه چون قلاب بود
در دل دريايي ام چيزي به ماهي ها نداد
شاهد است اينجا سحر شب خواب را آتش زدم
چون خيالش هم نيامد وعده فردا نداد
📚 #احمد_پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
بامداد خوش
در خودش جز او دلم حتي مرا هم جا نداد
در دلش ياد مرا يك لحظه جا اما نداد
چيزي از احساس باران كم نشد وقتي كه سنگ
بوسه هايش را نفهميد و جوابش را نداد
ابر ميبارد به مردابي كه بي نيلوفر است
آنچه را با التماس تشنه صحرا نداد
از خم پايان گيسويش كه چون قلاب بود
در دل دريايي ام چيزي به ماهي ها نداد
شاهد است اينجا سحر شب خواب را آتش زدم
چون خيالش هم نيامد وعده فردا نداد
📚 #احمد_پروین
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
❤1🥰1