زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran👈 ڪلیڪ
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran👈 ڪلیڪ
#تهمت_غیبت
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت "عیب" پوشیدن
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت "عیب" پوشیدن
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
#یک_جرعه_شعر 🍷
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند
ز رویم راز پنهانی چو میبینند میخوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند
ز رویم راز پنهانی چو میبینند میخوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
در اندرون من ِخسته دل،
ندانم کیست...؟
که من خموشم و او
در فغان و در غوغاست...
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
ندانم کیست...؟
که من خموشم و او
در فغان و در غوغاست...
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
#یک_جرعه_شعر 🍷
مستم کن آنچنان که ندانم ز بیخودی
در عرصهی خیال که آمد ، کدام رفت
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran
مستم کن آنچنان که ندانم ز بیخودی
در عرصهی خیال که آمد ، کدام رفت
#حافظ_خان
@Man_az_baraye_digaran