بـايد دلخوشى‌هاى هرچند كوچک را
در هوا قاپيد و قابشان گرفت.
بـايد اين دلخوشى‌ها را
آرام و عميق نفس كشيد و
وارد تمام ذرات وجود كــرد
تا يادمان نـرود قوى باشيم
و هنوز چيزهايى هستند كه دليل لبخند ما باشند.
بـايد با تمام قدرت
روبروى غصه‌ها ايستاد و قـاطعانه گفت:
من كـم نمى‌آورم و شكستت مى‌دهم!
#نازیلا_زارع 🌱
💎 @maareh
در هوا قاپيد و قابشان گرفت.
بـايد اين دلخوشى‌ها را
آرام و عميق نفس كشيد و
وارد تمام ذرات وجود كــرد
تا يادمان نـرود قوى باشيم
و هنوز چيزهايى هستند كه دليل لبخند ما باشند.
بـايد با تمام قدرت
روبروى غصه‌ها ايستاد و قـاطعانه گفت:
من كـم نمى‌آورم و شكستت مى‌دهم!
#نازیلا_زارع 🌱
💎 @maareh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
(مــاره) کانالی متنوع ب همراه آداب و رسوم ترکان و هرابرجان🌺
Photo
#ماره
مشاغل قدیمی
#چینی_بندزن_گنگو
یکی از مشاغل جنبی پدرم زنده یاد علی آقای کاظم در روستای تُرکان "گنگو کار و یا چینی بندزنی"بود.
در قدیم مردان و زنان روستا چینی های شکسته خود ازجمله قوری،حقه وافور و کاسه های چینی شکسته خود را همراه با یک یا دو عدد تخم مرغ برای ترمیم به منزل پدرم می آوردند.
پدرم در آغاز از حلب های روغن نباتی بوسیله قیچی نوارهایی به عرض سه ،چهار تاپنج میلیمتر برش میزد و آماده میکرد.
آنگاه سفیده تخم مرغ را جداکرده و با مقداری آهک مخلوط و چسب فوق العاده قوی درست میکرد.
چینی های شکسته را آغشته به آهک و سفیده تخم مرغ کرده و روی هم می گذاشت.
قوری را بین دو کف پای خود گذاشته و سیمی را حلقه کرده و در انتهای دایره پایین قوری یا حقه وافور نصب و محکم مینمود.
همچنین حلقه سیم دوم را به گردن قوری و یا حقه وافور گزاشته و محکم میکرد.
بعد از آن نوارهای حلبی را از پایین، به فاصله مناسب و بصورت دورانی به حلقه سیم پایین بسته و به حلقه بالای چینی میرساند.
با اتمام نصب دور تا دور چینی، نوارهای حلبی را به ترتیب از پایین به حلقه سیم بالا و با وسیله مخصوصی که داشت کشیده و محکم میکرد.
اگر قطعه ای کوچک از چینی پیدا نمیشد،سوراخ را بوسیله مخلوط سفیده تخم مرغ و آهک پر کرده و صاف مینمود،بطوریکه همان مقاومت اولیه را داشت.
با اتمام کار قوری یا حقه وافور بند زده شده،علاوه بر استحکام اولیه شکل زیبایی از نوارهای حلبی به اندازهای دقیق باعث شکیل شدن چینی شکسته میشد،تا حدی که دمای زیاد کنار خلق های آتش اجاق را به خوبی تحمل میکرد...
از کتاب در حال ویرایش آداب و رسوم
اثر عیسی یزدانی(ماره)
💎 @maareh
مشاغل قدیمی
#چینی_بندزن_گنگو
یکی از مشاغل جنبی پدرم زنده یاد علی آقای کاظم در روستای تُرکان "گنگو کار و یا چینی بندزنی"بود.
در قدیم مردان و زنان روستا چینی های شکسته خود ازجمله قوری،حقه وافور و کاسه های چینی شکسته خود را همراه با یک یا دو عدد تخم مرغ برای ترمیم به منزل پدرم می آوردند.
پدرم در آغاز از حلب های روغن نباتی بوسیله قیچی نوارهایی به عرض سه ،چهار تاپنج میلیمتر برش میزد و آماده میکرد.
آنگاه سفیده تخم مرغ را جداکرده و با مقداری آهک مخلوط و چسب فوق العاده قوی درست میکرد.
چینی های شکسته را آغشته به آهک و سفیده تخم مرغ کرده و روی هم می گذاشت.
قوری را بین دو کف پای خود گذاشته و سیمی را حلقه کرده و در انتهای دایره پایین قوری یا حقه وافور نصب و محکم مینمود.
همچنین حلقه سیم دوم را به گردن قوری و یا حقه وافور گزاشته و محکم میکرد.
بعد از آن نوارهای حلبی را از پایین، به فاصله مناسب و بصورت دورانی به حلقه سیم پایین بسته و به حلقه بالای چینی میرساند.
با اتمام نصب دور تا دور چینی، نوارهای حلبی را به ترتیب از پایین به حلقه سیم بالا و با وسیله مخصوصی که داشت کشیده و محکم میکرد.
اگر قطعه ای کوچک از چینی پیدا نمیشد،سوراخ را بوسیله مخلوط سفیده تخم مرغ و آهک پر کرده و صاف مینمود،بطوریکه همان مقاومت اولیه را داشت.
با اتمام کار قوری یا حقه وافور بند زده شده،علاوه بر استحکام اولیه شکل زیبایی از نوارهای حلبی به اندازهای دقیق باعث شکیل شدن چینی شکسته میشد،تا حدی که دمای زیاد کنار خلق های آتش اجاق را به خوبی تحمل میکرد...
از کتاب در حال ویرایش آداب و رسوم
اثر عیسی یزدانی(ماره)
💎 @maareh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در سالروز درگذشت
مادر شهید عزیز محمدعلی حسینی
زنده یاد #اصلی_جان_یزدانی
به روح پرفتوح تمامی شهدای روستای ترکان درود میفرستیم و برای تمامی مادران این شهدا آرزوی بهشت برین و تنها مادرشهیدی که در کنارمان است،مادرعزیز شهید گرانقدر امیر محمدی آرزوی طول عمری با عزت را خواستاریم.
مراسم بزرگداشت امشب در منزل فلک ناز پدر شهید.
با احترام /ماره🍀🙏
💎 @maareh
مادر شهید عزیز محمدعلی حسینی
زنده یاد #اصلی_جان_یزدانی
به روح پرفتوح تمامی شهدای روستای ترکان درود میفرستیم و برای تمامی مادران این شهدا آرزوی بهشت برین و تنها مادرشهیدی که در کنارمان است،مادرعزیز شهید گرانقدر امیر محمدی آرزوی طول عمری با عزت را خواستاریم.
مراسم بزرگداشت امشب در منزل فلک ناز پدر شهید.
با احترام /ماره🍀🙏
💎 @maareh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میگم تو زندگی بدون دلبستگی
بی معنیه ...
آدم نیاز داره ی نفر باشه که نگرانش بشه
بهش بگه رسیدی خبر بده،
از خستگیاش براش بگه، از روزمرگیاش ...
حالا اون میتونه همسر باشه یا ی دوست❤️
به قول سعدی :
« دل نخوانند که
صیدش نکند دلداری »☘🤚
💎 @maareh
بی معنیه ...
آدم نیاز داره ی نفر باشه که نگرانش بشه
بهش بگه رسیدی خبر بده،
از خستگیاش براش بگه، از روزمرگیاش ...
حالا اون میتونه همسر باشه یا ی دوست❤️
به قول سعدی :
« دل نخوانند که
صیدش نکند دلداری »☘🤚
💎 @maareh
گاهے دلت
از سن و سالت میگیره
میخواهے ڪــودڪ باشی
ڪودڪی ڪہ بہ هر بهــانه ای
بہ آغوش غمخواری پنـاه میبرد
بزرگ ڪہ باشـی...
باید بغض های زیادی را
بی صـدا دفن ڪنی...🍀✋
💎 @maareh
از سن و سالت میگیره
میخواهے ڪــودڪ باشی
ڪودڪی ڪہ بہ هر بهــانه ای
بہ آغوش غمخواری پنـاه میبرد
بزرگ ڪہ باشـی...
باید بغض های زیادی را
بی صـدا دفن ڪنی...🍀✋
💎 @maareh
Forwarded from کانال محمد علی فردین ..🌹 (فردین)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم قدیمی « بیگانه »
♨️ نسخه اصلی 🤩
💎بازیگران: ایرج قادری، پوری بنایی، بهمن مفید، علی میری
🎞 کیفیت 480p
♨️ نسخه اصلی 🤩
💎بازیگران: ایرج قادری، پوری بنایی، بهمن مفید، علی میری
🎞 کیفیت 480p
• تفاوت وابستگی و دلبستگی 🤚
وابستگی یعنی میخوامت چون مفیدی
دلبستگی یعنی میخوامت حتی اگه مفید نباشی!
من به بیل خود جهت کشاورزی و آبیاری، وابسته ام،
اما به برج بزرگ ترکان که یادگار دوران کودکیم هست دلبسته ام!
من به میز مدیریت که هر روز پشتش میشینم وابسته ام،اما به اون گلدون کوچیک کاکتوسی که کنار پنجره گذاشتم دلبسته!
من به ماشین خود جهت کار و زندگی روزمره ام وابسته ام اما به کتاب مورد علاقه ام روی میزم دلبسته.
وابستگی ها رو جامعه و فرهنگ و پدر مادر می آموزن و پرورش میدن اما دلبستگی ها انعکاس خود واقعی من هستن.🍀🤚
💎 @maareh
وابستگی یعنی میخوامت چون مفیدی
دلبستگی یعنی میخوامت حتی اگه مفید نباشی!
من به بیل خود جهت کشاورزی و آبیاری، وابسته ام،
اما به برج بزرگ ترکان که یادگار دوران کودکیم هست دلبسته ام!
من به میز مدیریت که هر روز پشتش میشینم وابسته ام،اما به اون گلدون کوچیک کاکتوسی که کنار پنجره گذاشتم دلبسته!
من به ماشین خود جهت کار و زندگی روزمره ام وابسته ام اما به کتاب مورد علاقه ام روی میزم دلبسته.
وابستگی ها رو جامعه و فرهنگ و پدر مادر می آموزن و پرورش میدن اما دلبستگی ها انعکاس خود واقعی من هستن.🍀🤚
💎 @maareh
ی تلنگر ب جوانان عزیزی که وابسته شدن بزنم😍👇
آدمای سیگاری، وقتی سیگار می کشن وقتی قسمت جلویی سیگارشون تبدیل به خاکستر می شه، یا باید خودشون بتکوننش، یا وایسن قسمتای بیشتری تبدیل به خاکستر شه و وقتی سنگین شد خودش بیوفته تا سیگار تموم شه. این صحنه رو خیلی مستقیم می تونم به روابط یک طرفه ی آدما تشبیه کنم. تویی که تو یک رابطه یک طرفه ای و می دونی فقط خودت عاشقشی و تلاش می کنی، و اون هیچ ریکشنی نداره وحتی نسبت بهت حسی نداره، ولی بازم داری ادامه میدی؛ یا باید همون اول خودت با میل خودت همه چیو رها کنی و بری، یا باید وایسی و انقد اذیت بشی و این اذیت شدنا رو دوشت سنگینی کنن، تا دیگه نتونی بری جلو و واست نایی نمونه، اونموقه طرفت با تموم احترام و علاقه ای که نسبت بهش قائل بودی، خودش از چشمت میوفته. در هر صورت این رابطه تموم می شه و تو می مونی یک مغز خسته که نه دیگه حوصله ی افراد جدیدو داره، نه حتی حوصله ی خودش🍀✋
💎 @maareh
آدمای سیگاری، وقتی سیگار می کشن وقتی قسمت جلویی سیگارشون تبدیل به خاکستر می شه، یا باید خودشون بتکوننش، یا وایسن قسمتای بیشتری تبدیل به خاکستر شه و وقتی سنگین شد خودش بیوفته تا سیگار تموم شه. این صحنه رو خیلی مستقیم می تونم به روابط یک طرفه ی آدما تشبیه کنم. تویی که تو یک رابطه یک طرفه ای و می دونی فقط خودت عاشقشی و تلاش می کنی، و اون هیچ ریکشنی نداره وحتی نسبت بهت حسی نداره، ولی بازم داری ادامه میدی؛ یا باید همون اول خودت با میل خودت همه چیو رها کنی و بری، یا باید وایسی و انقد اذیت بشی و این اذیت شدنا رو دوشت سنگینی کنن، تا دیگه نتونی بری جلو و واست نایی نمونه، اونموقه طرفت با تموم احترام و علاقه ای که نسبت بهش قائل بودی، خودش از چشمت میوفته. در هر صورت این رابطه تموم می شه و تو می مونی یک مغز خسته که نه دیگه حوصله ی افراد جدیدو داره، نه حتی حوصله ی خودش🍀✋
💎 @maareh
«همستر» با تمام حواشی و طنزها و بوق و کرنایش، برای من یک یادآور عجیب بود. آدمهایی را در مخاطبین گوشی ام داشتم که اصلا فکرش را نمی‌کردم!!!
از «مزاحم ساعت ۳ نصف شب» گرفته تا «کارگر مورد اعتماد همکارم» تا آدمهایی که متعلق به یک دوره زندگی ام بودند و دیگر نیستند!
«نیستند»! این عجیب است. زندگی هست ولی آنها دیگر نیستند. حداقل در قصه من دیگر نیستند. زنگ زد حرف نزد1 ، 2 ، همینطور تا شماره 9 ؛ بعدتر شماره هایی جوین تلگرام شدند که مال قصه های جدیدترم بودند. آدمهای جدیدتر، همسفرها، اکانت های حذف شده، دوستان همسفر، دوستان مجردی،و ... و ...
این موش فسقلی، چه قصه ها را برایم زنده کرد.
فکر کردم که این چقدر خوب است که آدمیزاد قدرت فراموشی دارد! از داستانی به داستان دیگر پناه می برد و می تواند از خاطر ببرد روزهای تاریکی را که فلانه آدمها، به زندگی اش تاخته اند. آدمهایی که آدم او نبوده اند. آنهایی که حتی در حد مخاطب هم نباید نگه‌شان داشت.
و برعکس، همستر، اسمهایی را برایم زنده کرد که با دیدن شان لبخند مهمان قلبم شد. کاش اگر منهم روزی به یادت بیایم، همان لبخند باشم😊🤚
💎 @maareh
از «مزاحم ساعت ۳ نصف شب» گرفته تا «کارگر مورد اعتماد همکارم» تا آدمهایی که متعلق به یک دوره زندگی ام بودند و دیگر نیستند!
«نیستند»! این عجیب است. زندگی هست ولی آنها دیگر نیستند. حداقل در قصه من دیگر نیستند. زنگ زد حرف نزد1 ، 2 ، همینطور تا شماره 9 ؛ بعدتر شماره هایی جوین تلگرام شدند که مال قصه های جدیدترم بودند. آدمهای جدیدتر، همسفرها، اکانت های حذف شده، دوستان همسفر، دوستان مجردی،و ... و ...
این موش فسقلی، چه قصه ها را برایم زنده کرد.
فکر کردم که این چقدر خوب است که آدمیزاد قدرت فراموشی دارد! از داستانی به داستان دیگر پناه می برد و می تواند از خاطر ببرد روزهای تاریکی را که فلانه آدمها، به زندگی اش تاخته اند. آدمهایی که آدم او نبوده اند. آنهایی که حتی در حد مخاطب هم نباید نگه‌شان داشت.
و برعکس، همستر، اسمهایی را برایم زنده کرد که با دیدن شان لبخند مهمان قلبم شد. کاش اگر منهم روزی به یادت بیایم، همان لبخند باشم😊🤚
💎 @maareh
ماره_چندترانه_قدیمی
<unknown>