Forwarded from اتچ بات
برشى از خاطرات سرباز گمنام مدافع حرم؛
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
"ز کودکی خادم این تبار محترمم، چونان حبیب مظاهر مدافع حرمم؛ (بخش هفتم)، تلاش براى اعزام" ...
🔻ساعت ٩ شب وسایلم را جمع کردم و از خانه بيرون آمدم. در آن #برف و سرما به سمت تهران حرکت کردم. صبح زود رسیدم و رفتم محلی که قرار بود از آنجا اعزام انجام بشود. کلی هم از دوستان #فاطمیون به آنجا آمده بودند. دوستم را پیدا کردم و منتظر شدیم تا مسئولین آمدند و بچهها را یکییکی برای گرفتن #پلاک میفرستادند تا سوار اتوبوس بشنوند. نوبت ما که رسید یکی از مسئولینی که آنجا بود من را بیرون کشید و شروع کرد سوال کردن که، #اعزام چندمات هست و کجا بودی؟ برگه سبزت کجاست؟ برو بیرون و ... منم هرچه گیر دادم نشد. گفت: "مگه نمیگی برگه سبز داری! برو بیارش، هفته بعد بیا". بازم به در بسته خوردیم و با #ناراحتی رفتم بیرون. آن دوستم دید من را نگذاشتند كه بروم خودش از داخل جمعیت بيرون آمد. هرچه گفتم تو برو شاید توانستی بروی، قبول نکرد.
🔸خیلی ناراحت بودم و پیگیر این بودم که چرا هر کاری میکنم، نمىشود و چرا #بی_بی نگاهی نمیکند. یعنی اینقدر #گناهکار هستم که از من #ناامید شدند و راهم نمیدهند. با خودم درگیر بودم که چرا نمیشود. از گناهانی که انجام دادم و خودم نمیدانستم یا با به قول #شهید_چمران گناهانی که با هزاران قدرت #عقل توجیهشان میکنم #استغفار میکردم.
🔺با حالی محزون و دلیگرفته عازم #راهیان_نور شدم. #غروب_جمعهای در #شلمچه گفتم: "ای #شهدا اگر اینجا مشهد و #مقتل شماست شما حق #شفاعت دارید و زنده هستید اعزام من را درست کنید". فردا صبح رفتیم #طلاییه که تلفن همراهم زنگ خورد و گفتند آمادهای برای اعزام؟ من که هم از ذوقزدگی #بغض کرده بودم، گفتم: "صد در صد آمادهام". خلاصه سفر راهیان نور را نیمهکاره رها کرده از #کاروان جدا شدم و برگشتم و الحمدالله رب العالمین و الطاف شهدا به آرزویم رسیدم.
شادی روح شهدای دفاع مقدس به خصوص شهدایی که شلمچه به شهادت رسیدند و شهدای مدافع حرم به ویژه شهیدان مصطفی صدرزاده، مرتضی عطایی، حاج قربان نجفی، علیرضا قبادی، محسن حججی فاتحهای قرائت بفرمایید.
صفحه ٧
"بخش پايانى"
🔴 دسترسى به ساير بخشها در لينكهای زیر:
⭕️"بخش اول"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5165
⭕️"بخش دوم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5177
⭕️"بخش سوم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5197
⭕️"بخش چهارم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5220
⭕️"بخش پنجم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5236
⭕️"بخش ششم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5394
#ز_کودکی_خادم_این_تبار_محترمم
🆔 @labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
"ز کودکی خادم این تبار محترمم، چونان حبیب مظاهر مدافع حرمم؛ (بخش هفتم)، تلاش براى اعزام" ...
🔻ساعت ٩ شب وسایلم را جمع کردم و از خانه بيرون آمدم. در آن #برف و سرما به سمت تهران حرکت کردم. صبح زود رسیدم و رفتم محلی که قرار بود از آنجا اعزام انجام بشود. کلی هم از دوستان #فاطمیون به آنجا آمده بودند. دوستم را پیدا کردم و منتظر شدیم تا مسئولین آمدند و بچهها را یکییکی برای گرفتن #پلاک میفرستادند تا سوار اتوبوس بشنوند. نوبت ما که رسید یکی از مسئولینی که آنجا بود من را بیرون کشید و شروع کرد سوال کردن که، #اعزام چندمات هست و کجا بودی؟ برگه سبزت کجاست؟ برو بیرون و ... منم هرچه گیر دادم نشد. گفت: "مگه نمیگی برگه سبز داری! برو بیارش، هفته بعد بیا". بازم به در بسته خوردیم و با #ناراحتی رفتم بیرون. آن دوستم دید من را نگذاشتند كه بروم خودش از داخل جمعیت بيرون آمد. هرچه گفتم تو برو شاید توانستی بروی، قبول نکرد.
🔸خیلی ناراحت بودم و پیگیر این بودم که چرا هر کاری میکنم، نمىشود و چرا #بی_بی نگاهی نمیکند. یعنی اینقدر #گناهکار هستم که از من #ناامید شدند و راهم نمیدهند. با خودم درگیر بودم که چرا نمیشود. از گناهانی که انجام دادم و خودم نمیدانستم یا با به قول #شهید_چمران گناهانی که با هزاران قدرت #عقل توجیهشان میکنم #استغفار میکردم.
🔺با حالی محزون و دلیگرفته عازم #راهیان_نور شدم. #غروب_جمعهای در #شلمچه گفتم: "ای #شهدا اگر اینجا مشهد و #مقتل شماست شما حق #شفاعت دارید و زنده هستید اعزام من را درست کنید". فردا صبح رفتیم #طلاییه که تلفن همراهم زنگ خورد و گفتند آمادهای برای اعزام؟ من که هم از ذوقزدگی #بغض کرده بودم، گفتم: "صد در صد آمادهام". خلاصه سفر راهیان نور را نیمهکاره رها کرده از #کاروان جدا شدم و برگشتم و الحمدالله رب العالمین و الطاف شهدا به آرزویم رسیدم.
شادی روح شهدای دفاع مقدس به خصوص شهدایی که شلمچه به شهادت رسیدند و شهدای مدافع حرم به ویژه شهیدان مصطفی صدرزاده، مرتضی عطایی، حاج قربان نجفی، علیرضا قبادی، محسن حججی فاتحهای قرائت بفرمایید.
صفحه ٧
"بخش پايانى"
🔴 دسترسى به ساير بخشها در لينكهای زیر:
⭕️"بخش اول"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5165
⭕️"بخش دوم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5177
⭕️"بخش سوم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5197
⭕️"بخش چهارم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5220
⭕️"بخش پنجم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5236
⭕️"بخش ششم"
https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab/5394
#ز_کودکی_خادم_این_تبار_محترمم
🆔 @labbaykeyazeinab
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
روايتى از شهيد مدافع حرم نادر حميد؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
⚫️ «قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق، که پُر شده است جهان از حسين سرتاسر؛ (بخش هشتم)، مداح اهل بيت عليهمالسلام»
يا حسين عليهالسلام ...
🔻شهید حمید از مداحان #اهل_بیت بود. بیشتر بچهها وقتی خود #شهید یا عکسش را میدیدند یاد #مسجد علی بن مهزیار میافتادند، چون ایشان یکی از #مداحان ثابت و #خادمان_حرم بود.
🔸بعضی شبها که کار طول میکشید تا #صبح پیش بچهها میماند و به خانه نمیرفت. در زمینه #کار خیلی پرجنبوجوش بود و حضوری #فعال داشت. در تمام #مراسم ملی مذهبی نقشش کاملاً پررنگ بود.
🔺به یاد دارم زمانی که بحث ورود ضریح #امام_حسین (علیهالسلام) به #اهواز مطرح شد، ایشان از بدو ورود #ضریح به شهرستانهای اطراف اهواز تا زمانی که ضریح را به مرز #شلمچه رساندند و وارد عراق کردند، یکی از افراد #فعال بود که با حضورش کنار ضریح هم #مداحی میکرد و هم مواظب امنیت ضریح تا مرز بود.
🏴 «صلى الله عليك يا اباعبدالله»
📸 عكس نوشت:
شهيد مدافع حرم نادر حميد
صفحه ٨
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا (محرم دوم)
«دم عشق، دمشق»
پیامرسان سروش
🔘 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
پیامرسان تلگرام
🔘 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
⚫️ «قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق، که پُر شده است جهان از حسين سرتاسر؛ (بخش هشتم)، مداح اهل بيت عليهمالسلام»
يا حسين عليهالسلام ...
🔻شهید حمید از مداحان #اهل_بیت بود. بیشتر بچهها وقتی خود #شهید یا عکسش را میدیدند یاد #مسجد علی بن مهزیار میافتادند، چون ایشان یکی از #مداحان ثابت و #خادمان_حرم بود.
🔸بعضی شبها که کار طول میکشید تا #صبح پیش بچهها میماند و به خانه نمیرفت. در زمینه #کار خیلی پرجنبوجوش بود و حضوری #فعال داشت. در تمام #مراسم ملی مذهبی نقشش کاملاً پررنگ بود.
🔺به یاد دارم زمانی که بحث ورود ضریح #امام_حسین (علیهالسلام) به #اهواز مطرح شد، ایشان از بدو ورود #ضریح به شهرستانهای اطراف اهواز تا زمانی که ضریح را به مرز #شلمچه رساندند و وارد عراق کردند، یکی از افراد #فعال بود که با حضورش کنار ضریح هم #مداحی میکرد و هم مواظب امنیت ضریح تا مرز بود.
🏴 «صلى الله عليك يا اباعبدالله»
📸 عكس نوشت:
شهيد مدافع حرم نادر حميد
صفحه ٨
ادامه دارد ...
✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا (محرم دوم)
«دم عشق، دمشق»
پیامرسان سروش
🔘 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
پیامرسان تلگرام
🔘 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
Telegram
attach 📎