🔹لبیڪ یا حُسین
27 subscribers
3.9K photos
294 videos
19 files
46 links
جهت ارتباط باخادم کانال
@Janam_arbab
Download Telegram


#با_کاروان_حسین


عبدالله بن يقطر حميرى همشير امام حسين (ع)

مـادر عبدالله دايه ى امام حسين (ع) بود ولى حضرت از او شير نخورده است وليكن چون آن حضرت را نگهدارى مى نمود از اين جهت عبدالله همشير امام حسين (ع) ناميده شد .

پس از رسيدن نامه مسلم به دست امام حسين (ع) كه از امام خواسته بـود به كوفه بيايد ، حضرت از مكه به مسلم نامه نوشت و توسط عبدالله نزد مسلم فرستاد .

حصين بن تميم در قادسيه عبدالله را بازداشت كرد و او را نزد عبيدالله فرستاد ، عبيدالله گفت بالاى قصر برو و كذاب بن كذاب را لعن كن .

#عبدالله_بن_يقطر بالاى قصر رفت و گفت :

 اى مردم ، من فرستاده حسين پسر دختر رسول خدا بسوى شمـا هستم تا او را يارى كرده و از او عليه پسر مرجانه حمايت و پشتيبانى كنم .

پس عبيدالله بن زياد دستور داد او را از بالاى قصر پايين انداختند و استخوان هاى بدنش در هم شكست ، هنوز اندكى رمق داشت كه قاضى و فقيه كوفه عبدالملك بن عمير آمد و سر از بدنش جدا كرد .

ادامه دارد . . .

#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺  @labaykayahosein🌺🍃




عبدالله بن يقطر حميرى همشير امام حسين (ع)

مـادر عبدالله دايه ى امام حسين (ع) بود ولى حضرت از او شير نخورده است وليكن چون آن حضرت را نگهدارى مى نمود از اين جهت عبدالله همشير امام حسين (ع) ناميده شد .

پس از رسيدن نامه مسلم به دست امام حسين (ع) كه از امام خواسته بـود به كوفه بيايد ، حضرت از مكه به مسلم نامه نوشت و توسط عبدالله نزد مسلم فرستاد .

حصين بن تميم در قادسيه عبدالله را بازداشت كرد و او را نزد عبيدالله فرستاد ، عبيدالله گفت بالاى قصر برو و كذاب بن كذاب را لعن كن .
#عبدالله_بن_يقطر بالاى قصر رفت و گفت : اى مردم ، من فرستاده حسين پسر دختر رسول خدا بسوى شمـا هستم تا او را يارى كرده و از او عليه پسر مرجانه حمايت و پشتيبانى كنم .

پس عبيدالله بن زياد دستور داد او را از بالاى قصر پايين انداختند و استخوان هاى بدنش در هم شكست ، هنوز اندكى رمق داشت كه قاضى و فقيه كوفه عبدالملك بن عمير آمد و سر از بدنش جدا كرد .



#لبیــڪ_یـا_حُسیـــن
🍃🌺 @labaykayahosein🍃🌺


#با_کاروان_حسین


عبدالله بن يقطر حميرى همشير امام حسين (ع)

مـادر عبدالله دايه ى امام حسين (ع) بود ولى حضرت از او شير نخورده است وليكن چون آن حضرت را نگهدارى مى نمود از اين جهت عبدالله همشير امام حسين (ع) ناميده شد .

پس از رسيدن نامه مسلم به دست امام حسين (ع) كه از امام خواسته بـود به كوفه بيايد ، حضرت از مكه به مسلم نامه نوشت و توسط عبدالله نزد مسلم فرستاد .

حصين بن تميم در قادسيه عبدالله را بازداشت كرد و او را نزد عبيدالله فرستاد ، عبيدالله گفت بالاى قصر برو و كذاب بن كذاب را لعن كن .

#عبدالله_بن_يقطر بالاى قصر رفت و گفت :

 اى مردم ، من فرستاده حسين پسر دختر رسول خدا بسوى شمـا هستم تا او را يارى كرده و از او عليه پسر مرجانه حمايت و پشتيبانى كنم .

پس عبيدالله بن زياد دستور داد او را از بالاى قصر پايين انداختند و استخوان هاى بدنش در هم شكست ، هنوز اندكى رمق داشت كه قاضى و فقيه كوفه عبدالملك بن عمير آمد و سر از بدنش جدا كرد .

#مسلم
#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺  @labaykayahosein🌺🍃


#با_کاروان_حسین


عبدالله بن يقطر حميرى همشير امام حسين (ع)

مـادر عبدالله دايه ى امام حسين (ع) بود ولى حضرت از او شير نخورده است وليكن چون آن حضرت را نگهدارى مى نمود از اين جهت عبدالله همشير امام حسين (ع) ناميده شد .

پس از رسيدن نامه مسلم به دست امام حسين (ع) كه از امام خواسته بـود به كوفه بيايد ، حضرت از مكه به مسلم نامه نوشت و توسط عبدالله نزد مسلم فرستاد .

حصين بن تميم در قادسيه عبدالله را بازداشت كرد و او را نزد عبيدالله فرستاد ، عبيدالله گفت بالاى قصر برو و كذاب بن كذاب را لعن كن .

#عبدالله_بن_يقطر بالاى قصر رفت و گفت :

 اى مردم ، من فرستاده حسين پسر دختر رسول خدا بسوى شمـا هستم تا او را يارى كرده و از او عليه پسر مرجانه حمايت و پشتيبانى كنم .

پس عبيدالله بن زياد دستور داد او را از بالاى قصر پايين انداختند و استخوان هاى بدنش در هم شكست ، هنوز اندكى رمق داشت كه قاضى و فقيه كوفه عبدالملك بن عمير آمد و سر از بدنش جدا كرد .

#لبیڪ_یا_حُسین
🏴  @labaykayahosein🏴
Forwarded from 🔹لبیڪ یا حُسین (karami)


#با_کاروان_حسین


عبدالله بن يقطر حميرى همشير امام حسين (ع)

مـادر عبدالله دايه ى امام حسين (ع) بود ولى حضرت از او شير نخورده است وليكن چون آن حضرت را نگهدارى مى نمود از اين جهت عبدالله همشير امام حسين (ع) ناميده شد .

پس از رسيدن نامه مسلم به دست امام حسين (ع) كه از امام خواسته بـود به كوفه بيايد ، حضرت از مكه به مسلم نامه نوشت و توسط عبدالله نزد مسلم فرستاد .

حصين بن تميم در قادسيه عبدالله را بازداشت كرد و او را نزد عبيدالله فرستاد ، عبيدالله گفت بالاى قصر برو و كذاب بن كذاب را لعن كن .

#عبدالله_بن_يقطر بالاى قصر رفت و گفت :

 اى مردم ، من فرستاده حسين پسر دختر رسول خدا بسوى شمـا هستم تا او را يارى كرده و از او عليه پسر مرجانه حمايت و پشتيبانى كنم .

پس عبيدالله بن زياد دستور داد او را از بالاى قصر پايين انداختند و استخوان هاى بدنش در هم شكست ، هنوز اندكى رمق داشت كه قاضى و فقيه كوفه عبدالملك بن عمير آمد و سر از بدنش جدا كرد .

#مسلم
#لبیڪ_یا_حُسین
🍃🌺  @labaykayahosein🌺🍃