ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.79K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
بسم الله الرحمن الرحیم

این لیست موقت کانال ختم و ترحیم خوانی هست ..ان شاالله در حال کامل شدن هست .مطالب کانال در زمان کوتاه مدت کامل خواهد شد..
کمی صبور باشید.
باتشکر از شما اعضای محترم کانال .
👇👇👇👇

#روضه_ختم_مادر

#دوبیتی_ختم_مادر

#اشعار_ختم_مادر

#اشعار_وصف_مادر

#نوحه_ختم_مادر

#مادر

#پندیات_دوبیتی

#پندیات

#اشعار_دوبیتی_شهید

#اشعار_شهید

#نوحه_شهید

#زبانحال

#اشعار_شهید_گمنام

#معجره_شهید_گمنام

#نوحه_شهید_گمنام

#پدر

#روضه_ختم_پدر

#دوبیتی_ختم_پدر

#اشعار_ختم_پدر

#اشعار_وصف_پدر

#اشعار_در_فراق_پدر

#نوحه_ختم_پدر

#احادیث_

#نوای_نی

#سبک_دشتی

#گلچین_صوتی_دشتی

#دوبیتی_ختم_جوان

#اشعار_ختم_جوان

#روضه_ختم_جوان

#ترکی_در_فراق_مادر

#ترکی_در_مقام_مادر


کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg

پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید
@zs_313👈

@moslemi124 👈
#اشعار_وصف_پدر

مرا آرامش دل از پدر بود مرا از نام او نامي به سر بود
مرا در کوره راه زندگاني چراغ و راهنما در هر گذر بود
مرااقبال ودولت ازوجودش هميشه ياورم ازهر نظر بود
تماشايش مرا آرامش جان نگاهش خوش‌تر ازلطف سحربود
به چشمانش تسلاي دل ريش کلام دل‌ نشينش چون شکربود
کنارش بهتر از فصل بهاران حضورش موجب فتح و ظفر بود
هميشه مهرمادررابدل داشت برايش همسري والا گهر بود
به مادرگر بهشتي زير پا است عطاي اين فضيلت از پدر بود
نه تنها سايه مهرش مرا پشت که از جان حافظ ما از خطر بود
پدر تا عمر دارد حامي توست به کمتر رنج تو از خود بدر بود
نبيني خادمي بي‌مزد چون او که کارش بهتر از صد کارگر بود
هر آن فرزند بيند سفره‌اش را نصيبش طبع والا و هنر بود
پسر را گر پدر داماد سازد زفافش چون اميران در ظفر بود
هرآن فرزندقدرش رانکو داشت هميشه روزيش در پاي در بود
برو تا مي‌تواني خدمتش کن دعايش پيش يزدان کارگر بود
به دورانش کم ازشاهي نداري خوشاروزي که باتو همسفر بود
رسيد از مهر او يوسف به شاهي رضايش بهتر از درو گهر بود
هر آنکس مهراوراکم چشيده هميشه حسرتش اندر نظر بود
هزاران حيف عمر آدمي را برايش مهلتي کوته بسر بود
گريزي نيست آدم را ز مردن که در تقدير آدم اين سفر بود
حوادث آدمي را در کمين است اجل هم در کمين هر بشر بود
هزاران سوز بي‌اندازه دارد اگر مرگ پدر اندر خبر بود
پدر چون رخت بندد نابهنگام وداعش کودکان را تلخ‌تر بود
کسي کو جز پدر ياري ندارد پدرچون مرددردش بيشتربود
براي حسرت يک ديدن او دوچشمان تَرش دائم به دربود
نه چشم آرام گيردني دل وجان فراقش بردل سنگ هم اثربود
اگر با سيل اشکم زنده مي‌گشت مرا خود اين توان در چشم تر بود
چگونه از فراغش کس ننالد که در عمرش برايت بال و پر بود
وليکن رفته باز نايد اي دوست اگر حتي پدر پيغمبر بود
به روزي گفت اندرزي به فرزند چومهردلبري اورابه سربود
«نگردد شوي بد، باباي نيکو اگر ميلت به دختر يا پسر بود
خوش آن همسرکه داردخلق نيکو وگرنه ازدواجش با ضرر بود
پدر جان است، پدر جانان جان است اگرچه کمتر از يک کارگر بود
بيا تا هست قدرش را بدانيم که پيک مرگ کارش بي‌خبر بود
دل آيت ز مرگ هر پدر سوخت که مرگ هرپدرداغ بشربود

🖤🖤🖤🖤🖤