#اشعار_شهید
این سبکبالان که تا عرش جنون پر کشیدند
آفتاب وصل را چون صبح، در بر میکشند
از دم تیغ شهادت باده جوی وصلتند
ذیل اگر گردد بلا لاجرعهنوش سر میکشند
هر مقام عشق را موقوف زخمی ساختند
بیسران در هفت شهر عاشقی سر میکشند
آفتاب دیگرند اینان که روز خصم را
تیره میسازند چون از کوه سربر میکشند
عرش با فریادهاشان همنوایی میکند
تا که از دل نعره اللهاکبر میکشند
آذرخش خشم اینان آتش قهر خداست
بیشهزار بتپرستی را به آذر میکشند
فصل دیگر میگشایند از کتاب کربلا
عشق را با جوهر خون نقش دیگر می کشند
@khatm14
این سبکبالان که تا عرش جنون پر کشیدند
آفتاب وصل را چون صبح، در بر میکشند
از دم تیغ شهادت باده جوی وصلتند
ذیل اگر گردد بلا لاجرعهنوش سر میکشند
هر مقام عشق را موقوف زخمی ساختند
بیسران در هفت شهر عاشقی سر میکشند
آفتاب دیگرند اینان که روز خصم را
تیره میسازند چون از کوه سربر میکشند
عرش با فریادهاشان همنوایی میکند
تا که از دل نعره اللهاکبر میکشند
آذرخش خشم اینان آتش قهر خداست
بیشهزار بتپرستی را به آذر میکشند
فصل دیگر میگشایند از کتاب کربلا
عشق را با جوهر خون نقش دیگر می کشند
@khatm14
#اشعار_شهید
الهی به آنان که پرپر شدند
پر از زخم های مکرر شدند
به آنان که چون پرده بالا زدند
قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند
چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند
شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش
بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود
نیستانه درد درمان شود
همانان که روح روان داشتند
سفرنامه آسمان داشتند
همانان که دلداده او شدند
کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند
و بی سر سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است
همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند
سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند
همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست
کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم
به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت
که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت
غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها
جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها
زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت
زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت
میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد
تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت
که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین
کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند
همانان که فردا تماشایی اند...
@khatm14
الهی به آنان که پرپر شدند
پر از زخم های مکرر شدند
به آنان که چون پرده بالا زدند
قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند
چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند
شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش
بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود
نیستانه درد درمان شود
همانان که روح روان داشتند
سفرنامه آسمان داشتند
همانان که دلداده او شدند
کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند
و بی سر سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است
همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند
سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند
همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست
کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم
به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت
که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت
غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها
جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها
زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت
زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت
میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد
تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت
که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین
کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند
همانان که فردا تماشایی اند...
@khatm14
#اشعار_شهید
یاد مردان خطر کرده بخیر
یاد یاران سفر کرده بخیر
یاد مردانی که چون شیران روز
حمله فتح و ظفر کرده بخیر
یاد آن شورآفرینان نبرد
یاد حمله ها در آن شبهای سرد
یاد کردستان و یاد کاوه ها
که ز ما دفع خطر کرده بخیر
یاد آن عشاق و خونین جامه ها
یاد آن سوز و گداز و ناله ها
یاد یارانی که در پیکارها
ترک پا و ترک سر کرده بخیر
یاد نصر و کربلای چهار و پنج
یاد شبهای عملیات و رنج
یاد فاو و بدر و خیبرها بخیر
یاد آن ا... اکبرها بخیر
@khatm14
یاد مردان خطر کرده بخیر
یاد یاران سفر کرده بخیر
یاد مردانی که چون شیران روز
حمله فتح و ظفر کرده بخیر
یاد آن شورآفرینان نبرد
یاد حمله ها در آن شبهای سرد
یاد کردستان و یاد کاوه ها
که ز ما دفع خطر کرده بخیر
یاد آن عشاق و خونین جامه ها
یاد آن سوز و گداز و ناله ها
یاد یارانی که در پیکارها
ترک پا و ترک سر کرده بخیر
یاد نصر و کربلای چهار و پنج
یاد شبهای عملیات و رنج
یاد فاو و بدر و خیبرها بخیر
یاد آن ا... اکبرها بخیر
@khatm14
#اشعار_شهید
باز قلم به دستم اعجاز کرد
لب به مقام شهدا باز کرد
باز قلم از یم خون یاد کرد
از عاشق و عشق و جنون یاد کرد
باز به دل عشق و امید آمده
باز مرا یاد شهید آمده
کیست شهید عاشق دلباخته
سوخته در شعله ولی ساخته
کیست شهید، خنده به روی اجل
تلخی مرگست به کامش عسل
کیست شهید خون تن او خضاب
تن به مذلت ندهم را جواب
کیست شهید پیرو روح خدا
فیض دم او برسد سوی ما
حافظ این نظام، خون شهید
تیره نگردد افقش از سپید
@khatm14
باز قلم به دستم اعجاز کرد
لب به مقام شهدا باز کرد
باز قلم از یم خون یاد کرد
از عاشق و عشق و جنون یاد کرد
باز به دل عشق و امید آمده
باز مرا یاد شهید آمده
کیست شهید عاشق دلباخته
سوخته در شعله ولی ساخته
کیست شهید، خنده به روی اجل
تلخی مرگست به کامش عسل
کیست شهید خون تن او خضاب
تن به مذلت ندهم را جواب
کیست شهید پیرو روح خدا
فیض دم او برسد سوی ما
حافظ این نظام، خون شهید
تیره نگردد افقش از سپید
@khatm14
#اشعار_شهید
السلام ای جنگجویان، السلام
فاتحان قله ی ایمان، سلام
ای سلحشوران قامت استوار
هیئت رزمندگان این دیار
ای شما بر کف نهاده جان، درود
بر یلان کشور ایران درود
السلام ای شاهدان سینه چاک
لاله های رسته از این خاک پاک
شیرمردان نبرد و کارزار
جبهه کرده عاشقان را(هان شما را) بیقرار
حالیا در بزمتان خوانم سرود
زین جماعت بر شما بادا درود
باز مرغم در هوای جنگ شد
دل برای خاک جبهه تنگ شد
باز جانم شوق در پرواز شد
مشق جبهه بر لبم آواز شد
مردمان جبهه حالی دیگرند
ساکنان خاکریز و سنگرند
سنگر و سجاده و سوز و گداز
در دل شب حفره ها بود و نماز
جبهه جای اوج و هم معراج بود
سینه ها بر تیغ کین آماج بود
تیر بود و ترکش و باروت و دود
گه ظفر، گاهی فراز و گه فرود
یاد باد هنگامه ی جنگ و گریز
یاد بادا حمله و رزم و ستیز
قصه ی پر غصه ی حنگ و نبرد
زنده ماند در دل مردان مرد
یادتان آید غریو یا حسین(ع)
یک اشارت می شد از پیر خمین)ره(
یادت آید نعره ی تکبیر و بانگ
گوشت های له شده در زیر تانگ
یک شب و یک حمله و یک یا علی
بس شرف دارد به دنیای دنی
کاش یک بار دگر اعلام شد
وقت هجرت موقع اعزام شد
می شدیم راهی بستان و جفیر
فکه و همرزم گردان زهیر
با طلاییه طلایی می شدیم
در شلمچه کربلایی می شدیم
جسم و جانم شوق در پرواز شد
از دوکوهه راهی اهواز شد
گویم از شهری که خونین شهر شد
زخمی یغما و کین و قهر شد
داغ خرمشهر جان را کاستی
فتح خاکش فتح ارزشهاستی
وعده ی ما پاسگاه زید بود
شوق حمله اشتیاق عید بود
کله قندی ,دهلران, بازی دراز
همچو مهران و هویزه سرفراز
یاد صدها لاله ی یاس آورید
یاد کوشک و دشت عباس آورید
تنگه ی چزابه و سومار و حرب
عشق و حال داشته گیلا نغرب
هفت تپه, تپه هایش یاد باد
حصر آبادان غمی در دل نهاد
دشت خون چنگوله و چیلات شد
قتل عام بچه ها هیهات شد
مرغهای آن جهان با قلب صاف
هفت وادی طی رسیده کوه قاف
دیده ی لیلی به ره, پر خون نگر
عشق مجنون در دل مجنون نگر
نی نوایی داشته در هور و شط
می کند مست و شده میخانه خط
ای خوش آنروزی ابوالفضلی شدن
رهسپار بانه و دزلی شدن
سوی سردشت و مریوان می شدیم
سرو آباد و چناران می شدیم
سنگر سرد و نمور و تنگ و تار
بر فراز قله ها دشمن شکار
یادتان آید ز تامین و کمین
پیکر صد تکه گشته روی مین
ما سر ببریده دیدیم از گلو
پوست ها را زنده می کنده عدو
این بسیجی ها ذبیح حق شدند
پور ابراهیم را ملحق شدند
از حلبچه می نخواهم گفت بیش
سینه گردد زآن جنایت ریش ریش
نهر عنبر, نهر جاسم یاد باد
صد حنابندان قاسم یاد باد
حاج بخشی,حاج جوشن خاطر هست؟
شربت و نقل و نباتش حاضر است؟
جسم همرزمم خوراک کوسه گشت
کی رود از خاطرم والفجر هشت؟
گوییا دریاچه ی فاو و نمک
مهبط دریاییان بود و ملک
یاد کن دزفول و سوسنگرد و شوش
کرخه و کارون و اروند و خروش
گفتم از اروند , دل بی تاب شد
یاد پیکرهای غرقه آب شد
یاد غواصان دریا دل شدم
جزر و مد و قایق و ساحل شدم
کربلای چهار شد دریای رنج
مدعایم, یکصد و هفتاد و پنج
یکصد و هفتاد و پنج سرو غرور
چنگ دشمن زنده زنده شد به گور
ای شما دریادلان بسته دست
ای شما قالوا بلا گوی الست
کاش مادر نآید استقبال تو
چون کند آغوش، بسته بال تو
ای زمان و ای زمین و آسمان
خون بگریید زین مصیبت زین فغان
حال بگشایید دست بسته اش
تا نبیند مادر دلخسته اش
دور بنمایید از دستش طناب
می برد شاید ز بابا صبر و تاب
اینک ای غواص خوش نام و مرام
ما شدیم غرق گناه و بند دام
ما به دستان شما دل بسته ایم
مانده ایم اندر گل و هم خسته ایم
بحر دنیاکرده ما را کیش و مات
واندر این گرداب ما را ده نجات
ناجی ما باش شوق ساحلیم
غوطه ور اندر هواهای دلیم
با دو دست بسته گیرید دست ما
وردتان محشر شود پیوست ما
مهدوی، منصور، ای غواص دل
سینه ها بوده ز هجرت مشتعل
آمدی، دیرآمدی هیهات و هات
نی پدر هست و نه مادر در حیات
چشمشان در راه گردیده سپید
تا که آید استخوانی از شهید
یوسف ما سوی کنعان آمده
دردها را جمله درمان آمده
@khatm14
السلام ای جنگجویان، السلام
فاتحان قله ی ایمان، سلام
ای سلحشوران قامت استوار
هیئت رزمندگان این دیار
ای شما بر کف نهاده جان، درود
بر یلان کشور ایران درود
السلام ای شاهدان سینه چاک
لاله های رسته از این خاک پاک
شیرمردان نبرد و کارزار
جبهه کرده عاشقان را(هان شما را) بیقرار
حالیا در بزمتان خوانم سرود
زین جماعت بر شما بادا درود
باز مرغم در هوای جنگ شد
دل برای خاک جبهه تنگ شد
باز جانم شوق در پرواز شد
مشق جبهه بر لبم آواز شد
مردمان جبهه حالی دیگرند
ساکنان خاکریز و سنگرند
سنگر و سجاده و سوز و گداز
در دل شب حفره ها بود و نماز
جبهه جای اوج و هم معراج بود
سینه ها بر تیغ کین آماج بود
تیر بود و ترکش و باروت و دود
گه ظفر، گاهی فراز و گه فرود
یاد باد هنگامه ی جنگ و گریز
یاد بادا حمله و رزم و ستیز
قصه ی پر غصه ی حنگ و نبرد
زنده ماند در دل مردان مرد
یادتان آید غریو یا حسین(ع)
یک اشارت می شد از پیر خمین)ره(
یادت آید نعره ی تکبیر و بانگ
گوشت های له شده در زیر تانگ
یک شب و یک حمله و یک یا علی
بس شرف دارد به دنیای دنی
کاش یک بار دگر اعلام شد
وقت هجرت موقع اعزام شد
می شدیم راهی بستان و جفیر
فکه و همرزم گردان زهیر
با طلاییه طلایی می شدیم
در شلمچه کربلایی می شدیم
جسم و جانم شوق در پرواز شد
از دوکوهه راهی اهواز شد
گویم از شهری که خونین شهر شد
زخمی یغما و کین و قهر شد
داغ خرمشهر جان را کاستی
فتح خاکش فتح ارزشهاستی
وعده ی ما پاسگاه زید بود
شوق حمله اشتیاق عید بود
کله قندی ,دهلران, بازی دراز
همچو مهران و هویزه سرفراز
یاد صدها لاله ی یاس آورید
یاد کوشک و دشت عباس آورید
تنگه ی چزابه و سومار و حرب
عشق و حال داشته گیلا نغرب
هفت تپه, تپه هایش یاد باد
حصر آبادان غمی در دل نهاد
دشت خون چنگوله و چیلات شد
قتل عام بچه ها هیهات شد
مرغهای آن جهان با قلب صاف
هفت وادی طی رسیده کوه قاف
دیده ی لیلی به ره, پر خون نگر
عشق مجنون در دل مجنون نگر
نی نوایی داشته در هور و شط
می کند مست و شده میخانه خط
ای خوش آنروزی ابوالفضلی شدن
رهسپار بانه و دزلی شدن
سوی سردشت و مریوان می شدیم
سرو آباد و چناران می شدیم
سنگر سرد و نمور و تنگ و تار
بر فراز قله ها دشمن شکار
یادتان آید ز تامین و کمین
پیکر صد تکه گشته روی مین
ما سر ببریده دیدیم از گلو
پوست ها را زنده می کنده عدو
این بسیجی ها ذبیح حق شدند
پور ابراهیم را ملحق شدند
از حلبچه می نخواهم گفت بیش
سینه گردد زآن جنایت ریش ریش
نهر عنبر, نهر جاسم یاد باد
صد حنابندان قاسم یاد باد
حاج بخشی,حاج جوشن خاطر هست؟
شربت و نقل و نباتش حاضر است؟
جسم همرزمم خوراک کوسه گشت
کی رود از خاطرم والفجر هشت؟
گوییا دریاچه ی فاو و نمک
مهبط دریاییان بود و ملک
یاد کن دزفول و سوسنگرد و شوش
کرخه و کارون و اروند و خروش
گفتم از اروند , دل بی تاب شد
یاد پیکرهای غرقه آب شد
یاد غواصان دریا دل شدم
جزر و مد و قایق و ساحل شدم
کربلای چهار شد دریای رنج
مدعایم, یکصد و هفتاد و پنج
یکصد و هفتاد و پنج سرو غرور
چنگ دشمن زنده زنده شد به گور
ای شما دریادلان بسته دست
ای شما قالوا بلا گوی الست
کاش مادر نآید استقبال تو
چون کند آغوش، بسته بال تو
ای زمان و ای زمین و آسمان
خون بگریید زین مصیبت زین فغان
حال بگشایید دست بسته اش
تا نبیند مادر دلخسته اش
دور بنمایید از دستش طناب
می برد شاید ز بابا صبر و تاب
اینک ای غواص خوش نام و مرام
ما شدیم غرق گناه و بند دام
ما به دستان شما دل بسته ایم
مانده ایم اندر گل و هم خسته ایم
بحر دنیاکرده ما را کیش و مات
واندر این گرداب ما را ده نجات
ناجی ما باش شوق ساحلیم
غوطه ور اندر هواهای دلیم
با دو دست بسته گیرید دست ما
وردتان محشر شود پیوست ما
مهدوی، منصور، ای غواص دل
سینه ها بوده ز هجرت مشتعل
آمدی، دیرآمدی هیهات و هات
نی پدر هست و نه مادر در حیات
چشمشان در راه گردیده سپید
تا که آید استخوانی از شهید
یوسف ما سوی کنعان آمده
دردها را جمله درمان آمده
@khatm14
Forwarded from ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
این لیست موقت کانال ختم و ترحیم خوانی هست ..ان شاالله در حال کامل شدن هست .مطالب کانال در زمان کوتاه مدت کامل خواهد شد..
کمی صبور باشید.
باتشکر از شما اعضای محترم کانال .
👇👇👇👇
#روضه_ختم_مادر
#دوبیتی_ختم_مادر
#اشعار_ختم_مادر
#اشعار_وصف_مادر
#نوحه_ختم_مادر
#مادر
#پندیات_دوبیتی
#پندیات
#اشعار_دوبیتی_شهید
#اشعار_شهید
#نوحه_شهید
#زبانحال
#اشعار_شهید_گمنام
#معجره_شهید_گمنام
#نوحه_شهید_گمنام
#پدر
#روضه_ختم_پدر
#دوبیتی_ختم_پدر
#اشعار_ختم_پدر
#اشعار_وصف_پدر
#اشعار_در_فراق_پدر
#نوحه_ختم_پدر
#احادیث_
#نوای_نی
#سبک_دشتی
#گلچین_صوتی_دشتی
#دوبیتی_ختم_جوان
#اشعار_ختم_جوان
#روضه_ختم_جوان
#ترکی_در_فراق_مادر
#ترکی_در_مقام_مادر
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید
@zs_313👈
@moslemi124 👈
این لیست موقت کانال ختم و ترحیم خوانی هست ..ان شاالله در حال کامل شدن هست .مطالب کانال در زمان کوتاه مدت کامل خواهد شد..
کمی صبور باشید.
باتشکر از شما اعضای محترم کانال .
👇👇👇👇
#روضه_ختم_مادر
#دوبیتی_ختم_مادر
#اشعار_ختم_مادر
#اشعار_وصف_مادر
#نوحه_ختم_مادر
#مادر
#پندیات_دوبیتی
#پندیات
#اشعار_دوبیتی_شهید
#اشعار_شهید
#نوحه_شهید
#زبانحال
#اشعار_شهید_گمنام
#معجره_شهید_گمنام
#نوحه_شهید_گمنام
#پدر
#روضه_ختم_پدر
#دوبیتی_ختم_پدر
#اشعار_ختم_پدر
#اشعار_وصف_پدر
#اشعار_در_فراق_پدر
#نوحه_ختم_پدر
#احادیث_
#نوای_نی
#سبک_دشتی
#گلچین_صوتی_دشتی
#دوبیتی_ختم_جوان
#اشعار_ختم_جوان
#روضه_ختم_جوان
#ترکی_در_فراق_مادر
#ترکی_در_مقام_مادر
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید
@zs_313👈
@moslemi124 👈