کانال صنفی معلمان ایران
6.35K subscribers
17.3K photos
2.61K videos
407 files
8.27K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
#محسن_الوان_ساز

🔹ملانصرالدین گوسفند می دزدید و گوشتش را خیرات می‌کرد، گفتند: این دیگر چه کاریست؟ گفت: ثواب، خیرات گناه دزدی را پاک می‌کند، این میان پوست و کله‌پاچه‌اش هم برای من می‌ماند!

🔹حالا حکایت ماست با دزدانی که پول معلم را به سرقت می‌برند و سریال جفنگ می‌سازند!
تازه صدای شرکایشان هم درمی‌آید که وی را آزاد کنید!

🔹نامه را که می‌خوانی طنز قضیه بیشتر می‌شود!
"به نام خداوند عدل به نام خداوند داد!"

مرد ناحسابی به کی داد؟!
پول #آموزگار را به عده‌ای بی‌سواد داد که چهارتا جمله را نمی‌توانند سرهم کنند و یک نامه بنویسند!
مشتی اراجیف را نوشته‌اید که فلانی بی‌گناه است!
شما براساس چه اسنادی ایشان را بی‌گناه می‌دانید؟
چرا این اسناد را در دادگاه ارائه ندادید و بی‌گناهی را زندانی کرده‌اید؟!
و حالا به همان مرجع می‌گوئید عدالت را برقرار کن؟!
ارتباط شما با ایشان چیست؟
چرا از میان این همه، ایشان را برگزیده‌اید؟ الطاف "کارآفرینی" ایشان برای شما چه بوده است؟

🔹شرم بر #سینمایی که سینماگرش از سارقی که جرم او ثابت شده و براساس رای دادگاه محکوم شده‌است، حمایت می‌کند.
سرقت از فقیرترین و زحمت‌کش‌ترین قشر این جامعه که سی سال خدمت می‌کنند و نتیجه زحمتشان را ناخلف‌ترین شاگردانشان به سرقت می‌برند تا با فیلم و سریال آبکی و زرد فرهنگ این مملکت را نابود کنند.
باور کنید اگر این نامه در هرکجای دنیا منتشر می‌شد به سرنوشت هاروی واینستاین‌ها و وودی آلن‌ها دچار می‌شدید.
اما حتی ایشان هم به این گستردگی به حقوق هزاران نفر تجاوز نکردند که شما کردید.

#نه_به_آزادی_محمد_امامی


شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.


ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi

🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان

🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
📕چرا کارگران می‌توانند جهان را تغییر دهند؟

پل بلک‌لج
📝ترجمه‌ی بیژن سپیدرودی

امروزه بخش زیادی از معلمان، کارگران را برای فرایند تولید آموزش می‌دهند. آن‌ها این کار را به‌عنوان کارگر مزدی انجام می‌دهند، یعنی توانایی کاری خود را مانند سایر کارگران در معرض فروش قرار می‌دهند. این کار تجربه‌ای از زندگی درپی دارد که به‌طور فزاینده به تجربه‌ی سایر کارگران شبیه است: آن‌ها مدام تحت فشارند، تا با هزینه‌ی کم‌تر و با آموزش بیش‌تر به دانش‌آموزان، کارآیی خود را افزایش دهند.

 روایت مشابهی را می‌توان درباره‌ی نظام‌های بهداشتی و خدمات اجتماعی بیان کرد. کارگرانِ تحصیل‌کرده (از دیدگاه سرمایه‌داری) منبع پرهزینه‌ای به‌شمار می‌روند، و هرگونه بیماری و مانند آن می‌تواند موجب حذف آن‌ها از بازار کار شود، که به‌معنای هدردادن سرمایه است. بنابراین، نظام‌های خدمات بهداشتی و اجتماعی نظیر نظام آموزشی، برای فرآیند استثمار کاملاً ضروری‌اند. درنتیجه، آن دسته از پرستاران، مددکاران اجتماعی، مدیران و غیره که در این حوزه‌ها فعالیت می‌کنند به دلیل نقشی که در حفظ روند انباشت سرمایه دارند، به‌عنوان بخشی از طبقه‌ی کارگر شناخته می‌شوند.

 این امر به معنای آن نیست که نظام‌های بهداشت، درمان و آموزش را بتوان صرفاً به نیازهای سرمایه فروکاست – روشن است که جنبش‌های اجتماعی از این نهادها مطالباتی را خواسته‌اند که حوزه‌ی کارکرد‌هایشان را بسط داده است، به‌شیوه‌هایی که با تمرکز کوته‌بینانه‌ی سرمایه بر افزایش سود ارتباطی ندارد. با وجود این، از آن‌جا که این نظام‌ها اساساً در پاسخ به نیازهای سرمایه رشد کرده‌اند، بخش عمده‌ی کسانی که در آن‌ها کار می‌کنند باید هم‌چون بخشی که مارکس آن‌را «کارگر جمعی» می‌نامد، درک کرد.

زمانی‌که تشخیص دهیم که مبارزه‌ی طبقاتی مبتنی بر روابط استثمارگرانه، بنیاد نظام سرمایه‌داری را تشکیل می‌دهد، می‌توانیم درک کنیم که کارگران در نظام سرمایه‌داری دارای قدرت بی‌همتایی هستند. از آن‌جا که این نظام به استثمار کار مزدی وابسته است، در نتیجه، کارگران از قدرت بالقوه‌ی بزیر کشیدن آن برخوردار اند.

اگرچه باید از رمانتیزه کردن کارگران خودداری کرد، با این وصف، می‌دانیم که برای رشد سازمان‌های جمعی لازم برای مقاومت و در نهایت شکست سرمایه‌داری، آن‌ها باید بر اختلافات در صفوف خود غلبه کنند. آن‌ها باید برای همبستگی بکوشند تا نه‌تنها براشکال مختلف قشربندی‌هایی که در بالا ذکر شد، بلکه علاوه‌برآن، بر اختلافات بسیاری که از ستم ناشی می‌شود: نژادپرستی، تبعیض جنسی، هم‌جنس‌گراهراسی و غیره چیره شوند، ستم‌هایی که غالباً موجب تجزیه‌ی طبقه‌ی کارگر در درون خود می‌شود.

در حالی که نظریه‌پردازان فرهنگی معاصر، مانند جامعه‌شناسان طبقه، تمایل دارند تا اختلافات بین گروه‌های مختلف تحت ستم را برطرف کنند، اگر تشخیص دهیم که همه‌ی اعضای این گروه‌ها در واقع به‌نحوی از انحا در روند سرمایه‌داری استثمار شده‌اند، می‌توان مشاهده کرد که اساس رهایی همگانی به‌وجود آمده است.

در مقابل کسانی که ستم را صرفاً به‌عنوان تفاوت می‌نگرند، استدلال ما این است که طبقه‌ی کارگر تمام کسانی را دربر می‌گیرد که در پیوند با روند استثمار (به‌معنای‌ گسترده‌ی آن) قرار دارند. این امر، اجازه می‌دهد تا دریابیم طبقه بخش‌های مختلف کارگران را از هر گروه تحت ستم نظیر «ارتش ذخیره»ی بیکاران تا آن دسته از کارگران را شامل می‌شود که ناخواسته با ماندن در خانه در کنار فرزندان، به بازتولید نیروی کار کمک می‌کنند.

برای خواندن متن به لینک زیر یا به INSTANT VIEW مراجعه کنید

https://bit.ly/3c7le9Q


📓آموزگار کارگر

@amozgarkargar

🆔 @kasenfi
بالاخره انسان در جایی از زندگی می پذیرد که رخدادهای ناگوار هم زیبایی های خود را دارند حداقل به ما متذکر می شوند که جایگاه قبلی از جایگاه فعلی زیباتر بود.
به ما می فهمانند که چه حجم بزرگی از ناشکری در روح و روان ما نهفته بوده، و ما خودمان متوجه نبودیم.
من در جایگاه امروزم در زندگی به خودم اجازه قضاوت دیگران را نمی دهم اما احساسات خودم را داوری می کنم.
این بیماری که تمام دنیا را درگیر خود کرده به من آموخت که تمام سالهایی که #تدریس کردم نعمت بزرگی بود که خدا به من بخشیده بود من قدرش را می دانستم ولی نه به اندازه ای که حس کنم بیدار شدن هر روزه برای آمدن به مدرسه، بازی و شلوغی بچه ها در حیاط که با دیدن من به سمتم می دویدند و در آغوشم می گرفتند چقدر زیباست.
این بیماری دل مرا تنگ کرده است، برای دیدن بچه ها در کلاس، شیطنت هایشان، خنده هایشان، در آغوش گرفتنشان، سوال پرسیدن های بی وقفه شان ، نگاه کردن در چشمان معصومشان، این مصیبت دلم را تنگ کرده است حتی برای خداحافظی آخر زنگ که تا دم در حیاط مدرسه بچه ها می آمدند و مادران و پدران جوانشان پیگیر احوال درسی و سوالات آموزشی فرزندانشان بودند ......
من به این نوع تدریس عادت ندارم از پشت دستگاه های پیشرفته و دور از هم.
من دوست دارم با بچه هایم چشم در چشم باشم تا از نگاه مهربان و معصومشان انرژی بگیرم و با عشق سوالاتشان را بارها و بارها برایشان توضیح دهم.
این بیماری به من آموخت که شرایط عادی قبل بسیار فوق العاده بود که شاید آن طور که باید و شاید قدرش را نمی دانستیم و باز همین بیماری به من آموخته که در این شرایط هم اتفاقات زیبا در جریان است همین که هر روز صفحه بی احساس کامپیوتر را باز می کنم و صورت قشنگ و زیبای کودکانم را می بینم که در کنار پدر و مادرشان سالم و سلامت هستند خدا را هزاران بار شکر می کنم.
من یاد گرفتم که همین دستگاه بدون روح چه نعمت بزرگی است که می توانم بگویم خدایا شکرت، امروز هم همه را دیدم همه سلامت بودند

و امروز هم من باز #آموزگار بودم...

🔻🔻🔻🔻🔻
شعر، داستان، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.


#ارتباط_با_کانال
@Ertebat_ba_kasenfi

🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان

🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
💠 #یاد

پروانه اسکندری (فروهر)
#درگذشت (قتل)؛ ۱ آذر ۱۳۷۷
#معلم و فعال سیاسی

🔹 پروانه اسکندری متولد تهران، از رهبران جنبش دانشجویی و سپس حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران بود. او در دهه سی همزمان #آموزگار و دانشجو بود.
در روز ۱۶ آذر ۳۹ در اولین مراسمی که به مناسبت کشته شدن سه آذر اهورایی در ۱۶ آذر ۳۲ برگزار شد، پروانه اسکندری سخنرانی و این روز را به عنوان #روز_دانشجو اعلام کرد. این مراسم و این سخنرانی، اولین حرکت دانشجویی در ایران از سال ۳۲ به این سو بود.

🔹 در همان سال به نمایندگی از فرهنگیان، به عضویت کمیته ۵ نفری فرهنگیان درآمد. تلاش‌های وی در این کمیته، بار دیگر منجر به دستگیری وی گردید.
پروانه که در این سالها به یکی از محبوب ترین فعالان دانشجویی کشور و اعضای حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران تبدیل شده بود، در سوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ با داریوش فروهر ازدواج کرد.
 
🔹 وی بار دیگر بعد از سخنرانی در تظاهرات سی تیر ۴۰ توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پروانه در همین سال، به همراه چهار دانشجوی دیگر از جمله حسن حبیبی، به نمایندگی از طرف دانشجویان برای مذاکره با علی امینی نخست‌وزیر وقت انتخاب شد. وی اولین زنی بود که به نمایندگی دانشجویان کشور انتخاب می‌شد.

🔹پروانه اسکندری در سال ۴۱، اولین نماینده زنی بود که در کنگره جبهه ملی شرکت جست. وی در سال ۴۹ به دلیل فعالیت‌های سیاسی خود از حق تدریس در دبیرستانهای کشور محروم شد.
...
📌 در نخستین روز آذر ۷۷ پروانه و داریوش فروهر در خانه شخصی خود در خیابان هدایت، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. قاتلان که به عنوان دانشجو/ خبرنگار و با بهانه «مصاحبه برای نشریه دانشجویی» به خانه‌شان رفته بودند، «ابتدا گردن، دهان و دستان‌شان را گرفتند، سپس با ضربات پیاپی چاقو سینه‌هایشان را دریدند و در نهایت اجسادشان را به سمت قبله قرار دادند!
پیکر پروانه و داریوش فروهر در قطعه ۸۹ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.

یادشان همواره گرامی.🍃

#معلم
#یادمان
#تقویم_کانون
#تشکل_فرهنگیان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#قتل_های_زنجیره_ای

📎 https://tttttt.me/ksmtehran1/5

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان تهران

🆔 @KSMtehran
ز بوسیدنی های این روزگار
یکی هم بود دست آموزگار

ع مِثلِ : عِلم
مِثلِ : عِفَت
مِثلِ : عَلی

برای «عفت ایل دوست» آموزگار عشق و ایثار

(( مهدی فتحی ، کنشگر صنفی و مدنی ، فارس )) تقدیم به آموزگار پاسارگاد که قربانی کرونا شد


تدریس الفبایش مجازی بود و هجی هایش سکوت.

درد های دنیایی اش را بغض می کرد تا فریادش به گوش شاگردانش نرسد!!!

«آمدن» را آموخت به کودکان وطن با تکرارهای «بابا آمد » در حالی که نفس هایش بالا نمی آمد!!!

و نگاهش فردایی بود چونان آخرین دست خط های زندگی اش.......

بانو ایل دوست ، آموزگار حقیقیِ واژه ی بزرگ ایثار که درد هایش را به تخت بیمارستان می سپرد و تدریس مجازی را با تنگی نفس دنبال........

و فرجام کار
دنیای بی مادری علی کوچولوی پنج ساله که با مفهوم مرگ غریبه است.

سفرت آرام آموزگار مهر و دوستی🙏🏽🌷🙏🏽🌷🙏🏽🌷🙏🏽🌷🙏🏽🌷🙏🏽🌷

#آموزش_آنلاین
#تدریس_مجازی
#معلم
#آموزگار
#معلمان_ابتدایی
#آموزش_پرورش_پاسارگاد
#پاسارگاد
#مشهد_مرغاب
🔻🔻🔻
ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان

🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi