مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
3.08K subscribers
1.01K photos
11 videos
4 files
213 links
کانال رسمی مرکز آموزش‌های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه‌شناسی ایران
ارتباط با ما:
تلگرام: @Sociology1394
ایمیل: Isa.ctc.1394@gmail.com
Download Telegram
جامعه‌شناسی و مسئلۀ فضا:
جامعه‌شناسیِ فضامند چگونه ممکن می‌شود؟
آرش حیدری
🔷این مدعا که «جامعه‌شناسی می‌تواند به فضا هم بپردازد» با این مدعا که «جامعه‌شناسی اساساً جهت‌گیریِ فضایی دارد» دو پیامد مختلف دارند. در مورد تاریخ نیز چنین است؛ زمانی که می‌گوییم «جامعه‌شناسی تاریخی» گویی گونه‌ای جامعه‌شناسی داریم که به تاریخ هم می‌پردازد. این در حالی است که جامعه‌شناسی اساساً علمی تاریخی و تاریخمند است. به همین ترتیب در مورد فضا نیز می‌توان چنین ادعایی کرد. اینکه جامعه‌شناسی به فضا هم می‌اندیشد یا اینکه جامعه‌شناسی همواره یک جهت‌گیری فضایی دارد، دو شکل اندیشیدن به این رشتۀ علمی را ممکن می‌کنند. به عبارت دقیق‌تر، جامعه‌شناسیْ علمی است که ماهیتاً فضایی و در عین حال تاریخی است و بیرون از منطقی جغرافیایی-تاریخی اساساً وجود ندارد.

🔷تصورات غالب و دسته‌بندی‌های صلب ذیل تعابیری همچون: کلاسیک-مدرن-پست‌مدرن به جای اینکه به مسائل اندیشۀ اجتماعی بپردازند درگیر در کلی‌گویی‌هایی دربارۀ اصطلاحاً پارادایم‌ها، مکتب‌ها و... هستند. تقلا برای جا دادن مسائل یا متفکران درون یک مکتب و تلاش برای نفی یک متفکر ذیل عنوان کلاسیک یا پست‌مدرن رایج‌ترین و کم عمق‌ترین شیوۀ اندیشیدن به جامعه‌شناسی است (=تلاشی برای نیندیشیدن). اگر به جای درگیر شدن در سرگرمی‌های مکتبی و پارادایمی به مسائل بنیادین جامعه‌شناسی بازگردیم آنگاه با افقی ایجابی و روشن‌تر به جامعه‌شناسی می‌توان اندیشید.

🔷احتمالاً تصور می‌شود در صورت‌بندی‌های «پسا جامعه‌شناسی» یا «پست‌مدرن» است که چنین بحثهایی مورد توجه قرار گرفته است. این تصور سرتاسر غلط است. با بازگشت به متفکران اصطلاحاً «کلاسیکی» همچون زیمل می‌توان تاریخی و در عین حال فضامند بودن جامعه‌شناسی را به خوبی ترسیم کرد و سیایلیت فضا-زمان و مسئلۀ «شدن» (Becoming)، گسست (Rapture)، مرکززدایی از سوژه، چشم‌اندازگرایی، فهم جهان اجتماعی بر اساس نسبت‌ها (نسبیگرایی = Relativis,) و... را در این اندیشه‌ها بوضوح یافت، بدون اینکه درگیر در بازی‌های مکتبی -پارادایمی شد که این‌ها مسائلی مدرن‌اند یا کلاسیک یا پست‌مدرن. باید بر این نکته تأکید کرد که اینها مسائل جامعه‌شناسی‌اند و با بازگشت به متون دست اول جامعه‌شناسی باید مورد بررسی قرار گیرند.

🔷دورۀ حاضر بر آنچه «جامعه‌شناسیِ فضا» نامیده می‌شود، و گئورگ زیمل برای نخستین بار به صورت جدی آن را پیش می‌کشد، تمرکز دارد. جامعه‌شناسی چگونه می‌‌تواند به فضا بیاندیشد؟ و با عبارات دقیق‌تر، چرا جامعه‌‌شناسی ماهیتاً فضامند است؟ این دو پرسش اصلی دورۀ حاضر هستند. به همین منظور تلاش خواهیم کرد طی ۲جلسه ۳ ساعته و با تمرکز بر اندیشۀ زیمل به مسئلۀ فضا، تاریخ و جامعه‌شناسی بپردازیم و نتایجش را برای حوزه‌های مطالعات شهر و فضا روشن کنیم. به این ترتیب با منظری انتقادی به جریان رایج اندیشیدن به فضا و تحقیقات پیرامون شهر تلاش خواهیم کرد با منظری تاریخی- فضایی نشان دهیم که جامعه‌شناسی ماهیتی جغرافیایی-تاریخی دارد.

🔷منابع
Simmel, George (1997) Simmel on Culture: Selected Writings edited By Georg Simmel David Frisby Mike Featherstone, sage.

Georg Simmel (1971) On individuality and social forms: selected writings edited by DN Levine University of Chicago Press.

Martina Löw (2016) The Sociology of Space: Materiality, Social Structures, and Action, Translated from the German by Donald Goodwin, Palgrave Macmillan
@isa_ctc
به اطلاع می رساند
دوره "جامعه شناسی و مساله فضا" به دو صورت حضوری- آنلاین برگزار می گردد.
«کشور» شدنِ کشور: نظری بر شکل‌گیری دولت ملی در ایران
این دوره تلاشی است برای ارائه‌ی بحثی درباره‌ی شکل‌گیری دولتِ ملی در ایران؛ بحثی که با نقد محدویت‌های کنونی طرح مسئله‌ی دولت ملی در ایران، تلاش می‌کند نگاه دقیق‌تری به موضوع را ممکن کند. اگر کمی اغراق کنیم تا مسئله‌ی این دوره روشن‌تر شود، می‌توانیم بگوییم ناسیونالیسم ایرانی شکل‌گیری دولت ملی در ایران را به پیشینه‌ها و بالقوگی‌های باستانی تقلیل می‌دهد و مخالفان ناسیونالیسم ایرانی چنان وانمود می‌کنند که گویی شکل‌گیری دولت ملی در ایران حاصل ایدئولوژی ناسیونالیستی عصر پهلوی، یا پیشینه‌های آن در اواخر عصر قاجار، است. درنتیجه این هر دو تحلیل شکل‌گیری دولت ملی را بلاموضوع می‌کنند؛ یا موضوع تحلیل را ذاتی غیر تاریخی می‌پندارند یا آن را چیزی جز وهم نمی‌دانند. پیدا است که در این صورت تحلیل تاریخی-اجتماعی شکل‌گیری دولت ملی جایی در مباحثات علمی پیدا نمی‌کند. البته بحث عالمانه‌ی فراگیری درباره‌ی ناسیونالیسم ایرانی وجود دارد که خصوصاً در سه دهه‌ی اخیر مطالعات تاریخی مهمی را دامن زده است، اما طبیعتاً تحلیل تاریخی شکل‌گیری دولت ملی به تحلیل تاریخی ناسیونالیسم محدودکردنی نیست و وجوه متفاوتی دارد که تلاش برای شناخت آنها نیازمند بازسازی مباحثه بر سر هویت و ناسیونالیسم ایرانی است. از این رو این دوره مروری کلی بر ادبیات بحث است که پرسش‌های پیشِ رویِ مطالعه‌ی دولت ملی در ایران را صورت‌بندی می‌کند.
این دوره در چهارجلسه تنظیم شده است. در دو جلسه‌ی اول نگاهی خواهیم انداخت به بعضی از متونی که درباره‌ی هویت ملی ایران و یا ملیت ایرانی در عصر باستان و اولین هزاره‌ی دوران اسلامی بحث کرده‌اند. در آغاز قرن بیستم تزهای سرجان ملکم، جورج راولینسون، آرتور گوبینو، ادوارد براون، ارنست رنان، تئودور نولدکه، آدام متز و میرزا آقاخان کرمانی در آثار کسانی چون محمد قزوینی، سیدحسن تقی‌زاده، محمدتقی بهار، آرتور کریستین‌سن، آرتور پوپ، عباس اقبال، جلال‌الدین همایی و حسین پیرنیا بازگو شد. گرچه این بازگویی ناسیونالیستی خصلتی یکدست‌ساز داشت اما تزهای اولیه تفاوت‌هایی بنیادین با هم دارند که زیر بار خوانش ناسیونالیستی نادیده گرفته می‌شوند. در سال‌های بعد کسانی چون والتر هینتس، غلامحسین یوسفی، هانری کرین، شاهرخ مسکوب، روی متحده، سعیدامیر ارجمند و داور شیخاوندی این مسائل را بار دیگر مورد پژوهش قرار داده و مناظر جدیدی به بحث افزودند و نویسندگانی چون آن ماری شیمل، ریچارد فرای، جوئل کرامر و جواد طباطبایی نیز بار دیگر نوشته‌های مهم اما فاقد تزهایی جدید در مورد هویت ایرانی تولید کردند. در دوجلسه‌ی آغازین تلاش می‌کنیم با برجسته کردن اختلافات و تشابهات این تزها در خصوص ملیت، هویت ملی، ملت و نژاد نقشه‌ای از بحث به دست دهیم. در جلسه‌ی سوم و چهارم با تمرکز بر سطوح متفاوت شکل‌گیری وحدت ملی، حاکمیت ملی، جمعیت و سرزمین ابتدا گزارشی اولیه از مسائل مربوط به شکل‌گیری دولت ملی در ایران ارائه خواهیم کرد و سپس می‌کوشیم در بحثی با آثار مصطفی وزیری، محمد توکلی طرقی، فیروزه کاشانی ثابت، افسانه نجم‌آبادی، علی انصاری، افشین مرعشی، فرزین وجدانی، رضا ضیاء ابراهیمی و اصغر شیرازی پرسش‌های پیشِ رویِ مطالعه‌ی تاریخی-اجتماعیِ شکل‌‌گیریِ دولت-ملت را بازبینی کنیم.
@isa_ctc
💢یادداشت ماه:

🔺همصدا با مردم، همنوا با ایران

 محسن گودرزی
(مدیر گروه جامعه شناسی مردم مدار انجمن جامعه شناسی ایران)

دی ماه سال 1382 زلزله مهیبی بم را لرزاند و هزاران نفر جان خود را از دست دادند. شجریان برای کمک به زلزله‌زدگان پا پیش ‌گذاشت و با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان، کنسرت «همنوا با بم» را برگزار کرد. در این کنسرت «مرغ سحر» با فرم متفاوتی اجرا شد. از سال‌ها پیش، شجریان در کنسرت‌های خود تصنیف مرغ سحر را به عنوان قطعه پایانی اجرا می‌کرد و سالیان طولانی این تصنیف پای ثابت برنامه‌های او بود. در پایان کنسرت «همنوا با بم»، حاضران در سالن، تقاضا می‌کنند که شجریان این تصنیف را اجرا کند. این بار اما یک اتفاق تازه در کنسرت روی می‌دهد و این تصنیف با شکل تازه‌ای اجرا می‌شود. مثل همیشه، از گوشه و کنار سالن، چند نفر با صدای بلند می‌‌گویند مرغ سحر. رفته رفته این تفاضا فراگیر می‌شود و تعداد بیشتری به این جمع می‌پیوندند. بعضی از آنها به سوی صحنه هجوم می‌آورند و می‌خواهند از نزدیک‌ترین فاصله شجریان را ببینند و با او در خواندن تصنیف همراهی ‌کنند. در آن سال‌ها به تازگی موبایل‌های دوربین‌دار به بازار آمده بود، افرادی که در جلوی صحنه تجمع کرده‌اند – و گروهی از کسانی که روی صندلی‌های خود نشسته‌اند- با دوربین موبایل از این اتفاق هنری فیلم می‌گیرند. هنوز اینترنت موبایل نیامده بود ولی تعدادی از افراد شماره تلفن یکی از عزیزان خود را می‌گیرند و مستقیم صدای شجریان را برای او پخش می‌کنند. شور و هیجان جمعیت را در بر می‌گیرد، گروهی از شنوندگان با شجریان همخوانی می‌کنند و وقتی به آن بیت معروف تصنیف می‌رسند بخشی از جمعیت سالن همراه با شجریان از خدا و طبیعت و فلک می‌خواهند که شام تاریک‌شان را سحر کند. فضای احساسی کل سالن را در بر می‌گیرد و تک تک حضار در این کنسرت چیزی را تجربه می‌کنند که پیش از آن سابقه‌ای در کنسرت‌های متعارف موسیقی کلاسیک یا سنتی ایران نداشته است. شجریان مانع همراهی جمعیت نمی‌شود و حتی وقتی که به مصرع معروف «ای خدا، ای فلک، ای طبیعت...» می رسد با حرکت دست دعوت می‌کند که با او همراهی کنند.

در موسیقی پاپ چنین الگویی رایج است اما تا آن زمان سابقه‌ای از این نوع اجرا در موسیقی سنتی دیده نمی‌شود. موسیقی ایرانی- به خصوص موسیقی آوازی- هم به لحاظ محتوا و هم از حیث فرم به گونه‌ای است که جای‌ چندانی برای مشارکت شنوندگان نمی‌گذارد. دو چیز است که این فرم را متمایز می‌کند. اول این که تصنیف مرغ سحر با عباراتی کلی مثل شبِ تاریک، ظلمِ ظالم، قفس، آزادی، بلبلِ پربسته و... به وضعیت معین و خاصی اشاره نمی‌کند ولی به خاطر همین کلی بودن، مخاطب می‌تواند آن را اعتراض به شرایط موجود تعبیر کند و آن را بیان حال خود بداند. همین که شجریان این تصنیف را در کنسرت‌های خود تکرار می‌کرد نشان می‌دهد که او این تصنیف را به تعبیرِ خودش، دردِ زمانه و اعتراض به شرایط می‌داند. دوم آن که تغییر در فرمِ اجرا، معنای تازه‌ای را ایجاد می‌کند و شجریان از شنوندگان دعوت می‌کند که در ساختن این معنا مشارکت کنند. برای بیان این تغییر از عبارت «خواننده/ شنونده» و «شنونده/ خواننده» استفاده می‌کنم. مقصودم از عبارت اول این است که خواننده نقش اصلی دارد و زبان شنونده می‌شود و اعتراض او را بیان می‌کند. منظور از عبارت دوم این است که خواننده مجالی ایجاد می‌کند که شنونده نیز به صدا در آید، همراه با خواننده شود و ترکیبی واحد را شکل دهند. اگر در موقعیت اول، نوعی جدایی بین خواننده و شنونده وجود دارد و شنونده نقش منفعل دارد، در موقعیت دوم، شنونده فعال است و در کنار خواننده صاحب صدا می‌شود.  

آثار شجریان در بیشتر موارد از پدیده‌ای صرفاً هنری فراتر می روند و دلالت‌های اجتماعی سیاسی دارند. شجریان همواره در متن و زمینه ای اجتماعی سیاسی فهمیده می‌شود. موسیقی او حتی آن هنگام که نوای عاشقانه سر می دهد، باز هم مستعد چنین تعابیری است. در اغلب موارد، بحث از شجریان به نقش‌های اجتماعی و سیاسی او کشیده می‌شود. کمتر می‌توان نوشته یا بحثی را درباره شجریان پیدا کرد که از تفسیرهای سیاسی اجتماعی خالی باشد. در عین حال، این نکته را نباید از نظر دور داشت که آثار شجریان چنان تنوعی دارد که هر گروه یا سلیقه می‌تواند خود را در آن بیابد.

او در طول چندین دهه در فراز و نشیب تحولات فرهنگی اجتماعی با مردم بوده و آثارش ترجمان حالات و تجربه‌های متنوع اجتماعی است.

ادامه دارد👇
https://bit.ly/2I9VIWG

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
ادامه پست قبلی 👇

به خاطر همین تنوع آثار است که تقریباً هرکس می تواند تصویری را که دوست دارد، از او بسازد. دینداران، ربنا و مناجات او را می‌پسندند، دیگرانی اعتراض او را به شرایط برجسته می‌کنند، برخی او را شجریان «بیداد» و انقلابیون و میهن‌دوستان، «ایران ای سرای امید» را ندای آرمان‌گرایی انقلاب می‌دانند، آنها که عارفند شجریان را در «ملکا ذکر تو گویم» می‌یابند و آنها که عاشقند، شجریانِ باباطاهر و شجریانِ «شب، سکوت، کویر»و این جریان ادامه دارد تا به «تفنگت را زمین بگذار» می‌رسد. در همه این تجربه‌های متفاوت، شجریان زبانِ حال و نیازِ گروه‌های اجتماعی مختلف است. این وضعیت، موقعیت «خواننده/ شنونده» را تولید کرده یعنی خواننده زبانِ شنونده است. او در مقام سخنگوی گروه‌های اجتماعی، خواست‌ها و آلام آنها را به زبان موسیقی بیان می‌کند.

در کنسرت «همنوا با بم» این موقعیت تغییر کرد و شجریان از شنوندگان می‌خواهد که در اجرای بخشی از تصنیف با او همراهی کنند. به ویژه در آن بخش از تصنیف که خصلت اعتراضی بارزی دارد. جمعیت با خواننده همراه می‌شود. خواننده نیز این نقش خود را واگذار می‌کند و از دوگانه «خواننده/ شنونده» فراتر می‌روند و الگوی «شنونده/ خواننده» را بر می‌سازند. این بار شجریان و شنوندگان «یک صدا» می‌شوند، خواننده به جای این که صدای آنان شود، به آنان صدا می‌دهد.

جالب است که اجرای تصنیف مرغ سحر در کنسرت‌های شجریان چنان جا افتاده بود که مخاطبان کنسرت تخطی از آن را حتی برای شجریان نمی‌پذیرفتند. شجریان چند سال بعد در کنسرت «غوغای عشق‌بازان» در دو شب اول، مرغ سحر را اجرا نکرد و به جای آن تصنیف دیگری را اجرا کرد؛ جمعیت هر چه درخواست کرد، مرغ سحر را اجرا نکرد. بخشی از جمعیت حاضر در کنسرت در حال ترک سالن، - شاید به اعتراض و گلایه- ترانه «یار دبستانی» را با هم خواندند. شجریان در شب‌های بعد تحت فشار تقاضای مردم «مرغ سحر» را اجرا کرد. این بار کل سالن با خواننده همصدا شد؛ کل جمعیت به خواننده تبدیل شد.

این بار خواننده تنها زبانِ بیانِ حال شنوندگان نبود بلکه شنوندگان خود به سخن درآمدند. این یک تحول مهم در فرم کنسرت موسیقی کلاسیک ایرانی است که گمان می‌کنم فقط در کنسرت‌های شجریان روی داده است. این تغییر فرم به تدریج در کنسرت‌های شجریان شکل گرفت. یک احساس و نیاز عمومی وجود داشت که شجریان به آن امکان بیان موسیقیایی داد. تغییری که با نگرش‌های سیاسی اجتماعی او هم سازگار بود و اگر دقیق‌تر بگوییم این همان دیدگاه‌های شجریان درباره زمانه خود است که با تغییر فرم بیان می‌شود. از این رو، اگر خواننده‌ای بخواهد نقش او را ایفا کند، فقط اجرای مرغ سحر کفایت نمی‌کند، پیش از آن هنرمند باید در کنار و با مردم باشد و روح زمانه و آلام آنان در آثار وی بازتاب یافته باشد که بتواند چنین نقشی را ایفا کند. چنین نقشی در طول زمان و به تدریج ساخته می‌شود آن چنان که تصنیف مرغ سحر هم در طول زمان و به تدریج به این شکل در آمد. این تغییر فرم را نمی‌شود فقط از دید هنری تحلیل کرد بلکه آن را باید در مسیر تحول زندگی و نگرش هنرمند در زمینه تغییرات اجتماعی دید؛ هنرمندی همصدا با مردم و همنوا با ایران.

https://bit.ly/2I9VIWG

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
⚫️"شجریان، هنرمند "مردم مدار"

🖌سیدحسین سراج زاده
[روزنامه ایران-۱۹ مهر ۹۹-شماره ۷۴۶۴]

◾️درگذشت استاد محمدرضا شجریان، هنرمند بلند آوازه به راستی بخش قابل ملاحظه ای از مردم ایران را متاثر و سوگوار کرده به گونه ای که می توان گفت تبدیل به یک سوگواری ملی شده است.
شجریان علاوه بر جایگاه رفیع و بی بدیلی که در هنر موسیقی و آواز ایران دارد، و اهل هنر و موسیقی درباره آن گفته و نوشته اند و باز هم بسیار خواهند گفت و نوشت، پیوند عمیقی با خاطرات و عواطف مردم ایران در فراز و فرودها و تحولات اجتماعی سیاسی نیم قرن اخیر دارد.

◾️سرچشمه های زلال معانی بلند شعر فارسی و معارف معنوی و عرفانی، از خیام، عطار، حافظ، سعدی، نظامی تا اخوان، سایه و شفیعی کدکنی، با آواز دلنشین و فاخر او در ذهن و ضمیر و دل و جان مردم جاری شده و بدین سان آوازش استمرار بخش حافظه تاریخی شعر و ادب فارسی شده است؛ هم چنانکه بانگ مناجات ربنایش خاطره تجربه معنوی بسیاری از روزه داران را زنده نگه داشته است. به یاد دارم در یک کار پژوهشی که چند سال قبل در یکی از دانشگاه ها انجام شده بود، از اشعاری که دانشجویان از شاعران کلاسک ایران حفظ هستند سوال شده بود و مشخص شده بود، آنچه دانشجویان از اشعار این شاعران می دانند، بیشتر همان اشعاری است که خواننده هایی چون شجریان خوانده اند.

◾️مضامین آواز و ترانه های شجریان اما بازتاب احوال جمعی مردم و جامعه ایران در پنج دهه گذشته هم بوده است؛ و از این رو می توان احوال و عواطف و خاطرات کثیری از مردم در این دوران پر التهاب را در شعر او دنبال کرد. پیوند او با احوال کثیری از مردم در فراز و فروهای جنبش رهایی بخش آنان، در گزینش های سنجیده اشعار و طنین دلنشین آوازش آشکار است. با پیروزی خیزش ضد استبدادی آنان با "ایران ای سرای امید، بر بامت سپیده دمید" با آنان به وجد می آید؛ با مواجهه با شکاف ها و تنازعات بعد از انقلاب با "رزم مشترک" و "همراه شو عزیز"، همه را به اتحاد در برابر دردهای مشترک فرا می خواند، که با هجوم دشمن به خاک ایران، نماد اتحاد مردمی برای دفاع حماسی از کشور می شود؛ با مواجهه با برخی سرخوردگی ها و ناکامی ها و برآورده نشدن آمال مردم، با "بیداد" و "سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند"، حزن ناشی از این ناکامی ها را بازتاب می دهد؛ در مصیبت ملی زلزله بم با کنسرت "همنوا با بم" در این اندوه ملی با مردم مویه می کند، و در همه حال با "مرغ سحر" در عین اعتراض به وضع موجود، شعله امید به تغییر و اصلاح را زنده نگه می دارد و با "تفنگت را زمین بگذار"، همه را به صلح و دوستی و پی¬گیری راه های مسالمت آمیز و خشونت پرهیز برای بهبود جامعه فرا می خواند.
◾️از این رو می توان شجریان را مصداق بارز یک هنرمند "مردم مدار" دانست، به مفهومی که مایکل بورووی این مفهوم را به کار برده است . از نظر بورووی، جامعه شناس مردم مدار جامعه شناسی است که دانش جامعه شناسی را با جنبش های اجتماعی رهایی بخش پیوند میدهد و آن را در خدمت تحقق آرمان های مردم برای بهبود شرایط زندگی شان و تلاش برای برابری وآزادی و مبارزه با نابرابری و تبعیض به کار می گیرد. با پویش ها وجنبش های حوزه عمومی و جامعه مدنی تعامل دارد. مسائل این جنبش ها و پویش ها موضوع پژوهش او هستند و دستاوردهای پژوهشی اش هم در خدمت تحقق اهداف آنهاست. به این اعتبار، شجریان نمونه بارزی از یک هنرمند مردم مدار است. هنر او با پویشها و جنبش های رهایی بخش در حوزه عمومی ارتباط عمیقی داشته است، از آنها متاثر بوده، آنها را بازتاب داده و برآنها اثر گذاشته است.
◾️راز محبوبیت گسترده او، همین نوع پیوند با مردم و هنر "مردم مدار" اوست.
یادش گرامی و راهش مستدام ومیراثش ماندگار باد.

@SHSerajzadeh
لینک یادداشت:
http://www.ion.ir/news/624962/%d8%b4%d8%ac%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d8%ac-%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87
طرح درس دوره فرایند انجام پژوهش کیفی
◙ کلیات
▪️ مفاهيم پايه
1. هستي‏شناسي جنبش روش شناختی کیفی
2. معرفت‏شناسي جنبش روش شناختی کیفی
3. روش‏شناسي جنبش روش شناختی کیفی
پرسش های روش شناختی

◙ طبقه بندی پارادایمی در علوم اجتماعی بر اساس سه جنبش روش شناختی
▪️ جنبش کمی : پارادایمهای اثباتی ، پسا اثباتی ، خردگرایی انتقادی و واقع گرایی اجتماعی انتقادی
▪️جنبش کیفی : پارادایمهای تاویل گرایی کلاسیک و معاصر ، برساختی – تفسیری ، کنش متقابل نمادین
گرایی ، پدیدارشناسی ، روش شناسی مردمی و نظریه ساختاریندی گیدنز
▪️جنبش ترکیبی : رویکردهای پراگماتیسم کلاسیک و نوپراگماتیسم
و
▪️ همینطور پارادایمهای انتقادی ( رویکردهای انتقادی ، فمینیسم و پست مدرن ) که گرچه نسبت به استفاده از روش های کمی بی توجه نیست ، اما تمرکز عمده آن بر روش شناسی کیفی است .

◙ نقش پژوهشگر در پژوهش کیفی

◙ جایگاه پرسش در پژوهش کیفی

◙ معرفی اهداف پژوهش کیفی


◙ آشنایی با استراتژی پژوهش کیفی
▪️ استراتژي استفهامي


◙ آشنایی با روش های نمونه گیری در پژوهش کیفی

◙ آشنایی با روش‏هاي گردآوري داده‏هاي كيفي :
مصاحبه ، روایت ،مشاهده، گروه های متمرکز ، ....

◙ آشنایی با روش های فنون تقليل داده‏ها در روش‏هاي كيفي :
آشنایی با انواع کدگذاری کیفی، فرایند پروراندن مفاهیم ، سنخ شناسی

◙ آشنایی با روش های تحلیل داده‏های كيفي :
نظریه مبنایی ، تحلیل گفت و گو ، تحلیل گفتمان ، تحلیل ژانر ، تحلیل محتوا و ....

◙ آشنایی با روش های تحقیق كيفي :
روش تحقیق پدیدارشناختی، اتنومتدلوژی، تحقیق فمینیستی، تاریخی تطبیقی، تحقیق عملی مشارکتی،
مطالعه موردی ، مونوگرافی ، اتنوگرافی ، ......

◙ معیارهای سنجش کیفیت در پژوهش کیفی

◙ نحوه نگارش گزارش کیفی
@isa_ctc
شیوه نگارش طرح پژوهش

این کلاس تلاش دارد به یکی از نقدهای اساسی مطرح شده در فضای پژوهش جامعه ایران پاسخ دهد که آن «عدم سازگاری عناصر پژوهش» است. پژوهشگر باید با آگاهی از بنیان های فلسفی عناصر روش شناسی در طول پژوهش دست به انتخاب بزند. در صورت تحقّق این امر هیچگاه عناصر پژوهش با یکدیگر در تعارض قرار نخواهند گرفت؛ اینکه استراتژی قیاس، استراتژی استفهامی، پرسشنامه، روایت، مصاحبۀ عمیق، نمونه گیری نظری، نمونه گیری احتمالی یا هر عنصر پژوهش دیگر به کدام بنیان های فلسفی در علوم انسانی متصل است به او کمک خواهد کرد که از این عناصر در جایگاهی مناسب استفاده نماید. از طرفی پژوهشگر باید نسبت به تمام عناصر پژوهش آگاهی داشته باشد؛ به عنوان مثال پژوهشگر در زمان انتخاب استراتژی پژوهش، علاوه بر انتخاب استراتژی های ترکیبی، چهار گزینه پیش رو دارد؛ استراتژی استقرا، قیاس، پس کاوی، استفهامی و زمانی می تواند بهترین انتخاب را در پژوهش خویش صورت دهد که نسبت به تمام این گزینه ها، آگاهی عمیق داشته باشد. در این کلاس تلاش شده است این دو نکته در راستای یکدیگر مطرح شوند.
@isa_ctc
#پیام_تسلیت

از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش

استاد بزرگ و پیش کسوت علوم اجتماعی و جامعه شناسی ایران، جناب آقای دکتر غلامعباس توسلی، بعد از یک دوره بیماری صبح امروز پنجشنبه 25 مهر 1399 در منزل خود در تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد.

دکتر توسلی متولد 1314، از نیمه دهه 40 تا نیمه دهه 90 شمسی درکسوت استادی در موسسه تحقیقات اجتماعی و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و سایر دانشگاهها به تدریس نظریات و حوزه های جامعه شناسی به آموزش و پژوهش اشتغال داشته، آثار ارزشمندی تالیف و ترجمه کرده اند، و بسیاری از دانش آموختگان علوم اجتماعی افتخار شاگردی ایشان را داشته اند.

استاد دکتر توسلی در دوران پس از انقلاب نقش تعیین کننده ای در حفظ و تداوم و تثبیت رشته های علوم اجتماعی و جامعه شناسی داشت و علوم اجتماعی ایران از این رو وامدار تلاش های مسئولانه این استاد فرزانه هستند. وی همچنین از موسسان و اولین رئیس انجمن جامعه شناسی ایران بوده است و نقش تعیین کننده ای در ایجاد و تثبیت جایگاه انجمن ایفا کرد.

درگذشت این استاد بزرگ جامعه شناسی ایران را به خانواده محترم استاد، به خصوص همکار ارجمندمان سرکار خانم دکتر افسانه توسلی، همه همکاران و شاگردان ایشان، و اجتماع علمی جامعه شناسی و علوم اجتماعی ایران تسلیت عرض می کنیم و برای ایشان رحمت و مغفرت و برای خانواده معزز ایشان شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم.

در خصوص زمان و نحوه برگزاری مراسم تشییع استاد بعدا اطلاع رسانی خواهد شد.

انجمن جامعه شناسی ایران
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات
انجمن انسان شناسی ایران انجمن جمعیت شناسی ایران

@isa_ctc
طرح درس دوره spss

• مرور مبانی فلسفی جنبش روش شناختی کمی

• مرور مراحل اجرایی یک پژوهش کمی

• تشکیل فایل داده ها:
در برنامه SPSS قسمتی که داده ها (اطلاعات) گردآوری شده را وارد کرده و ویژگی آنها را تعریف می کنیم، فایل داده ها می نامیم. فایل داده ها شامل دو قسمت است:
1) داده نامه (Data View)؛
2) متغیرنامه (Variable View)؛
Name, Type, Width, Decimals, Label, Values, Missing, Columns, Align, Measure.

• نحوۀ تعریف متغیرها در نرم افزار
تعریف انواع پرسش های پرسشنامه در نرم افزار

• نحوۀ ورود داده ها (Entering Data).

• پردازش داده ها:
بعد از تشکیل فایل داده های تحقیق، به عبارتی تنظیم داده نامه و متغیر نامه، با پردازش داده ها آنها را برای محاسبات آماری آماده می کنیم. پردازش داده ها شامل:
1) خطایابی؛
2) تجدید طبقه بندی (کدگذاری مجدد Recode)؛
3) مقیاس سازی (Compute).

• معیارهای سنجش مقبولیت تحقیق:

-سنجش اعتبار ابزار اندازه گیری (Validity):
تحلیل عاملی، اعتبار همگرا-واگرا و ....
-سنجش قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری (Reliability):
آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و .....

نحوه ارائه گزارش : گزارش توصیفی گزارش تحلیلی
گزارش توصیفی
مراحل گزارش توصیفی
• جداول توزیع فراوانی.
• نمودارها.
نمودار ستونی، نمودار ستونی سه بعدی، نمودار خطی، نمودار ناحیه ای، نمودار داریره ای، نمودار جعبه ای، نمودار ستونی خطا، نمودار هرم جمعیتی و ...
• شاخص های گرایش به مرکز (Measures of Tendency).
• شاخص های گرایش به پراکندگی (Measures of Dispersion).
• توصیف شکل توزیع داده ها:
 توزیع نرمال (طبیعی، Normal Distribution):
 روش های آزمون نرمال بودن توزیع داده ها:
 روش های عددی (Numerical)؛
 روشهای گرافیکی (Graphical).
 توزیع استاندارد (Standardized Distribution)؛
 توزیع متقارن (Symmetric) و نامتقارن (Asymmetric).

گزارش تحلیلی(استنباطی)
مرورآمار استنباطی
• برآورد:
1) برآورد آماره های یک متغیره؛
2) برآورد آماره های دو متغیره.
• آزمون فرضیه:
 مفهوم فرضیه؛
 فرضیه آماری (فرض صفر، فرض خلاف)؛
 خطای نوع اول و دوم؛
 درجه آزادی؛
 سطح معنی داری.

نحوه آزمون فرضیه تحقیق
• انتخاب آزمون آماری:
برای انتخاب آزمون آماری، دو عامل بیش از همه نقش دارند:
1) نوع فرضیه: فرضیه رابطه ای (همبستگی و علی)، فرضیه مقایسه ای (تفاوتی)
2) نوع داده ها: پارامتری و ناپارامتری.

• آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های رابطه ای (همبستگی):
- آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های رابطه ای (همبستگی) با داده های ناپارامتری:
 فی، گودمن کروسکال، کرامر، ضریب توافق، لاندا، ضریب نایقینی، اتا، کندال، اسپرمن، گاما، دی سامرز
- آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های رابطه ای (همبستگی) با داده های پارامتری:
 پیرسون

• آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های رابطه ای (علی):
- آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های رابطه ای (علی) با داده های ناپارامتری:
 آزمون خی دو
 رگرسیون لجستیک (رگرسیون لجستیک دو وجهی، رگرسیون لجستیک چند وجهی)
 رگرسیون ترتیبی

- آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های رابطه ای (علی) با داده های پارامتری:
 تحلیل رگرسیون (رگرسیون خطی دو متغیره، رگرسیون خطی چند متغیره،)
 تحلیل مسیر

• آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های مقایسه ای:
- آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های مقایسه ای با داده های ناپارامتری:
 آزمون های ناپارامتری برای یک گروه (آزمون دو جمله ای، خی دو تک متغیره و..)
 آزمون ناپارامتری برای دو گروه (آزمون یومن- وایت نی، مک نمار، ویل کاکسون و...)
 آزمون های ناپارامتری برای k گروه (آزمون میانه، کوکران و ...)

- آماره های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های مقایسه ای با داده های پارامتری:
 آزمون های پارامتری برای یک گروه (آزمون T تک نمونه ای، T هتلینگ)
 آزمون های پارامتری برای دو گروه (آزمون T با دو نمونۀ مستقل، آزمون T با دو نمونۀ همبسته)
 آزمون پارامتری برای k گروه (ANOVA،UNANOVA، MANOVA، RMANOVA، ....)

جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل isa.ctc.1394@gmail.com و یا شماره 09337992759 تماس حاصل فرمایید.

@isa_ctc
همراهان گرامی
به اطلاع می رساند دوره " فرایند انجام پژوهش کیفی" امروز ۲۷ مهر ۹۹ راس ساعت ۵ عصر آغاز می گردد. لازم به ذکر است دوره به صورت مجازی برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
مرکز آموزش های تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران