طرح درس مدل سازی معادله ساختاری با Amos Graphics (از مقدماتی تا پیشرفته)
● کلیات
▪️ مدل سازی معادلات ساختاری چیست؟
▪️ تفاوت مدل سازی ساختاری با روش های معمول آماری
▪️ نمادهای ترسیمی
▪️ متغیرها و داده ها
▪️ انواع پارامترها و نظام نماد گذاری
▪️ انواع مدل ها
▪️ معرفی Amos
▪️ مراحل اجرایی استفاده از Amos Graphics
▫️ تهیه فایل داده ها
داده های خام
ماتریس واریانس – کوواریانس
ماتریس همبستگی
▪️ ترسیم مدل تدوین شده در Amos Graphics
● مدل های رگرسیونی
▪️ همخطی و شاخص تحمل
▪️ ضریب تعیین
▪️ معناداری تفاوت ضرایب
▪️ درجه آزادی مدل های رگرسیونی
● مدل های مسیر و انواع اثرها
▪️ خود گردان سازی و معناداری پارامترها
▪️ مدل های اشباع شده
▪️ مدل های استقلال
▪️ مراحل مدل سازی
▪️ کای اسکوئر مدل
● مدل عاملی تأییدی مرتبه اول
▪️ انواع متغیرها در مدل های عاملی مرتبه اول
▪️ انواع پارامترهای آزاد در مدل های عاملی مرتبه اول
● مدل های عاملی مرتبه دوم
▪️ انواع متغیرها در مدل های عاملی مرتبه دوم
▪️ انواع پارامترهای آزاد در مدل های عاملی مرتبه دوم
● مدل معادله ساختاری
▪️ پارامترهای ثابت و آزاد و درجه آزادی
▪️ برآورد و آزمون مدل های اندازه گیری
▪️ برآورد و آزمون مدل کامل
▪️ خطاهای اندازه گیری و اصلاح مدل
● معادل بودن اندازه گیری
● تحلیل میانجی
● مدل های آشیان شده و غیر آشیان شده
● تحلیل تعدیل گر
● مدل های بازگشتی
● انواع شاخص های برازش مدل
▪️ شاخص های برازش مطلق
▪️ شاخص های تطبیقی
▪️ شاخص های برازش مقتصد
▪️ سایر شاخص ها
▪️ شاخص های اصلاح مدل
● خودگردان سازی
● نرمال بودن چند متغیره
@isa_ctc
● کلیات
▪️ مدل سازی معادلات ساختاری چیست؟
▪️ تفاوت مدل سازی ساختاری با روش های معمول آماری
▪️ نمادهای ترسیمی
▪️ متغیرها و داده ها
▪️ انواع پارامترها و نظام نماد گذاری
▪️ انواع مدل ها
▪️ معرفی Amos
▪️ مراحل اجرایی استفاده از Amos Graphics
▫️ تهیه فایل داده ها
داده های خام
ماتریس واریانس – کوواریانس
ماتریس همبستگی
▪️ ترسیم مدل تدوین شده در Amos Graphics
● مدل های رگرسیونی
▪️ همخطی و شاخص تحمل
▪️ ضریب تعیین
▪️ معناداری تفاوت ضرایب
▪️ درجه آزادی مدل های رگرسیونی
● مدل های مسیر و انواع اثرها
▪️ خود گردان سازی و معناداری پارامترها
▪️ مدل های اشباع شده
▪️ مدل های استقلال
▪️ مراحل مدل سازی
▪️ کای اسکوئر مدل
● مدل عاملی تأییدی مرتبه اول
▪️ انواع متغیرها در مدل های عاملی مرتبه اول
▪️ انواع پارامترهای آزاد در مدل های عاملی مرتبه اول
● مدل های عاملی مرتبه دوم
▪️ انواع متغیرها در مدل های عاملی مرتبه دوم
▪️ انواع پارامترهای آزاد در مدل های عاملی مرتبه دوم
● مدل معادله ساختاری
▪️ پارامترهای ثابت و آزاد و درجه آزادی
▪️ برآورد و آزمون مدل های اندازه گیری
▪️ برآورد و آزمون مدل کامل
▪️ خطاهای اندازه گیری و اصلاح مدل
● معادل بودن اندازه گیری
● تحلیل میانجی
● مدل های آشیان شده و غیر آشیان شده
● تحلیل تعدیل گر
● مدل های بازگشتی
● انواع شاخص های برازش مدل
▪️ شاخص های برازش مطلق
▪️ شاخص های تطبیقی
▪️ شاخص های برازش مقتصد
▪️ سایر شاخص ها
▪️ شاخص های اصلاح مدل
● خودگردان سازی
● نرمال بودن چند متغیره
@isa_ctc
هگل و پایان تاریخ:
بازخوانیِ دانش مطلق
هدف اصلی این دورهی کوتاه، تحلیل انتقادیِ برداشت متعارف از انگارهی آخرالزمانیِ "پایانِ تاریخ" نزد هگل از سوی مفسران مختلف است. ارائهی این تحلیل نیازمند واکاوی مفهوم "زمان" و تبیین منطق دیالکتیکی حاکم بر پیشروی تاریخ است. هگل در آثار مختلف دربارهی ایدهی تاریخ تلویحاً یا صریحاً سخن گفته است، برای تدقیق مباحث در این دوره، تمرکز اصلی بر متنخوانیِ فصل آخر کتاب پدیدارشناسی روح (دانش مطلق) است که میتوان با تکیه بر آن، هم طرحی موجز از کلیت فلسفهی هگل و خود ایدهی پدیدارشناسی روح به دست داد و هم تفسیری انتقادی از برداشت هگل از انگارهی "پایانِ تاریخ" عرضه کرد و در نهایت از امکان نوعی "آخرالزمانِ هگلی" سخن گفت.
@isa_ctc
بازخوانیِ دانش مطلق
هدف اصلی این دورهی کوتاه، تحلیل انتقادیِ برداشت متعارف از انگارهی آخرالزمانیِ "پایانِ تاریخ" نزد هگل از سوی مفسران مختلف است. ارائهی این تحلیل نیازمند واکاوی مفهوم "زمان" و تبیین منطق دیالکتیکی حاکم بر پیشروی تاریخ است. هگل در آثار مختلف دربارهی ایدهی تاریخ تلویحاً یا صریحاً سخن گفته است، برای تدقیق مباحث در این دوره، تمرکز اصلی بر متنخوانیِ فصل آخر کتاب پدیدارشناسی روح (دانش مطلق) است که میتوان با تکیه بر آن، هم طرحی موجز از کلیت فلسفهی هگل و خود ایدهی پدیدارشناسی روح به دست داد و هم تفسیری انتقادی از برداشت هگل از انگارهی "پایانِ تاریخ" عرضه کرد و در نهایت از امکان نوعی "آخرالزمانِ هگلی" سخن گفت.
@isa_ctc
طرح درس دوره فرایند انجام پژوهش کیفی
◙ کلیات
▪️ مفاهيم پايه
1. هستيشناسي جنبش روش شناختی کیفی
2. معرفتشناسي جنبش روش شناختی کیفی
3. روششناسي جنبش روش شناختی کیفی
پرسش های روش شناختی
◙ طبقه بندی پارادایمی در علوم اجتماعی بر اساس سه جنبش روش شناختی
▪️ جنبش کمی : پارادایمهای اثباتی ، پسا اثباتی ، خردگرایی انتقادی و واقع گرایی اجتماعی انتقادی
▪️جنبش کیفی : پارادایمهای تاویل گرایی کلاسیک و معاصر ، برساختی – تفسیری ، کنش متقابل نمادین
گرایی ، پدیدارشناسی ، روش شناسی مردمی و نظریه ساختاریندی گیدنز
▪️جنبش ترکیبی : رویکردهای پراگماتیسم کلاسیک و نوپراگماتیسم
و
▪️ همینطور پارادایمهای انتقادی ( رویکردهای انتقادی ، فمینیسم و پست مدرن ) که گرچه نسبت به استفاده از روش های کمی بی توجه نیست ، اما تمرکز عمده آن بر روش شناسی کیفی است .
◙ نقش پژوهشگر در پژوهش کیفی
◙ جایگاه پرسش در پژوهش کیفی
◙ معرفی اهداف پژوهش کیفی
◙ آشنایی با استراتژی پژوهش کیفی
▪️ استراتژي استفهامي
◙ آشنایی با روش های نمونه گیری در پژوهش کیفی
◙ آشنایی با روشهاي گردآوري دادههاي كيفي :
مصاحبه ، روایت ،مشاهده، گروه های متمرکز ، ....
◙ آشنایی با روش های فنون تقليل دادهها در روشهاي كيفي :
آشنایی با انواع کدگذاری کیفی، فرایند پروراندن مفاهیم ، سنخ شناسی
◙ آشنایی با روش های تحلیل دادههای كيفي :
نظریه مبنایی ، تحلیل گفت و گو ، تحلیل گفتمان ، تحلیل ژانر ، تحلیل محتوا و ....
◙ آشنایی با روش های تحقیق كيفي :
روش تحقیق پدیدارشناختی، اتنومتدلوژی، تحقیق فمینیستی، تاریخی تطبیقی، تحقیق عملی مشارکتی،
مطالعه موردی ، مونوگرافی ، اتنوگرافی ، ......
◙ معیارهای سنجش کیفیت در پژوهش کیفی
◙ نحوه نگارش گزارش کیفی
@isa_ctc
◙ کلیات
▪️ مفاهيم پايه
1. هستيشناسي جنبش روش شناختی کیفی
2. معرفتشناسي جنبش روش شناختی کیفی
3. روششناسي جنبش روش شناختی کیفی
پرسش های روش شناختی
◙ طبقه بندی پارادایمی در علوم اجتماعی بر اساس سه جنبش روش شناختی
▪️ جنبش کمی : پارادایمهای اثباتی ، پسا اثباتی ، خردگرایی انتقادی و واقع گرایی اجتماعی انتقادی
▪️جنبش کیفی : پارادایمهای تاویل گرایی کلاسیک و معاصر ، برساختی – تفسیری ، کنش متقابل نمادین
گرایی ، پدیدارشناسی ، روش شناسی مردمی و نظریه ساختاریندی گیدنز
▪️جنبش ترکیبی : رویکردهای پراگماتیسم کلاسیک و نوپراگماتیسم
و
▪️ همینطور پارادایمهای انتقادی ( رویکردهای انتقادی ، فمینیسم و پست مدرن ) که گرچه نسبت به استفاده از روش های کمی بی توجه نیست ، اما تمرکز عمده آن بر روش شناسی کیفی است .
◙ نقش پژوهشگر در پژوهش کیفی
◙ جایگاه پرسش در پژوهش کیفی
◙ معرفی اهداف پژوهش کیفی
◙ آشنایی با استراتژی پژوهش کیفی
▪️ استراتژي استفهامي
◙ آشنایی با روش های نمونه گیری در پژوهش کیفی
◙ آشنایی با روشهاي گردآوري دادههاي كيفي :
مصاحبه ، روایت ،مشاهده، گروه های متمرکز ، ....
◙ آشنایی با روش های فنون تقليل دادهها در روشهاي كيفي :
آشنایی با انواع کدگذاری کیفی، فرایند پروراندن مفاهیم ، سنخ شناسی
◙ آشنایی با روش های تحلیل دادههای كيفي :
نظریه مبنایی ، تحلیل گفت و گو ، تحلیل گفتمان ، تحلیل ژانر ، تحلیل محتوا و ....
◙ آشنایی با روش های تحقیق كيفي :
روش تحقیق پدیدارشناختی، اتنومتدلوژی، تحقیق فمینیستی، تاریخی تطبیقی، تحقیق عملی مشارکتی،
مطالعه موردی ، مونوگرافی ، اتنوگرافی ، ......
◙ معیارهای سنجش کیفیت در پژوهش کیفی
◙ نحوه نگارش گزارش کیفی
@isa_ctc
Forwarded from مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
فرودست شدن: ایدۀ پیشرفت و منطق توسعه
آرش حیدری
ایدۀ پیشرفت یکی از مفروضاتِ بنیادینِ مدرنیته است. مطابق با این فرض اکنون همواره از گذشته پیشرفتهتر و نسبت به آینده عقبماندهتر است. با این منطق، تغییر و حرکت امری خطی است که در جهتی مشخص اتفاق میافتد؛ منطق این تغییر از وضعیتِ بدتر به بهتر یا از وضعیتِ پستتر به متعالیتر است؛ منطقِ تغییر پیشرونده است و قابل بازگشت نیست و مهمتر از همه جبری و ضروری است. به این ترتیب تغییر در جهتی از پیش مشخص و به صورت جبری و خطی اتفاق میافتد. این منطق، منطقی جهانگیر است و همۀ بشریت را در بر میگیرد و جهان میباید بر اساس این ایدۀ پیشرفت متحول شود تا آدمی بر جهان سروری یابد.
منطق توسعه بر بنیاد ایدۀ پیشرفت سوار شده است. ایدۀ پیشرفت و منطق توسعه امروزه جزو بدیهیترین چیزها در حکمرانی و زندگیِ روزمره هستند. ایدئولوژیِ موفقیت حول ایدۀ پیشرفت سامان یافته است و بدل به منطقِ تربیتی گشته است. منطق توسعه و فهم آن ذیل ایدۀ پیشرفت هستۀ مرکزی حکمرانی و شکلبندیِ دولتها است. چنین درکی از زمان بنیان نوعی سیاست را ریخته است که در صدد است اکنون را به آیندهای مقدر پیوند بزند لذا اکنون همیشه برهۀ حساس کنونی و پیچ تاریخی است. گذرگاهی که بنا است راه به آیندهای درخشان ببرد. هندسۀ حیات اجتماعی ذیل این ایدئولوژی یا در خدمت این قطار پیشرونده است و یا خارج از ریل. مطابق با این ایدئولوژی، وظیفۀ عقل، آگاهی و سیاست حفظ حرکت قطار در ریل توسعه است از این حیث هر شکلی از بیرونِ این مسیر بودن به معنای نوعی آسیب و ناهنجاری است که باید بهنجار شود.
مسئلۀ اصلیِ درسگفتار حاضر این است که چگونه ایدئولوژی توسعه و ایدۀ پیشرفت (که فراگیرترین ایدئولوژیِ حاکم بر جهان است) منطقی فرودستساز دارد و بدل به نیرویی علیه زندگی میگردد. از دل این ایدئولوژی است که خودِ زندگی در بسگانگیها و تمایزهایش بدل به مادۀ خامی میشود که باید در خدمتِ امری استعلایی به نام پیشرفت درآید. دقیقاً در همین نقطه است که میتوان منطقِ فرودست شدن را توضیح داد و نسبتش را با ایدۀ پیشرفت توضیح داد. برآمدن نولیبرالیسم، هضم شدنِ زندگی در منطقِ بازار وخلق کردن مجموعۀ بزرگی از فرودستان را میتوان در چارچوبِ ایدۀ پیشرفت و ایدئولوژیِ توسعه رؤیتپذیر کرد و خشونتِ افسارگسیختۀ آن علیه زندگی را آشکار کرد.
جلسۀ اول: تاریخِ برآمدن ایدۀ پیشرفت
جلسۀ دوم: ایدۀ پیشرفت و فهم زمان
جلسۀ سوم: ایدۀ پیشرفت و منطق توسعه
جلسۀ چهارم: ایدۀ پیشرفت و فرودستشدن
جلسۀ پنجم: جمعبندی
منابع
Bury, J. B. (2010) The Idea of Progress / An inguiry into its origin and growth,
Spadafora, David (1990) The Idea of Progress in Eighteenth-Century Britain, Yale Historical Publications Series.
Nisbet, R (2017) History of the Idea of Progress, Routledge.
Chakrabarty, D (2007) Provincializing Europe: Postcolonial Thought and Historical Difference, Princeton University Press.
Young, RJC (1990) White mythologies, Routledge.
@isa_ctc
آرش حیدری
ایدۀ پیشرفت یکی از مفروضاتِ بنیادینِ مدرنیته است. مطابق با این فرض اکنون همواره از گذشته پیشرفتهتر و نسبت به آینده عقبماندهتر است. با این منطق، تغییر و حرکت امری خطی است که در جهتی مشخص اتفاق میافتد؛ منطق این تغییر از وضعیتِ بدتر به بهتر یا از وضعیتِ پستتر به متعالیتر است؛ منطقِ تغییر پیشرونده است و قابل بازگشت نیست و مهمتر از همه جبری و ضروری است. به این ترتیب تغییر در جهتی از پیش مشخص و به صورت جبری و خطی اتفاق میافتد. این منطق، منطقی جهانگیر است و همۀ بشریت را در بر میگیرد و جهان میباید بر اساس این ایدۀ پیشرفت متحول شود تا آدمی بر جهان سروری یابد.
منطق توسعه بر بنیاد ایدۀ پیشرفت سوار شده است. ایدۀ پیشرفت و منطق توسعه امروزه جزو بدیهیترین چیزها در حکمرانی و زندگیِ روزمره هستند. ایدئولوژیِ موفقیت حول ایدۀ پیشرفت سامان یافته است و بدل به منطقِ تربیتی گشته است. منطق توسعه و فهم آن ذیل ایدۀ پیشرفت هستۀ مرکزی حکمرانی و شکلبندیِ دولتها است. چنین درکی از زمان بنیان نوعی سیاست را ریخته است که در صدد است اکنون را به آیندهای مقدر پیوند بزند لذا اکنون همیشه برهۀ حساس کنونی و پیچ تاریخی است. گذرگاهی که بنا است راه به آیندهای درخشان ببرد. هندسۀ حیات اجتماعی ذیل این ایدئولوژی یا در خدمت این قطار پیشرونده است و یا خارج از ریل. مطابق با این ایدئولوژی، وظیفۀ عقل، آگاهی و سیاست حفظ حرکت قطار در ریل توسعه است از این حیث هر شکلی از بیرونِ این مسیر بودن به معنای نوعی آسیب و ناهنجاری است که باید بهنجار شود.
مسئلۀ اصلیِ درسگفتار حاضر این است که چگونه ایدئولوژی توسعه و ایدۀ پیشرفت (که فراگیرترین ایدئولوژیِ حاکم بر جهان است) منطقی فرودستساز دارد و بدل به نیرویی علیه زندگی میگردد. از دل این ایدئولوژی است که خودِ زندگی در بسگانگیها و تمایزهایش بدل به مادۀ خامی میشود که باید در خدمتِ امری استعلایی به نام پیشرفت درآید. دقیقاً در همین نقطه است که میتوان منطقِ فرودست شدن را توضیح داد و نسبتش را با ایدۀ پیشرفت توضیح داد. برآمدن نولیبرالیسم، هضم شدنِ زندگی در منطقِ بازار وخلق کردن مجموعۀ بزرگی از فرودستان را میتوان در چارچوبِ ایدۀ پیشرفت و ایدئولوژیِ توسعه رؤیتپذیر کرد و خشونتِ افسارگسیختۀ آن علیه زندگی را آشکار کرد.
جلسۀ اول: تاریخِ برآمدن ایدۀ پیشرفت
جلسۀ دوم: ایدۀ پیشرفت و فهم زمان
جلسۀ سوم: ایدۀ پیشرفت و منطق توسعه
جلسۀ چهارم: ایدۀ پیشرفت و فرودستشدن
جلسۀ پنجم: جمعبندی
منابع
Bury, J. B. (2010) The Idea of Progress / An inguiry into its origin and growth,
Spadafora, David (1990) The Idea of Progress in Eighteenth-Century Britain, Yale Historical Publications Series.
Nisbet, R (2017) History of the Idea of Progress, Routledge.
Chakrabarty, D (2007) Provincializing Europe: Postcolonial Thought and Historical Difference, Princeton University Press.
Young, RJC (1990) White mythologies, Routledge.
@isa_ctc
🔺فراخوان ثبت نام دورههای تخصصی زمستان 1398
مرکز آموزش های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه شناسی ایران، دوره های آموزشی فلسفه و نظریه اجتماعی، نظریه ها و بینشهای جامعه شناسی، روش ها و فنون پژوهش را در فصل زمستان 1398 برگزار میکند.
برنامه دوره ها را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران مشاهده کنید.
https://bit.ly/2tHw2Kf
@iran_sociology
مرکز آموزش های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه شناسی ایران، دوره های آموزشی فلسفه و نظریه اجتماعی، نظریه ها و بینشهای جامعه شناسی، روش ها و فنون پژوهش را در فصل زمستان 1398 برگزار میکند.
برنامه دوره ها را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران مشاهده کنید.
https://bit.ly/2tHw2Kf
@iran_sociology
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - فراخوان ثبت نام دورههای تخصصی زمستان 1398
انجمن جامعه شناسی ایران - www.isa.org.ir
Forwarded from مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
دانش پژوهان عزیز
کلیه کلاسهای انجمن جامعه شناسی ایران، امروز کنسل می باشد.
مدیریت مرکز
کلیه کلاسهای انجمن جامعه شناسی ایران، امروز کنسل می باشد.
مدیریت مرکز
طرح درسگفتار
این دوره قرار است به لویاتان، اثر توماس هابز، فیلسوف سیاسیِ دورانساز مدرنیته بپردازد. اگر آثار ماکیاوللی متوقف در سطحِ «تمهیداتی» بود برای عبور به مدرنیتۀ سیاسی، هابز، مهمترین و نظاممندترین گذار را در پرتوِ لویاتان و از خلالِ تعاریفِ بدیعی از سیاست، قدرت، حق، انسان و دولت ممکن کرد. لویاتان عظیمترین دفاعیۀ حقوقی از دولتِ مطلقه در تاریخ اندیشۀ سیاسی است. هابز، در مقام فیلسوفی جامعالاطراف، پژوهشهای گستردهای در راستای تأسیس نظام مفاهیمِ نوینی در حقوق و سیاست انجام داد تا به اتکای آن، متافیزیکی جدید برای تألیفِ نظریۀ حقوقیِ دولتِ مدرن فراهم کند. متافیزیکی که در خصمِ با آموزههای باستانی سیاست سامان داده شده بود، بیش از هرچیز، تمهیددهندۀ آموزۀ اخلاقِ اطاعت و فرمانبرداری در برابر آموزۀ اخلاقِ سلطهستیزانۀ جمهوریخواهی کلاسیک بود. نزد هابز، لحظۀ تأسیس سیاست، درست برخلافِ ماکیاوللی، نه حفظِ لحظۀ تنشآلود و متعارضِ طبایعِ حاکم و محکوم، که برعکس، لحظۀ پایانپذیریِ خصومتها و تنشها و تعارضهاست. علمِ سیاستِ هابزی، اساساً علمِ وضعِ مدنی است و نظام اصطلاحاتِ آن، صرفاً در شرایطِ وضعِ مدنی که در برابر وضعِ طبیعی است کار میکند: در شرایطِ یکدستی حقوقی همگان؛ همۀ این حقوق البته به محضِ تحقق، با انگیزۀ بقا و علیه «زندگیِ کوتاهِ ترسآلود»، آزادانه به حاکمی تفویض میشود که در «میثاقی اجتنابناپذیر»، در مطلقیتِ تمام، مسئولیتِ حراست از این میثاقِ تضمینکنندۀ «زندگیِ مدنی در شرایط غیرجنگی» را بر عهده دارد. حقِ انحصاریِ مجازات، سرکوب، و کشتن، به حاکم به مثابۀ «انسانِ مصنوعی» که قرار است «هیولاتر از هر هیولایی»، و ترسناکتر از هر ترسانندۀ ممکنی، وانهاده میشود تا ترسِ طبیعیِ «همه از همه» را به ترسِ مدنیِ «همه از یکی» ارتقاء دهد. این وضعِ طبیعیِ پیشامدنی است که «ترس» از «مرگ» و «جنگِ بیپایان» را همچون مصالحی برای توجیه حقوقیِ دولت فراهم میکند. لویاتان اما در مقام انسانِ مصنوعی که از همگان بزرگتر و محاط بر آنهاست، تنها موجودی است که «آزادیِ» در وضعِ طبیعی را در وضعِ مدنی و در قالبِ «حق حاکمیت» حفظ میکند: حقِ کیفر، جنگ و مرگ. گو آنکه شرطِ تحققِ «جامعه» و «سیاست»، وضعِ مدنیِ تأسیسیِ میثاقمحوری است که بر شانههای «التزام» و «کیفر» استوار شده است. این دوره در 15 جلسه میکوشد در دو سطح موازی پیش برود: ضمنِ ترسیمِ مقدماتیِ اضلاعِ اندیشۀ علمی، فلسفی، و بیش از همه حقوقی و سیاسی هابز، به خوانشِ بینامتنیِ این اثر کلاسیک و گفتگو با میراث قدمایی و مدرنِ فلسفه سیاسی، عطف به دستاوردهای مهمترین جریانهای پژوهشی معاصر بپردازد.
@isa_ctc
این دوره قرار است به لویاتان، اثر توماس هابز، فیلسوف سیاسیِ دورانساز مدرنیته بپردازد. اگر آثار ماکیاوللی متوقف در سطحِ «تمهیداتی» بود برای عبور به مدرنیتۀ سیاسی، هابز، مهمترین و نظاممندترین گذار را در پرتوِ لویاتان و از خلالِ تعاریفِ بدیعی از سیاست، قدرت، حق، انسان و دولت ممکن کرد. لویاتان عظیمترین دفاعیۀ حقوقی از دولتِ مطلقه در تاریخ اندیشۀ سیاسی است. هابز، در مقام فیلسوفی جامعالاطراف، پژوهشهای گستردهای در راستای تأسیس نظام مفاهیمِ نوینی در حقوق و سیاست انجام داد تا به اتکای آن، متافیزیکی جدید برای تألیفِ نظریۀ حقوقیِ دولتِ مدرن فراهم کند. متافیزیکی که در خصمِ با آموزههای باستانی سیاست سامان داده شده بود، بیش از هرچیز، تمهیددهندۀ آموزۀ اخلاقِ اطاعت و فرمانبرداری در برابر آموزۀ اخلاقِ سلطهستیزانۀ جمهوریخواهی کلاسیک بود. نزد هابز، لحظۀ تأسیس سیاست، درست برخلافِ ماکیاوللی، نه حفظِ لحظۀ تنشآلود و متعارضِ طبایعِ حاکم و محکوم، که برعکس، لحظۀ پایانپذیریِ خصومتها و تنشها و تعارضهاست. علمِ سیاستِ هابزی، اساساً علمِ وضعِ مدنی است و نظام اصطلاحاتِ آن، صرفاً در شرایطِ وضعِ مدنی که در برابر وضعِ طبیعی است کار میکند: در شرایطِ یکدستی حقوقی همگان؛ همۀ این حقوق البته به محضِ تحقق، با انگیزۀ بقا و علیه «زندگیِ کوتاهِ ترسآلود»، آزادانه به حاکمی تفویض میشود که در «میثاقی اجتنابناپذیر»، در مطلقیتِ تمام، مسئولیتِ حراست از این میثاقِ تضمینکنندۀ «زندگیِ مدنی در شرایط غیرجنگی» را بر عهده دارد. حقِ انحصاریِ مجازات، سرکوب، و کشتن، به حاکم به مثابۀ «انسانِ مصنوعی» که قرار است «هیولاتر از هر هیولایی»، و ترسناکتر از هر ترسانندۀ ممکنی، وانهاده میشود تا ترسِ طبیعیِ «همه از همه» را به ترسِ مدنیِ «همه از یکی» ارتقاء دهد. این وضعِ طبیعیِ پیشامدنی است که «ترس» از «مرگ» و «جنگِ بیپایان» را همچون مصالحی برای توجیه حقوقیِ دولت فراهم میکند. لویاتان اما در مقام انسانِ مصنوعی که از همگان بزرگتر و محاط بر آنهاست، تنها موجودی است که «آزادیِ» در وضعِ طبیعی را در وضعِ مدنی و در قالبِ «حق حاکمیت» حفظ میکند: حقِ کیفر، جنگ و مرگ. گو آنکه شرطِ تحققِ «جامعه» و «سیاست»، وضعِ مدنیِ تأسیسیِ میثاقمحوری است که بر شانههای «التزام» و «کیفر» استوار شده است. این دوره در 15 جلسه میکوشد در دو سطح موازی پیش برود: ضمنِ ترسیمِ مقدماتیِ اضلاعِ اندیشۀ علمی، فلسفی، و بیش از همه حقوقی و سیاسی هابز، به خوانشِ بینامتنیِ این اثر کلاسیک و گفتگو با میراث قدمایی و مدرنِ فلسفه سیاسی، عطف به دستاوردهای مهمترین جریانهای پژوهشی معاصر بپردازد.
@isa_ctc
طرح درس جامعهشناسی درمانی (میدانی)
١- جامعهشناسی درمانی چیست؟:
تعریف، تاریخ، اهداف، اصول، استراتژیهای دیالکتیکی،
جامعهشناسی درمانی و جامعهشناسی عملی،
٢- تبارشناسی نظری و پارادایمی:
الف: پارادایم انسجامی، دیالکتیک سازگاری،
ب: پارادایم تضادی، دیالکتیک براندازی/ دیالکتیک آنارشیستی،
پ: پارادایم تفسیری، (دیالکتیک چنداسلوبی) دیالکتیک برسازی /دیالکتیک پرگمتیستی /آنارشیسم (سندیکالیسم) پرگمتیستی،
٣- امکانات کاربست عملی جامعهشناسی درمانی در ایران: فرصتها و تهدیدها.
@isa_ctc
١- جامعهشناسی درمانی چیست؟:
تعریف، تاریخ، اهداف، اصول، استراتژیهای دیالکتیکی،
جامعهشناسی درمانی و جامعهشناسی عملی،
٢- تبارشناسی نظری و پارادایمی:
الف: پارادایم انسجامی، دیالکتیک سازگاری،
ب: پارادایم تضادی، دیالکتیک براندازی/ دیالکتیک آنارشیستی،
پ: پارادایم تفسیری، (دیالکتیک چنداسلوبی) دیالکتیک برسازی /دیالکتیک پرگمتیستی /آنارشیسم (سندیکالیسم) پرگمتیستی،
٣- امکانات کاربست عملی جامعهشناسی درمانی در ایران: فرصتها و تهدیدها.
@isa_ctc