مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
3.14K subscribers
1.01K photos
11 videos
4 files
213 links
کانال رسمی مرکز آموزش‌های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه‌شناسی ایران
ارتباط با ما:
تلگرام: @Sociology1394
ایمیل: Isa.ctc.1394@gmail.com
Download Telegram
جامعهٔ ایرانی همچنان در کشاکش مشروطیت
مسعود زمانی مقدم

در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه با امضای فرمان مشروطیت، مطالبهٔ مشروطه‌خواهان را پذیرفت و زمینهٔ تشکیل مجلس شورای ملی فراهم شد. این برای نخستین بار در طول تاریخ سیاسی ایران بود که به مردم و گروه‌های قومی و اجتماعی به‌صورت قانونی اجازه مشارکت سیاسی داده می‌شد و قدرت شاه محدودیت می‌یافت.

اگرچه با برپایی مشروطیت، «بسیاری از مقررات و سنن ظالمانه دوران قدیم از بین رفت، ولی چون در ایران این نهضت ریشه عمیق اجتماعی نداشت پس از مشروطیت، باز بسیاری از مرتجعین و فئودال‌ها در لباس مشروطه‌خواهی در دستگاه حکومتی راه یافتند، و از سیر دموکراسی و آزادی به نفع اکثریت، جلوگیری کردند». در آن ایام، ناظم‌الاسلام از عدم تساوی مردم در برابر قوانین مملکتی شکایت می‌کند و می‌گوید: «مشروطه یا جمهوری، مقصود از هردو یکی است. چه جمهوری یکی از افراد و صور حکومت مشروطه است، و مراد از مشروطه سلطنت عمومی و سلطنت ملی است. بنای اسلام بر مساوات است و حال آن‌که می‌بینیم دزد اگر از فقرا باشد او را می‌کشند و دهنۀ توپ می‌بندند و اگر از اغنیا باشد از او پولی می‌گیرند و او را مرخص می‌کنند و اگر آقازاده باشد ... با او همراهی می‌کنند». در مقاله‌ای که در شماره ۲۲ صور اسرافیل در سال ۱۲۸۶ منتشر شد نیز یک ایرانی انتظارات خود را از آزادی و مشروطیت چنین بیان می‌کند: «مشروطه یعنی عدالت، مشروطه یعنی رفع ظلم، مشروطه یعنی آسایش رعیّت، مشروطه یعنی آبادی مملکت». ولی همین‌که انتخابات پایان می‌پذیرد، می‌بیند برگزیدگان، در حقیقت نماینده اکثریت نیستند و از درد دل مردم و نیازمندی‌های خلق به کلّی بی‌خبرند. می‌بیند در انتخابات وکلای خوب، جز به عظم بطن (شکم گنده)، کلفتی گردن، بزرگی عمامه، بلندی ریش و زیادی اسب و کالسکه دقت نکرده‌اند». و در همان دوره است که ایرج میرزا با طنز و کنایه به اوضاع نابسامان و آشفتهٔ سیاسی و اجتماعی ایران و اخلاق سیاستمداران در اواخر قاجاریه اشاره می‌کند: «سیاست‌پیشه مردم، حیله‌سازند / نه مانند من و تو پاک‌بازند / تمامًا حقه‌باز و شارلاتانند / به هرجا هرچه پاش افتاد آنند / به هر تغییرِ شکلی مستعدند / گهی مشروطه گاهی مستبدند».

اما سوال این است که چرا پس از ۱۱۷ سال از امضای این فرمان و فراز و نشیب‌های اجتماعی-سیاسی بسیاری که ایران تجربه کرد، کماکان ما با چالش‌های عمیق دولت-ملت روبرو هستیم؟ چرا جامعهٔ مدنی پس از این سال‌ها همچنان ناراضی و معترض و برآشفته است؟ چرا مسأله قانون‌ که در مشروطه مطرح شد هنوز هم در جامعه ایران تحقق کامل نیافته است؟ مسأله‌ای که زمینه‌ساز بسیاری از مسائل دیگر است. چرا توسعه در ایران نامتوازن و غیرعقلانی بوده؟ چرا فرآیند دموکراسی‌خواهی در این مدت با این همه چالش و مانع روبه‌رو بوده است؟

باید گفت که انحراف در ذات انقلاب‌ها و جنبش‌ها است؛ زیرا وضعیت انقلابی و جنبشی همواره پایدار نخواهد ماند و به محض اینکه انقلاب به ثبات بینجامد، زمینه برای انحراف از ایدئال‌ها و آرمان‌های آن فراهم می‌شود. اما انحراف از یک پدیده ذاتاً و الزماً به معنای انحطاط و زوال نیست، بلکه تنها برگشتن در مسیری مشخص است که صرفاً در آن مسیر با عنوان انحطاط تعریف می‌شود و چه‌بسا در مسیر و زمینه‌ای دیگر چنین انحرافی تنها به معنای اصلاح و حتی بهبود و رشد تلقی شود. حال باید پرسید انحراف از آرمان‌های دو انقلاب مهم در ایران معاصر، یعنی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، در عمل چه پیامدهایی داشته‌اند. آیا این انحراف‌ها مثبت بوده‌اند یا اینکه انحرافی در انحرافی دیگر بوده‌اند که تنها وضعیت را پیچیده‌تر کرده‌اند و مردم را سرگردان‌تر؟ آیا وجود انحراف‌های مکرر در این دو انقلاب موجب بروز پدیده‌ای در بین مردم ایران نشده که نیچه آن را نهیلیسم می‌نامد؟ یعنی بی‌اعتمادی گستردهٔ مردمی به خود آرمان‌ها و ناامیدی از جای پایی قابل اتکا برای ایستادن. آیا تراژدی بنیادین این دو انقلاب همین وضعیت نسبتاً نیهیلیستی که ناخواسته در پی آن‌ها آمده نیست؟

در نتیجه، به نظر می‌رسد که ما در جامعهٔ ایرانی همچنان مسئلهٔ مشروطیت را حل نکرده‌ایم و هنوز هم درگیر آن هستیم. ظاهراً فراتر از مشروطه به جمهوری گام نهاده‌ایم، اما در عمل حتی اصول مشروطه را نیز نهادینه نکرده‌ایم. رابطۀ دولت-ملت در ایران همچنان تنش‌آمیز و نامناسب است. به‌ویژه در سال‌های اخیر نظام سیاسی عملاً در برابر تغییرات اجتماعی مقاومتی غیرزمینه‌مند در پیش گرفته است که به شکاف دولت-ملت دامن زده است. تنها را برو‌ن‌رفت از این وضعیت، حکمرانیِ معطوف به همان آرمان‌های دو انقلاب است؛ یعنی بازگشت به قانون‌مداری، تحدید قدرت نظام سیاسی در تناسب با جامعۀ مدنی، و اهمیت دادن به خواسته‌های مردمی.

پی‌نوشت: جملات داخل گیومه برگرفته از کتاب تاریخ اجتماعی ایران، نوشتۀ مرتضی راوندی، هستند.
@isa_ctc
@masoudzamanimoghadam
درباره کتاب خوانش کتاب قواعد روش جامعه‌شناسی
مدرس: دکتر محمد عاملی

کتاب قواعد روش جامعه شناسی  نخستین بار در سال ۱۸۹۵ منتشر شد.به تعبیری این کتاب دومین اثر کلاسیک دورکیم بعد از تقسیم کار محسوب می شود.اما نکته‌ای که این کتاب را از دیگر آثار دورکیم متمایز می سازد ماهیت صرفا نظری این کتاب است. قواعد روش جامعه شناسی برخلاف دیگر آثار دورکیم تقریری در باب یک واقعیت  اجتماعی مانند تقسیم کار یا خودکشی نیست بلکه موضوع کتاب خود علم جامعه شناسی و«قواعد روش» مورد استفاده در این علم نوظهور است.  با در نظر داشتن این موضوع کتاب قواعد روش جامعه شناسی را باید نخستین کتاب متاتیوریک در جامعه شناسی دانست. دورکیم در این اثر خود سعی دارد مرزهای علم جامعه شناسی را از دیگر علوم مجاور نظیر روان شناسی و فلسفه  متمایز سازد و از این حیث باید قواعد روش جامعه شناسی را نوعی بیانه استقلال علم جامعه شناسی در برابر سایر مدعیان دانست.
@isa_ctc
گفتارهایی مقدماتی در
جامعه‌شناسی موسیقی

جامعه‌شناسی موسیقی، شاخه‌ای از جامعه‌شناسی است که به بررسی جنبه‌های مختلف موسیقی در جامعه، و تأثیروتأثر جامعه و موسیقی می‌پردازد. در این عرصه موسیقی پدیده‌ای اجتماعی تلقی می‌شود و به ارتباط بین آن و سایر مفاهیم جامعه‌شناسی نظیر قشربندی اجتماعی، سبک زندگی، جنبش‌های اجتماعی، شکاف نسلی، جنسیت، دینداری، سن، گروه‌های اجتماعی، شادی، انسجام اجتماعی و غیره در جهان جدید و زندگی امروزی توجه می‌شود. 
هدف اصلی این دوره آشنایی مقدماتی با شاخه جامعه‌شناسی موسیقی و مهم‌ترین موضوعاتی پژوهشی در آن است. در این راستا بر سه مرحله تولید، محتوا و مصرف موسیقی تأکید می‌شود و برای هر مرحله، یک یا دو مقاله مورد بررسی و بحث قرار می‌گیرد. 

• عناوین بحث‌ها
-جلسه نخست: جامعه‌شناسی موسیقی: ترسیم چشم‌انداز
DOWD, T. J. (2007). The sociology of music. 21st Century Sociology, II-249-II-260.
Dowd, T. J. (2002). Introduction: Explorations in the sociology of music. Poetics, 30(1-2), 1-3.

-جلسه دوم: تولید موسیقی
Dowd, T. J. (2004). Production perspectives in the sociology of music. Poetics, 32(3-4), 235-246.

-جلسه سوم: محتوای موسیقی
Fried, C. B. (1999). Who's afraid of rap: Differential reactions to music Lyrics1. Journal of Applied Social
Kozman, C., Selim, A., & Farhat, S. (2021). Sexual objectification and gender display in Arabic music
-جلسه چهارم: مصرف موسیقی
Prior, N. (2013). Bourdieu and the sociology of music consumption: A critical assessment of recent
Peterson, R. A. (1992). Understanding audience segmentation: From elite and mass to omnivore and univore. Poetics, 21(4),243-258.
North, A. C., Hargreaves, D. J., & Hargreaves, J. J. (2004). Uses of music in everyday life. Music Perception, 22(1), 41-77.

• مخاطبان
-همه علاقه‌مندان به جنبه‌های اجتماعی موسیقی به‌ویژه:
-دانشجویان رشته موسیقی
-دانشجویان علوم اجتماعی
-کارورزان و خالقان آثار موسیقایی
-فعالان عرصه‌های هنری و فرهنگی

@isa_ctc
برگی از تقویم تاریخ

۲۵ امرداد زادروز محمدامین قانعی‌راد

(زاده سال ۱۳۳۴ تهران – درگذشته ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ تهران) جامعه‌شناس، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران

او در رشته انسان‌شناسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و در گرایش پژوهشگری اجتماعی، کارشناسی ارشد گرفت.
وی تا دو سال پس از پایان دوره دکترا به علت مخالفت با انتقالش به وزارت علوم در سمت مدیریت بیمارسان باقی ماند و نهایتا در سال  ۱۳۷۷ به مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور منتقل شد و تا پایان زندگی در این مرکز باقی ماند.

گزیده آثار:
ساختار مدیریت نظام علمی کشور تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۲.
نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲.
ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظام‌های اجتماعی - اقتصادی در ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۲.
تبارشناسی عقلانیت مدرن (قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی) ویراسته بیژن عبدالکریمی. تهران: انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۸۱.
جامعه‌شناسی رشد و افول علم در ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۴.
تعاملات و ارتباطات در اجتماع علمی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۵.
مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان. تهران: راه دان ۱۳۸۹.
تحلیل فرهنگی صنعت. تهران: پژوهشگاه هنر، فرهنگ و ارتباطات ۱۳۸۸.
جامعه‌شناسی کنشگران علمی در ایران. با همکاری فرهاد خسروخاور. تهران: نشرعلم ۱۳۹۰.
هابرماس و روشنفکران ایرانی. با همکاری علی پایا تهران: طرح‌نو
گفتمان‌های دگرواره در علوم اجتماعی آسیا (پاسخ‌هایی به اروپامحوری)، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول: تابستان ۱۳۹۳
شبکه سیاستی علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
پیمایش علم و جامعه، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
الگوی چهار وجهی برای ارزیابی توسعه علوم انسانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟ پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، زمستان ۱۳۹۶
زوال پدرسالاری: فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی، نقد فرهنگ ۱۳۹۶
اخلاقیات شعوبی و روحیه علمی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، تابستان ۱۳۹۷
پیدایش روشنفکر گفتگویی در ایران، مطالعه‌ای تاریخی از روشنفکران سکوت تا روشنفکران ارتباطی (مجموعه مقالات و چند گفتگو) تهران، انتشارات آگاه ۱۳۹۷.

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#محمد_امین_قانعی_راد
@isa_ctc

#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه‌شناسی_ایران
جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام با شماره ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹ و یا آیدی @Sociology1394 تماس حاصل فرمائید.

@isa_ctc
📚 طرح کلی دورۀ «زبان انگلیسی تخصصی علوم اجتماعی»

🔶 مدرس: مسعود زمانی مقدم (دکتری جامعه‌شناسی و مترجم)

💡 در این دوره با استفاده از منابع معتبر انگلیسی، زبان تخصصی علوم اجتماعی آموزش داده می‌شود و بر اساس خواندن و بررسی متن‌های جامعه‌شناختی به زبان انگلیسی، مروری بر مبانی جامعه‌شناسی و صدها مفهوم اساسی آن خواهد شد. تمرین‌ها و آزمون‌هایی در این دوره گنجانده شده است که جدای از جلسات دوره می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرند. همچنین حضور در این دوره می‌تواند به تقویت زبان عمومی شرکت‌کنندگان کمک کند.

🟪 در این دوره، که در چند ترم برگزار خواهد شد، مفاهیم انگلیسی تخصصی علوم اجتماعی در مباحث زیر آموزش داده خواهند شد:
🔹 چشم‌اندازهای جامعه‌شناختی (دعوت به جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسان و پژوهش)
🔹 فرهنگ و جامعه (فرهنگ، اجتماعی‌شدن)
🔹 ساختارهای اجتماعی (ساختار اجتماعی و جامعه، گروه‌ها و سازمان‌های رسمی، انحرافات و کنترل اجتماعی)
🔹 نابرابری اجتماعی (قشربندی اجتماعی، نابرابری‌های نژادی و قومی، نابرابری‌های جنسیتی و سنی)
🔹 نهادهای اجتماعی (خانواده، آموزش، سیاست، اقتصاد، دین و ورزش)
🔹 تغییرات اجتماعی (جمعیت و شهرنشینی، تغییرات و جنبش‌های اجتماعی و رفتار جمعی)

@isa_ctc
#یادداشت_ماه

🔸نهاد علم و دانشگاه در مخاطره جدی

🔸سید حسین سراج‌زاده
مهدی خویی:
«من مهدی خویی، معلم جامعه‌شناسی در‌ دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش می‌داند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد می‌دید، بعداز ۷ سال تدریس نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) گرفته‌ام و از خانه‌‌ام یعنی دانشگاه درحال رانده شدن هستم و مستأصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»
متاسفانه اخراج  استادان با سواد و توانمند علوم انسانی و اجتماعی که با اخراج محمد فاضلی و رضا امیدی در تابستان سال گذشته آعاز شد، ادامه پیدا کرده و دامن دیگرانی همچون آرمین امیر، مهدی خویی و چه بسا دیگرانی را که هنوز خبرش منتشر نشده، گرفته است.
فاجعه بار اینکه، این استادان از باسواد ترین و متعهد ترین استادان جوان هستند، که اتفاقا بر اساس همین دانش و تعهد خود، کار علمی و دانشگاهی خود را با مسائل اجتماعی بحرانی جامعه ایران مرتبط کرده و درباره این مسائل مشفقانه و مصلحانه سخن کارشناسانه و طبعا انتقادی می گویند و نمونه های بسیار خوبی از ایده "ارتباط دانشگاه با جامعه" هستند که در دانشگاه ها برایش دفتر و دستک راه انداخته ایم و شعارش را می دهیم.

ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه‌شناسی_ایران
#یادداشت_ماه

🔸پیامدهای فرهنگی و اجتماعی الزام قانونی حجاب

🔸سعید معیدفر

نوع پوشش و آرایش بدن بخشی از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی است و مانند همه اجزای فرهنگ، از جامعه‌ای به جامعه دیگر و در درون هر جامعه، از خرده فرهنگی به خرده فرهنگی دیگر و در عین‌حال، از زمانی به زمان دیگر تغییر می‌کند. در کشور ما نیز نوع پوشش در میان اقوام و مناطق مختلف فرهنگی کشور از دیرباز تنوع بسیاری داشته و در طی زمان نیز تغییرات فراوانی کرده است. یکی از تالی فاسدهای شکل‌گیری دولت مدرن در کشورهایی مانند ایران همیشه این بوده است که تنوعات فرهنگی از جمله نوع پوشش و آرایش را نادیده گرفته و مانند یکسان‌سازی در امور زیرساختی، اقتصادی و آموزشی درصدد برآمده تا یک قالب خاص پوشش و آرایش را به همگان تحمیل نماید. بر این اساس، تاکنون چندین بار دولتها از آغاز قرن چهاردهم در یک شکل‌سازی پوشش و آرایش مردم علی‌رغم تنوع فرهنگی، قومی و طبقاتی اهتمام جدی نموده اند و لایحه اخیر دولت و قوه قضائیه به مجلس و تصویب ویژه آن در یکی از کمیسیون‌های آن نیز در ادامه چنین رویکردی بوده است. در واقع، دولتها در صد سال اخیر با رویکردی ایدئولوژیک تلاش کرده اند تا با مداخله در حوزه فرهنگ و ارزشهای اجتماعی، آدمک‌های مورد نظر خود را تولید و ترویج کنند.

ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@isa_ctc
@iran_sociology

#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه‌شناسی_ایران
#استقلال_دانشگاه_و_آزادی_آکادمیک

🔸جسم دانشگاه را تصرف می‌کنند اما روح آن را هرگز

سعید معیدفر
مصاحبه و گزارش: الناز شیری

تولید اندیشه و توسعه‌ی علمی به خارج از دانشگاه منتقل شده است. شرایط اجتماعی باعث شده تا مهاجرت از سطح نخبگان به سطح توده‌ی مردم برسد و به شکل اندیشه‌ی فرار تجلی کند.
پرسش: دانشگاه همیشه علاوه بر فعالیت‌های علمی همراه با تحولات جامعه حرکت کرده است و حضور مؤثری داشته است. چه چیزی باعث می‌شود همراهی دانشگاهیان با جامعه برای سیستم خوشایند نباشد و موجبات برخورد با آنان را فراهم آورد؟ در ضمن آیا چنین حقی برای سازمان‌های خارج از دانشگاه وجود دارد که با دانشگاهیان به دلیل احساس مسئولیت برخوردی صورت گیرد؟
پاسخ: دانشگاه اگرچه کانونی برای رشد و نمو اندیشه و علم بوده، کارکردهای دیگری هم داشته است. در کشوری مثل ایران علاوه بر اینکه دانشگاه مکانی برای پرورش تخصص‌های مختلف در حوزه‌ی صنعت، اداری، همچنین تربیت دولتمرد، معلم و دبیر برای سطوح مختلف آموزشی است و در کنار فعالیت‌های علمی به سازمان‌های دیگر یاری رسانده است، مانند همه‌ی کشورهای دیگر، دانشگاهیان و بخصوص دانشجویان نقش مهمی در جنبش‌ها و تحولات اجتماعی ایفا می‌کنند.

ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@isa_ctc
@iran_sociology
📕 شروع دوره‌های آموزشی فصل پاییز در مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه‌شناسی ایران
کارگاه آموزش عملی نگارش مقاله با روش مرور نظام‌مند

مسعود زمانی مقدم

در سال‌های اخیر به دلیل حجم و انباشت روزافزون پژوهش‌های علمی، ضرورت و ارزش مقالات مروری بیش‌از‌پیش شده است. از این‌رو، مقالات مروری برای پژوهشگران بسیار مهم‌اند و می‌توانند دانش و تسلط بر زمینۀ علمی تخصصی آن‌ها را افزایش دهند. مقالات مروری، بر اساس اهداف و داده‌های مختلف، شامل انواع متنوعی می‌شوند که مرور نظام‌مند یکی از آن‌هاست. به‌طور خلاصه، مرور نظام‌مند یعنی جستجوي جامع، کامل و منظمِ تحقیقات پیشین در باب موضوعی خاص و ترکیب و ارزیابیِ این تحقیقات بر اساس ضوابط مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای که در نهایت به ارائه پیشنهاداتی منجر می‌شود.

در این کارگاه مراحل عملی و گام‌به‌گام پژوهش مروری و نگارش مقالۀ علمی با روش مرور نظام‌مند آموزش داده می‌شود. این کارگاه به‌ویژه برای دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی می‌تواند مفید و مناسب باشد.
@isa_ctc
شرح مقدماتی دوره آموزشی «هنر غیررسمی و غیررسمی سازی هنری؛ اندیشه‌هایی در باب سیاست ورزی خلاقانه در فضای عمومی»

طی چند دهه اخیر و پس از بحث‌وجدل‌های فراوان به نظر می‌رسد نوعی توافق جمعی بر سر کارکردهای سیاسی-اجتماعی هنر حاصل‌شده است. جامعه‌شناسی و نظریه مارکسیستی هنر که همواره در سایه فلسفه هنر غرب و نظریه روان‌کاوی قرار داشتند، به‌تدریج از سایه بیرون آمدند و جنبه‌هایی تازه از کارکرد مدیوم‌های هنری را آشکار کردند. وقایع‌نگاری کرونولوژیکال تاریخ هنر، جای خود را تا حدی به حوزه‌های تازه تأسیسی چون تاریخ اجتماعی هنر، تاریخِ تاریخ هنر، تاریخ فلسفه هنر و فلسفه فلسفه هنر داد. امروز ظاهراً یک توافق جمعی شکل گرفته است که هنر ابزاری است که می‌تواند لَه یا علیه فلان قدرت یا ایدئولوژی حاکم قرارگرفته و موجب تقویت یا حتی تغییراتی در آن شود. بااین‌حال شواهد نشان می‌دهد بین اتفاقاتی که طی چهار دهه اخیر در میدان هنر تحت عنوان هنر سیاسی و اکتیویسم هنری رخ‌داده است و آنچه پیش از آن، به‌خصوص در دهه‌های 60 و 70 میلادی در جریان بوده است تفاوت‌های آشکاری وجود دارد که به‌هیچ‌عنوان قابل‌چشم‌پوشی نیست. یعنی از دورانی که هنرمندان، بی‌نام و بانام در متن بسیاری از جنبش‌های سیاسی و اجتماعی قرار داشتند، مورد تعقیب قرار می‌گرفتند و حتی ممنوع از فعالیت، زندان و شکنجه می‌شدند و فعالیت‌های آن‌ها مخرب و ضد هنجار تلقی می‌شد تا امروز که کار به‌جایی رسیده است که بسیاری از نهادهای رسمی و حکومتی در سراسر جهان در شمایل حمایت از هنرِ سیاسی ظاهر می‌شوند و هنرمندان را مستقیم یا غیرمستقیم تشویق به تولید آثار با مضامینِ آشکارِ سیاسی می‌کنند تغییرات زیادی در میزان ارتباط و وابستگی هنرمندان با نهادهای مالی و سیاسی شکل‌گرفته است. امروزه هنرمند نه‌تنها می‌باید درگیر فعالیت‌هایی باشد که سیاسی و اجتماعی فرض می‌شود بلکه می‌باید آشکارا خود و فعالیتش را سیاسی بداند تا بفروشد و از حمایت‌های نهادی برخوردار شود. همین تمایز به ما چیزهایی در نسبت با تمایل قدرت‌های مستقر به از آن خودسازی و کنترلِ نَرم فعالیت‌های سابقاً رادیکال می‌گوید. این تغییر رویکرد مستقیماً وابسته به شکل‌گیری تغییرات در بسیاری از عرصه‌های جوامع است؛ تغییرات در سیاست‌های کلان اقتصادی و جهانی‌سازی و تغییرات در سیاست‌های کلان کنترلی و نظایر آن. بنابراین اصلاً عجیب نیست که علیرغم انتظارات از هنر معاصر و تغییر پارادایم ظاهری آن از «ارزش‌گذاری بر مبنای مادیت اثر» تا «ارزش‌گذاری بر مبنای کارکردهای سیاسی-اجتماعی»، هنر معاصر با نوعی بن‌بست یا «دور باطل» مواجه شده است. به‌بیان‌دیگر، تغییر جایگاه هنرمند از فردی شوریده و درگیر ذوق به کنشگری سیاسی و برخوردار از رسانه‌های نوین، موجب گسست هنرمند از ساختارهای کنترل‌کننده و «رهایی بخشی هنر» نشده است و جرقه‌ها و فعالیت‌های بعضاً مهمی هم که عموماً در دهه‌های 60 و 70 زده شد به‌سرعت رو به خاموشی گذاشت.
ناکامی هنر معاصر در زدودن قیدوبندهای میدان هنر و ناتوانی آن در تحقق وعده‌های سیاسی-اجتماعی اش، دلایل بسیاری دارد که من در نیمه اول این دوره آموزشی تلاش خواهم کرد به برخی از این دلایل بپردازم. در بخش دوم تلاشم معطوف به ارائه مبانی خواهد بود که گمان می‌کنم می‌تواند تا حدودی راهکار خروج از بن‌بست فعلی را نشانمان دهد. ازآنجاکه مبانی موردنظر به‌شدت وامدار برخی نظریه‌های «زیست غیررسمی» و «مطالعات شهریِ انتقادی» است، از این راهکار به تسامح می‌توان تحت عنوان «غیررسمی سازی هنر» و از نوع هنر موردنظر می‌توان به‌عنوان «هنر غیررسمی» یا «هنر مردمان عادی» یاد کرد؛ این همان هنری است که علیرغم فرازوفرودها، ضامن تداوم اثرگذاری نیروهای غیر بوروکراتیکِ مردمی در عرصه حکمرانی بر شهر بوده است. 
لازم است اشاره ‌کنم راهکاری که در بخش دومِ دوره آموزشی تحت عنوان «غیررسمی سازی هنر» ارائه خواهم داد، پروژه‌ای است در ابتدای راه برای اندیشیدن بیشتر در رابطۀ هنر با امر سیاسی، رابطۀ هنر با تغییر اجتماعی، رابطۀ هنر با زیست روزمره و درنهایت تأمل در عاملیت سیاسی-اجتماعی هنر در جامعه و زیست شهری؛ مقولاتی که به‌شدت می‌توان آن‌ها را در نسبت با اعتراضات و خیزش اخیر قرار داد و فهم کرد.

سرفصل عناوین جلسات:
جلسه اول) هنر و امکان تغییر اجتماعی از طریق پیام و زبان و مشترک

جلسه دوم) چالش‌هایی بر سر مفاهیم: هنرِ سیاسی، سیاست و امرسیاسی/ یک بررسی انتقادی: هنر انتقادی دهه هشتاد شمسی و مسئله‌ای به نام «مردم»

جلسه سوم) هنر و امکان تغییر اجتماعی از طریق تولید فضای تازه

جلسه چهارم) یک بررسی انتقادی: نقش هنر در تولید تهران

جلسه پنجم) هنر و امکان تغییر اجتماعی از طریق پیوند با زیست روزمره: استراتژی‌های تحلیل وضعیت توسط سیتواسیونیست ها
جلسه ششم) هنر و امکان تغییر اجتماعی از طریق پیوند با زیست روزمره: استراتژی‌های تغییر وضعیت توسط سیتواسیونیست ها و تأثیرات و کارکردهای امروزی‌اش

جلسه هفتم) زیست غیررسمی و سیاست ورزی غیررسمی: آیا بین هنر و زیبایی‌شناسی با سیاست ورزی‌های خلاقانه مردم در زیست روزمره پیوندی وجود دارد؟

جلسه هشتم) آیا زندگی روزمره و سیاست ورزی‌های خلاقانه مردم در فضای عمومی می‌توانند الگوهایی برای خروج از دور باطل سیاست وورزیِ هنر رسمی ارائه دهند؟ بررسی چند مطالعه موردی

جلسه نهم) جستجویی در سازوکارهای یک استراتژی خلاقانه و مؤثر: نقشه‌برداری تاکتیکی
@isa_ctc
طرح کلی دورۀ «جامعه‌شناسی انتقادی آموزش»
حسام حسین‌زاده

جامعه‌شناسی آموزش که به‌اشتباه با عنوان «جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش» وارد ادبیات علوم اجتماعی ایران شده است، جایگاه چندانی در آکادمی علوم اجتماعی ندارد. دروسی که در دانشگاه‌های مختلف با این عنوان تدریس می‌شوند، اغلب از یک منبع خاص، شناخته‌شده و تألیفی فارسی بهره می‌برند که بیشتر شکلی از مرور و گردآوری بی‌رویکرد نظریات این حوزه است تا منبعی نظام‌مند و استاندارد برای تدریس این درس. موازی با آکادمی، در جریان غیررسمی علوم اجتماعی انتقادی نیز با وجود پرداختن به موضوعات و حوزه‌های متفاوت، به جامعه‌شناسی انتقادی آموزش کمتر پرداخته شده است. به عبارت بهتر، ما هنوز نمی‌دانیم که برای نگاهی جامعه‌شناسانه و انتقادی به آموزش باید از دریچۀ کدام متون به مسئله نگاه کنیم.
دورۀ آموزشی «جامعه‌شناسی انتقادی آموزش» با الهام از جدی‌ترین منبع این حوزه، یعنی کتاب Sociology of Education: A Critical Reader انتشارات راتلج طراحی شده است. این کتاب که حاصل کار آلن سادُونیک و رایان کاگلِن است، از ۲۶ مقالۀ کلیدی این حوزه تشکیل شده که توسط نظریه‌پردازان متفاوت و سرشناس این حوزه در قالب چهار فصل جداگانه نوشته شده‌اند. این دورۀ آموزشی نیز در قالب چهار ترم جداگانه تعریف شده و بناست تک‌تک مقالات این کتاب در جلسات جداگانه‌ای موضوع ارائه و گفت‌وگو قرار گیرند. البته علاوه بر متونی که هر جلسه مبنای اصلی پیشبرد کلاس خواهد بود، تلاش می‌کنم با مثال‌هایی که حاصل ۶ سال کار پژوهشی‌ام در حوزۀ جامعه‌شناسی آموزش در ایران و ۸ سال معلمی در مقاطع دبستان، متوسطۀ اول و متوسطۀ دوم است، موضوعات و مفاهیم طرح‌شده را در زمینۀ اجتماعی و تاریخی خودمان معنادار کنم.

مخاطبان دوره:
مخاطبان این دوره نیز در نظرم دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی هستند و برخلاف اکثر مواقع، این‌بار زبانی نسبتاً آکادمیک خواهم داشت و تلاش می‌کنم نسبت به مفاهیم دقیق باشم تا امکان فهم و تخیل جامعه‌شناسانه برایمان پدید آید. توجه داشته باشید که این دوره برای مخاطبان عمومی (بدون مطالعه و دانش پیشینی در علوم اجتماعی) طراحی نشده است. اگر بتوانید منبع انگلیسی هر جلسه را بخوانید، حتما آورده های بیشتری خواهید داشت اما اگر نتوانید هم مشکلی برای شرکت در دوره ندارید چون هر مقاله را به جزئیات شرح خواهم داد.

سازمان مدرسه و فرایندهایش
این ترم به کندوکاو در سازمان مدرسه و پروسه های آن اختصاص دارد. طی این دوره با نوشته ها و ایده های آدام گاموران، والتر سکادا، کورا مارت، ریچارد اینگرسول، مورین هالینان، جینی اوکس، مایکل اپل، دیوید بیکر، جرالد لتندر، جیمز روزنبام، پل اتول، ویوید لاوین، تورستن دومینا و تانیا لوی دست و پنجه نرم خواهیم کرد.
جلسۀ اول: زمینه سازمانی تدریس و یادگیری
جلسۀ دوم: آیا واقعا کمبود معلم وجود دارد؟
جلسۀ سوم: گروه بندی دانش آموزان بر اساس توانایی ها
جلسۀ چهارم: بازارهای چه کسی؟ دانش چه کسی؟
جلسۀ پنجم: ملت ها علیه ملت ها
جلسۀ ششم: آموزش عالی برای همه
جلسۀ هفتم: شواهد جدید درباره دوره های پیش دانشگاهی
@isa_ctc