📃 فاجعۀ دولتی شدن نفت
✍️ #مهرپویا_اعلا
مصدق در همان یکی دو سال نخستوزیریاش چند رویۀ فاجعهبار را در ایران تقویت کرد که هنوز هم مغز اکثر فعالین سیاسی در ایران مطابق با آنها کار میکند:
اول توسل به همهپرسی برای دور زدن قانون و حقوق؛
دوم عادی جلوه دادن و حتی افتخار به نقض مالکیت؛
سوم پوپولیسم، قهرمانبازی، توسل قدرتطلبانه به مفهوم مبهمی به نام «مردم»، استفاده از ترور و لاتها برای پیشبرد اهداف سیاسی یا به طور خلاصه فاشیسم.
حقایق تاریخی را نباید به دعواهای سیاسی روزه آلوده کرد. نظر ما دربارۀ وقایع بعدی هر چه باشد مصدق حق انحلال مجلس را با برگزاری همهپرسی نداشت. تصور کنید نخستوزیر انگلیس وقتی ببیند در پارلمان اکثریت را از دست داده است همهپرسی برگزار کرده مجلس را منحل کند و خودش قدرت را در دست بگیرد، یا آنکه برود جلوی پارلمان میان هوادارانش آنها را با دست نشان دهد و بگوید «مجلس این است!» چنین کاری در انگلیس یا هر کشور با حداقلی از استقرار قانون حتی دور از تصور است. همین روش مصدق را محمدرضا پهلوی بعداً در جریان انقلاب سفید انجام داد و مفاد غیرقانونی و ناقض حق مالکیت آن را به رأی عمومی گذاشت. جمهوری اسلامی با همین شیوه در ۱۲ فروردین ۵۸ مستقر شد و امروز هم هواداران استبداد ناسیونالیستی در میان اپوزوسیون از چنین روشی دفاع میکنند. این یک تناقض است که تعطیلی دمکراسی را به رأی بگذارید. اگر منشأ مشروعیت سیاسی حاکمی «مردم» است، مردم در دموکراسیهای لیبرال رایج در دنیا به «اکثریت» ترجمه میشود. بنابراین حاکم وقتی اکثریت را از دست داد باید کنار برود. پادشاه انگلیس نمیگوید من پادشاهم چون مردم خواستهاند. ولی نخستوزیر انگلیس یا رئیسجمهور فرانسه چنین ادعایی دارند. پس وقتی اکثریت را از دست دادند باید کنار بروند. حالا منشأ مشروعیت مصدق چه بود؟ رأی اکثریت نمایندگان مجلس، که آن نمایندگان هم به نوبۀ خود مشروعیتشان را از اکثریت میگرفتند...
متن کامل را اینجا بخوانید
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #مهرپویا_اعلا
مصدق در همان یکی دو سال نخستوزیریاش چند رویۀ فاجعهبار را در ایران تقویت کرد که هنوز هم مغز اکثر فعالین سیاسی در ایران مطابق با آنها کار میکند:
اول توسل به همهپرسی برای دور زدن قانون و حقوق؛
دوم عادی جلوه دادن و حتی افتخار به نقض مالکیت؛
سوم پوپولیسم، قهرمانبازی، توسل قدرتطلبانه به مفهوم مبهمی به نام «مردم»، استفاده از ترور و لاتها برای پیشبرد اهداف سیاسی یا به طور خلاصه فاشیسم.
حقایق تاریخی را نباید به دعواهای سیاسی روزه آلوده کرد. نظر ما دربارۀ وقایع بعدی هر چه باشد مصدق حق انحلال مجلس را با برگزاری همهپرسی نداشت. تصور کنید نخستوزیر انگلیس وقتی ببیند در پارلمان اکثریت را از دست داده است همهپرسی برگزار کرده مجلس را منحل کند و خودش قدرت را در دست بگیرد، یا آنکه برود جلوی پارلمان میان هوادارانش آنها را با دست نشان دهد و بگوید «مجلس این است!» چنین کاری در انگلیس یا هر کشور با حداقلی از استقرار قانون حتی دور از تصور است. همین روش مصدق را محمدرضا پهلوی بعداً در جریان انقلاب سفید انجام داد و مفاد غیرقانونی و ناقض حق مالکیت آن را به رأی عمومی گذاشت. جمهوری اسلامی با همین شیوه در ۱۲ فروردین ۵۸ مستقر شد و امروز هم هواداران استبداد ناسیونالیستی در میان اپوزوسیون از چنین روشی دفاع میکنند. این یک تناقض است که تعطیلی دمکراسی را به رأی بگذارید. اگر منشأ مشروعیت سیاسی حاکمی «مردم» است، مردم در دموکراسیهای لیبرال رایج در دنیا به «اکثریت» ترجمه میشود. بنابراین حاکم وقتی اکثریت را از دست داد باید کنار برود. پادشاه انگلیس نمیگوید من پادشاهم چون مردم خواستهاند. ولی نخستوزیر انگلیس یا رئیسجمهور فرانسه چنین ادعایی دارند. پس وقتی اکثریت را از دست دادند باید کنار بروند. حالا منشأ مشروعیت مصدق چه بود؟ رأی اکثریت نمایندگان مجلس، که آن نمایندگان هم به نوبۀ خود مشروعیتشان را از اکثریت میگرفتند...
متن کامل را اینجا بخوانید
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Telegraph
فاجعۀ دولتی شدن نفت
مصدق در همان یکی دو سال نخستوزیریاش چند رویۀ فاجعهبار را در ایران تقویت کرد که هنوز هم مغز اکثر فعالین سیاسی در ایران مطابق با آنها کار میکند: اول توسل به همهپرسی برای دور زدن قانون و حقوق؛ دوم عادی جلوه دادن و حتی افتخار به نقض مالکیت؛ سوم پوپولیسم،…